پيرامون موضوع پيشنهاد متارکه و تبليغات سؤ انگليس ها

0 527

-داکتر عبدالرحمن زمانی

پيرامون موضوع پيشنهاد متارکه و تبليغات سؤ انگليس ها

در سايت فارسی بی بی سی

(قسمت اول)

تجليل با شکوه از صدمين سالگرد استرداد استقلال افغانستان به عنوان يک رويداد و دستاورد  مهم و پر افتخار تاريخی و بزرگداشت از مبارزات و قربانی های نياکان ما در راه استقلال، آزادی و ترقیی بخصوص از طرف نسل جوان که بزرگترين بار ناهنجاری های اوضاع امروزی کشور را بدوش ميکشند، بدون شک تاثیرات مثبتی در تقویه روحیه ملی و حس وطن دوستی و همبستگی مردم ما داشت.

گر چه در چند سال اخير با نشر آثار جديد تحقيقی، خاطرات شخصی و بازنگری تاريخ معاصر کشور، بخصوص دورهٔ مهم، کوتاه و پر از فراز و نشيب امانی قسمتی از حقايق تاريخی از جعليات و افسانه ها جدا شده اند، اما در عين حال شاهد تلاش های آگاهانه و نا آگاهانهٔ زيادی هم بوده ايم که بنا بر انگيزه ها ی مختلف نه تنها دست آورد های حصول استقلال کامل افغانستان و جنگ سوم افغان و انگليس را کم ارزش و يا بی ارزش نشان دادند، بلکه خواستند تا به استناد بر تبليغات زهراگين دستگاه های استخباراتی انگليس نه تنها به ترور شخصيت غازی امان الله خان و ياران وفادارش بپردازند، بلکه قدم فراتر نهاده جعلی بودن نام افغان و افغانستان را نيز عنوان کنند.

با فرارسيدن صدمين سالگرد استرداد استقلال، ما همچنان ديديم که دستگاه های تبليغاتی و حلقات و افراد مشخص در کمين نشسته، يکبار ديگر فرصت و بهانه يافتند تا با بازپخش ادعا های قبلی شان جعليات و افسانه ها را با حقايق تاريخی در اميخته و ذهنيت جوانان ما را مغشوش سازند.  درين راستا ميتوان از طرح موضوع پيشنهاد متارکه در جنگ سوم افغان و انگليس توسط ضيا شهريار، مامور بخش فارسی دستگاه تبليغاتی انگليس نام برد، که ما درين زمينه شاهد جواب و عکس العمل های دو هموطن دانشمند، محترم داکتر صاحب سيد عبدالله کاظم و محترم آقای عبدالباری جهانی، هم بوديم .

تبليغات سؤ انگليس ها در سايت فارسی بی بی سی به موضوع متارکه محدود نيست

سايت فارسی بی بی سی در صفحهٔ مخصوص صدسالگی استقلال افغانستان با نشر مضمون بسيار کوتاهی به قلم ضيا شهريار تحت عنوان « نامه امان‌الله برای متارکه جنگ؛ ‘نمی‌خواستم بریتانیا را آزرده کنم’» بدون ارائهٔ هيچ سند مؤثق تاريخی ادعا ميکند که «زیر فشار بمباران هواپیماهای بریتانیا، امان‌الله خان مجبور به درخواست آتش‌بس و متارکه جنگ شد».

درين مضمون بسيار کوتاه (۲۳۵ کلمه ای) نويسنده همچنان به نقل از يک مورخ بریتانیایی، جنگ استقلال را بسيار بی ارزش نشان داده ادعا ميکند که : “جنگ سوم افغانستان یا جنگ سوم افغان-انگلیس دقیق‌تر اگر بگویم یک کشمکش بود تا یک جنگ و یک ماه ادامه یافت، چند روز بیشتر از یکماه. هردو طرف چند هزار تلفات داشتند.»

قابل يادآوريست که  اين دستگاه تبليغاتی در همين صفحه يک مضمون فتنه انگيز ديگری تحت عنوان «آیا ۲۸ اسد روز واقعی استقلال افغانستان است؟» را نيز گنجانيده است که بار اول ۶ سال قبل نشر شده بود.

۱. موضوع ۲۸ اسد بحيث روز استقلال واقعی افغانستان

سايت نامبرده ۲۸ اسد را به عنوان سالروز استقلال افغانستان مورد سئوال قرار داده مينويسد که «سالها است که ۲۸ اسد به عنوان سالروز استقلال افغانستان از بریتانیا شناخته می‌شود، ولی زمانی این جشن در نهم حوت، ششم جوزا و پس از آن در هفته اول سنبله برگزار می‌شد…این همه اختلاف نظر در مورد تاریخ دقیق استقلال افغانستان ناشی از تحولاتی است که از آغاز تلاش‌های امان‌الله برای حصول استقلال تا تثبیت آن روی داد».

اين سايت درين رابطه برای ثبوت ادعايش که گويا ۲۸ اسد روز واقعی استقلال افغانستان نيست، عکس ذيل از صفحهٔ اول شماره ۴۶ مؤرخ ۱۲ حوت سال  ۱۳۰۴جريدهٔ امان افغان را بحيث يک سند چاپ نموده و در شرح آن مينويسد که «در زمان امان الله جشن در نهم حوت در پغمان برگزار ميشد».

اين ادعای بی بی سی کاملا  نادرست بوده و جعل و تحريف آشکار اسناد و رويداد های تاريخی ميباشد.  برخلاف ادعای فوق مضمون بی بی سی، جريدهٔ امان افغان از سالگرد تخت نشينی يا دستار بندی غازی امان الله خان صحبت ميکند، نه از جشن استقلال.

برويت اسناد متعدد و مؤثق، مراسم رسمی دستاربندی يا تاجپوشی غازی امان الله خان به تاريخ  نهم ماه حوت ۱۲۹۸ در مسجد جامع عيدگاه انجام يافته بود. در عکس  فوق نيز به وضاحت خوانده ميشود که «(روز نهم حوت) يا “عيد جلوس بااستقلال اعليحضرت غازی”» که با سالگرد دستاربندی يا تخت نشينی و جلوس ارتباط دارد، نه جشن استقلال .

چنانچه در پراگراف دوم همين صفحه که عکس آنرا از آرشيف خودم درين جا نشر ميکنم در بارهٔ روز نهم حوت ميخوانيم که «روز نهم حوت روز ی است که در آن روز فيروز نابغهٔ افغان (اعليحضرت امير امان الله خان) بر اريکهٔ افغانستان جلوس نموده استقلال نامهٔ افغانستان را به کافهٔ جهانيان اعلان نمود».

درين جا اشاره به مراسم رسمی دستاربندی يا تاجپوشی روز نهم حوت سال ۱۲۹۷ مطابق با ۲۸ فبروری ۱۹۱۹ ميباشد که در آن غازی امان الله خان استقلال افغانستان را اعلام کرد و گفت « وقتی که ملت بزرگ من تاج شاهی را بر سر من نهاد، من عهد بستم که بایستی دولت افغانستان مانند سایر قدرت های مستقل جهان در داخل و خارج کشور آزاد و مستقل باشد. ملت افغانستان درداخل کشور آزادی کامل داشته از هرگونه تجاوزو ظلم مصئون و مردم فقط باید مطیع قانون باشندو بس. کار اجباری و بیگاردر تمام رشته ها ممنوع و ملغی است . حکومت ما در افغانستان اصلاحاتی خواهد نمود که ملت و مملکت ما بتواند در بین ملل متمدن جهان جای مناسب مقام خود را حاصل نماید. من در اجراآت امورکشور مشورت را به حکم و شاور هم فی الامر رهبرقرارخواهم داد».

۲. کوشش انگليس ها برای بی ارزش جلوه دادن جنگ سوم افغان و انگليس

طوريکه قبلا ذکر شد، سايت بی بی سی جنگ استقلال یا جنگ سوم افغان و انگلیس را،  برخلاف شواهد و اسناد تاريخی، کم اهميت نشان داده  حتی آنرا جنگ ندانسته و يک کشمکش سرحدي ميگويد. در حاليکه افغانستان  بحيث يکى از نخستين کشور هاى شرقى که در تاريخ معاصر جهان استقلال کامل سياسى اش را بدست آورد، به پرستيژ و حيثيت امپراتورى انگليس  صدمۀ شديدى وارد کرد . استقلال افغانستان برعلاوه آنها را با دو مشکل بزرگ مواجه ساخت. مشکل اول آنها مجادله با ذهنيت و احساسات ضد انگليسى مسلمانان جهان و خصوصاً مسلمانان هند بريتانوى بود، و مشکل دوم  شان ضرورت جلوگيرى نفوذ روس ها و انتشار  نظريات بلشويکى که براى آن به  يک افغانستان حائل و بفر ضرورت داشتند.

روزنامۀ انگليسى زبان هندى Statesman    (زمامدار) کلکته، به تاريخ ١٨ نومبر ١٩١٩ نوشت که ««افغانها بدون هيچ ترديدى برنده شدند.  افغانها حالا هم سرکش  و متمرد هستند، حالا هم انقلابيون هندى را پناه ميدهند، حالا هم با بلشويک ها مناسبات خيلى دوستانه دارند، و حالا هم  در سرحدات مامصروف  تحريک نزاع ميباشند.  تمام  بحث هاى پيچيدۀ  لارد کرزن[وزير امور خارجه ]  اين  حقيقت  ساده را پنهان کرده نميتواند که  حکومت هند هم عمليات جنگى را درهم و برهم کرد و هم مذاکرات صلح  را خراب کرد.  کنترول مناسبات خارجى افغانستان  را نبايد فرداى حملۀ آنها تسليم ميکرديم».

به عقيدۀ مقامات هند بريتانوى امضاى قرارداد صلح، بدون شک برايشان، بسيار رضايت بخش بود. اما برسميت شناختن استقلال افغانستان در لندن  ايجاد سردرگمى کرد.  عدۀ زيادى از انگليس ها ميپنداشتند که سياستمداران آنها چيزى را از دست دادند که براى بدست آوردنش مردان شان جان هايشان را از دست داده بودند، و آن کنترول افغانستان بود ([1]).

روز کيپل به تاريخ ٤ جون به نائب السلطنه نوشت «امان الله آتشى را افروخته است که خاموش کردن آن براى ما بسيار دشوار خواهد بود ([2])».

در پارلمان انگلستان لارد سيدنهم  Lord Sydenham  گفته بود «چيزى که بر من تأثير ناگوار دارد، برخورد  فاتحانۀ است  که افغان ها در همۀ اين مدت از خود نشان ميدادند».  مونتيگو در مکتوبى به نخست وزير پيشنهاد کرد که نائب السلطنه چلمسفورد را از عهده اش برکنارکند، وى حتى  مسودۀ مکتوب برطرفى چلمسفورد را آماده ساخت، اما آنرا نفرستاد.

انگليس ها با درک تجارب ناکام و مصيبت بار گذشتۀ شان  نه  به  آسانى  غازى امان الله خان را تعويض وحکمران دلخواه خود را  نصب کرده ميتوانستند،  و نه هم نزديکى افغانستان را به روسيۀ بلشويکى تحمل کرده ميتوانستند. لذا دست به توطئه های دامنه دار زدند. چنانچه قوماندان عمومى قواى انگليس ، جنرال مونرو گفت «مناسبات سياسى ما با امير بايد عميقاً تغير يابد. ما نميتوانيم درين سوى سرحد با چشم بسته باقى بمانيم» .  و براى بهتر ساختن معلومات به ايجاد يک شعبۀ مخصوص استخبارات براى هم آهنگى فعاليت هاى شان در افغانستان پرداختند ([3]) .

“براين رابسن ” يکى از مؤرخين پيشتاز ارتش هند بريتانوى، با استفاده از تجربيات کارى و تحقيقاتى اش در ارتش هند بريتانوى، وزارت دفاع انگلستان  و آکسفورد به کاوش  مسايل مربوط به جنگ سوم افغان و انگليس پرداخته، سعى ورزيده است بداند چرا اين جنگ با وجود درگيرى  ٣٥٠٠٠٠ عسکر اردوى بريتانيا، پيشنهاد استعمال گاز سمى بر جنگجويان قبايلى و بمباردمان مهيج کابل، درخارج از هندوستان توجه کمى راجلب کرد و مورد علاقۀ دانشوران و محققين قرار نگرفت.  بعضى ها  ادعا دارند که  حتى  مؤرخين نظامى هم راجع به  جنگ سوم افغان و انگليس، نسبت به جنگ هاى ديگرى که امپراتورى بريتانيا در آن درگير بود، کمترين اگاهى را دارند.  رابسن در مقدمۀ کتابش يکی از علل کم ارزش نشان دادن اين جنگ را نتيجۀ اين جنگ ميداند که برای انگليس ها دست آوردى  نداشت. ([4])

دولت انگليس که  سخت در نشۀ پيروزى جنگ جهانى مست بود، نخست به خواسته هاى غازى امان الله خان ارزشى قايل نشد و حتى با زيرپا گذاشتن  موازين قبول شده، به نامۀ امان الله خان به موقع جواب نداد. نائب السلطنۀ بريتانيا تا ١٥ اپريل و جورج پنجم تا اول مى ١٩١٩ به نامۀ غازى امان الله خان جوابى ندادند. وزير دولت بريتانيا براى هند ميخواست برايش اطمينان داده شود که به  اين جنگ ارزش بيشتر از يک برخورد سرحدى داده نشده و مثل يک زدوخورد سرحدى با آن معامله شود.

يکى از رهبران شرکت کنندۀ اين جنگ، هميلتون گرنت (Hamilton Grant)    آنرا يکى از بى معنى ترين، ديوانه ترين و غير ضرورى ترين  جنگهاى تاريخ ميخواند.

رابسن در حالى که  با گريگوريان  همنواست که “منشا پيدايش جنگ سوم افغان و انگليس را بايد در توسعۀ ناسيوناليزم  افغانى و ازدياد توقعات اجتماعى و سياسى  در کشور جستجو کرد”([5]); علاوه ميکند که  ارزش کم قايل شدن به  جنگ سوم افغان و انگليس  اگر از يک طرف نتيجۀ تکبر و نخوت انگليس ها بود، از طرف ديگر  نتيجۀ بى خبرى شان  نيز بود.  چند مثال ذيل نشان ميدهد که انگليس ها ظاهراً نا آگاه و از اوضاع بى خبر بودند:

  1. در ماه مارچ ١٩١٩ نائب السلطنۀ بريتانيا در رابطه با موضوع تقاعد کمشنر عالى ايالت شمال غربى  به  وزير امور دولت براى هندوستان اطمينان داد که  انتظار نميرود تحولات بعد از قتل امير حبيب الله خان در کابل  تاثيرات آنى بر اوضاع هندوستان داشته باشد.
  2. چهار روز قبل از واقعۀ باغ لنډى کوتل (محاذ خيبر) و آغاز برخورد بين افغانستان و هند بريتانوى، نائب السلطنه به وزير امور هند اطمينان داده بود که اوضاع در سرحد شمال غربى کاملاً آرام است.
  3. مامورين انگليسى اردوى افغانستان را آنقدر جدى تصور نميکردند که برايشان تهديد جنگ باشد.حکومت هند بريتانوى براى تامين کانال ارتباطات در کابل نماينده يا وکيلى داشت و به او هدايت صريح داده شده بود که به کجا برود، چه کسى را ببيند و چه معلوماتى را بدست آورد.  حافظ سيف الله خان وکيل انگليس در حالى که شبکۀ اطلاعاتى خودش را داشت، از ارتباط با حلقات خاص امير برخوردار نبود.

جنرال جيورج نوبل مولسورت ([6])  (Lieutenant-General George Noble Molesworth) که در دوران جنگ سوم افغان-انگليس به حيث معاون کنډک دوم پياده نظام سريع الحرکت سمرسيت، غونډ اول قول اردوى پشاور،  در اردوى انگليس خدمت ميکرد، در مقدمۀ کتابش به نام “افغانستان ١٩١٩ : گزارش جريان عمليات جنگ سوم افغان ([7])”  در رابطه با اين جنگ اعتراف ميکند که  “اگر چه  به مقايسۀ کشتار هولناک جنگ جهانى اول،  اين جنگ يک نمايش فرعى بود…، اما در زمان عادى تنها از لحاظ تلفات، آن را ميتوان در رديف جنگ هاى بزرگ قرار داد”.  به استناد احصائيه هاى قبول شده، تلفات قواى انگليسى و هندوستانى درين جنگ به شمول ٥٠٠ نفر که به اثر مريضى کولرا تلف شدند، به يک هزارو هفتصدو پنجاه و يک (١٧٥١)  نفر بالغ ميگرديد ([8]).  منابع ديگر چون پروژۀ تحقيقاتى غيروابستۀ ارقام رويدادهاى  نبردهاى مسلحانه ([9]) تلفات طرف انگليس را دوهزار (٢٠٠٠) نفر و افغان ها را يکهزار (١٠٠٠) نفر ذکر نموده اند.   مصارف حکومت هندوستان در جنگ سوم افغان و انگليس بيشتر از  شانزده و نيم مليون پوندبود.

(ادامه دارد)

[1] . Stewart, Rhea Talley (1973) (آتش در افغانستان) ،  ص ٩٥.

[2] .  همانجا،  ص٩٦.

[3] .  همانجا

[4] . Robson, Brian (2004). Crisis on the Frontier: the third Afghan war and the campaign in Waziristan, 1919-1920. Great Brithin, Spellmount.(بحران در سرحد)

[5]. Robson, Brian (2004) ، ص ٣ و Gregorian, Vartan. (1969). The emergence of modern Afghanistan; politics of reform and modernization, 1880-1946. Stanford, California, Stanford University Press.  (ظهور افغانستان مدرن) ص ٢٢٩.

[6]  . جنرال ج. ن. مولسورت  يکى از جنرالان ارتش انگليس بود که بين سالهاى ١٩١٦ تا ١٩١٩ در مالتا، چين شمالى و هندوستان وظيفه داشته و مدال جنگ بزرگ را بدست آورد. وى بخاطر خدماتش  در جنگ سوم افغان – انگليس نيز مدال و تقديرنامه ها را بدست آورده،  بعداً  از معاونيت رياست عمليات نظامى و استخبارات به رياست عمليات نظامى و استخبارات ارتقا يافت. جنرال موصوف قبل از تقاعدش در سال ١٩٤٥ ميلادى بحيث منشى شعبۀ نظامى India Office  يا شعبۀ که مسئوليت ادارۀ هند برتانوى را در دولت انگلستان به عهداه داست، ايفاى وظيفه مينمود.

[7] .   Molesworth, G. N. (1963). Afghanistan 1919, an account of operations in the Third Afghan War

[8] . Paul Hinson. (1996). 1919 – The Third Afghan War: An Introduction. MWAN. On the internet at www.magweb.com (sited July 11, 2007).

[9].  Armed Conflict Events Database (ACED) (2003)

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply