دوکتور محمد عثمان تره کی در ګفتګو با دعوت

محمد طارق بزګر

126

 دوکتور محمد عثمان تره کی در ګفتګو با دعوت:

طالبان باید بدانند که احراز قدرت از راه فتح به فاتح اهلیت حکومتداری و مشروعیت نمیبخشد.

 بسیاری از جنبش های ضد استعمار در دنیای اسلام، در سالیان اول احراز قدرت سیاسی، حکومتداری را در چوکات قانون اساسی و انتخابات جا به جا کردند. طالبان باید از آنها بیاموزند

 

یادداشت: این مصاحبه در شماره ۲۵۰ مجله دعوت نشر شده که اینک خدمت علاقمندان دعوت مېدیا۲۴ تقدیم میګردد.

بزگر : سه سال از حکومت سرپرست طالبان میگذرد. اوضاع را چگونه ارزیابی میکنید؟

استاد تره کی: اداره طالبان علی الرغم  تعزیرات اقتصادی خارجی، با طرح و تطبیق پروژه های بزرگ عمرانی و حفظ ثبات پولی در بخشی از مدیریت اقتصادی کشور برای فعلن موفق معلوم میشوند.

از انجائیکه پلان های اقتصادی رویدست دیر ثمر است، بیکاری، فقر و مهاجرت زندگی مردم را تلخ ساخته است. ترک کشوربه دلیل نبود زمینه کار و تعلیم دختران ادامه دارد.

 تأمین امنیت بنیه حکومتداری طالبان را تا حدی تقویت کرده است. با اینهمه کار های زیادی پیشرو است تا طالبان با حفظ باور های اسلامی از یک گروه جهادی و جنگی دارای ذهنیت روستایی  برخاسته از مدارس دینی  بیک نیروی دارای اهلیت حکومتداری مدرن بدل شوند.

طالبان با گذشت وقت کافی سه سال  به این قناعت نرسیده اند که با تشکیل حکومت در چوکات قانون اساسی و با کسب مشروعیت داخلی و شناسایی خارجی با ضابطه های دنیای معاصر آشتی کنند. درب مکاتب و پوهنتون ها را به روی دختران بکشایند و افغانستان را وارد قرن ۲۱ کنند.

داشتن روابط اقتصادی و تجارتی و انعکاس آن در سطح دیپلوماسی با برخی کشور های منطقه روی الزامات جغرافیایی، به طالبان امید کاذب بیرون رفت از انزوای دیپلوماتیک بخشیده است.

طالبان باید بدانند که احراز قدرت از راه فتح به فاتح اهلیت حکومتداری و مشروعیت نمیبخشد. بسیاری از جنبش های ضد استعمار در دنیای اسلام، در سالیان اول احراز قدرت سیاسی، حکومتداری را در چوکات قانون اساسی و انتخابات جا به جا کردند. طالبان باید از آنها بیاموزند.

بزگر : چرا طالبان با موضعگیری های مخالف ذهنیت عامه ملی و بین المللی برای خود جنجال و درد سر میافرینند؟

استاد تره کی: در صفوف طالبان گروه های رادیکال و افراطی کم نیستند. کتله محافظه کار صفوف زیر چتر حمایت قشر محافظه کار مشران طالب  قرار دارد. تا حال  پیوند فکری و عقیدوی ایندو به سیاست طالبان استقامت خطرناک ضد ضابطه های دنیای مدرن داده است. ازین گذشته صفوف و رهبران محافظه کار تحریک طالبان افغانستان ( ت ط ا ) و تی تی پی پاکستان سوگند خورده اند که در دو سوی خط دیورند، اسلام سچه را حاکم بسازند. درب مکاتب و پوهنتون را به روی دختران ببندند و صدای زنان را عورت اعلام کنند.

نکته دیگر قابل توجه اینست که شماری از مشران طالبان که تعبیر رادیکال از اسلام دارند، ازین میترسند که در صورت موضعگیری اعتدالی و واقعبینانه از اسلام، صفوف محافظه کار به داعش، القاعده و سائر باند های رادیکال بپیوندد و ( ت ط ا ) معروض به انشعاب سازمانی و عقیدوی گردد.

بزگر : پست های کلیدی حکومت طالبان همه در قبضه ملا ها قرار دارد. اهل مسلک و تخصص که یک عمر در داخل و خارج کشور تحصیل کرده و اندوخته های علمی از پیشرفت ساینس و تکنولوژی  معاصر برای خدمت به وطن دارد در حاشیه قرار گرفته است.چه بسا که با ناامیدی از آینده افغانستان را ترک کرده اند. شما این برخورد را با اهل مسلک چگونه تعبیر میکنید ؟

استاد تره کی: برخورد عقده مندانه با روشنفکر و اهل مسلک دو عامل دارد . عمومی و افغانی :

ـ  عمومی به این معنا که تقابل میان مکتب و مدرسه و مدرنیته و سنت تا هنوز در شمار کوچکی از کشور های عقب مانده اسلامی راه حل نیافته است. افغانستان یکی ازین کشور ها است که در مجاورت چهل هزار مدرسه دینی پاکستان قرار دارد. در زمان تجاوز شوروی و بعداً امریکا از فارغان این مدارس به مثابه افزار پیشبرد مقاصد ژیوپولتیک استفاده گردید. از کاه کوه ساخته شد. این امر تعادل قوا میان مدرسه و مکتب  را به نفع مدرسه تغییر داد.

در ترکیب فکری و اجتماعی جامعه به نفع گروه های محافظه کار بعد از لشکر کشی های شوروی و امریکا تغییر بنیادی به وقوع پیوست : در زمان تجاوز شوروی مهاجرت های کتلوی اهل تخصص و مکتب آغاز شد. در هنگام خروج امریکا بیرون کشیدن مکتبی ها  به بهانه همکاری با قوای اشغالگر در چوکات یک پلان منظم رویدست گرفته شد.

نتیجه اینهمه آن شد که ترکیب اجتماعی نفوس افغانستان معروض به دگرگونی شود و نهایتاً طالبان به عنوان پهلوانان بی رقیب میدان سیاست تبارز کنند.

طالبان  میدان جنگ را به زور خود بردند. اما به میدان سیاست به همکاری و در مواردی با استفاده از اشتباهات قوای اشغالگر قبضه انداختند.

ـ  افغانی به این مفهوم که مسئولیت لشکر کشی ها و تجاوزات نیم قرن اخیر افغانستان به دوش مشتی از خائنین ملی مکتبی و دیپلوم والا است.

طالبان عقده خود را در برابر روشنفکر از طریق انحصار قدرت در دست ملأ  ها تسکین داده است. اما این شیوه عقده کشایی عقلانی نیست :  راه حل اصولی پروبلم، تصفیه حساب با خائنین ملی و تدارک زمینه جلب مکتبیان دارای برائت ذمه در کنار ملایان در پست های کلیدی اداره سرپرست است.

بزگر : بسیاری از مخالفین قومی طالبان، از انحصار قومی حکومت بدست ( ت ط ا ) شکایت دارند. آنها بکمک استخبارات خارجی به قصد نا امنی در داخل کشور پول وسلاح دریافت میکنند. نظر شما درین باره چیست ؟

استاد تره کی: به دو نکته باید متوجه بود :

– یکی اینکه انحصار قومی یک ضرورت دوره انتقال (حکومت سرپرست) است: بعد از سپری کردن نیم قرن جنگ و ظهور تمایلات گریز از مرکز، باید پشتون ها منحیث صاحبان اصلی افغانستان که برای حفظ و آزادی آن قربانی داده اند، به مثابه کتله بزرگ در ترکیب نفوس کشور ماموریت خود را برای جمع و جور کردن وطن متلاشی شده،  ادأ میکردند. بدیل دیگری برای حفظ تمامیت ارضی و ثبات وجود نداشت. تاجک های افغانستان که با ماجراجویی  و سبکسری از موضع رقابت با اکثریت قومی برخورد کردند، از حاکمیت سقاو تا حکومت برهان الدین ربانی سه بار چانس اداره افغانستان را بدست آوردند. علی الرغم دو بار دعوت لشکر اشغالگر خارجی (تجاوز شوروی و افغانستان) توفیق به حفظ قدرت دریافت نکردند. بنابران انحصار قومی یک ضرورت گذار از مرحله بی مسئولیتی و انارشی به مرحله قانونمندی و بازخواست است. اما بدنبال تأمین امنیت و فضای صلح دوام این مرحله در مدت طولانی سه سال به هیچ وجهه قابل توجیه نیست. باید قدرت اقوام در چوکات قانون اساسی به قدرت مردم و همشهری استحاله کند.

–  دیگر اینکه اکثریت سران مخالفین سیاسی طالبان غاصبین، خائنین و مختلسینی استند که با وجود اعلام عفو از سوی طالبان از ترس بازخواست و محاکمه به افغانستان بازگشت نکرده اند. آنها پایگاه مردمی خود را از دست داده اند. هیچ خطری از ناحیه آنها متوجه امنیت افغانستان نیست. استخبارات خارجی از فراریان صرفاً به قصد ایجاد فشار سیاسی بر طالبان استفاده میکنند.

بزگر : مناسبات افغانستان را با کشور های منطقه و بیرون آن چگونه ارزیابی میکنید؟

استاد تره کی: در رابطه به افغانستان بازی بزرگ ژیوپولتیک قرن ۱۹ در قرن ۲۱ سیمای دیگری بخود گرفته است. با وجود تحولات رادیکال در سطح منطقه و جهان در طول دو قرن توجه به افغانستان منحیث موره مهم در بازی ستراتیژیک و ژیوپولتیک منطقه کم نشده است. کشور های منطقه در تلاش اند افغانستان را در حوزه نفوذ خود نگاه دارند. جبر جغرافیایی کشور های منطقه را در موقعیت ممتاز برقراری مناسبات تجارتی و نیمه دیپلوماتیک با حکومت سرپرست قرار داده است. با تأسف ممالک منطقه داشتن رابطه حسنه را با اداره طالبان مشروط به حقوق بشر و تعلیم دختران نساخته اند.

 امریکا و اروپای غرب با ارسال کمک های بشر دوستانه اقتصادی درگیر رقابت با ممالک منطقه استند. شناخت رسمی حکومت طالبان را به شرط  باز کردن  درب مکاتب و پوهنتون ها به روی دختران و کار زنان  پیوند داده اند.

 رابطه تجارتی اداره سرپرست با کشور های آسیای مرکزی و چین رو به انکشاف است،

چنان معلوم میشود که سیاست خارجی حکومت طالبان با گرایش تدریجی به سوی کشور های منطقه (که از حق تعلیم دختران و کار زنان به مثابه افزار فشار استفاده نمیکنند)، به ضرر کشور های غربی موازنه خود را از دست بدهد.

علی الرغم تمایل اداره طالبان به همکاری با کشور های منطقه، موانع دیپلوماتیک  همکاری منطقوی طالبان را با جنجال روبرو کرده است :

راه های ترانزیت افغانستان محاط به خشکه تحت تأثیر ملاحظات سیاسی، پیچیدگی خود را دارد : ایران استفاده از بندر چاه بهار و خط ریل اروپا را مشروط به  دریافت خارج استحقاق آب هیرمند و قرار گرفتن اداره طالبان در مدار دیپلوماسی ضد غرب ایران ساخته است.

پاکستان هر چند گاهی به بهانه های مختلف راه ترانزیت عنعنوی را میبندد. در کانفرانس شانگهای در اسلام آباد از طالبان دعوت صورت نگرفت.

تاجکستان از هر فرصتی برای تدارک زمینه نا امنی در افغانستان استفاده میکند.

با در نظر داشت نا امنی ها در پاکستان قراین تغییر احتمالی در جغرافیای منطقه دور از تصور نیست. برای جلوگیری پسلگدی تحول پیشرو طالبان باید به تأمین امنیت شمال افغانستان که در مجاورت تاجکستان قرار دارد، توجه بیشتری کند.

بزگر : اداره طالبان ظرفیت بهره برداری از اوضاع متشنج پاکستان را به نفع افغاننستان  دارد ؟

استاد تره کی: طالبان بیشتر وقت خود را به کنترول آواز عورت زنان، چادری  وبرقه، حضور محرم شرعی و اندازه گیری ریش مردان صرف میکنند. طالبان به افق های دور یعنی به حساب و کتاب روز آخرت مصروف اند و وقت خود را به مسائل پیچیده دنیوی « ضایع؟» نمیکنند. آنها نگاه ستراتژیک و ژیوپولتیک به منطقه ندارند.

با در نظر گرفتن وضع آشفته پاکستان و قیام انقلابی پشتون های آنسوی خط دیورند، چانس تاریخی برای حذف خط دیورند به دسترس افغان ها قرار گرفته است شرط استفاده ازین چانس اینست که :

ـ در افغانستان یک حکومت دارای مشروعیت که شناخت بین المللی دریافت کند بوجود بیاید.

ـ حکومت بر مبنای یک دیپلوماسی فعال، حذف خط دیورند را شامل اجندای ژیوپولتیک کشور های منطقه و بیرون آن بسازد.

ـ حکومت تمام ظرفیت های قومی، سیاسی، دیپلوماتیک و نظامی را بکار بیاندازد تا حمایت تمام گروه های سیاسی مقیم  پاکستان را که از داعیه برحق حذف خط دیورند پشتیبانی میکنند، جلب کند.

قیام یک انقلاب اسلامی به رهبری شیخ هبت الله در پشتونخوأ آنطوزیکه طالبان تصور میکنند، به این دلیل ساده امکان پذیر نیست، که درانجا مانند افغانستان درب مکاتب و پوهنتون به روی دختران بسته خواهد شد و زنان از حق کارمحروم خواهند گردید. آنگاه لوی افغانستان زیر پرچم طالبان مستقیماً در تقابل با فوج پاکستان که مورد حمایت شرق و غرب خواهد بود، قرار خواهد گرفت. نه تنها پشتونستان بدست نخواهد آمد، بلکه گلیم طالبان از افغانستان نیز برچیده خواهد شد.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.