Browsing Tag

سنایي غزنوي

اشعار عارفانه سنایی

ساقیا برخیز و می در جام کن در خرابات خراب آرام کن آتش ناپاکی اندر چرخ زن خاک تیره بر سر ایام کن صحبت زنار بندان پیشه‌گیر خدمت جمشید آذرفام کن با مغان اندر سفالی باده خور دست با زردشتیان در جام کن چون ترا گردون گردان رام کرد مرکب…