صدماتی که انگلیس از 1798 تا1893بخاطر حفاظت از هند
به افغانستان رسانده، فراموش ناشدنی است
افغانستان زمان جنگ استقلال،سرزمینی بودکمتراز نیم قلمروی که احمدشاه وپسرش تیمورشاه برآن حکم میراندند.وهمین قسمت باقیمانده از آن امپراتوری بزرگ احمدشاهی نیزاز برکت درایت وکفایت امیررعبدالرحمن خان است که از خطربلعیدن دوقوت استعماری روس وانگلیس نجات داده شد.
چرا چنین شد؟
انگلیسها هنگامی که این آوازه را شنیدند که فرانسه دراتحاد با زمازمانشاه میخواهد برهند حمله کند، زمین زیرپای آنها آتش گرفت ودر صدد برآمدند تا زمانشاه را درلشکرکشی بقصدهند ناکام کنند. توطئه های انگلیس برضدزمانشاه منجر به آن شد تا زمانشاه در سال ۱۷9۸خراسان را بدون جنگی به ایران واگذارد.
متعاقباً انگلیس درجنوری ۱۹۰۱ با ایران قراردادی به امضارساند که درآن دوست ودشمن انگلیس، دوست ودشمن ایران شناخته می شدودرقرارداد تذکر رفته بود که هرگاه افغانستان بخواهد برهند حمله کند، ایران برضدافغانستان لشکرمیکشد.همچنان انگلیسها درسال۸۰۹ ۱رنجیت سینگ زمامدار پنجاب را تحت فشارقرادادند واو را مجبورساختند تا یک معاهدۀ دوستی با انگلیسها به امضارساند وتعهد نماید که دوست ودشمن انگلیس را دوست ودشمن خودپندارد وبدون مشورت با انگلیس با هیچ کشوردیگری داخل رابطۀ سیاسی نشود.
این قراداد تنهاقرداردوستی با رنجیت سینگ نبود بلکه جداشدن پنجاب از پیکرامپراتوری احمدشاهی بود واین دومین ضربت انگلیس بر پیکرامپراتوری افغانستان بود .انگلیسها بدنبال قرارداد دوستی با زعیم سیکها، درسال ۱۸۰۹ مورخ ودیلومات ورزیده خود مونت ستوارت الفنستون را نزد شاه شجاع به پیشاورفرستادند واوبا شاه شجاع نیز معاهده ای را به امضا رساند که درآن شاه شجاع دوست ودشمن انگلیس را دوست ودشمن افغانستان بشمارد وبدون مشورت با انگلیس با هیچ کشوردیگری داخل رابطۀ سیاسی نشود.
درسال ۱۸۱۸ درافغانستان حادثۀ غم انگیزی رخداد که منتج به دشمنی دو قبیلۀ نیرومند درانی درافغانستان گردید. این رخداد قتل بیرحمانۀ وزیرفتح خان بدست شاه محمود برادرزمانشاه بود. با قتل وزیرفتح خان رنجیت سینگ با اطلاع از اختلافات سران قبایل مقتدر درانی درافغانستان استفاده کرده برپشاور حمله کرد وآنرا متصرف شد (۱۸۱۸)
سردارعظیم خان برادر بزرگ وزیرفتح خان ازکابل بمقابله رنجیت سینگ شتافت ولی نتیجه مطلوب
بدست نیاورد وبکابل برگشت ومرد.یک سال بعددر ۱۸۱۹ ایالت کشمیر توسط زعیم پنجاب اشغال واز پیکرافغانستان جداگردید.
چندی بعد شاه شجاع برای رسیدن به تخت سلطنت کابل ، معاهده اتحادمثلث را در ۱۸۳۸ بارنجیت
سینگ ومکناتن نماینده انگلیس برای حمله برافغانستان امضانمود. برطبق این معاهده شاه شجاع سرزمینهای: کشمیر، پشاور، ملتان،دیره جات وغیره را به سیکها بخشید وسیکها آن سرزمینها را که قبلاً درتصرف خود داشتند برای دایم از افغانستان جدا و درچنگ خودګرفتند.
ادرادامه رقابت های استعماری انگلیس وروس درآسیای میانه،ایران وافغانستان، درسال۱۸۶۷ ایران با اعزام قطعات نظامی از کرمان وقاین به سیستان نیمی از آن ایالت را اشغال نمود ووقتی امیرشیرعلی خان ایران را بجنگ تهدید نمود انگلیس پای حکمیت به پیش نهادونیم سیستان را به ایران داد(۱۸۷۲).
دراثردومین تجاوز انگلیس برافغانستان درسال ۱۸۷۸ نه تنها کشوردچار تشتت وپراکندگی وازدست دادن حکومت مرکزی گردید بلکه براثر معاهدۀ گندمک درمی ۱۸۷۹، سرزمین های سیبی، پشین، کرم،سوات، باجور، چترال، باشگل، در دست انگلیس ها باقی ماند و در قرارداد نومبر ۱۸۹۳ با امیر عبدالرحمن افزون برمناطق متذکرهٔ معاهده گندمک مناطق سوات،باجور، چترال، وزیرستان وچمن وکویته نیز به انگلیسها تعلق گرفت.
روسها که فکرمیکردند انگلیسها در پیشروی خود از آنها پیشی گرفته اند، درسال ۱۸۸۴ با اعزام قوتهای نظامی خود سرزمینهای مرو، سرخس و پل خاتون و قزل تیپه را اشغال نمودند. وچون امیرعبدالرحمن خان هنوز در داخل افغانستان مصروف جنگ با مخالفان ومیران وخوانین مرکز گریز بود، روسها بار دیگر دست تخطی دراز کردند و درسال ۱۸۸۵ بر پنجده و آق تیپه، چمن بید و چشمۀ سلیم حمله کردند و آن مناطق را به قلمرو امپراتوری تزاری ملحق نمودند.ودرسالهای بعد مناطق روشان وشغنان را در ارتفاعات پامیراشغال نمودند. وفقط قرارداد دیورند بود که جلوپیشروی بیشتر روسها وانگلیسها را بسمت افغانستان گرفت.
بنابرین اگر همه سرزمینهای از دست رفتۀ افغانستان را یکجا کنیم میتوان گفت درزمان جنگ استقلال افغانستان کمتراز نیم افغانستان عهداحمدشاه وتیمورشاه درانی را تشکیل میداده است.
پس این ادعا را چگونه میتوان توجیه کردکه افغانستان همیشه مستقل بوده و زیرسلطۀ استعمار خارجی نبوده است؟ درحالیکه از امنیت و ثبات سیاسی برخوردار نبود،و هرچندسال بعد قسمت هایی از قلمرو خود را به انگلیس یا روس یاایران از دست می داد، مگر مستقل بود؟ درحالیکه درطول قرن ۱۹ وتا سال۱۹۱۹قرن بیستم امیران افغانستان استقلال خارجی نداشتند، مگر مستقل بودند؟ بعد از تجاوز دوم انگلیس برکشوربراثر قرداد گندمک وقرارداد دیورند ، افغانستان بجز از انگلیس با هیچ کشور خارجی دیگری حق برقراری روابط سیاسی یا تجارتی وفرهنگی نداشت.
«و چنین بود که در سال ۱۹۱۹ میلادی، همزمان با بیداری ملتها، فرزند غیور آزادی، شاه امان الله خان، به میدان آمد . در دل یک کشور ویران، فقرزده و آکنده از زخمهای تاریخی، مشعل استقلال را برافروخت . او به جهانیان اعلام کرد که افغانستان دیگر تحمل وابستگی ندارد؛ که ملت افغان، باید و باید سیاست خارجی خود را در دست گیرد . و برای تحقق این رؤیای سوزان، آتش جنگ سوم افغان-انگلیس را برافروخت . آتشی که نه به قصد جنگ،بل برای اثبات حق زیستن با عزت بود. و سرانجام، در ۲۸ اسد ۱۲۹۸ خورشیدی، پس از خون دادن ها، فریاد زدن ها،و بیدار شدنها، افغانستان استقلال خود را«بازپس گرفت». و کلمهٔ «استرداد» چون نگینی درخشان بر تارک تاریخ ما درخشید. زیرا آن چه به زور گرفته شده بود، حالا با افتخار[باجنگ] بازگشته بود.»
(رک :ن.جلیل زاد: https://www.afghan-german.net/…/Jalilzad_n_dobara…)
16/5/ 2025
دو سند تاریخی که نظر غبار، فرهنگ و خالق لعلزاد را در مورد نام افغانستان باطل میکند
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.