من کتاب “سلطنت پشتونها درهند”را در جواب

کاندیداکادمیسین سیستانی

148

من کتاب سلطنت پشتونها درهندرا در جواب

جملهٔ تحقیر آمیز کسی بنام سنگ شکن نوشتم

سنگ شکن نوشته بود: ” مثلثی که پشتونها در آن زندگی مینماید هیچگاه کشور مستقل و یا تاریخ مستقلی ا ز خود نداشته ا ست .”

درماه فبروری ۲۰۰۴ ، کسی بنام «سنگ شکن” مقاله ای بنام «پاکستان، پشتونها وطالبان» در سایت آریائی به نشر رسانده بود.نویسنده دراین مقاله  اولاً  پشتونها را فاقد تاریخ وکشور مستقل نامیده بود وثانیا سعی نموده  تا جمعیت پشتونهای افغانستان را بدون نشان دادن کدام مدرک  معتبر وقابل اعتماد، در سطح یک اقلیت ناچیز وانمود کند. به سخن دیگر،سنگ شکن، تعداد جمعیت پشتونهای دوطرف خط دیورند را براساس گزارش وزارت داخله پاکستان از ۳۵ تا ۳۸ میلیون نفر برشمرده واز جمله ۲۶ میلیون آنرا مسکون در صوبه سرحد، ۳ تا ۴ میلیون را در صوبه بلوچستان ومابقی ۷ تا ۸ میلیون را پشتونهای افغانستان وانمود کرده  وبعد نوشته است :”مثلثی که پشتونها در آن زندگی می نماید هیچگاه کشو ر مستقل و یا تاریخ مستقلی ا ز خود نداشته ا ست . “

اگر از نارسایی انشای جمله بگذریم، هدف از کم نشان دادن نفوس پشتونهادر افغانستان چيست؟ حالانکه  «واک فونديشن» (اداره مطالعات ترکيب قومى ـ زبانى افغانستان)  يک سروى دموگرافيک را از ١٩٩١ تا ١٩٩٦ درافغانستان با بودجه سازمان ملل متحد تکميل کرده و نتايج کار آن در ١٩٩٨ ابتدا به پشتو و در ١٩٩٩ به زبان انگليسى به چاپ رسيده است)

در گزارش مختصر رئيس اين اداره آقاى محمدانعام واک ، نفوس مجموعى کشور ٣٠ ميليون نفر برآورد شده و از اين جمله نفوس پشتونها ٠٠٠ر٨٢٢ر١٨ ميليون نفر وبقيه ساير اقوام و طوايف افغانستان را در بر ميگيرد.( ديده شود: مجله دعوت ، شماره ١٤٤ ص٤٣) در همين گزارش مختصر تعداد پشتونهاى پاکستان درپنج ايالت آن کشور٠٠٠ ٧١٠ر٣٠ ميليون نفرضبط شده است.

من در جواب «سنگ شکن» که بعد تر هویتش افشا میگردد، در رابطه  به این تحقیر تاریخی وی« مثلثی که پشتونها در آن زندگی می نماید هیچگاه کشو ر مستقل و یا تاریخ مستقلی ا ز خود نداشته است .» نوشتم که سنگ شکن خواب های را تعبیر میکند که هیچ آدم خواب برده ای اگر از سواد اندکی برخوردار باشد، آنرا باور نمیکند.

سنگ شکن از “مثلث پشتونها” نام برده، ولی توضیح نداده که منظور شان از این مثلث ، کدام سرزمینها ست ؟ وایا میتوان بستر بود و باش پشتونها را یک مثلث نامید یا یک چهارضلعی یا شبیه آن؟ سنگ شکن باید بداندکه مردم  نیات شوم کسانی را که  آگاهانه یک قوم تاریخی وتاریخ ساز را تخریب مینمایند، درک می کنند و میتوانند جواب دندان شکنی به آنها بدهند.

آیا مگر میرویس خان هوتکی  یک پشتون نبود که سه صد سال قبل بدون حمایت شمال وجنوب از قندهار برضد سلطۀ صفویان ایران قیام کرد ودولت مستقل ملی را درقندهار بنیاد نهاد(۱۷۰۹م).  آن دولت برای مدت سی سال از قندهار تا اصفهان گسترده بودو سکه ضرب میکرد.

آیا احمدشاه درانی متعلق به همین قبایل پشتون نبود که درسال ۱۷۴۷ میلادی دولت مستقل افغانستان معاصر را بنیاد نهاد که دامنه آن از دربای خزر تا دهلی واز آمودریا تا بحیره عمان گسترده بود؟

 وآیا همین کشورموجوده افغانستان  میراث گرانبهای شمشیر و تدبیر احمدشاه بابا و میرویس نیکه نیست؟

موضعگیری خصمانهٔ آقای سنگ شکن در برابر یک قوم سرنوشت ساز، انسان را وادار میسازد تاجواب بالمثلی به وی داده بگوئیم که  اگر این کشور  میراث شمشیر وخونبهای  پشتونهای آزادیخواه  در رکاب میرویس نیکه  واحمدشاه بابا نیست، پس بگوئید آیا مزد شمشیر جدو آبای تو”سنگ شکن “است؟ نه خیر. آنګاه که پشتونها برای ایجاد کشوری مستقل شمشیر میزدند شاید آبا واجداد سنګ شکن در آنسوی فرادریا(پارادریا) مشغول هیزم شکنی بوده باشند.

پشتونها از زمان تاسیس کشور افغانستان تا همین امروز، برای دفاع از استقلال وحاکمیت ملی خود در پیشاپیش سایر اقوام ازبک وهزاره وبلوچ‌وغیره همواره  سینه خود را  سپرکرده و بیشتر از هر قوم دیگری جان خود را فدا کرده اند تا جلو وطن فروشان معلوم الحالی را بگیرند که گاهی خواب تاجکستان بزرگ را و زمانی خواب  خراسان  بزرگ رامی دبینند.

تا کنون هیچ نویسندۀ آگاه ووطندوستی به سخافت «سنگ شکن» برای تحقیر قوم  پشتون از چنین بی حیائی کار نگرفته است.واقعیت اینست که پشتونها درچوکات یک مثلث بودوباش ندارند ودر هردوی سوی خط دیورند یعنی درتمام ایالات شمال غرب پاکستان و سراسر افغانستان پراکنده اند.

بنابر تحقیقات واک فوندیشن، پشتونهای افغانستان درساحۀ ۶۴۹/ ۶۵۱ کیلومتر مربع پراکنده اند که ۳۲ ٪ آنها ( درحدود ۱۵ میلیون درجنوب هندوکش و۸ درصد پشتونها( یعنی حدود ۴ میلیون نفر)درشمال هندوکش بودوباش دارند و درجنوب خط دیورند۶۰ ٪ پشتونها ( لااقل ۳۰ میلیون نفر) از اتک تا خط دیورند درساحه ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع پراکنده اند که بطور مجموعی نفوس پشتونها در دوسوی خط دیورند۲۵  سال قبل به پنجاه میلیون میرسد. واګر رشد نفوس را سلانه ۳٪ حساب کنیم  نفوس پشتونها در هردوسوی خط دیورند به بیش از ۷۵ میلیون نفرمیرسد و این رقم بزرگترین گروپ قومی رادر منطقه تشکیل میدهد.( دیده شود:مجله صلح وافغانستان امروز، چاپ آلمان،مقاله افغانستان، فیدرالیزم…. صص ۱۲۴- ۱۳۲)

آقای سنگ شکن وقتی جواب استوار مرا در سایت آریائی ملاحظه نمود، دوباره ضمن یک دشنام نامه باعذر بدتر از گناه اتهامنامه خود را چنین اصلاح نمود:« مثلثی که پشتونها(البته پشتونهای پاکستان) در آن زندگی می نماید هیچگاه کشور مستقل و یا تاریخ مستقلی از خود نداشته است.”

آقای سنگ شکن نمیداند که دولت های لودی وسوری در قرون پانزدهم وشانزدهم میلادی یعنی قبل از سلطنت بابریان درهند، بخش مهم تاریخ پشتونها را در جنوب خط دیورند در سرزمین پهناور هند میسازد.

درپشتو ضرب المثلی است که میگویند: «اوبه په دانګ سره نه بیلیږی!» ( یعنی آب با سوته از هم جدا نمیشود) پشتونهای مسکون در هردوی سوی خط دیورند، هم از لحاظ اصالت قومی  وعرق وزبان ورسوم وآداب ، دارای منشاء مشترک وفرهنگ مشترک و تاریخ مشترک اندو هیچکس نمیتواند آنها را به نام پشتونهای اینطرف خط دیورند وآنطرف خط دیورند از هم جدا کند. و یا آنها را از افتخارات مشترک تاریخی شان محروم سازد و بدین وسیله درمیان آنها تفرقه ایجاد کند. رهبران احزاب سیاسی ومورخین پشتون مسکون در آنسوی خط دیورند به افغانیت خودهمان قدرمی بالند که یک افغان ننگرهاری ویا قندهاری ویاهراتی به آن می بالد.

بنابرین اینگونه تقسیم بندیها تراوش ذهن های بیمار وروان های اشفته وآغشته  به ویروس تفرقه اندازی های قومی در‌ افغانستان است که مردم به اهداف وماهیت آن پی برده اند و فریب هیچ ترفند و دروغی را نمی خورند.

بادریغ باید بگویم که وقتی من در دفاع از هویت تاریخی پشتونها با سنگ شکن با قلم می جنگیدم، قلم بدستان پشتون( چه منسوب بحزب خلق وپرچم  چه منسوب به احزاب  هفتگانه) از دور نظاره  ګر این نبرد قلمی من بودند ولی هیچ یکی  جرأت نکردند قلم بردارد واز هویت تاریخی خود دفاع کنند وعکس العملی از خود نشان دهند. من  به فحوای این بیت خوشحالخان خټک ( دافغان په ننګ می وتړله توره) در این نبرد قلمی یک تنه رزمیدم. خوشبختانه بزودی موفق شدم تا مطالب مهمی در باره  سلطنت های  مستقل پشتونهای لودی وسوری در هند وهمچنان دیگر جنبش های سیاسی این قوم دلیر وجانباز برضد استبداد وستم ملی سلاطین مغولی هند گرد آورم واز طریق رسانه های جمعی انترنتی بدست نشر بسپارم. وسرانجام حاصل همان مبارزات قلمی را بصورت کتابی  بنام «سلطنت پشتونها درهند»  تالیف کردم و برای رفع کاستی ونگارش تقریظ به پروفیسورخالق رشید استاد پوهنتون جواهرلال نهروی هند فرستادم وجناب شان بعداز مطالعه اثر آنرا پسندیدند وتقریظی مفصل‌ومملو ازنکات آموزنده وقابل ذکر برآن نوشتند  وبعد من کتاب را  برای چاپ به انتشارات دانش درکابل فرستادم  وکتاب در۴۶2 صفحه به چاپ رسید .  واندکی بعد کتاب از طرف زلمی کرزی مفیم آلمان به پشتو ترجمه گردید ودرکابل دربدل سه هزاردالر به چاپ رسیداما چاپخانه که یک نفرپاکستانی بود هزارجلدگتاب به مترجم تسلیم

نداد و فرارکرد.

بدین سان بود که من   تاریخ دولتمداری وسلطنت  پشتونها را در هند نوشتم تا پشتونهای دری زبان آنرا بخوانند . یقین دارم که این کتاب برای فرزندان افغان، بخصوص فرزندان  پشتون که پشتو صحبت کرده نمیتوانند آنها را قادر خواهد ساخت تا از تاریخ ومفاخر تاریخی بزرگان تاریخ ساز خویش در برابر یاوه گویانی چون سنگ شکن دفاع کنند.

و اما در بارۀ سنگ شکن (استاد صباح):

من و  مسئول سایت آریائی که شخصت فرهنگی ودوست من است در شهرگوتنبرگ سویدن زندگی میکنیم ، باری  از او پرسیدم  که این سنگ شکن کیست که با نام مستعار مقاله های دیگران را دزدی کرده بشما میفرستد واعتبار سایت شما را لکه دار میکند؟ جواب داد: « منبعد از او هیچ نوشته ای را نشر نخواهم کرد وعلاوه کرد که سنگ شکن همان آقای استاد صباح  است وعضو حزب دموکراتیک خلق بود. و چون مدتی را درخاد خدمت میکرده از افشای نام خود درپای مقالات سیاسی خوداری میکرد ومن براساس سفارش پنجشیری صاحب (دستگیر پنجشیری) نام مستعار او را قبول کرده بودم. او اکنون با سایت مشعل همکاری دارد.»

یکی از شاکیان از دست  سنگ شکن (استاد صباح )، آقای کاوه آهنگر است که به ارتباط دستبردهای وی درسایت آریائی نوشته میکند: «چندی قبل نظرات هموطنان و جهانیان را در مورد انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان به منزلهً رویداد سر نوشت ساز در حیات جامعهً ما، در سایت های انترنت مرور

می کردم. چشمم به عنوان پر جاذبهً “اوراق تاریخ در مورد انتخابات ما چه ثبت خواهد کرد؟”  افتاد  که در ذیل آن مضمونی طولانی به نشر رسیده بود. به مطالعهً مضمون  نشر شده که در کنار آن اسم “استاد صباح” به عنوان نویسندهً آن تحریر یافته بود، آغاز نمودم. با دخول در پاراگراف دوم ، متوجه شدم که مطلب را جای دیگری قبلا خوانده ام. مضمون را زیر عنوان ” ائتلاف بی ائتلاف”  در سایت همشهری دیپلوماتیک شمارهً 25 مهر 1383- اکتوبر 2004 در یافتم، که نویسندهً اولی و واقعی آن شخصی به نام “داکتر مهدی ظواهری” می باشد.

خوانند گان محترم سایت آریایی مقالهً داکتر “مهدی ظواهری”را  در www.hamshahri.org  دیپلوماتیک – آرشیف 83 شمارۀ 25 مهر– اکتوبر 2004 زیر عنوان “ائتلاف بی ائتلاف” ونتیجهً کار آقای صباح را در آرشیف آریایی بخش انتخابات زیر عنوان ” اوراق تاریخ در مورد انتخابات ما چه ثبت خواهد کرد ؟ ” ملاحظه فرمایند. “

مضمون دیگری زیر عنوان “تروریزم چیست؟” در سایت آریایی به نشر رسیده است، که همین سنگ شکن مذکور ترجمه، تهیه و ترتیب آنرا به خود نسبت داده و منبع اصلی نشر آنرا به زبان خارجی “پراودا” معرفی داشته است. در حالیکه مصاحبهً مذکور گفت و شنود معروفیست که “جیوا بورا دوری” استاد کالج فلسفهً ” واسار” نیویارک با “ژاک دریدا” فیلسوف فرانسوی و “بورگن هابرماس” آلمانی، که این دو دانشمند در مورد واژهً تروریزم بعد از 11 سپتامبر، تأمل کرده بودند، انجام داده است و آنرا در جمع مطالب کتاب “مفهوم 11 سپتامبر” گنجانیده است، که کتاب مذکور در پاریس از طرف مؤسسهً انتشارات گالیله به چاپ رسیده است.

این بخشی را که “آقای سنگ شکن” ترجمه، تهیه و ترتیب آنرا به خود نسبت داده است، بخش هایی از این کتاب است که قبلا توسط “آزیتا نیکنام” از فرانسوی ترجمه شده و در شمارهً فبروری 2004 لوموند دیپلوماتیک به زبان فارسی نشر شده است. ترجمهً این مصاحبه قطعاً ملک معنوی سنگ شکن نیست وخواننده گان محترم به مطالعهً گفت و شنود مذکور به آدرس

http://ir.mondediplo.com حواله میدهم.

سپس آقای کاوه می افزاید:استاد صباح نمایندۀ روشنفکران افغانستان، «داکترتاریخ واستاد علوم سیاسی» به رویت نامه ها و بیوگرافی منتشره شان در سایت مشعل،کسی که هیچگاه اسم شانرا بدون ذکر پیشوند «استاد» مذکور نمی فرماید ولحظه ای کتاب از دست شان کناره نیست، برویت فوتوی شان با تمام این اوصاف چگونه «دستبرد» به حقوق معنوی غیر را پیشه خود ساخته اند؟ چگونه پذیرفته اند که دیگران به اصطلاح دود چراغ بخورند، بخوانند، بیندوزند، اما«استاد» با اجرای دو عملیۀ کوچک(کاپی – پیوند) در طی چند ثانیه آن همه زحمات را به خود نسبت دهند؟ دستبرد به حقوق معنوی دیگران مانند دیگرجرایم چون: سرقت،اختلاس، چپاول،غدر وفریب کاری جرم است ومستوجب مجازات، هرچند میزان مجازات آنها متفاوتند، اما ماهیت همۀ آن اعمال یکی است، یعنی جرم !تعداددیگری ازمضامین منتشرۀ اسمی استاد صباح- سنگ شکن- محصول همین نوع دستبرد وپیوند ناسالم اعضاست که عجالتاً از ذکر آن به علت طوالت کلام خود داری گردید.»( سایت آریائی،17 جنوری 2005  ) لینکhttp://www.ariaye.com/dari1/ejtemai2/kawahahengar.html

اما کسی که طشت رسوائی اقای سنگ شکن (استاد صباح) را از بام بزیرانداخت،و زیرعنوان «دزد فرهنگي با پشتاره بي ننگي» 23 مورد سرقت های ادبی انترنتی “صباح” را با نام های مستعار دیگرش در لینک ذیل http://www.ariaye.com/dari5/ejtemai/shewan.html نشان داد.(1)

________________________

1 –آقای شکرالله شیون، نویسنده وشاعر شیوا بیان افغان مقیم پاریس است که  ما برای جلوگیری از طوالت کلام فقط ده مورد آن سرقت ها رابا عکس ونام های مستعار وی  نشان خواهیم داد تا درس عبرتی باشد برای دیگرسارقین ادبی وفرهنگی ونیز برای خود سنگ شکن(استاد صباح).  مقاله افشاگرانه آقای شکرالله شـيون تحت عنوان«دزد فرهنگي با پشتاره بي ننگي» درسایت آریائی چنین آغاز میشود:« در مقدمه قسمت اول اين بحث تحت عنوان “سايت افغان جرمن يا گدام اموال مسروقه” نوشته بودم که تنها عنوان و فهرستي که در ذيل آمده ، به وضاحت نشان مي دهد که يک شخص معلوم الحال (و نه مجهول الهويه) به نامهاي مستعار:

جانباز نبرد، زيميرو اسکاري، صوفيا اسکاري، وطن پور، دوشي چي، نبرد همگام، بصير صباح و شمشاد

چگونه سايت افغان جرمن را به « گدام اموال مسروقه» خويش مبدل ساخته است. در قسمت حاضر مي خواهم خاطر نشان سازم که اين تنها سايت “افغان جرمن” نيست که گدام اموال مسروقه شده است ، بلکه سارق چند چهره متذکره به چند سايت ديگر نيز عين حقه را زده است. در قسمت سوم و پاياني اين افشاگري هويت اين “سارق چند چهره” و “دزد با پشتاره” را با خلص زندگينامه و دو قطعه عکس اش روشن خواهم ساخت.

 

1 ـ مقاله دزدي ـ ميراث گرانبهاي گذشتگان چراغي است بر آيندگان ، بخش بيست و پنجم و بيست و ششم (نويسنده: زيميرو اسکاري)   ـ  در ۲۶ قسمت ـ سايتهاي گفتمان و اصالت

مقاله اصلي ـ http://iran.blogme.com    سخنان بزرگان و حکيمان ـ صفحه نخست تا صفحه پانزدهم ـ  سخنان بزرگان بهمراه عکسهاي بسيار زيبا ـ تصوير و سخن بزرگان .

2 ـ مقاله دزدي ـ هنر در روند تاريخ چگونه شکل گرفت ؟، قسمت اول (نگارنده: زيميرو اسکاري) ـ سايت گفتمان .مقاله اصلي ـ

http://www2.irib.ir/amouzesh/d/page_sh.asp?key=1&ov=474

3 ـ مقاله دزدي ـ ملت در مصيبت، دولت در غفلت و ائتلاف در بربريت (نويسنده: نبرد اسکاري) ـ گفتمان / افغان – جرمن .مقاله اصلي :

http://www.jebhemelli.info/Didgah1/84-9.12(2)/841209zidabadi.htm

4 ـ مقاله دزدي ـ  آيا کرزي مي تواند جلو مداخله پاکستان در افغانستان را بگيرد ؟، قسمت دوم (نوشته : زيميرو اسکاري)  ـ گفتمان / افغان جرمن ( در ۲ قسمت ) مقاله اصلي ـ ايران امروز – جواد طالعي / شهروند ـ نتايج سقوط احتمالي دولت ائتلافي در پاکستان

http://world.iran-emrooz.net/index.php?/world/print/16079/

5 ـ  مقاله دزدي ـ فرهنگ ادبيات، آزادي بيان و کرامت انساني چيست؟، قسمت ششم (نگارنده: زيميرو اسکاري) ـ گفتمان / در ۶ قسمت

مقاله اصلي : آفتاب ايران

http://www.aftab.ir/articles/politics/political_science/c1c1201338776_democrat_p1.php

6 ـ مقاله دزدي ـ  سرمايه هاي زندگي (نويسنده: خجسته زيميرو اسکاري) ـ گفتمان /

افغان – جرمن مقاله اصلي ـ محمود کوير ـ پرسشنامه خسرواني

http://www.mahmoodkavir.com/persian/index.php?option=content&task=blogsection&id=8

7- مقاله در وبسايت مشعل تحت عنوان “گفتني هايي در باب شعر” (نويسنده: خجسته زيميرو اسکاري):

 http://www.mashal.org/side/shehr/shehr020.php

تمامي متن مطلب سرقت شده است از اين آدرس:

http://www.irib.ir/radio/adab/2Sher/rozaneh/f1darmiyan.htm

8- مقاله تحت عنوان “فروغ فرخزاد ستاره درخشان شعروادب!” (نويسنده: خجسته اسکاري) که در وبسايت مشعل به اين آدرس نشر شده

http://www.mashal.org/side/shehr/shehr.php?id00009

اين نوشته توسط خانم دكتر روح ‌انگيز كراچي در وبسايت زنان نشر شده است:

http://www.zanan.co.ir/literature/000284.html

9- مقاله “عوالم شعر خوب” (نويسنده : بصير صباح) نشر شده در وبسايت مشعل به اين

آدرسhttp://www.mashal.org/side/shehr/shehr.php?id=00021

آن نوشته مطلقاً بدون کم و کاست از اين وبسايت سرقت شده است:

http://www.irib.ir/radio/adab/2Sher/rozaneh/f1darmiyan.htm

– نوشته جناب استاد جانباز نبرد بنام : “زن در آئينه شعر فارسي دري” در سايت مشعل

http://www.mashal.org/side/shehr/shehr.php?id=00040 

 اين مقاله بنام “زن در آئينه شعر فارسي” نوشته اکرم جودي نعمتي در وبسايت مرکز اطلاعات و آمار زنان درج و سرقت شده است از اين

آدرس  : http://www.iranwomeorg/MAG/shor12/12.htm 

شاه امان الله یکی ازستونهای تاریخ ملی ما است/۵

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.