Browsing Tag

يونس نظرى اشكريز

فرات

بـکُجـا بـُـرم دلـم را که ز غـم نـجات یابد سینه ای عطش گرفته جُرعه فـرات یابد مـن و زورق شكستـه درميـانِ موج طوفان بـه اُميد آنـكه ايـن دل رمق و حيات يابد بـه كـنـار ساحلِ غـم لانـه اى اُميد ساختم سفله گر بخاك غلتد خـانه ام…