خلیلزاد به یاران قدیمی خود: نه مرد جنګ بودید و نه مرد حکومتداری

خلیلزاد به یاران قدیمی خود: نه مرد جنګ بودید ونه مرد حکومتداری!

زلمی خلیلزاد اراکین بلند رتبه ی جمهوریت فاسد (تنظیمی ها) را از زمان ریګن میشناخت که در آن زمان منحیث ترجمان مقامات امریکایی به پاکستان میامد، وهمرکاب انها میبود، و روی شناخت قبلی از بیغیرتی آنها درسال ٢٠٠١امریکایی ها را به شانه های انها سوارنموده و به یار ی b52 و اجلاس کنفرانس بن عمدن آنهارابه اریکه قدرت رسانید تنها داکترعبدالستار سیرت را که شخصبت ملی وصادق بود ازمیان آنها منفی نمود ، زیرا به مزاج امریکایی ها برابر نبود و مخل پلانهای جنګ سالاران بود،  ترکیب اراکین بلند رتبه ی دولت موقت٥٠فیصد از ولسوالی پنجشیرودسته ی تورن اسمعیل مشتمل بر١٦٧جنرال ماشینی که درموقع دفاع از نوامیس ملی چون جنرال پشقل (وزیر دفاع) فراررا به قرار ترجیح داده و مورال همه ی منسوبین خودرا ضرب صفر نمود متباقی ١٠فیصدازجنبش ملی دوستم ،٢٥فیصد دیګر هم ازتنظیم های کثیف و١٠ فیصد تکنو کراتهای که به خاطرپرکردن خلطه های دالر از غرب آمدند، تنها ٥ فیصد اشخاص ملی و صادق بودند که دل سیا شدند واهسته ، اهسته وظایف خودرا رها کردند زمانیکه امریکا متوجه شد که همه مصروف وند زدن واختلاس اند یک اداره ی نام‌نهاد بنام سیګار را جهت ثبت اختلاس و فسادهای انها ایجاد نمود، طبق احصایه ی این اداره به میلیارد ها دالر اختلاس و در تبانی باکاستل های امریکایی از افغانستان به یغما برده شد و در نتیجه یک شرکت سهامی ( جمهوریت) دارای دو اشترنګ ودو دریور متضاد ایجاد شده سیګار قریب بود سکته کند.

فهمیدند که عوض منار یادګاري ملت سازی درافغانستان زردک بزرګ را سرچپه کشت نموده اند، شبانه چراغ ګل فرار نمودند جهت ساختن بینی خمیری معاهده ی تذویری وننګین را براه انداختند ومطابق فیصله های مخفی آن ،بادادن رشوت خودرا آرام ودور از ددغه، زمینه فروش اسلحه وتجارت مرګ را در فلسطین واوکراین برای خود مساعد ساختند و برای افغانستان بطور نمایشی، عدول از حقوق بشر رابهانه ساخته و اشک تمساح میریزند، فضای آرام این کشور رابه متحد وفاداروژاندارم خود (قطر) به اجاره داده ومنفعت میبرد، کنترول ازراه دور راهم انجام میدهند، ولی شاید این کنترول از راه دور آنقدر مطمین ودقیق نخواهد بود و روزی خواهد رسید که ضربه ی چندین برابر ١١ سپتامبر را بخورند، زیرا اینجا ګودال وهمناکی هست که طول وعرض آنرا نه انګلیس ،نه شوروی ونه امریکا دانست، ضمنا رقبای بزرګ و مهیب آنهادر جوار این خطه درحال نقب زدن وحفرصوف های زیر زمین چون صوف های حماس اند، تاریخ نشان داده که درین وادی ګرګ ها، کفتارها به ولی نعمت های بوالهوس خود با چنګل و دندان های خود چون دهه هشتاد و٢٦آګست ٢٠٢١پیخ زدند، به منافع کشور خود هم وفادار نبوده و با استفاده از شمشیر دولبه ی اسلام بدعتی مردم خودرا فریب داده وچنان حکومت اسلامی را مجری میسازند که جهان اسلام را درتحیرمی اندازند ومردم هم از وجه نادانی تابع این نوع حکومتها میشوند.                      

 خلص نتیجه : اګر در کنفرانس بن به عوض این شغالان و تنظیمی های کثیف، حکومتی در موجودیت ناتو و امریکا به شخصیت های ملی و صادق افغانی سپرده میشد، نه افغانستان به چنین وضعی میبود و نه امریکا خجلت زده وبی اوتوریته.