دریا های محاصره شده: نبرد افغانستان برای حاکمیت آبهای دریا هایش در میان رقابتهای منطقهای
نوشته: احمد فواد ارسلا
مقاله ذیل را قبلا به انگلیسی در سایت های لینکدین، ایکس و دعوت میدیا نشر کرده ام
Rivers Under Siege: Afghanistan’s Struggle for Water Sovereignty Amid Regional Rivalries
ترجمه دری در ذیل تقدیم است.
در فضایی جیوپولیتیکی کهدر ابتدا با رقابتهای ارضی و کمبود منابع تعریف میشود، آرزو های افغانستان برای اداره منابع آبی—که روزگاری به دلیل امنیت چند سال اخیر و ثبات نسبی داخلی دستیافتنی به نظر میرسید—اکنون با تهدیدی جدی مواجه شدهاند. همزمانی چندین تحول نگرانکننده، توانایی کابل را برای اعمال حق حاکمیت بر دریاهایش به خطر انداخته است: تعلیق معاهده آبی سند توسط هند، افزایش بحران آب در آسیای مرکزی، و فشار فزاینده ایران در مورد جریان رود هلمند.
طوفان در حال شکلگیری: موضع سختگیرانه هند در مورد آبهای دریای سند
اعلام اخیر هند پس از حمله تروریستی منتسب به پاکستان در پهلگام (در کشمیر تحت اداره هند)، مبنی بر اینکه پاکستان دیگر آبی را دریافت نخواهد کرد «که هند بر آن حق دارد»—به نقل از نخستوزیر نارندرا مودی—نقطه عطف خطرناکی در سیاست آبی جنوب آسیاست. معاهده آب سند که در سال ۱۹۶۰ میان هند و پاکستان میانجیگری شد، از معدود موفقیتهای دیپلماتیک میان این دو کشور دارنده سلاح اتمی بود. از بین رفتن این معاهده نهتنها به معنی افزایش کشمکش میان دو قدرت اتمی است، بلکه لرزههای آن تا ماورای سرحد ها ، بخصوص در افغانستان، احساس میشود.
چرا؟ چون افغانستان دریا های کابل و کنر را با پاکستان شریک است—دریاهایی که در نهایت به حوزه آدریای سند میپیوندند. تلاش افغانستان برای اعمال حاکمیت آبی، بخصوص با پلان های اعلام شده اخیر برای ساخت بندهایی بر دریای کنر، اکنون در توری از رقابتها و بدگمانیهای منطقهای گرفتار شده است.
نمونهای بارز از تهدیدات منطقهای بر حاکمیت آبی افغانستان، میراث مرحوم دکتر تتسو ناکامورا است—نیکوکار جاپانی که پروژههای کانالسازی او قسمت هایی از شرق افغانستان، بخصوص ولایت ننگرهار را متحول ساخت. تلاشهای او زمینهای خشک را به حیات بازگرداند، امنیت غذایی را بهبود بخشید و زندگی هزاران خانواده را تغییر داد. اما پروژههایی مانند کانال ناکامورا—انساندوستانه، غیرسیاسی و دگرگونکننده در سطح محلی—اکنون نهتنها از ناحیه بیثباتی داخلی، بلکه از موج بلند سیاست آبی منطقهای در خطر قرار دارند. در حالی که کشورهای همسایه در مواضع سختگیرانه نسبت به جریان آبهای مرزی فرو رفتهاند، تلاشهای توسعهای افغانستان بیشتر و بیشتر به عنوان تهدیدی از سوی کشورهای پایین آب دریا دیده میشود. چیزی که زمانی نمونه کوشش محلی و منطقه ای بود، اکنون در آستانه تبدیلشدن به قربانی محاسبات ستراتیژیک، دیپلماسی اجباری، و ادعاهای متقابل است—امری که نهتنها پایداری فیزیکی چنین پروژههایی را تهدید میکند بلکه روح همبستگی بینالمللی را نیز خدشهدار میسازد.
با احساس فشار از سوی موضع تهاجمی هند، ممکن است پاکستان تلاش کند کابل را برای تضمین آنچه «حقابه مشروع» خود میداند، تحت فشار بگذارد—و افغانستان را به مهرهای در نبردی بزرگتر تبدیل کند. دکتر ناکامورا زمانی ترور شد که معاهده آب سند برقرار بود—اما چه بر سر پروژهای از نوع بند و کانال خواهد آمد، اگر این معاهده دیگر به قوت خود باقی نباشد؟
دیپلماسی بندهای چین: جبهه جدید فشار
اوضاع زمانی وخیمتر شد که تنها چند روز پس از تصادمات هند و پاکستان و تعلیق معاهده سند، تصاویر ستلایت نشان دادند که چین با سرعت در حال افزایش ساختوساز در بند مهمند در شمال غرب پاکستان است—پروژهای که عواقب وسیعتراز تولید برق دارد. دخالت چین در پروژههای برق ابی پاکستان تنها سرمایهگذاری نیست؛ بلکه امتداد هدفمند نفوذ منطقهای پیکنگ است.
این تحولات، فشار بر افغانستان را از دو جبهه—پاکستان و چین—افزایش داده است. این دو کشور ممکن است جبههای واحد تشکیل دهند تا پروژههای آبی افغانستان را تحت عنوان «ثبات منطقهای» یا «تأثیرات پایین آبی دریا ها» متوقف یا تخریب کنند.
بحران خاموش آسیای مرکزی: دریاهای در حال خشک شدن، کشمکشهای رو به افزایش
در همین حال، آسیای مرکزی با بحران عمیق آبی دستوپنجه نرم میکند. با تسریع ذوب یخچالها به دلیل تغییرات اقلیمی و افزایش ساخت بندها در کشورهای بالاآبی دریا ها مانند قرغیزستان و تاجیکستان، کشورهای پایین دریا—بخصوص ازبکستان و ترکمنستان—زنگ خطر را به صدا درآوردهاند. در این فضای پرکشمکش هیدرولوژیکی، پروژههای گسترده آبی افغانستان با سوءظن و نگرانی فزاینده مواجه شدهاند.
تصاویر ستلایت از نشئت آب مرموزی در پروژه کانال قوشتپه افغانستان در اوایل امسال—که ممکن است انحرافی پلانشده، اشتباه ساخت کانال یا خرابکاری بوده باشد—نگرانیهای منطقهای را تشدید کرده و نشان داده که دیپلماسی آبی تا چه حد شکننده و عمدتا در سطح عکس العمل شده است. اکنون هر متر مکعب آب که در داخل افغانستان منحرف میشود، عواقب سیاسی در ماورای سرحدات دارد.
فشار فزاینده ایران: منازعه بر سر رود هلمند
جمهوری اسلامی ایران نیز وارد عرصه شده است. تهران سالهاست که خواستار افزایش جریان آب از افغانستان بهسوی ولایت خشک سیستان و بلوچستان از طریق دریای هلمند است. در حالی که افغانستان زیربناهایی چون بند کمالخان را برای تنظیم جریان این دریا میسازد، ایران کابل را به نقض توافقات پیشین متهم میکند—در حالی که افغانستان مکرراً بر حق حاکمیت خود بر استفاده از منابعش تأکید داشته است.
این منازعه بهسرعت به نقطه بحرانی تبدیل میشود. مقامهای ایرانی تهدید کردهاند که در صورت برآوردهنشدن خواستههایشان دست به اقدامات یکجانبه خواهند زد. راپور هایهایی از تصادمات سرحدی و افزایش حضور نظامی ایران در نزدیکی دریای هلمند، جدیت موضع تهران را نشان میدهد. در بدترین سناریو، افغانستان ممکن است خود را در محاصره کامل ببیند—از سوی پاکستان، چین، همسایگان آسیای مرکزی و ایران—که هرکدام خواستار کنترل یا نفوذ بر جریان دریا های آن هستند.
منطقهای آماده برای فشار: محاصره ستراتیژیک
آرزوی افغانستان برای اداره منابع آبیاش پس از دههها جنگ، باید داستانی از حاکمیت و توسعه میبود. اما اکنون در حال تبدیل شدن به روایتی از مقاومت منطقهای، محاصره ستراتیژیک و فشار سیاسی است. از سلاحسازی آبهای سند توسط هند، تا دیپلماسی بند سازی چین، از دخالتهای مکرر پاکستان تا موضعگیریهای سختگیرانه ایران بر سر هلمند و بحران کمآبی آسیای مرکزی—افغانستان در حال گرفتار شدن است.
اگر این فشار هیدروپولیتیکی مهار نشود، میتواند دیدگاه توسعه افغانستان را نابود کند و تلاشهای بازسازی پس از جنگ را بیاثر سازد. همان دریا های که تمثال بیداری ملیاند، ممکن است به ابزار سلطه خارجی تبدیل شوند.
نتیجهگیری: دعوت برای حاکمیت، ستراتیژی و دیپلماسی منطقهای
زمان آن فرا رسیده است که بپذیریم آب تنها یک منبع نیست—بلکه سرحد جدید جیوپولیتیکی افغانستان است. دولت افغانستان، با حمایت موسسات بینالمللی، باید حقوق آبی خود را مدون سازد، توافقات سرحدی را بر مبنای شرایط خود تقویت کند و بهطور فعال با حرکات اطلاعات نادرست کشورهای همسایه مقابله نماید. همچنین، سرمایهگذاری در دیپلماسی آبی باید همسطح با سرمایهگذاری در زیربناهای آبی باشد.
افغانستان حق حاکمیت کامل بر دریا هایش را دارد. اما حاکمیت اعلام نمیشود—بلکه با قانون، دیپلماسی و دوراندیشی ستراتیژیک حفظ میشود. بدون این وسایل، ثباتی که بهسختی به دست آمده، ممکن است بهسرعت همچون منابع آبی حفاظتنشده از دست برود.
مدرنیزم و حاکمیت: امانالله خان، رضا شاه، و مصطفی کمال آتاتورک در یک دیدگاه مقایسوی
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.