زه غواړم له خپل ورور داود مومند څخه مننه وکړم چې زما د مقالې په ځواب کې یې غبرګون وښود، چې د هاشم خان او د هغه چوپتیا د ۱۹۳۵ کال د بریتانوي او ایراني دسیسې پر وړاندې ښيي، چې د افغانستان تاریخي تمدن غلا کړي.
زه توان لرم چې په پښتو کې ځواب ورکړم، خو ځکه چې اصلي مقاله په دري کې وه، او زه عموماً په انګلیسي او دري لیکنه کوم، او د ځینو خلکو خلاف، زه باور لرم چې پښتو او دري دواړه د افغانستان ژبې دي، نو زه به په دري کې ځواب ورکړم.
من معتقد هستم که موضوعات شخصی خانوادگی نباید مسائلی برای بحث در هنگام پرداختن به موضوعات تاریخی، بهشمول پدر برادرم داوود مومند، محمدگل خان مومند باشند. اما از آنجایی که شما ازمحترم اعظم خان ارسلا شروع کردید:
۱. باید ذکر کنم که نسب اعظم خان و خانواده ارسلا به ارسلا خان جبارخیل میرسد که وزیر خارجه امیر شیرعلی خان بود، و من مطمئنم که برادر محترم مومند کتاب «مبارز بزرگ ارسلا خان» را خوانده است. قلعه ارسلا خان در حصارک ننگرهار توسط امیر عبدالرحمن خان تخریب شد و بسیاری از اعضای خانواده ارسلا و جبارخیل در این جریان کشته شدند تا قدرت امیر عبدالرحمن تحکیم یابد. برخی اعضای خانواده، بهشمول پدرکلان خردسال من، عبدالجبار خان ارسلا، مجبور شدند افغانستان را ترک کنند و پیاده از ننگرهار به سوی ایران بروند. من باید این داستان خانوادگی را ذکر کنم: وقتی آنها به اطراف غزنی رسیدند، بهخاطر سختیهای راه، تشنگی و گرسنگی، مادر عبدالجبار خان نتوانست کودک را شیر بدهد و کودک پیوسته گریه میکرد. یک خان هزاره با سربازانش از آنجا میگذشت و غذا و آب به آنها پیشنهاد کرد، اما کودک هنوز هم گریه میکرد. وقتی خان هزاره پرسوجو کرد، گفته شد که مادر کودک قادر به شیر دادن نیست. خان هزاره به افرادش دستور داد که زنان هزاره را که قادر به شیر دادن هستند بیاورند، و کودک از گریه باز ایستاد. برخی افراد شاید بهخاطر تعصب یا مسائل دیگر این داستان را نپذیرند، اما برای ما و برای من، این یک لحظه افتخارآمیز است که یک خان هزاره به یک کودک پشتون کمک میکند.
۲. همین عبدالجبار خان یکی از رهبران جنگ استقلال در سال ۱۹۱۹ تحت فرمان شاه امانالله خان بود و در نبردهای تَل و وانه حضور داشت.
۳. نویسنده محترم احسان لمر، تصاویر و اطلاعاتی درباره نقش هر دو پدرکلانم، فتحمحمد خان ارسلا و عبدالجبار خان ارسلا، بهعنوان اعضای جنبش مشروطیت در افغانستان منتشر کردهاند.
https://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/lemar_e_Nahzat_mashrotyat_dowem24.pdf
برادر محترم داوود مومند نوشتهاند که من اغراق کردهام وقتی گفتهام تغییر نام فارس به ایران مهم است. حتی اگر ذهنمان را بسته کنیم و سایر افغانها را نادیده بگیریم و تنها تحقیق روی منشأ زبان پشتو کنیم، اکثریت تحقیقات میگویند که این زبان بخشی از خانواده زبانهای هندوا-ایرانی است. اگر نام فارس به ایران تغییر نمیکرد، اصطلاح “هندو-ایرانی” افغانها را ناراحت نمیکرد. باید عرض شود که اکثریت محققین واقعی بر روی اسناد معتقد هستند که تاریخ مشترک افغانستان آریانا بوده است اما متاسفانه با آن تغیر نام فارس و کار های سازمان یافته رژیم پهلوی و انگلیس ها افغانستان و آسیای میانه قسمتی از ایران بوده اند. این موضوع بسیار بزرگتر و خطرناک تر از نجوای تعداد محدود خراسان خواه وغیره است.
در مورد ادعاهای ایرانیها در مورد شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله، عبدالحي حبیبی آن مقاله مشهور را نوشته است، و حتی ظاهر شاه ضعیف خجالتی هم در آن محفل شرکت نکرد و بهجای خود دختر و دامادش را به ایران فرستاد، که این اقدام بسیار بیشتر از کاری بود که هاشم خان نکرد.
من باید به دیدگاه برادر محترم داوود مومند در مورد دسیسههای بریتانیا در مرزهای شرقی افغانستان احترام بگذارم و با آن موافقم، اما با این ادعا که عدم شناسایی پاکستان در سال ۱۹۴۷ باعث همه مشکلات امروز شده، موافق نیستم. بریتانیا پاکستان را خلق کرد تا در منطقه بیثباتی ایجاد کند و بر اوضاع تأثیر بگذارد، و این کشور همچنان مشکلاتی را برای هر حکومت و کشوری – بخصوص افغانستان – ایجاد میکرد و خواهد کرد، حتی اگر افغانستان با ایجاد پاکستان مخالفت نمیکرد.
برادر محترم داوود مومند از لغاتی چون “دیوانه” و “عصبانی” در مورد نوشتههای من استفاده کردهاند و ادعا کردهاند که پدرکلانهای من از حبیبالله کلکانی حمایت کردهاند، که من نیازی به پاسخگویی به این ادعا نمیبینم، زیرا اسناد تاریخی واضح هستند، و میدانم همه افغانهای آگاه و سالم و غیر عصبی که تاریخ را براساس اسناد مطالعه میکنند، به این گفتهها خواهند خندید. همچنین شکایت شدید برادرم داوود مومند مبنی بر اینکه من به حبیبالله کلکانی لقب “بچه سقو” ندادهام، نیازی به پاسخ ندارد.
میخواهم توجه برادر محترم داوود مومند را به این موضوع جلب کنم که در حالیکه ایشان به ادعای دروغین ناشناس بیاعتبار درباره اینکه پدربرادر محترم محمدگل مومند و دیگران به استاد عبدالحي حبیبی دستور دادهاند تا کتابی به نام «پټه خزانه» جعل کند پاسخ ندادهاند، من به این ادعا پاسخ دادهام.
https://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/Arsala_f_hamlai_bar_habibi.pdf
خیانت بزرگ: چگونه امپراتوری بریتانیا و هاشم خان میراث تمدنی افغانستان را محو کردند
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.