نوسینده: گراهام پیبلز Graham Peebles
ترجمه: میرعبدالرحیم عزیز
۸/۲۷/۲۰۲۴
هر سالی که میگذرد، ثروت در دستان تعداد کمتر و کمتری از افراد و شرکت ها متمرکز می شود. تخمین میگردد که تا سال ۲۰۳۰، یک درصد ثروتمندان جهان، دو سوم کل ثروت کرۀ ارض را در اختیار خواهند داشت. در جهانی تحت سیطرۀ پول و ثروت، نفوذ و قدرت سیاسی، فساد و انحراف در دموکراسی و سیاست گذاری خلق می گردد.
جدائی بین ثروتمندان و بقیه، بین کشورهای ثروتمند و فقیر، فضای آرام و ساکت نیست. این یک حالت نوسان پر از خصومت و کینه است که در هر لحظه آمادۀ انفجار است. این یک حالت خشن و خشونت است.
عدم تساوی عایدات و ثروت اشکال ریشه ئی بیعدالتی اجتماعی هستند. آنها به درجات مختلفی در هر کشوری از جهان وجود دارند و نتیجۀ اجتناب ناپذیر ایدئولوژی غیر عادلانه و همه جانبۀ اجتماعی- اقتصادی، نئولیبرالیسم اند.
تاثیرات
در انگلستان نابرابری در مقایسه با سائر کشورهای توسعه یافته بالاست .طبق گزارش موسسۀ اعتماد برابری ((Equality Trust، برتانیه نهمین کشور نابرابر از نظر درآمد در میان ۳۸ کشور سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD ) است .در سال ۲۰۲۲، گزارش دادند که خانواده های ۲۰ درصد پائین جمعیت بطور متوسط درآمد مصرفی معادل ۱۳۲۱۸ پوند داشتند، در حالی که ۲۰ درصد بالای جمعیت ۸۳۶۸۷ پوند درآمد داشتند. این بسیار تکان دهنده است، اما نابرابری ثروت شدیدتر است، طوریکه ۲۰ درصد ثروتمند ترین افراد “…۶۳ درصد از ثروت کشور را می گیرند، در حالیکه ۲۰ درصد پایین تنها نیم درصد از ثروت را در اختیار دارند.” صرف نیم درصد از ثروت که درک آن مشکل است. اگر گزارش اخیر بنیاد انصاف (Fairness Foundation) درست باشد، سطوح نابرابری در صحت، مسکن، فقر…… طی پنج سال آینده افزایش خواهد یافت.
این گزارش به صراحت نشان میدهد که برتانیه جامعه ای است که از مسمومیت کاربن مونوکسید ناشی از نابرابری غیرعادلانه – ثروت، عایدات، صحت و تعلیم و تربیه و مناطق و افراد از قومیتها، جنسیتها، طبقات اجتماعی و ناتوانی های مختلف رنج میبرد.
نتایج چنین نابرابری بر افراد و جامعه به طور کلی جدی و متعدد است. کشورهائی با سطوح پائین عدم تساوی مانند کشورهای سکندیناویا، به طور مداوم مکان های شاد تری برای زندگی هستند .اعتماد مردم به دیگران و دولت بیشتر بوده و جرم و جنایت کمتر است .برعکس، در کشور هائی که نابرابری ثروت و درآمد بالاتر است، مردم نسبت به افراد دیگر مشکوک تر هستند، بخصوص افرادی که مانند آنها نیستند، مانند آنها فکر نمی کنند یا مانند آنها عبادت نمی نمایند یعنی خارجی ها، پناهندگان و یا دیگرانند. در این جوامع تنش اجتماعی بیشتر است، احساس عمومی رفاه پائین تر است، سلامت روانی ضعیف تر است.
نابرابری ثروت و عایدات منجر به نابرابری تعلیمی میگردد که به نوبه خود منجر به نابرابری فرصت ها میشود. در نتیجه، هم فرد و هم جامعه به طور کلی تحت تأثیرات منفی قرار می گیرند.
بزرگترین تأثیر نابرابری باید فقدان صلح در افراد، جوامع و کشورها باشد. این از بذر بی عدالتی اجتماعی می روید و همه اشکال نابرابری غیرعادلانه است. تا زمانیکه چنین سطوح مفرط از بی عدالتی وجود داشته باشد، هرگز صلح برقرار نخواهد شد و در حالیکه “نابرابری غیرعادلانه” به قول موسسۀ بین المللی بنیاد و انصاف ادامه یابد، نه تنها بی عدالتی ادامه خواهد یافت، بلکه افراطیت هم گسترش می یابد و به همان نحو بی عدالتی هم تشدید خواهد شد. طوریکه پاپ فرانسیس در سال ۲۰۱۳ گفت: “تا زمانیکه محرومیت و نابرابری در جامعه و بین مردم عوض نشود، حذف خشونت غیرممکن خواهد بود.”
نابرابری نه تنها غیر عادلانه است، بلکه غیراخلاقی، خطرناک و خشونت آمیز است و به افراط گرائی و تروریسم دامن میزند. علاوه بر این، مانع تحقق آنچه که موسسۀ بنیاد انصاف آن را پنج “ضرورت منصفانه” میداند – ضروریات منصفانه، فرصت های منصفانه، پاداش های منصفانه، مبادله عادلانه و رفتار منصفانه است، میگردد.
نا برابری یک عنصر اصلی در ایجاد زمینه مناسب برای رشد هر نوع افراط گرائی برای انجام اعمال خشونت آمیز است که در بسیاری از موارد اقدامات تروریستی را خلق می نماید. خصوصاٌ در برتانیه در هشت سال گذشته، دیدگاه های راست افراطی، بطور مثال، در مورد سیاست مهاجرت، وارد جریان اصلی شده و بحث را تحریف و مسموم کرده است .
برگزیت یک لحظۀ کلیدی در این بحران ملی بود. یک فاجعه کامل برای کشور، توسط اجتماعات ناآگاه که به دروغ های سیاستمداران احمق و فرصت طلب اعتقاد داشتند، رأی داده شد . شبنا بیگم، مدیر اجرائی (Runnymede Trust) در مورد تهدید راست افراطی اظهار داشت که “تهدید واقعی وجود دارد، مگر اینکه حکومت جدید [کارگر] تغییر سریع و معنی داری را در نابرابری ایجاد کند، و الا ما شاهد خواهیم بود که احزاب راست افراطی که از بیچارگی و ناامیدی سود می برند، به یک تهدید واقعی انتخاباتی تبدیل میشوند”. این دقیقاً همان چیزی است که اخیراً اتفاق افتاد، زمانی که دروغ های آشکار و تحریک به خشونت توسط آشوبگران راست افراطی و سیاستمداران جناح راست، منجر به یک هفته شورش در شهرهای برتانیه شد، شورش هائی که در بسیاری از موارد به عنوان تروریسم شناخته می شوند.
اراذیل و اوباش بیرق حمل کنندگان در حال پرتاب سنگ به سوی پلیس هستند که در آن مردان و پسران تقریباً گروه طبقه کارگر سفید پوست، دارای تحصیلات ضعیف و محروم از حقوق، بدون دیدگاه سیاسی منطقی، فقط خشم و کینه فراوان دارند .احساسات قوی به آسانی توسط ندا های راست افراطی برای نفرت پراگنی و پخش اطلاعات نادرست شعله ور میشوند .هدف، همانطوریکه همیشه به نظر میرسد، “دیگری” بود یعنی پناه جویان، پناهندگان و مسلمانان و “حکومت” در قالب پلیس بود.
خشم و تلخی ناشی از آن، نه توسط مسلمانان یا پناهجویان، بلکه به دلیل طیفی از مسائل اجتماعی مربوط به بی عدالتی و نابرابری است: مسکن و تعلیم تربیه ومراقبت های صحی، فقدان فرصت، بیکاری، دستمزدهای پائین و استثمار.
بیعدالتی اجتماعی که خشم را تغذیه میکند و امکان سوء استفاده را برای افراط گرایان فراهم می سازد، نمی تواند نژاد پرستی و اسلام هراسی را توجیه کند، اما تا وقتیکه بیعدالتی اجتماعی وجود دارد، چنین خشونت وحشتناکی هرگز ریشه کن نخواهد شد. این مردان و زنان طبقه متوسط از مناطق سرسبز حومۀ شهر نبودند که از پولیس سوء استفاده می کردند و پناه جویان غیرسفید پوست را تهدید می نمودند.
عدالت اجتماعی و اشتراک
ساده لوحانه است که باور کنیم نا برابری را می توان ریشه کن کرد، اما می توان آن را تقلیل بخشید. اکثر مردم در واقع چیز زیادی نمی خواهند. تمرکز باید بر ایجاد جوامع مساوی تر باشد. جوامعی که منصف و عادل باشند. جائی که کیفیت مراقبت های صحی، تعلیم و تربیه، دسترسی به فرصت ها، مسکن و هنر به ثروت وابسته نباشد.
کلید ایجاد اجتماع عادلانۀ جهانی، توزیع مجدد یا شریک ساختن است. در مقیاس جهانی، این به معنای شریک ساختن منصفانه تر منابع جهان بر مبنای نیاز است، نه بر اساس توانائی پرداخت. در سطح ملی به معنای تقسیم عادلانۀ ثروت کشور است که اجازه نمی دهد تمرکز عظیمی از ثروت در اختیار تعداد قلیلی از افراد و موسسات باشد.
همه اینها مستلزم ارائه سیاست های اقتصادی و اجتماعی ناشی از تغییر بینش و اولویت ها است. حرکتی به سوی همکاری، مسئولیت اجتماعی و وحدت و دور از رقابت و تفرقه ناسیونالیستی. در بارۀ چنین ارزش هائی برای همیشه صحبت شده است، اما صرف به حیث آرمان های والا باقی مانده است. با این حال، اگر میخواهیم جهان را از شر افراط گرائی خشونت آمیز رهائی بخشیم و هم آهنگی و صلح اجتماعی ایجاد کنیم، این خصوصیات که در واقع ذاتی هستند، باید به اصول رهنما برای تصمیم گیری سیاسی و ساختارهای اجتماعی- اقتصادی مبدل گردند.
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.