در دوحه، طالبان همزمان با مذاکرات مستقیم با امریکائیان دوبار با شماری از اهل خبره و تخصص به گفت و گو نشستند: بار اول در ۲۰۱۲ م . بار دوم در ۲۰۱۴.
مذاکرات اول در هوأ و فضائی صورت گرفت که امریکائیان برای آینده سیاسی پس از خروج از افغانستان نگران اوضاع بودند. اجندای مذاکره ارزیابی عمومی از برداشت طالبان در رابطه به نظام سیاسی آینده بود. مذاکرات دوم در محور تثبیت حالت حقوقی زندانيان رها شده از گوانتانامو شکل گرفت. درین رابطه لایحه حالت حقوقی زندانیان رها شده از گواتانامو به تصویب رسید.
بحث رویدست را صرفاً به نشستی که تعدادی از اهل مکتب و پوهنتون با مشران طالبان در دوحه در ۲۰۱۲ م داشتند اختصاص میدهیم. در ین مذاکرات از جانب طالبان اشخاص ذیل شامل بودند :
مولوی شهاب الدین دلاور، شیر محمد عباس ستانکزی، سهیل شاهین ، قاری دین محمد حنیف، سلام حنفی، مولوی نیک محمد، سید طیب آغا.
اهل خبره و تخصص دخیل در مذاکره که از امریکا، اروپا و آسترلیا آمده بودند، عبارتند بودند از: داکتر صدیق نورزی، داکتر قیوم مومند، داکتر قیوم کوچی و داکتر عثمان تره کی.
مذاکرات سه روز دوام کرډ. درین مدت در موارد کلیدی مربوط آینده افغانستان تبادل نظر صورت گرفت. طالبان همه پیشنهادات طرف مکتبیان را در باب سیاست داخلی و خارجی پذیرفتند. هیج مخالفتی از جانب آنها در رابطه به حق تعلیم دختران و کار زنان صورت نگرفت. برخورد واقعبینانه طالبان به پروبلم های موجود در افغانستان به مکتبیان شامل در بحث تصور بهره مندی از یک نظام ملی و اسلامی مورد قبول همه را در آینده خلق کرد. هیأت مذاکره، مشران طالبان در دفتر دوحه را اشخاص دارای ذهنیت باز و سخت پابند ضابطه های اسلامی و ملی تشخیص دادند. در همین هوأ و فضأ عثمان تره کی و امثالهم احساس کردند که دفاع متداوم گذشته از طالبان منحیث مقاومت مسلح ملی و اسلامی به هدر نرفته است.
مذاکرات مکتبی ها با مشران طالبان بار دیگر در ۲۰۱۴ در رابطه به تبادله زندانیان و سائر موضوعات ملی در فضای تفاهم متقابل ادامه یافت. درین مذاکرات قیوم کوچی از امریکا با پلان کامپاین انتخاباتی برای داکتر غنی تشریف آورده بود. وی میخواست فضای مذاکره را برای تثبیت موقعیت داکتر غنی احمدزی به عنوان کاندید ریاست جمهوری آینده همواد کند. این بحث را به دلیل اختصار صحبت در همین جا خاتمه میدهیم.
دو عامل خارجی پروسه تحولات آینده افغانستان را از مسیر پیشبینی شده منحرف کرد : مداخله پاکستان در پروسه صلح و برخورد غیر مسئولانه امریکا به عواقب خروح غیر پلان شده.
مداخله پاکستان :
در توافقنامه ژنو که منجر به پایان اشغال شوروی شد، پاکستان از مجاهدین نمایندگی میکرد. پاکستان قویاً متمایل بود که خروج امریکا از افغانستان به همان شیوه ادامه پیدا کند. به نحوی که کنترول انحصاری پروسه صلح را در افغانستان پس از عقب نشینی قوای امریکا دړ دست داشته باشد. افتتاح دفتر دوحه در ۲۸ جوزای ۱۳۹۲، پروسه صلح را از کنترول پاکستان بیرون کرد.
بدنبال آن عکس العمل پاکستان در مقابل دفتر دوحه تمرکز به تقویت گروه های جنگی زیر فرمان فوج و استخبارات پاکستان بود. تقابل میان دگر ( پروسه جنگی ) و دفتر ( پروسه مسالمت آمیز سیاسی ) منجر به کودتای می ۲۰۲۱ طالبان جنگی علیه طالبان سیاسی شد. پاکستان با استفاده از بی تفاوتی امریکا از اوضاع، در عقب این کودتا قرار داشت.
پاکستان تصور میکرد که آرزوی دیرینه عمق ستراتژیک تحقق یافته است. حوادث بعدی عکس آنرا نشان داد : اکنون مرکز عمق ستراتژیک به نفع افغانستان در پښتونستان و بلوچستان در حال لنگر انداختن است.
برخورد غیر مسئولانه امریکا به عواقب خروح غیر پلان شده :
در کابل چشم امید به انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا دوخته شده بود. . سیگنال های قوی خروج قوأ به آدرس کابل از جانب ترامپ رئیس جمهور برحال و فقدان قرینه امید بخش برای ابقای لشکر از بایدن رئیس جمهور آینده، مقامات حکومتی کابل را سراسیمه ساخته بود : مذاکره هیأت های صلح با طالبان به نتیجه نرسید. سلسله مراتب قوای مسلح از هم گسیخته و رهبر حکومت در حال فرار چپلک خود را گم کرده بود. کابل در انتظار معجزه یی بود که امکان تحقق آن مقدور نبود.
اوضاع به قدر کافی برای تشکیل و شناخت یک حکومت جلای وطن در دوحه پس از بی نتیجه ماندن مذاکرات دفتر دوحه با حکومت کابل و توافقنامه صلح امریکا با طالبان در ۲۰۲۱ مساعد شده بود.
حکومت جلای وطن میباید فوراً از جانب ملل متحد و سائر کشور ها به رسمیت شناخته میشد و به موازات شکست و ریخت در کابل پایگاه خود را به پایتخت انتقال میداد. با این کار پاکستان مجال سازماندهی کودتا در کابل دریافت نمیتوانست. جنجال های امروز از جمله نبود قانون اساسی و بستن مکاتب دختران اصلن ظهور نمیکرد.
شماری از مبصرین و فعالین سیاسی به امریکا به مثابه پاسبان ارزش های دیموکراسی و حقوق بشر نگاه میکنند. حوادث تازه از جمله قتل عام مردم غزه توسط اسرائیل مورد حمایت امریکا، اشغال افغانستان و خروج غیر مسئولانه و بدون پلان از کشور ثابت ساخت که امریکا کشور استعمارگر، حریص، بهانه جو و زورگو است که فقط به منفعت خود میاندیشد.
امریکا ۲۰ سال بنام دفاع از دیموکراسی و حقوق بشر افغانستان را به خاک و خون کشید. در نهایت به فشار پاکستان تسلیم شد و میدان را برای تاخت و تاز لشکر زن ستیز و مکتب گریز خالی گذاشت.
با اینهمه گله مندی از طالبان عقل سلیم و بدن سالم حکم میکند که باید تا ظهور بدیل سیاسی جانشین، از نظام حاکم حمایت مشروط صورت بگیرد. لاشخواران فراری که میباید دوره زندان خود را سپری کنند، در کمین نشسته اند.انتخاب میان بد و بد تر مطرح است. « پایان »
۱۷/۰۴/۲۰۲۵
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.