جنگ شیران را باید از سر کوه تماشا کرد:
افغانستان نباید به اوکرایین امریکا در آسیای مرکزی مبدل گردد!
آیا تسلیم دادن میدان هوایی بگرام به امریکاییان با منافع ملی افغانستان سازگاری دارد؟ امریکا میخواهد یک پایگاه استراتژیک نظامی در نزدیکی ایالت سنکیانگ چین داشته باشد زیرا از یکطرف این ایالت نقطه آغاز پروگرام جاده و کمربند چین برای آسیای مرکزی و جنوب آسیا است از طرف دیگر بخش اعظم قوای اتمی چین در همین حوالی قرار دارند. چند روز پیش دونالد ترامپ به زبان خود در مجلس رسمی کابینه در حضور وزیران دفاع و خارجه تایید کرد که او میخواهد دوباره پایگاه هوایی بگرام را بدست آورد زیرا نیم ساعت با پایگاههای اتمی چین فاصله دارد.
اخبار رسانه ها میرساند که بتاریخ هفتم اپریل یک طیارهٔ ترانسپورت نظامی C17 امریکایی با مایکل ایلیس معاون CIA و با مقدار زیادی از مهمات نظامی در پایگاه بگرام پیاده شدند. هرگاه این اطلاعات درست باشند این نشان میدهد که سفر اخیر زلمئ خلیلزاد به کابل بی نتیجه نبوده و میان طالبان و امریکاییها برای تحقق توافقات دوحه در مورد استفاده سی آی ای از پایگاه هوایی بگرام که در ضمایم مخفی آن درج اند توافق صورت گرفته است. فراموش نکنیم که طالبان به پول نقد ضرورت دارند و به تایید دونالد ترامپ ملیاردا دالر پول نقد توسط جو بایدن به طالبان داده می شد و خود او هم مجبور است تادیهٔ این ملیاردها دالر را به طالبان ادامه دهد. حالا ما دلیل این توافق را عملا مشاهده میکنیم. طالبان بر علاوهٔ پول نقد، برای حفظ امنیت خود در مقابل تجاوزات پاکستانیها نیز به حمایت امریکا نیاز دارند و امیدوار اند در موجودیت امریکاییها در افغانستان پاکستان از تحریکات نظامی در سرحدات افغانستان خودداری کند. برای امریکاییان علاوه بر چین، مقابله با ایران نیز مطرح است تا هژمونی اسراییل را در منطقه بدون رقیب نگهدارد.
محترمه نیلاب مبارز از من پرسیدند که آیا این امر با منافع ملی افغانستان سازگاری دارد؟ پاسخ من منفی بود. ایشان خواستند بفهمند که راه بدیل چیست؟ و چرا خلاف منافع ما است؟ ایشان علاوه کرده اند “در حالیکه توسط کشور های اتمی محاصره هستیم، اگر به چین اجازه بدهیم تا گلو مثل آفریقا غرق خواهیم شد، پاکستان با هژمونیزم مغولی خود در صدد الحاق ماست، ایران هرگز متحد ما نخواهد شد و قبلا یکی از وزیرانش که در سانحه هوایی کشته شد گفته بود که باید افغانستان را شیعه ساخته و یا ستیلایت و یا به آن کشور ادغام کنند، و بلاخره روسیه از سبب سابقه ای که با آنان داریم هرگز به ما صادق نخواهد بود یا حد اقل دور خواهد ماند. به نظر من بیطرفی مثبت و فعال نمیتواند ما را حفاظت کند و ما به یک متحد ستراتیژیک واقعی ضرورت داریم .”
پاسخ من چنین است:
تاریخ افغانستان نشان میدهد که متحدین ستراتژیک هرگز در دفاع از منافع ملی افغانستان به درد این کشور نخورده اند. در قرن نزدهم بریتانیای کبیر متحد استراتژیک امیر دوست محمد خان، امیر شیر علیخان و عبدالرحمان خان بود که نتیجهٔ آن جنگ دوم افغان و انگلیس، حاتم بخشی انگلیسها در سپردن هامون هلمند به فارسها، عدم دفاع از اشغال پنجده توسط روسیهٔ تزاری و ایجاد خط دیورند بود. تعامل مزورانهٔ اتحاد شوروی با امریکا و پاکستان در توافق ژنیوا سبب قطع کمکهای اقتصادی و نظامی شوروی از دولت داکتر نجیب الله و در نهایت سبب سقوط آن دولت گردید. ادوارد شوردنازه وزیر خارجه اتحاد شوروی در خاطرات خود حین بازگشت از ژنیوا در طیاره نوشته است که شخص او از خیانتی که شوروی به متحد ستراتژیک خود انجام داده بود خجالت زده بود. بعد از خروج اتحاد شوروی از افغانستان به شهادت یک سناتور امریکایی دولت امریکا از دادن دو ملیون دالر برای یک امر خیر در افغانستان در زمان دولت مجاهدین خود داری کرده بود در حالیکه مجاهدین عمال جنگ نیابتی امریکاییان بر ضد اتحاد شوروی بودند و تا زمانیکه شوروی در افغانستان بود به ملیاردها دالر به پاکستان و مجاهدین سرازیر می گردید. خنجر زدن امریکا، و بخصوص دونالد ترامپ، را از عقب به دولت جمهوری اسلامی که دوست ستراتژیک آن بود و یک معاهدهٔ امنیتی استراتژیک با آن امضأ کرده بود با توافقنامهٔ دوحه که در نهایت سبب مشروعیت زدایی از دولت جمهوری و سبب سقوط آن شد هنوز در اذهان افغانها تازه است. بنابر آن در روز های سرنوشت ساز دوستان ستراتژیک به حمایت از زمامداران وقت افغانستان نرسیده اند. تکرار این عمل حالا اشتباه نه بلکه حماقت خواهد بود.
خانم مبارز نوشته اند که “اما يك تعامل ميانِ رژيمِ طالبان و أمريكا ضروري و عملي است زيرا هيچ كشورِ كوچك نميتواند بدونِ روابط و توافقات با يكي از قدرت هاي بزرگ در مناسباتِ جهاني حضور داشته باشد.”
پاسخ من چنین است که خود تاریخ افغانستان نشاندهندهٔ آن است که مردم ما خود قادر به دفاع از منافع ملی خود هستند و برای تحقق این امر افغانستان به متحد ستراتژیک ضرورت ندارد بلکه به اتخاذ سیاستهای داخلی و خارجی مطابق به منافع ملی خود نیاز دارد. در طول دوران جنگ جهانی دوم جهانی و بعد از آن در چهل سال جنگ سرد حکومتهای افغانستان سیاستهای داخلی و خارجی ملی را بر مبنای بیطرفی مثبت تعقیب کردند، دموکراسی را تجربه کردند، آزادیهای سیاسی و اجتماعی و حقوق زنان را گسترش دادند، اما نظر به نبودن سرمایه های لازم افغانستان نتوانست به انکشاف تکنولوژی، ایجاد زیربناهای لازم و انکشاف اقتصادی و اجتماعی لازم نایل گردد.
حالا نیز طالبان فرصت تاریخی دارند تا در شرایط امنیت و عدم موجودیت زورگویان محلی و تفرقه اندازان قومی و زبانی؛ با طرح یک قانون اساسی و یک خط مشی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ملی، که در آن حقوق تعلیم و کار زنان تضمین شده باشد، از طریق یک لویه جرگهٔ عنعنوی مردم افغانستان کسب مشروعیت داخلی و خارجی نمایند. یک چنین دولتی میتواند در میان منافع متضاد منطقوی و جهانی با حمایت مردم منافع ملی افغانستان را حفظ نماید و به پیشرفت و انکشاف اقتصادی و اجتماعی نایل گردد. اما متاسفانه طالبان در زندان معتقدات عقب ماندهٔ دهاتی و دگمهای مذهبی قرون وسطایی منافع ملی کشور را در جهان پیشرفتهٔ امروزی نمی شناسند و این قابلیت همچو ابتکاری را ندارند و در نتیجه همچنان تجرید آنها از ممالک همسایه، جامعهٔ جهانی و روشنفکران افغانستان ادامه خواهد یافت.
من با این نظر تان که ” اگر به چین اجازه بدهیم تا گلو مثل آفریقا غرق خواهیم شد” موافق نیستم. چیزی را که شما نوشته اید درست همان چیزی است که امریکا و جهان غرب، که قرنها افریقا را تاراج کردند، از نقش چین در افریقا به شما میگویند. در حالیکه چین نقش بسیار مثبتی با پروگرام جاده و کمربند خود نه تنها در آسیا، بلکه در اروپای شرقی، افریقا و امریکای لاتین ایفا میکند و با سرمایگذاری در زیربناهای اقتصادی مانند راههای آهن، شاهراه ها، پلها، میدانهای هوایی و غیره به انکشاف این ممالک کمک زیادی کرده است. باز پرداخت این سرمایگذاریها از طریق عواید این پروژه ها در دراز مدت تامین میگردد. در حالیکه بنگله دیش، سریلانکا، ایران، پاکستان، نیپال، ازبکستان، قرغزستان، قزاقستان و تاجیکستان در اشتراک با پروگرام جاده و کمربند چین امکانات انکشاف اقتصادی و زیربناهای انکشافی خودرا گسترش داده اند افغانستان بهتر از هر کشوری میتواند در این پروگرام شریک شود و در همکاری ستراتژیک منطقوی به عنوان یک چار راه اتصالی سهم بگیرد. چین سالانه بیش از پنجصد ملیارد دالر مازاد بودجه از مدرک مازاد صادرات خود به دنیا دارد. تا امروز بخش بزرگ این عواید را با خریدن باندهای خزانه داری امریکا به دالر امریکایی سرمایگذاری میکرد. این سرمایگذاری در سال 2019 به میزان یک تریلیون دالر رسیده بود. اما با تغییر سیاستهای امریکا در برابر چین از دوران اول دونالد ترامپ چین به فروش این باندها پرداخی و فعلآ میزان آنرا به 700 ملیارد دالر تقلیل داده است و سه صد ملیارد دالر حاصله را در پروگرامها و پروژه های جاده و کمر بند سرمایگذاری کرده است. حالا با اعمال تعرفه های گمرکی دونالد ترامپ برضد تمام دنیا و بخصوص در برابر چین دولت چین به سرعت در حالت فروش باندهای باقیماند خزانه داری امریکا است. بنابر آن چین به اندازهٔ کافی پول مازاد برای سرمایگذاریهای دراز مدت در پروژه های جاده و کمر بند دارد که افغانستان میتواند از آن مستفید گردد.
اما با سپردن بگرام به امریکا، افغانستان نباید دشمنی همسایهٔ ابر قدرت خودرا بخرد و در نتیجه به اوکرایین امریکا درآسیای مرکزی مبدل گردد. امریکا دوست و متحد مطمئن نیست. به گفتهٔ معروف هنری کیسنجر “دشمنی با امریکا خطرناک است اما دستی با امریکا فاجعه بار است”. این فاجعه را اشرف غنی و دولت او چهار سال قبل تجربه کرد. به گفتهٔ پرویز مشرف “دوستی با امریکا مانند زندگی در کنارهٔ یک رودخانهٔ خروشان است که یک روز بعد از یک توفان متوجه خواهید شد که رودخانه مسیر خودرا تغییر داده و شما مانند یک جزیره تنها مانده اید”.
10 اپریل 2025
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.