بادیکه طوفان خرمن سوز در پی دارد

دوکتور م ، عثمان تره کی

218


بادیکه طوفان خرمن سوز در پی دارد

برای خوشه چین مصیبت میافریند

آقای رحمت آریا با دادن شاخ و برګ بیجا به جواب نوشته « نمک حرامی … » بی جهت خود را در دفاع از محور شرارت و دشمن سمبول های ملی به زحمت ساخته است . ګپ واضح است : در حال و احوال متشنج ګذار از انارشی و بی ثباتی نیم قرن اخیر افغانستان به حالت  صلح و ثبات، آن بخشی از مردم که امتیازات  ګذشته و باد آورده خود را از دست داده اند،  از اوضاع جدید ناراض و عقده مند شده اند.  تراکم این عقده ها شماری از هموطنان را معروض آینده مبهم و متعرض به نوامیس ملی ساخته است. زمینه مساعد عقده کشایی مطبوعات و مدیای لګام ګسیخته بیرون کشور است. در خارج افغانستان بی حرمتی و توهین به سمبول ها و شخصیت های ملی، انکار از هویت افغانی و ملی و طرح رزیلانه تجزیه کشور بازخواست و مجازاتی در قبال ندارد. در حالیکه در اوضاع نورمال حاکمیت قانون در داخل کشور، جرایمی ازین قبیل شامل حبس طویل المدت و اعدام میشود.

مخالفین که نتوانستند طالبان را در میدان جنګ شکست بدهند، با عالمی از عقده به قصد انتقام در شبکه های اجتماعی سنګر ګرفته اند. ایکاش انتقاد در حد پهلو های منفی حاکمیت طالب محدود باقی میماند و به بی حرمتی به تاریخ، جغرافیا و مقدسات ملی ګسترش پیدا نمیکرد.

 نویسنده به این باور است که سکوت در برابر عناصری که ماموریت تخریب زیر بنا های هویت ملی  را دارند، دشمن را بیش از پیش ګستاخ میسازد و احساس از خود بیګانګی را به نسل جوان القاح میکند. سکوت در برابر هویت باختګان ګناه چه که جرم است. با همین برداشت به سراغ حلاجی نوشته آریا  میرویم.

۱ ـ  اینکه طالبان به حساب جور آمد با امریکا روی صحنه آمده اند، ګپ تکراری و بی بنیاد کلیه مخالفین استقلال افغانستان است.

به شهادت تاریخ هیچ قدرت اشغالګر به میل خود کشور زیر اشغال را ترک نکرده است. شکست امریکا در ویتنام، فرانسه در الجزایر و صد ها مثال دیګر بیان همین حقیقت است.

 راندن امریکا را از افغانستان باید در محتوای تاریخ شکست انګریزان و شورویان ( قرن ۱۹ و ۲۰) ارزیابی نمود. این چه جور آمد است که در جریان جنګ ۱۶۰۰ سرباز امریکا تلف ګردید ؟ . ۱۴ تن آن حین خروج  از میدان هوایی کابل به جهنم فرستاده شد.

امریکا در اوج زور آزمایی مطالبه امتیاز داشتن هفت پایګاه نظامی در افغانستان را میکرد. لشکر متجاوز امریکا غوره به دل از افغانستان اخراج شد.

۲ـ لیست طولانی را که منتقد از شعرای دری زبان سهیم در مقاومت ضد خارجی در شمال کشور نشر کرده است نه از شاعران بلکه از شماری از مقاومت ګران است. موضوع بحث بالای محموله های شعری و ادبی مقاومت ضد خارجی است : شعرای دری زبان اکثراً اشعار بزمی و شعرای پشتو زبان اشعار رزمی سروده اند. محیط نسبتاً آرام و خیال برانګیز شمال که از برکت قربانی های مردم جنوب بوجود آمده است، موجب ګردیده که ګل، بلبل، هجران، وصال و عشق اشعار دری زبانان کشور را رنګین و پٌر جاذبه بسازد. عشق به آزادی و استقلال، دفاع از وطن در اشعار دری زبانان به ندرت انعکاس یافته است.  در حالیکه زندګی در جغرافیای خشن و معروض شدن به حملات مسلسل خارجی  در جنوب کشور، به اشعار پشتو رنګ حماسی و رزمی بخشیده است. درین اشعار روح رزمندګی ، آزادګی و ایثار در راه وطن موج میزند : ای زما وطنه د لعلونو خزانی زما ÷ ستا په هره دره کی دی د تورو نښانی زما .

در اشعار دری تملق از سلاطین به قصد دریافت صله و بخشش شعر را در بخش عمده به سکه تبادله و متاع تجارتی تبدیل کرده است. به نحویکه شعر رسالت اجتماعی خود را از دست داده است. در آغاز قرن ۱۳ میلادی وقتی ظهیرالدین فاریابی میګوید : « نه کرسی فلک نهد اندیشه زیر پا + تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان زند »، شعر دری را با سقوط معنویت مواجه میکند. ازان پس شاهد هجوم صد ها شاعر متملق از جمله شاعر پر آوازه فردوسی به دربار محمود غزنوی استیم که به قصد دریافت صله و بخشش صف بسته بودند. از فردوسی بشنوید :

سرش سبز و جان و د دلش شاد باد + تن شاه محمود آباد باد

چراغ عجم آفتاب عرب + همش رای و هم دانش و هم نسب

در ادبیات پشتو هیچ شاعری را که متاع شعر را با مداحی و چاپلوسی به دربار معاوضه کند سراغ کرده نمیتوانید.

البته حساب مولانای بلخی، بوعلی سینای بلخی، البیرونی ، خواجه عبدالله انصاری و ده ها شاعر و متصوف را که برای افغانستان افتخار آفریده اند، از حساب مداحان شعر فروش که ادبیات پر بار دری را به بستر خودخواهی و استبداد سلاطین بدل کرده اند، جدا است.

۳ـ  بازګشت به شیوه امیر عبدالرحمن خان حکومتداری آریا را نا راحت ساخته است. آقای آریا ! این شما استید که ضرورت « البعث بعد الموت » سیاسی مرحوم امیر عبدالرحمن را به مردم تحمیل میکنید : مقابله با انکار از نام افغانستان، اتک حرمت به سمبول های ملی و براه انداختن سر و صدای تجزیه کشور جزء به توسل به نحوه حکومتداری امیر آهنین امکان پذیر نیست. تحت شرایط نفاق و شقاق قومی و شعار  خائنانه « من افغان نیستم » رفتن به صندوق رای مقدور نیست. اول باید همه را زیر چتر افغان جمع کرد و بعداً به سراغ صندوق رای رفت. جمع کردن این لشکر متفرق مستلزم ظهور یک دیکتاتوری منور و ګذشتن از یک مرحله انتقالی به سوی دیموکراسی است. به دونکته دیګر باید توجه کرد :

ـ یکی اینکه تجاوز شوروی زمینه های شقاق قومی و انکار از هویت ملی را مساعد ساخت.

ـ دیګر اینکه روی زمینه مساعد قبلی، دیموکراسی ب ـ  ۵۲ راه را برای تشخص سیاسی کسانی هموار کرد که  هم اکنون سمبول های ملی را به لګد مبزنند.

استبداد منور یک ضرورت پاکسازی افغانستان از کثافاتی است که طی نیم قرن در دل و دماغ هویت باختګان جا ګرفته است.

از یاد نبرید که در اروپای قرن ۱۸ مفکوره ملت ـ دولت  توسط نظام های مطلقه از قوه به فعل آمد. بعداً راه برای مشارکت سیاسی و دیموکراسی هموار شد.

۴ ـ  واقعیت اینست که تخریب سمبول های ملی کار مشتی اوباش و اراذل فراری از مردم بریده است. در داخل افغانستان اقوام و عوام الناس  در فضای دوستی و برادری زندګی میکنند.

باید انتظار کشید که در داخل کشور یک حکومت مشروع به حساب ماجراجویانیکه عقده حقارت خود را در برابر اکثریت قومی با حمله به سمبول های ملی تسکین میدهند، رسیدګی کند. تا آندم مجازات ناسپاسی و نمک حرامی، بیوطنی و مرګ در مهاجرت و غربت است.

۵ ـ  تا زمانیکه در برابر طالبان بدیل افغان شمول دریافت نشده است، دشمنی با طالبان به معنای خصومت با صلح، امنیت و ثباتی است که بدست شان رقم خورده است.

طالبان در مدت حکومتداری ریکارد مثبتی در عرصه آبادانی کشور قایم کرده اند. اما در ساحه اجتماعی، فرهنګی و پاسداری از سمبول های ملی افغانستان را به قهقرأ برده اند.  پهلو های منفی سیاست طالبان به دست آورد های مثبت شان سایه سنګین انداخته است. این موجب شده است که بسیاری از حامیان طالبان مانند نویسنده در دفاع از طالبان احساس عجز کند.

۶ ـ آقای آریا !  بادیکه طوفان خرمن سوز در پی داشته باشد، مصیبت میافریند و برای خوشه چین قابل استفاده نیست. با سبکسری خرمن را آتش نزنید. . . 

پایان بحث خوشه چین با خرمن سوز

     ۱۷/۰۱/۲۰۲۵

« پایان »

نمک حرامی هم حدی دارد

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.