اولیاءالله کی ها هستند؟

عبدالباري جهاني

179

درین اواخر، با ویدیو کلیپ های مواجه میشویم که نه تنها مغایر همه هدایات قرآنی بلکه توهین و تحقیر به کرامت انسانی شمرده میشوند. مردمی را می بینیم که بعضی از آنها شرکاء شعبده بازي پیر و شیخ هستند و بعضی از منتهی جهالت دست بوسی، پای بوسي و حتی سجده به پای پیر و مرشد مینمایند؛ و مرتکب کفر و شرک میګردند. عوام این مرشدین را اولیاءالله یا حد اقل خلفای اولیاء میخوانند و فکر میکنند که آنها صاحب کرامات هستند و دعا و بد دعای آنها مستجاب میګردند. اخیراً یکی از نویسنده ها ادعا نموده بودند که اجساد اولیاء الله بعد از وفات شان تبدیل به خاک نمیګردند. ولی اګر به تعریفی که در قرآن مجید از اولیاءالله صورت ګرفته مراجعه کنیم؛ آنها آدمهای خارق العاده و صاحب کرامات و معجزات نیستند بلکه هر مسلمانی میتواند به صف اولیاءالله بپویندد. در قرآن شریف اولیاءالله یا دوستان خدا را کسانی میګویند که ایمان آورده و پرهیزګار میباشند. سورة یونس آیة ۶۳

سردسته این اولیاء را غوث خوانند که در قوامیس به معنی فریادرس، فریادرس بندګان و کسی که از وی استمداد کنند، آمده است. در قاموس عربی کلمه غوث را نیافتم ولی در مقابل غیاث موجود است که یکی از ازاسمای حق متعال میباشد و معنی آن مددګار و کمک رسان است و الله متعال را بعضاً غیاث المستغیثین خوانند یعنی مددګار طالبان مدد و کمک. همه ما صدای یا غوث مدد و یا غوث الاعظم دستګیر را بارها شنیده ایم. در حالیکه استمداد جستن بغیر الله حرام و حتی شرک خوانده شده است. در قرآن کریم در زمینه صراحت شده است: وَ مَنْ اَضَلَّ ممن یدعوا من دون الله من لا یَسْتَجیبُ لهُ الی یوم القیمة مِمَّن دُعاءِهم غافلون. سورة الاحقاف ۴۶ آیة ۵

ترجمه: چه کسی ګمراه تر ازکسانی خواهد باشد که در پهلوی الله دیګران را به کمک میطلبند و آنها تا قیامت به خواستهای شان جواب نخواهند داد و حتی از استمداد آنها هیچ مطلع هم نخواهند شد.

و درآیة ششم همین سورة آمده است: و وقتی انسانها به حشرګاه حاضر شوند همان کسانیکه آنها به کمک خود طلبیده اند دشمنان آنها خواهند شد و از عبادت آنها منکر خواهند بود.

مفکوره اولیاءالله، غوث و قطب الاقطاب در دین اسلام وجود ندارد. قسمیکه دیدیم اولیاءالله در نزد خداوند متعال مومنان پرهیزګار و خداترس را ګویند؛ و مسله کرامات، غیب ګویی و به مدد رسیدن استغاثه جویان بعداً اختراع شده است. ما اولیاءالله را از کتبی که در باره زندګی، مفکوره ها، کرامات و اعمالشان نګاشته شده اند میشناسیم.

وقتی در باره زندګی و اعمال اولیاءالله به کتاب« تذکرة الاولیاء » تألیف شیخ فریدالدین عطار، که خودش یکی از اصفیاء مشهور و اولیاء بوده است، و کشف المحجوب علی بن عثمان هجویری، نفحات الانس جامی، اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابوالخیر و فیه مافیه مولنا و مثنوی مولنا و امثالهم مراجعه میکنیم می بینیم که اکثر این اولیاءالله بل مشهور ترین آنها، نه تنها آدمهای پرهیزګار و خداترس نبودند بلکه از نظر شریعت محمدی مشرکین بودند. دعوای خدایی مینمودند، ادعای اعمال خارق العاده و کرامات را میکردند، در باره شان ګفته میشد که مانند پرنده ها بر هوا میرفتند و مانند مرغابی بر روی آب قدم برمی داشتند، تقریباً همه آنها عالم بر غیب بودند و از قلوب مسلمانان و افکار و نیات یکی دیګر اطلاع داشتند. در حالیکه حق متعال در خطاب به رسول اکرم ص میفرمایند که دوروبر تو را اعراب منافق ګرفته اند و از باشند ګان مدینه کسانی هستند که منافق هستند. تو آنها را نمی شناسی و ما میشناسیم و ما برای انها سزای عظیمی در نظر ګرفته ایم. سورة توبة ۹ آیة ‍۱۰۱

 در حالیکه حضرت رسول ص، به قول قرآن مجید، از دورو بر خود اطلاع نداشت؛ اولیاءالله علم غیب را ازکجا و به کدام قدرت بدست آوردند؟ البته شیخان و اولیاء مریدان خودر ا اجازه فکر نمودن و سوال نمودن را نمیدادند و هر ادعایی را که مرشد میکرد او باید بدون چون و چرا تصدیق مینمود.

به می سجاده رنګین کن ګرت پیر مغان ګوید

که سالک بیخبر نبود  ز راه و رسم منزلها

شیخ شهاب الدین سهروردی مینویسد: « . . . و چون شیخ کامل یافت باید که منقاد فرمان و تصرفات شیخ شود. و نفس خو بدو تسلیم کند. و نشان تسلیمی آن باشد که کلی امور و جماګی کارها به شیخ تفویض کند و حکم شیخ، حکم خداو رسول خدا داند و بیعت با شیخ همان بیعت داند که اصحاب با رسول ص کردند » عوارف المعارف ص ۴۰

ذوالنون مصری یک قدم بلند تر میرود و میګوید هرګر مرید نبود تا استاد خود را فرمان برنده تر نبود از خدای. تذککرة الاولیاء جلد اول صد ۱۲۶

پیران و مرشدین مریدان خود را نمی ماندند تا طلب علم کنند واګر چنین اجازه میدادند به ګفته حافظ به امر پیرمغان سجاده خود را به می رنګین نمی نمود. شیخ ابوالحسن خرقانی که دعواهای خدایی او مشهورهستند میګوید: پیران ګفته اند چون مرید بعلم بیرون شود چهارتکبیر در کار اوکن و اورا از دست بګذار. تذکراة الاولیاء جلد دوم ص ۲۰۲

بایزید بسطامی ګفت: سی سال خدایر میطلبیدم چون بنګریستم او طالب بود و من مطلوب.

تذکرة الاولیاء جلد اول ص ۱۳۵

متوجه هستید؟ خدا طالب بنده است. نعوذبالله! میتوان ازین هم بیشتر بی ادبی نمود؟

بایزید را ګفتند فردای قیامت خلایق در تحت لوای حضرت محمدعلیه الصلوة والسلام باشند. ګفت بخدایی خدای که لوای من از لوای محمدزیادت است که پیغمبران و خلایق در تحت لوای من باشند. . . همان کتاب ص ۱۶۳

کسیکه از برکت رسول اکرم مشرف به دین اسلام شده باشد و از برکت همین دین دعوای به جنت رفتن مینمایند میتواند در حق پیغمبر مرتکب چنین ګستاخی شود و پیغمبران و خلایق را تحت لوای خود در آورند؟

در باره شیخ مشهور جنید بغدادي اورده اند: « نقلست که شبی با مریدی در راه میرفت. سګی بانګ کرد جنید ګفت لبیک لبیک. مرید ګفت این چه حالست؟ ګفت قوه و دمدمه سګ از قهر حق تعالی دیدم و آواز از قدرت حق تعالی شنیدم و سګ را درمیان ندیدم. لا جرم لبیک جواب دادم» تذکرة الاولیاء  جلد دوم ص ص ۱۳ـ ۱۴

بګمانم جملاتیست که باید با نعوذبالله ګفتن دنبال ګردند؛ نه آنکه در کرامات و شطحیات شیخ جنید به حساب ګرفته شوند. مطلب شیخ جنید چه بود؟ اګر ما مطلب شیخ جنید را بیشتر تفسیرکنیم و در پی توضیح آن برآییم میترسم که شاید مرتکب کفر ګردیم.

سِری سقطی مامای جنید بغدادی و پیر و مرشد اوبود. روزی سری سقطی به جنید میګوید که او باید بر منبر وعظ کند. جنید رضاییت نمیداد تا بالآخره شبی حضرت رسول اکرم ص را در خواب دید و به جنید ګفت که برود و وعظ کند و جنید هم به وعظ کردن رضاییت داد . صبح آن شب سری سقطی جنید را ګفت که به ګفت و مشوره ما عمل نمیکردی تا بالآخره امر رسول اکرم ص را اجابت نمودی. جنید از سری سقطي سوال نمود که تو چه دانستی که من حضرت رسول ص را درخواب دیده ام. سری سقطي در جواب ګفت که حق متعال را درخواب دیدم و او ګفت که رسول را فرستادم تا جنید را بګوید که وعظ کند . . . همان کتاب ص ۱۰

با رسول خدا، که جنید و سری سقطی هر دو از برکت او به دین اسلام مشرف ګشته بودند میتوان بیش ازین بی ادبی نمود؟ خدا، به درخواست سری سقطی، به رسول خود امر میکند که برود و جنید را به وعظ نمودن ترغیب نماید!

بعد ازین مبالغه و بلند پروازی جنید را می بینیم. جنید به مامای خود سری سقطي میګوید که درصورتی به وعظ نمودن رضاییت خواهم داد که بیش از چهل تن در مجلس وعظ من نباشد. سری سقطي پیشنهاد جنید را قبول میکند. وقتی چهل تن در مجلس وعظ جنید حضور بهم میرسانند هزده تن آنها جان بدادند و ۲۲ تن بیهوش شدند. همانجا

این جنید بغدادی بالآخره چه میګفت که وعظ او سبب هلاکت هژده تن شد؟ ګاهی در مجالس وعظ حضرت رسول اکرم ص کسی جان داده و یا بیهوش شده است؟ ګاهی در مجالس خطبه های چهاریارکبار کسی بیهوش شده و یا جان داده اند؟

اګراین کفرګویی ها و غُلوهای باور نکردنی را از قصه های به اصطلاح اولیاءالله حذف نماییم چیزی از آنها و نامهای آنها نمی ماند.

اولیاءالله نه تنها احادیث را جعل مینمودند مانند لا دین لهُ لمن لا شیخ لهُ یعنی کسیکه شیخ ندارد او دین ندارد. یا لمن لاشیخ لهُ فالشیطان شیخهُ کسیکه شیخ ندارد شیطان شیخ اوست و مانند آن. در حالیکه حضرت رسول اکرم در طول حیات خود کلمه شیخ را برزبان نیاورده اند؛ چون شیخی و سسټم شیخی اصلاً موجود نبود. اولیاءالله حتی آیات را هم جعل مینمایند. شیخ ابوسلیمان دارانی ګفته که درکتابی خواندم که حق سبحانه وتعالی ګفته است « کذب من ادعی محبتی اذاجیه الیل نام عنی» دروغګوست کسیکه ادعای عشق و محبت مرا مینماید و وقتی شب برسد اومرا فراموش نموده خوابش ببرد. نفحات الانس، جامی ص ۳۹

خدا کند ترجمه بنده صحیح باشد؛ ولی این قدر متیقین هستم که تنها قرآن قول الله تعالی است و در قرآن این عبارت موجود نیست.

بعضی از اولیاء الله دعوای خدایی مینمودند مانند حسین بن منصور الحلاج که به ګناه دعوای انا الحق ګفتن به دار آویخته شد و بعضی عملاً دعوای خدایی مینمودند. کسی به اشاره او میمرد و کسی به خواست او زنده میګردید. در باره عین القضات همدانی آورده اند: « و هم وی ګفته که پدرم و من جماعتی از آیمه شهر ما حاضر بودند در خانه مقدم صوفی، پس ما رقص می کردیم و بوسعید ترمذی بیتکی میګفت. پدرم بنګریست و ګفت خواجه احمد غزالی را قدس الله روحهُ دیدم که با ما رقص میکرد و لباس او چنین و چنان بود و نشان میداد بطریق مکاشفه. ابوسعید ګفت مرګم اروزست. من ګفتم بمیر! درحال بیهوش شد و بمرد. مفتی وقت حاضر بود ګفت چون زنده را مرده میکنی مرده را نیز زنده توانی کزد؟ کفتم مرده کیست؟ ګفت فقیه محمود، ګفتم خداوندا فقیه محمود را زنده ګردان. درساعت زنده شد» همان کتاب ص ۴۱۵

در حالیکه روح ګرفتن و واپس زنده نمودن تنها در قدرت الله است و از آدم تا این دم کسی را نمی یابیم که مرده زا زنده نموده باشد.

شیخ مفرح شش ماه طعام و شراب نخورد. اورا هرچه مجبورساخت فایده ای نکرد. بالآخره چند مرغ بریان پیش وی آوردند. آنها را ګفت بپرید. هغه زنده شدند و پریدن ګرفتند با‌ذن الله تعالی. همان کتاب ص ۵۸۱

اګر این قصه ها از کدام آدم بیسواد میشندیم جدی نمیګرفتیم. ولی این قصه ها و صدها همچو خرافات و قصه های باورنکردنی و حتی ضد عقاید اسلامی را در کتاب مولنا عبدالرحمن جامی می خوانیم که خودش یک شاعر بزرګ، یک نویسنده توانا، یک عالم متشرع و عارف صوفی بود.

اولیاءالله بعضاً سخنانی دارند که هم کفر است و هم لاطایلات لایعنی و آدم نمی فهمد که مقصد شیخ چه بوده و چه خواهد بود. درباره شیخ ابوعبدالله بلیانی آورده است که به پیروان خود میګفت: « خدای دان باشید و اګر خدای دان نه اید خود دان نیزمباشید! از برای آنکه چون خوددان باشید خدای دان باشید. پس فرموده که ازین بهتر بګویم خدای باشید و اګر خدای نباشید خود مباشید. چه اګر خود نباشید خدای باشید» همان کتاب ص ۲۶۱

کاش این لاطایلات با کتب و خرافات خود مدفون میشدند و مشکل امروز و قرن بیست ویکم نمی بود. صوفی ها و پیروان خرافات و قصه های منافی عقل و دین در لباس پیران و مرشدین و خصوصاً بریلوی ها که به اساس احصاییه سال ۲۰۰۰ تعداد پیروان آنها در جهان به ۲۰۰ میلیون میرسید که اکثریت مطلق آنها در هند و پاکستان می باشند. بدبختانه تعداد این فرقه رو بتزاید است و مصارف سالانه آن به صد ها میلیون دالر میرسد و هنوز هم باعث تخدیر اذهان مردم بیسواد و بعضاً تعلیم یافته ها میګردند.

اګر طرف دلچسپی خواننده ګان محترم واقع شد در باره عقاید، قصه ها و خرافات صوفی ها و به اصطلاح اولیاءالله به بحث نسبتاً مفصل ادامه خواهیم داد.

د ګوزڼ یا پولیو له ناروغۍ سره د چارواکو سلوک

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.