مقالۀ معنون فوق الذکر به قلم شاغلی استاد سیستانی، نویسندۀ توانا و مورخ معروف مطالعه نمودم.
مقالۀ استاد سیستانی و حکم قضاوت شان، صد در صد مبتنی و متکی بر ادعاهای مندرج کتاب جرنیل صاحب یار محمد خان وزیری است.
مرحوم جرنیل صاحب را کسی در افغانستان نمی شناخت و نه با نام مبارک شان آشنایی داشت.
جرنیل صاحب هرگز نه درمجالس و میتنگ ها و سیمینار های بزرگ سیاسی، علمی، ادبی و ملی دیده شده و نه در محضر بزرگان و شخصیت های ملی و هم سنگرش در جبهات دوگانه، حضور یافته است، یعنی جرنیل صاحب در یک انزوای مطلق و دوراز انظار به سر میبرد.
جرنیل صاحب هرگز حاضر نشد که حد اقل در دورۀ آزادی خواهانۀ دهۀ دیمکراسی که دورۀ طلایی آزادی مطبوعات بود، مطالبی را در مورد وقایع و حقایق تاریخ دورۀ استقلال و نجات کشور بنویسد و حد اقل مطلبی در مورد زمامداری و شخصیت مشرق تاب، یعنی غازی امان الله تحریر نماید، در حالیکه مرحوم عبدالمک خان عبدالرحیمزی، قربانی استبداد عصر، مقاله های متعددی را از زندان مخوف دهمزنگ در مورد غازی امان الله تحت عنوان «آفتاب شرق درغرب» در جریدۀ افغان ملت منتشرساخت.
آیا استاد سیستانی درکی از این همه بی علاقه گی و انزوای جرنیل صاحب که صاحب شهامت فراوان بود، در زمینه دارند؟
زیرا هیچ انسان با احساس و صاحب تفکر ملی و صاحب قلم، در همچو موارد و مواضع سیاسی و ملی خاموش مانده نمیتواند.
درین جای شک و شبهه نیست که جرنیل صاحب یار محمد خان وزیری یک شاهینی از سرزمین عقابان بلند پرواز سرزمین شیر پرور و دلاور وزیرستان است، چطور ممکن است کسی به سرزمین مرد پرور وزیرستان متعلق باشد و صاحب شجاعت و مناعت و شهامت و صاحب احساس و تفکر آزادی خواهانه نباشد؟
مبارز و مجاهد کبیر، میرزاعلی خان وزیرستانی یکی از مفاخر تاریخ معاصر جامعۀ افغانی است.
از محتویات کتاب جرنیل صاحب یار محمد خان چنین استنباط میگردد که وی و یارانش عاشق شخصیت غازی امان الله خان بوده و یگانه محرک شان در اشتراک در جبهۀ نجات کشور و ملت افغان از آفت حکمرانی بچۀ سقو و یاران بی ناموسش، به قدرت رساندن مجدد غازی امان الله خان بود و بس!
سؤال درینجاست که دلایل این عشق جرنیل صاحب به شخصیت غازی امان الله روی کدام واقعیت های سیاسی و تاریخی استوار است که به مردم وزیرستان تعلق می پذریفت؟
غازی امان الله متکی بر مجبوریت های عینی عصر خود بر روی معاهدات حکومات گذشته افغانستان صحه گذاشت و کدام مصدر خدمتی بخصوص برای مردم وزیرستان نشده است، که متکی بر آن مردم و رهبران قومی وزیرستان منجمه جرنیل صاحب مرهون همچو احسان بزرگ رژیم غازی امان الله شده باشد.
کذا این یک سؤال بزرگی است که زمانی بچۀ سقو و جرنیلان و کرنیل بی ناموسش دست به اغتشاش زدند و تمام جهان از آن آگهی داشت، چنانکه راد مرد بزرگ آسیایی خان عبدالغفارخان به منظور حمایت از رژیم غازی امان الله و جمع آوری اعانه به تمام مناطق پشتونخوا و ممکن وزیرستان نیز شتافتند، چرا جرنیل صاحب عاشق رژیم غازی امان الله به حمایت و مساعدت حکومت غازی امان الله نه شتافت که اصلاً بهترین فرصت برای حمایت از حکومت غازی امان الله بود.
تاریخ شاهد است که غازی محمد نادر خان شهید خود را از طریق هند برتانوی به افغانستان رسانید و مصاحبه های نمایندگان مطبوعات با وی در سراسر هند برتانوی انعکاس پیدا کرد و جناب خان عبدالغفار خان نیز با غازی نادر خان صحبت کرد، پس جرنیل صاحب یار محمد خان در کجا بود؟
بخصوص که غازی امان الله در برابر فشار نظامی بچۀ سقو مجبوربه استعفاء و عقب نشینی به کندهار شد، چرا جرنیل صاحب خود را به حمایت غازی امان الله به کندهار نرساند؟
و بعد از اینکه غازی امان الله مجبور به فرار از کشور به قصد ایتالیه شد و خان عبدالغفار خان به غازی امان الله پیشنهاد توقف درمناطق پشتونخوا را نمود و برایش گفت که میرزا عالی خان بیست هزار نفر مسلح دارد که در اعادۀ قدرت تو حمایت خواهند نمود، چرا در همچو فرصت آخری جرنیل یار محمد خان با غازی امان الله ملاقات نکرد و مانند عبدالغفارخان به او وعده هرنوع همکاری و جان نثاری را نداد؟
غازی امان الله در کندهار بزرگ از غازی نادرخان تقاضای مشارکت در جبهۀ کندهار را نمود، ولی نادر خان به حیث یک سیاست دان و سیاست مدار مدبر و یک جنرال نهایت ورزیده، حاضر نبود که در خدمت و حمایت شخصی قرار گیرد که به دسیسه و توطئه های عناصر مفسد و جاه طلب و حسود دربار غازی امان الله به استثناء (طرزی) و اتهام تاپۀ انگلیس بودن و فکر کودتا علیه رژیم ، او را از خدمت به وطن دور و در حقیقت به سفارت فرانسه تبعید نمود و درعین حال یک دشمن بزرگش یعنی غبار را به حیث کاتبش و در حقیقت مخبر رژیم در سفارت فرانسه، منصوب نمود.
لذا تلاش و وعده و وعید جرنیل صاحب یار محمد خان وزیری، حیثیت حنای بعد از عید را داشت.
در مضومن شاغلی استاد سیستانی، به قول محقق بسیار دانا و توانا و واقع بین و مؤتمن و غیرمنسلک ، باری جهانی، جرنیل صاحب نه تنها دیگران را به تازیانه حقارت و ملامت و بزدلی و بی کفایتی کوبیده، بلکه تنها خود را قهرمان یک تاز و بی همتای جبهات معارک استقلال و نجات وطن دانسته که فراتر از کلمۀ مبالغه، در حقیقت میتوان به اصطلاح ناظمان آن را غلو قلمداد نمود.
سؤال درین جاست که چرا حتی نام جرنیل صاحب در کتب و تواریخ و یاد داشت های نویسندگان معاصر وجود ندارد چه خاصه به نقش محوری و بنیادی و اساسی و فیصله کن ادعایی جرنیل صاحب در دو محاربۀ بزرگ؟
چطور ممکن است که علامه حبیبی و علامه رشاد و میرغلام محمد غبار که راجع به تاریخ قدیم و باستان کشور، صاحب کتب و رساله های متعدد و مستندی هستند، از فعالیت های چشمگیر و محوری جرنیل صاحب یار محمد خان وزیری هم در جهاد استقلال کشور و هم از سهم مبارزۀ چشمگیر ادعایی جرنیل صاحب در نجات کشور از مصیبت حکمرانی سقویان بی خبر باشند؟
چطور ممکن است که ذوات دیگری مانند محی الدین انیس و استاد بیتاب و سید شمس الدین خان مجروح و عبدالهادی خان داوی و محمد رسول خان پشتون رهبر حرکت ویش زلمیان و عبدالمجید خان زابلی و صد ها شخصیت های مبارز و حق پسند دگر در زمینه خاموش مانده و ذکر خیری از مبارزات جرنیل صاحب به عمل نیاورند؟
آیا میتوان یک نفرمورخ و محقق و نویسنده داخلی و یا خارجی یا یک نفر خبرنگار را در سراسر جهان یافت که مطالبی در مورد سهم گیری جرنیل صاحب در جبهات فوق الذکر تذکراتی داشته که با مدعیات جرنیل صاحب در کتابش وفق داشته باشد؟
منطقاً میتوان ادعا کرد که مرحوم جرنیل صاحب تا زمان ملاقات تصادفی با محقق و نویسنده و ژورنالست و مدیر جریدۀ افغان ملت، شاغلی حبیب الله خان رفیع اصلاً در فکر تحریر خاطرات خود نبوده است و این در نتیجۀ ملاقات و توصیه شاغلی رفیع است که بعد از یک دورۀ بسیار طولانی شست «شصت نادرست است» یا هفتاد سال به تحریر این کتاب قطور مبادرت ورزیده است، آیا کیفیت مطالب مندرج این کتاب در ذات خودبعد از همچو یک مدت نهایت طولانی قابل سؤال نیست؟
یک مطلب قابل تذکر و توجه هم این است که غازی امان الله بعد از رسیدن به مقصد و منزل مقصود خود روم، در اثر تحریک یک عده، در فکر اقتدار مجدد افتاد و فعالیت های هم در زمینه به راه انداخت، لذا چرا جرنیل صاحب عاشق غازی امان الله درین فرصت زمانی به وزیرستان نرفت و برای اعادۀ قدرت و سلطنت غازی امان الله تحریکی به راه نینداخت و مبارزه نکرد؟
سؤال اخیر من خدمت استاد سیستانی این است که جنابشان در قسمت اصدار فتوی و حکم جزمی شان، چند درجن کتب و رساله و مدارک و اسناد و اقوال صاحبان معرفت با اعتبار و هم عصر آن دوره را که مؤید و ممد صحت ادعاهای جرنیل صاحب باشد، نام گرفته میتوانند؟
آیا به بر وفق و مطابق کدام معیارها، اصول و دساتیر، علمی و منطقی خواهد بودکه ادعا های جرنیل صاحب را مانند نصوص فرقانی باچشم پت پذیرفت؟
امیدوارم استاد سیستانی عرایضم را جز، برانگیزۀ غیراز حقیقت جویی و واقعیت پسندی، متکی بر وساوس اعتراض جویی و پالیدن موی درخمیر، تلقی نفرمایند.
با عرض حرمت و امتنان
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.