!باز هم یازده سپتامبر: مجازات افغانستان به گناه ناکرده

باز هم یازده سپتامبر:

مجازات افغانستان به گناه ناکرده !

 ( آرشیف )

ساعتی چند پس از انفجار ۱۱ سپتامبر مرکز تجارتی نویارک وزارت دفاع امریکا فوراً بدون ارائه سند، مسئولیت را بدوش بن لادن و القاعده انداخت. « کولن پاول » وزیر خارجه حمله به مرکز تجارتی را اعلان جنگ با امریکا از جانب دشمن تعبیر کرد. جورج بوش شب هنگام، در بیانیه خطاب به مردم با قاطعیت گفت که در مقابله با تروریزم هیچ تمایزی میان تروریست و حامیان آن بعمل نخواهد آمد. « جیمزولسی » رئیس اسبق سی،آی، ای دست داشتن چند حکومت خارجی را در قضیه مطرح کرد.

بدنبال این موضعگیری ها مطبوعات غربی بلا وقفه و بدون دلیل و سند از مجازات و اقدامات انتقام جویانه علیه اهداف ملکی در شرق میانه و آسیای مرکزی ابراز حمایت کرد.

با این مقدمه چینی در سپتامبر ۲۰۰۱ « بوش » جنگ جهانی علیه تروریزم را آغاز و افغانستان را به مثابه مرکز ثقل عملیات نظامی امریکا اعلام کرد. از ابتدأ  جنگ تا کنون ۶۰۰۰ ملیارد دالر در ۷۶ کشور مصرف گردیده است.

امریکا ۸۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد. در نقشه ایکه از کشور های معروض به جنگ ضد تروریست از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ تنظیم شد،۸۰ کشورمیزبان پایگاه امریکا شامل بود. این مجموعه ۴۰ در صد جغرافیای کره زمین ( بر اعظم ) را در بر میگرفت. 

میدان وسیع جنگ به مقیاس جهانی و مصارف گزاف ایجاب همکاری بزرگ بین المللی را میکرد.ائتلاف بین المللی ضد تروریزم شکل گرفت و مرکز قومانده خود را افغانستان انتخاب کرد. افغانستان در حالیکه هیچ قصوری نداشت قربانی یک توطئه بزرگ شد. استفاده افزاری از جنگ ضد تروریزم به قصد غمشریکی و قرابت به امریکا آغاز گردید. بیش از ۴۰ کشور به ائتلاف نظامی ضد تروریست پیوست.

به استثنای بن لادن از ۱۹ نفریکه در انفجار نویارک متهم شدند، ۱۵ تن آن تبعه عربستان سعودی بودند. حکومت بوش به پاس خاطر عربستان سعودی که با امریکا در ائتلاف ضد صدام حسین همکاری کرده بود، از افشای هویت اتباع عربستان خود داری کرد. تا اینکه موضوع از جانب یک کمسیون تحقیق کانگرس، کشف گردید.

در ۲۰۰۲ کمسیون تحقیق کانگرس طی راپوری از انفجار نویارک، افشا کرد که عربستان سعودی به دو کوماندوی حادثه ۱۱ سپتامبر مبلغ هنگفتی داده است. در سپتامبر همین سال کانگرس با اکثریت مطلق آراء مصوبه مطالبه جبران خساره را از عربستان سعودی به بازماندگان حادثه به تصویب رسانید. مصوبه با ویتوی رئیس جمهور رد شد. دوسیه قضیه در آرشیف کانگرس در شرایطی حفظ گردید، که جوړج بوش، کار به خون و آتش کشیدن افغانستان را به گناه نا کرده قبلاً آغاز کرده بود.

امریکا در کلیه کشور های درگیر با تروریزم، جنگ را با متحدین بومی به جلو برده است. به همین منظور پروگرام های تعلیم، تمرین، مشوره، همکاری و تنظیم ملیشیای اجیر را رویدست گرفته است.

 ‎در افغانستان نخستین موافقتنامه همکاری میان سی، آی، ای و عبدالله ( وزیر خارجه حکومت کرزی ) در ۲۰۰۱ امضا شد. این موافقتنامه با امضای معاهده ستراتیژیک در زمان حکومت غنی اکمال گردید. موافقتنامه ۲۰۰۱، مبنای اولی حقوقی قبضه مالکانه امریکا بر زمین و فضای افغانستان قیاس میشود. اردو و استخبارات امریکا به بهانه عملیات ضد تروریزم حق استفاده از بمباردمان هوایی قراء و قصبات تا استفاده از شبخون در منازل مسکونی را دریافت کردند. تنظیم های جمعیت، شورای نظار، جنبش ملی  و در مجموع ائتلاف جبل السراج  مست از باده قدرت، در بست در تحت قومانده جنرالان امریکایی زیر پوشش جنگ ضد تروریزم با مخالفین مسلح درگیر شدند.از آنروز تا همین اکنون طی قریب ۲۰ سال امریکا و متحدین با جنگ سالاران دارای دوسیه های جنایی در ائتلاف قرار دارد. ازین باند ها به مثابه متمم بمباردمان های هوایی و زمینی بر ضد طالبان کار میگیرد.

 استفاده از سپیشل فورس، بلک واتر ( بعداً اکادمی ) و« درون » در یونت های عملیاتی امریکا موجب ادامه جنگ در ماورأ قوانین جنگی شده است : محاکمه صحرایی ( آخرین آن کشتن چار برادر از یک فامیل ) و استفاده بی حساب از درون، ریکارد جنایات اسرائیلی ها علیه فلسطینی ها را شکسته است.

همکاری اردو و سی،آی، ای امریکا با باند های جنایتکار منحصر به افغانستان نیست: در فلپاین ونایجریا نظامیان امریکایی با باند های آدمکش در همکاری نزدیک بوده است. این گروه ها ملزم به رعایت هیچگونه اصول اخلاقی و قانونی نیستند : شکنجه اسرأ، محکمه صحرایی و تجاوز جنسی از مشغولیت های روزمره این جنایت کاران است.

در جیبوتی متحد دیگر امریکا در جنگ ضد تروریزم، حکومت از قانون ضد تروریزم برای سرکوب مخالفین سیاسی سوء استفاده کرده راهی است.

به یاد باید داشت که امریکا  در مواردی چند، کمک خود را به کشور های نیازمند مشروط به ساختن کمپنی های خصوصی امنیتی که موظف به استخدام اجیران جنگی استند ساخته است.

قانون اساسی امریکا حق اعلان جنگ را به کانگرس اعطا کرده است. اما باریکه موضوع دفاع ملی مطرح شود، این حق به تجویز کانگرس به رئیس جمهور انتقال میکند. آنگاه جریان عملیات جنگی زیر پوشش اسرار نظامی قرار گرفته و از کنترول نمایندگان مردم بیرون میشود.

جنگ ضد تروریزم در اوج پنهان کاری در داد و گرفت میان حلقات حکومتی دوسیه های ضخیم جنایات جنگی را بوجود آورده است که بخش بزرگ آن از چشم ناظرین حقوق بشر پنهان است. درین میان دست سی، آی، ای در کتمان زیاده روی های جنگ همیشه بالا است. پیمانه جنایات جنگی سی، آی، ای و اردوی امریکا در افغانستان به مراتب بالا تر ازان است که در مدیا درز کرده است.

زیاده روی ها در جنگ افغانستان و سوریه موجب شد که کانگرس امریکا بعد از مدت ها بی التفاتی موضوع جنگ ضد تروریزم را شامل اجندای بحث بنماید. در ۱۳ فروری سال جاری مجلس نمایندگان مصوبه قطع حمایت امریکا از عربستان سعودی در جنگ یمن را اعلام کرد.

شیوه ایرا که امریکا در جنگ ضد تروریزم در پیش گرفته است، زمینه های دشمنی با آنکشور را در میان مردم بارور و حکومت های تحت الحمایه امریکا را در میان مردم تجرید و منفور ساخته است. حضور نظامی امریکا را که در برخی کشور ها شکل قانونی هم دارد، زیر سوال برده و نهایتاً زمینه ظهور و رشد مقاومت مسلح مشروع و باند های جدید تروریست را مساعد گردانیده است.

امریکا در مقابله با تروریزم به جای بکارگیری دیپلوماسی و زمینه سازی رشد اقتصادی به قصد پیاده کردن موازین دیموکراسی و ارزش های حقوق بشر با افزار ملیتاریزم وارد میدان شد. عملیات نظامی امریکا هیچگاه شامل حال متحدین ستراتیژیک تروریست پرور آنکشور نبوده است. امریکا در طول ۱۹ سال ترجیح داده است که بعوض نابود سازی مراکز  صدور تروریزم به مواضع ورود آن حمله کند.

بهر حال !  پافشاری بی موازنه و بی سنجش به عملیات نظامی موجب گردید که ارزش های حقوق بشر خاک و دود شود. عراده دیموکراسی از حرکت باز ماند. گروه هائی چون داعش میدان وسیع جلب و جذب در میان مردم ناراض دریافت کند و خطر ناشی از تروریزم بیشتر از سال ۲۰۰۱ انکشاف نماید.

تجربه ثابت کرده است که استفاده از خشونت در میدان های جنگ برای دفع خطر تروریزم هیچگونه مولدیت ندارد: بهترین وسیله مبارزه با تروریزم از میان بردن زمینه های ظهور و رشد آنست: فقر و بیسوادی مناسب ترین بستر پرورش تروریزم است.

نتیجه :

مجازات افغانستان به گناه ناکرده  با دست آویز جنگ ضد تروریزم از ۲۰۰۱ به بعد منجر به قتل بیش از نیم ملیون افغان شده است.

امریکا در ۸۰ کشور جهان پایگاه های کوچک ( با حضور مثلاً ۵۰۰ سرباز ) یا بزرگ ( با حضور ده ها هزار سرباز ) نظامی دارد. در هیچ یک کشور های میزبان، امریکا در تقابل با مخالفت مسلحانه مردم آنطوریکه در افغانستان جریان دارد قرار نگرفته است. علت آن اینست که تجاوز نظامی امریکا به افغانستان بدنبال تعقیب یک دشمن موهوم و بی هویت بنام تروریست که اوصاف دقیق ندارد صورت گرفت. امریکا با اشغال افغانستان قوانین بین المللی را لگدمال کرد و منشور ملل متحد را که در محور شناخت حق حاکمیت ملی کشور های عضو تنظیم گردیده است، نا دیده گرفت.

مقابله نظامی که امریکا در جنگ ضد تروریزم در پیش گرفته است، بیشتر زمینه های رشد باند های تروریستی را مساعد گردانیده است تا کم ساختن پوتانسیل خطر آنها.

راه موثر مبارزه با تروریزم از کانال سیاست، دیپلوماسی و کمک به رشد اقتصادی میگذرد. عملیات نظامی چوت انداز و غیر هدفمند به رشد تروریزم کمک میکند.

یادداشت:

 تروریزم در حقوق بین المللی تعریف دقیق نشده است. از همین رو هرکشوری به مذاق سیاسی خود آنرا حسب دلخواه به مخالفین سیاسی اطلاق میکند. درین نوشته تروریست به داعش و گروه های مماثل  اطلاق شده است. « پایان »

۱۱/۰۹/۲۰۱۹  

یازده سپتامبر: شمال و جنوب، دو سکوی پرتاب در تخته خیز افغانستان