Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the a3-lazy-load domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/dawatmedia/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the real-time-auto-find-and-replace domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/dawatmedia/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121

Notice: Function _load_textdomain_just_in_time was called incorrectly. Translation loading for the publisher domain was triggered too early. This is usually an indicator for some code in the plugin or theme running too early. Translations should be loaded at the init action or later. Please see Debugging in WordPress for more information. (This message was added in version 6.7.0.) in /home/dawatmedia/public_html/wp-includes/functions.php on line 6121
راپور سال ۱۹۷۲ سفارت امریکا از دیدار با یک رهبر جوانان مسلمان در کابل – DawatMedia24

راپور سال ۱۹۷۲ سفارت امریکا از دیدار با یک رهبر جوانان مسلمان در کابل

احمد فواد ارسلا

514

۳۰ سال بعد وقتی راپور های محرمانه سفارت و دیگر تشکیلات امریکا و دیگر ممالک که در ۲۰ سال دولت جمهوری ایجاد شده و منحل شده در افغانستان از طبف بندی محرمانه خارج شوند ومعلومات در دسترس محققین و تاریخنویسان قرار گیرد صد ها و حتی هزار ها چهره شامل در فعالیت های دولت جمهوری متذکره افشا خواهد شد و مورد استفاده محققین و تاریخنویسان قرار خواهد گرفت. در ذیل ترجمه یک راپور خارج شده از طبقه بندی محرمانه که در سال ۱۹۷۲ نوشته شده است برای استفاده محققین و تاریخنویسان افغانستان تقدیم میگردد.

باید در نظرداشت که راپور برداشت سفیر امریکا در آن وقت از معراج الدین (که نمیدانم کی بوده و بعدا چه کرده آیا امروز در قید حیات است یانه) ، اوضاع آن زمان و تذکرات تعریف شده معراج الدین توسط سفیر امریکا میباشد و محققین و تاریخنویسان منطقی که موضوعات را علمی تحلیل میکنند نه عقیدوی استنباط های خود شان را خواهند کرد.

محرمانه

سفارت امریکا در کابل

۲۹ می ۱۹۷۲

فرستنده: رابرت نیومن

معراج‌الدین: تصویری از یک جوان مسلمان افراطی

 اطلاعات شخصی

معراج‌الدین ظاهر (معروف به فاروق):

تولد: 1949، ولایت لغمان، پسر یک ملا (فوت‌شده).

دو برادر: یکی در لیسه حبیبیه تحصیل می‌کند؛ دیگری (بزرگ‌تر) انجنیر برق است؛ هیچ‌کدام این دو برادر با گروه جوانان مسلمان ارتباطی ندارند.

معراج الدین فارغ‌التحصیل مکتب تخنیک افغانستان، 1968.

دو سال در پولیتخنیک پوهنتون کابل (حمایت‌شده توسط شوروی) تحصیل کرد؛ در 1970 به‌دلیل اعتراض علیه اساتید شوروی اخراج شد.

به تأسیس «جمعیت جوانان مسلمان» در پوهنتون کمک کرد.

ادعا می‌کند که به‌خاطر مبارزه با چپ‌گرایان سه ماه زندانی شده است.

گاهی مقالات ضدکمونیستی می‌نویسد.

گفت که در سازمان‌دهی تظاهرات ملاها علیه صدمین سالگرد لنین در می 1970 نقش داشته است. همچنین ادعا می‌کند که به تحریک «حادثه مترلام» در خزان 1971 کمک کرده که در آن یک متعلم پرچمی کشته شد.

با خود یک تفنگچه نوع کولت همراه دارد.

مقدمه

معراج‌الدین اولین‌بار در جنوری 1972 با من تماس گرفت و پرسید آیا می‌تواند یک شب به‌تنهایی و خارج از سفارت به دیدنم بیاید. خودش را فقط به‌عنوان «رهبر جوانان مسلمان» معرفی کرد و گفت که موضوع مهمی برای بحث دارد. من آدرس خانه‌ام را به او دادم و پیشنهاد کردم شب بعد برای صرف چای بیاید. او پذیرفت.

خودش را با نام «معراج‌الدین» معرفی کرد، که نام مستعاری بود که در دوران فعالیت‌هایش در پولیتخنیک انتخاب کرده بود. فاروق نام اصلی اوست. ابتدا وارخطا وعصبی به‌نظر می‌رسید و توضیح داد که برای آمدن به خانه من باید محتاط باشد، اما کم‌کم آرام شد. او گفت که نام من را از یکی از کارکنان افغان سفارت گرفته، اما از افشای هویت او خودداری کرد.

پس از توضیح نسبتاً مفصل درباره فعالیت‌های ضدکمونیستی گروهش، به نکته اصلی رسید: آیا ایالات متحده، به رسم شناخت از خدمات ارزشمند گروه او علیه شوروی و کمونیسم، حاضر است در تأمین مالی یک دستگاه چاپ همکاری کند؟ او توضیح داد که گروهشان بودجه کافی برای راه‌اندازی یک جریده را ندارد و معمولاً به توزیع مقالات تایپ‌شده یا استنسیل‌شده محدود می‌شوند. او گفت که دو هفته‌نامه مذهبی (گهیز و ندای حق) ممکن است گاهی یک مقاله منتشر کنند، اما هیچ‌کدام متحد قابل اعتمادی برای گروه او نیستند.

برای تأمین مالی مبارزه گروهش علیه کمونیسم، او شروع به فروش بخشی از اموال خانوادگی‌اش کرده است. او در پایان گفت که ایالات متحده باید با گروه او همکاری کند، زیرا هم مسلمانان واقعی و هم آمریکایی‌ها در مقابله با ایدئولوژی‌ای که کاملاً در تضاد با سبک زندگی ماست، منافع مشترکی دارند.

پاسخ دادم که برای یک دولت خارجی – بخصوص ایالات متحده – دشوار است که در چنین فعالیت‌هایی در افغانستان دخالت کند. با این حال، برای نشان دادن حسن نیت (و به امید دیدار دوباره او)، از او خواستم چند روز به من فرصت دهد تا درخواستش را بررسی کنم. توافق کردیم که دوباره یک هفته بعد ملاقات کنیم.

هنگام خروج از خانه، او به‌ظاهر به شوخی گفت که گروه جوانان مسلمان برای جنگیدن با روس‌ها اسلحه دارد. به‌عنوان اثبات، یک تفنگچه نوع کولت (حدوداً کالیبر ۲۵) را از کمربندش بیرون کشید، لبخند زد و آن را به من نشان داد. پرسیدم که آیا اسلحه پر است؛ پاسخ داد که بله، و گفت که اسلحه‌های بیشتری هم دارند. دوباره لبخند زد. هنگام خداحافظی قول داد که «مدارکی» برای من بیاورد – نمونه‌هایی از مطالبی که او و گروهش منتشر می‌کردند.

او یک هفته بعد، طبق قولش، بازگشت. در این مدت، سفارت فرصت داشت تا صحت ادعاهای او را بررسی کند. او می‌توانست یک تحریک‌کننده باشد، اما طبق دوسیه های سفارت، به نظر می‌رسید که او واقعاً یک جوان افراطی است. او رهبر گروه نبود، بلکه یکی از اعضای آن بود. «مدارکی» که معراج‌الدین همراه خود آورده بود شامل مقاله‌ای به تاریخ ۱ فبروری ۱۹۷۰ از گهیز و بیانیه‌ای از ۱۱ مارچ ۱۹۷۰ بود که توسط محصلین مسلمان پوهنتون کابل منتشر شده بود. در این بیانیه، محصلین به «فعالیت‌های فاسد و ضددینی» اساتید شوروی در پولیتخنیک اعتراض کرده و از معراج‌الدین به‌عنوان یکی از قربانیان «تمسخر» و «تهدیدهای» این اساتید نام برده بودند. همچنین اشاره شده بود که او قربانی حملات همجنس‌گرایانه در لیلیه شده است. معراج‌الدین گفت که این اتفاقات باعث شکل‌گیری گروه جوانان مسلمان در افغانستان شد. او ادعا کرد که در نتیجه فشارهای این گروه، ۱۸ استاد شوروی (از جمله رئیس دیپارتمن کیمیا، کوسپین) اخراج شدند.

(نظر ما: دوسیه‌های سفارت تأیید می‌کنند که در آن دوره میان محصلین و اساتید پولیتخنیک مشکلاتی وجود داشت، اما اخراج اساتید شوروی به دلایلی که معراج‌الدین بیان کرد، در دوسیه های ما تأیید نشده است.)

در مورد درخواست کمک مالی، به معراج‌الدین توضیح دادم که فعالیت‌های دولت آمریکا در افغانستان به توسعه اقتصادی و پروگرام‌های فرهنگی و اطلاعاتی محدود می‌شود. توضیح دادم که با وجود هرگونه همدلی با اهداف گروه او، ما نمی‌توانیم مستقیماً در مبارزه آن‌ها دخالت کنیم. در پایان گفتم که تلاش‌های ما برای کمک به توسعه اقتصادی افغانستان به تقویت استقلال این کشور و توانایی‌اش برای مقاومت در برابر نفوذ خارجی یا ایدئولوژی‌های بیگانه کمک خواهد کرد.

معراج‌الدین گفت که از تصمیم ما ناامید شده است. او اظهار داشت که کمونیسم هرگز بدون یک مبارزه قاطعانه که در آن یا اسلام یا کمونیسم پیروز شود، در افغانستان جایی نخواهد داشت. همچنین افزود که به نظر او، هیچ‌گونه مصالحه‌ای میان ایالات متحده و چین یا شوروی ممکن نخواهد بود.

معراج‌الدین از زمان دو ملاقات اول درجنوری، چندین بار بدون اطلاع قبلی به خانه‌ام سر زده است. آخرین بار اوایل اپریل بود که برای صرف نان چاشت به من پیوست. بدون دلیل مشخصی از آن زمان دیگر بازنگشته است، هرچند ممکن است هر روز دوباره به همان سادگی بیاید،مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده. او به همین شیوه گاهی به دیدن جان گریسولد، رئیس تیم قراردادی USAID از پوهنتون ایلینوی جنوبی، که با مکتب تخنیک افغانستان همکاری دارد و جایی است که معراج‌الدین زمانی در آن تحصیل می‌کرد، می‌رود.

با وجود فعالیتش در گروه، به نظر نمی‌رسد معراج‌الدین از نظر فکری چندان مجهز باشد. گفتارش تمایل به افراط دارد. او یکی از سخنرانان تظاهرات گروهش است، اما هیچ‌یک از آن‌ها سخنور یا نطاق برجسته و کریزماتیکی نیستند. معراج‌الدین جسم کوچکی دارد (حدود ۵ فوت و ۷ اینچ) و در جمع خصوصی آرام صحبت می‌کند. همیشه لباس مرتب می‌پوشد – دریشی و نکتائی – و رفتار متعصبانه یا تندروانه‌ای ندارد. با این حال، تمایل به اغراق در ادعاهایش درباره «دستاوردهای» گروهش دارد. به‌عنوان مثال، او گفت که گروهش در خزان گذشته چهار چپ‌گرا را در مترلام کشته و چند نفر دیگر نیز در تصادمات پوهنتون در همان دوره جان باخته‌اند. همچنین ادعا کرد که او سخنرانی طولانی ضدکمونیستی محمد نبی، نماینده لوگر، را در جریان مناظره رأی اعتماد به دولت ظاهر شاه در سال ۱۹۷۱ نوشته است، ادعایی که اثبات آن دشوار است.

ادعای او مبنی بر اینکه گروهش در قتل مترلام دست داشته است نیز باید با احتیاط پذیرفته شود، زیرا این حادثه عمدتاً کار رهبران مذهبی محلی در لغمان بود، هرچند گروه او می‌توانسته باشد که در تحریک فضای مذهبی پرتنش آن منطقه نقش داشته باشد.

معراج‌الدین همچنین گفت که هنوز چهار ملا به‌دلیل حادثه مترلام در زندان هستند، از جمله امیرزاده، امام مسجد مترلام. او مطمئن بود که دولت به‌زودی آن‌ها را آزاد خواهد کرد و محاکمه‌ای برای «اعدام» یک کمونیست برگزار نخواهد شد.

او گفت که دولت اخیراً به رهبران مذهبی ولایات شرقی افغانستان پیام داده تا موضوع پشتونستان را کم‌اهمیت جلوه دهند. او اظهار داشت که دلیل این کار این است که دامن زدن به موضوع پشتونستان به «روابط برادرانه و اسلامی» میان افغانستان و پاکستان آسیب می‌زند. شواهد چند ماه گذشته در افغانستان تأیید می‌کند که رهبران مذهبی و مطبوعات دینی از فعالیت درباره این موضوع پرهیز کرده‌اند.

چنگ‌ زدن شکننده پاکستان: چگونه سرکوب، افراط‌گرایی و سرکوب قومی یک کشور مصنوعی را سرپا نگه می‌دارند

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.