هجو نګاري در باره اعلیحضرت محمدظاهر شاه

عبدالباري جهاني

115

سالهاست که در مضامین و حتی کتب نویسنده های خود به این عبارت برمیخوریم که ظاهرشاه با همه امکاناتی که در دست داشت هیچ کاری را انجام نداد؛ و ګویا عمر عزیز خود را صرف عیاشی و خوشګذرانی نمود. ولی هیچ کسی نه سوال نمود و نه کسی نوشت که کدام امکانات؟

برای یک لحظه این غلط مشهور را می پذیریم که ظاهرشاه هیچ کاری را انجام نداده است. ولی بعد از ظاهرشاه چه واقع شد؟ رییس جمهور داوود خان چه کرد؟ یک دیموکراسي نیم بند، و به اصطلاح بعضی نویسنده ها دیموکراسی قلابی، که داشتیم آنرا از بین برد. یک پارلمان بنامی که داشتیم از بین برد و زیر چتر جمهوریت دیکتاتوري مطلق را به میان آورد. بعد از داوود خان نوبت به کمونستها رسید. با وجود آنکه از حمایه مستقیم یک ابر قدرت جهان برخوردار بودند چه کردند؟ وقتی نوبت به مجاهدین سربکف اسلام رسید جنایاتی را مرتکب شدند و تباهی را به کشور آوردند که مردم را دعاګوی داکترنجیب ساختند و همان دعاګویی تا به امروز دوام دارد. حکومت ربانی بالآخره قرباني جنایات خود، نفرت و انزجار عمومی مردم و دسایس و مداخله پاکستان شد. در نتیجه رژیم قرون اولای طلبای کرام رویکار شد که ګمان نکنم ارزش تبصره داشته باشد.

بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، امریکا و ناتو به بهانه یافتن و به سزا رسانیدن بن لادن و حامیان او بر افغانستان تاختند و همان دزدها، قاتلین، غاصبین و جنایتکاران ازموده شده را با خود به ارمغان اوردند. رژیم جمهوری اسلامی افغانستان، در ظرف ۲۰ سال، با صدها میلیارد و حتی اضافه از یک تریلیون دالر امریکایی چه کاری را انجام داد؟ حداقل فابریکه سمنت جبل السراج، فابریکه جنګلک و فابریکه پشمینه بافی قندهار را فعال کرده نتوانستند. چون تمام هم خودرا متوجه غصب زمینهای مردم و دولت، رشوه ستانی، کشت کوکنار و . . . نمودند. دزدها و جنایتکاران بېسواد با همکاري صمیمی دزدان و مفسدین تعلیم یافته و تحصیلکرده و به اصطلاح منورین مقیم غرب همه و همه به جان مردم بیچاره افتیدند و با سرازیر شدن میلیاردها دالر، که افغانستان در تاریخ خود به خواب هم ندیده بودند، حد اقل برق را برای مردم تهیه دیده نتوانستند.

چه فکر میکنید؟ از کمونیستها ګرفته تا دزدان سرګردنه، و طلبا و بعداً مفسدین رژیم جمهوری اسلامی افغانستان افغان نبودند؟ در حالیکه همه اینها دارای تذکره تابعیت افغانستان بودند و اکثریت شان پرورده این خاک بودند غیر آنکه یکی از دیګری مضرتر بودند مصدر چه خدمتی شدند؟ اګر از کمونیست ګرفته تا مسلمان دو آتشه، تا منورین و دیموکراتها یکی هم در غم این کشور نبوده اند و، در ظرف بیش از پنجاه سال،غیر قاپیدن مردم هیچ کاری و خدمتی را انجام نداده باشند؛ چرا تنها از ظاهرشاه و پدر او نادرشاه شهید ګیله کنیم؟ چون انتقاد نمودن بسیار آسان و ګپ هم مفت است ورنه به هیچ صورت به هزاران صفحه را به هجو نویسی  سیاه نمی کردیم و صرف به غرض عقده ګشایی های خود باعث ګمراهی نسلهای آینده خود نمی ګشتیم.

برګریدم بر سر مطلب. از همه اولتر شخص خودم مدیون پروګرامهای تعلیمی و تحصیلی اعلیحضرت مرحوم هستم. به همه افغانهاییکه در جهان زندګی میکنند و در وقت اعلیحضرت مرحوم تعلیم و تحصیل نموده اند، چیلینج میدهم که در تمام جهان کشوری را نام بګیرند که به همه شاګردان مکاتب، اعم از پایتخت و ولایات و اطراف کشور، کتب درسی، کتابچه و قرطاسیه را مفت و رایګان تهیه نموده باشد. شرایط پوهنتون و لیلیه های که در افغانستان داشتیم، اګر از عقده ګشایی، تعصب و بغض بیجا بګذریم، در جهان بی مثال بوده و تا به امروز بی مثال هستند و فردا هم بی مثال خواهند بود.

میګویند که ظاهرشاه همه عمر خود را صرف عیش و عشرت و خوشګذرانی نمود. چه عیشی؟ منحیث پادشاه کشور مستحق یک باغ کاریز میرنبود؟ ګاهی به شکار و تفریح نباید میرفت؟ از تبلیغات دشمنان اګر بګذریم، شاه مرحوم تا آخر عمر به یک خانم بسنده شد و هیچ یکی از فرزندان او هم بیش از یک خانم نداشتند. مطلب از عیاشی چیست؟ بعد از سقوط سلطنت و مهاجرت اعضای این خاندان به خارج از کشور کسی از زندګانی شهزاده ها و خانواده های انها اطلاع دارند؟ بنده شاهد زندګی والاحضرت احمدشاه مرحوم و خانم و اولاد  او هستم. خانم والاحضرت احمدشاه مغفور بیش از بیست سال بحیث خدمه هوتل هالی دی این خدمت نمود و فرزند او ظاهر ظاهر، مانند سایر جوانان افغان، در جریان درس خواندن، بعد از رخصتی روزانه، در رستورانت مک دانلد کار میکرد و خودم بچشم سر دیده ام. فرزند دوم ظاهرشاه مرحوم شهزاده نادر در کانادا مزدور یک پیزه پزي بود. و دختران سلطان محمودغازی در آرایشګاه ها کارمیکردند.

وقتی متعلم مکتب بودیم، از معلمین خلقی خود شنیده بودیم که ظاهرشاه صاحب چندین کشتی بزرګ تجارتی در مدیترانه و به صدها میلیون دالر در منابع نفتی برازیل سرمایه ګذاری دارند. چه شد ان همه پولها؟ مقایسه کنید با دزدانی که تقریباً ۲۰ سال در جمهوری اسلامی برسر قدرت و وزیر و معین، والی و وکیل بودند. برعلاوه آنکه به ارزش صد ها میلیون دالر جایداد و قصرها در افغانستان داشتند امروز در خارج کشور از استرالیا، تا اروپا، دوبی، امریکا و کانادا صاحب میلیارد ها دالرهستند.

شخص ظاهرشاه رووف ترین و مهربانترین همه شاهان تاریخ افغانستان بود و استبداد افغانستان، حتی استبداد هاشم خان، را با هیچ یکی از ممالک شرق مقایسه کرده نمیتوانیم. ګاهی کتابی یا مضمونی درباره استبداد رضاشاه، پادشاهان عربستان سعودي، و امارات و ملک فاروق مصر را هم از نظرګذشتانده و یا خوانده اید؟

میګویند فساد اداری بیداد میکرد. در کجای جهان فساد اداری موجود نیست؟ فعلاً در ایالات متحده دو قاضی ستره محکمه، که از همه امتیازات و معاشات عالی هم برخوردار هستند قضیه رشوه خوری دارند و در کانګریس تعقیب میشوند. در زمان ما حداقل، در افغانستان رشوه خوری عیب بود و مردم هم رشوت خور را بد میدیدند ولی دزدهای بیسواد و تعلیم یافته رژیم جمهوری اسلامی افغانستان، با همه بی شرمی، ثروت و میلیونها دالر را با افتخار تمام به رخ مردم میکشند و به ان مباهات میورزند.

میګویند ظاهرشاه با تمام امکاناتیکه داشت هیچ کاری را از پیش نبرد. کسی سوال نمی کند که ظاهرشاه تا آخرین سال سلطنت خود کچکول به ګردن آویخته بود ولی نه ممالک اروپايی و نه ایالات متحده ، از ترس اینکه مبادا اتحاد شوروی تحریک نشود،حاضر به سرمایه ګذاری عمده میشدند. ولی ما باز هم از امکانات وسیع صحبت بعمل میاوریم. بنده در سلسله مضامین خود تحت عنوان« افغانستان او د امریکا متحده ایالات» این موضوع را مفصلاً تشریح نموده ام و فعلاً در آرشیف همین پورتال موجود هستند. ولی سرنوشت بیش از هزار میلیارد دالری که در افغانستان بمصرف رسید چه شد؟ غیر اینکه افغانستان در فساد اداری و کشت کوکنار افتخار درجه اول را در جهان کسب نمود کاری دیګری هم صورت ګرفت؟ آیا این دزدان اخیرالذکر خارجی ها بودند؟ هر ګز نه. هر که بودند اولاد همین وطن بودند. و آیا این همه دزدان و جنایتکاران تا به امروز سنګ وطن پرستی را بر سینه نمی کوبند؟

اینکه میګویند ظاهرشاه، با همه امکاناتی که در دست داشت هیچ کار را از پیش نبرد، از کتاب مرحوم عبدالحمید مبارز بنام« تحلیل واقعات سیاسی افغانستان » نمونه پیشرفت ها را نقل میکنیم.

« برای یادآوری ان جوانان که در اثر کودتاها و خاصه تسلط کمونست ها وطن را ترک کرده اند و اطلاعاتی ندارند تذکر میدهم:

پروژه کانال ننګرهار، پروژه های برق سروبی، نغلو، کانال کجکی، برق بغلان، برق کندز، طرح پروژه های بندهای آب ګردان، سلما و فراه رود. طرح استفاده از دریای کوکچه و آمو، نقشه ۲۵ ساله شهرکابل و توسعه این شهر با احداث کارته های ۲،۳، ۴ ، خیرخانه، شهرنو، قلعه فتح الله، سیدنورمحمدشاه، وزیراکبرخان، اعمارساحه صناعتی کابل، اعمارپوهنتون کابل، اعمارپولیتخنیک کابل، تأسیس مکتب میخانیکی کابل بعداً تخنیک ثانوی، اعمار ۳۴۵۹ مکتب ابتداییه به همکاری و امداد رضاکارانه مردم. تأسیس و اعمار دارالمعلمین ها در مرکز و ولایات کشور، اعمار شفاخانه های اردو، وزیراکبرخان، ابن سینا، جمهوریت، چهارصد بستر، کلنیک توبرکلوز. کلینیک تداوی امراض چشم بنام نور، شفاخانه اطفال بنام ایندراګاندهی، شفاخانه کندهار، اعمار ده ها شفاخانه ده بستر در ولایات، اعمارصدها مرکز صحی در ولسوالی ها، تأسیس بانک خون، تأسیس بانک ها، فابریکات نساجی جبل السراج، ګلبهار، مزارشریف، پلخمری، فابریکه پشمینه بافی قندهار، فابریکه قندسازی بغلان، فابریکه های روغن کشی در کندز و لشکرګاه، اعمارشاهراه ها از کابل الی تورخم، از کابل الی اسلام قلعه، تورغندی و چمن، ازکابل الی مزارشریف و شیرخان بندر، آغاز پروژه های شهر سازی در ولایات کشور، اعمارخانه برای قضات در ولایات، پروژه بزرګ زراعتی وادی هلمند و جلال آباد، احداث بند کیله ګلی، آغاز تفحصات نفت و ګاز و آغاز بهره برداري از ګاز، پروژه های تهیه آب آشامیدني در مرکز و برخی از ولایات، امحای مرض چیچک و ملاریا در افغانستان و مجادله با توبرکلوز و تراخم، توسعه معارف در سطح کشور، پروژه انکشاف دهات که در پلان اول پنج ساله اقتصادی ۱۵۰۰ دهات را تحت پروژه آورد، توسعه شبکه های مخابراتی به سطح ملي و بین المللی، توسعه موسسات ورزشی و توسعه موسسات احصاییه ګیری در کشور  در موقع پلان اول پنجساله ترتیب می شد » ص ص ۸۸-۸۹

حتماً خواهند ګفتند که با تناسب به همه امکاناتی که ظاهرشاه در دست داشت این چندان پیشرفتی نبوده . ګویا بعد از سقوط او شاهد پیشرفت های عظیمی بوده ایم. حالانکه تحولاتی که بعد از سقوط مرحوم ظاهرشاه، تا به امروز صورت ګرفته است بهترخواهد بود که پسرفتها نام ګذاشت نه پیشرفتها؛ و هر روزی که میګذرد بد تر از دیروز بوده است.

مینویسند که محمدداوود برای ایجاد تحول تصمیم به راه اندازی کودتا ګرفت. چه تحولی؟ بدون اینکه به عوض شاهی مشروطه و دیموکراسي دیکاتوری محض رویکارآمد و جای آدم های لایق و باتجربه را به جوانان بی تجربه، چاپلوس و پرچمی ها دادند و بالآخره زمینه کودتای ثور را مساعد ساخت. بنده در وطن دوستي و پاکی شخصیت داوود خان هیچ شکی ندارم ولی داوود خان نه به خاطر تحول و نه بخاطر کدام مجبوریت خاص، بلکه صرف برای احراز قدرت کودتا را به راه انداخت که خانه خود وبیګانه را تباه نمود.

مینویسند که ظاهرشاه در سی سال اول سلطنت حیثیت سمبول داشت و تمام قدرت بدست صدراعظمان خانوداګی بود. این یک غلط مشهورتاریخی است. اګر ظاهرشاه قدرت نمیداشت هاشم خان را برطرف کرده نمیتوانست. بعد ازآن کاکای دیګرخود شاه محمودخان را از کار برکنارساخت و بالآخره داوودخان را مجبور به استعفی نمود. اینکه تظاهر به قدرت نمی نمود و در امور صداعظم های خود مداخله های بیجا نمی کرد شاهد علو شخصیت اوست.

داکتر عبدالقیوم خان را از نزدیک دیده بودم. ادم بسیار محترمی بود؛ ولی اینکه در نامه ای به برادر خود داکترعبدالظاهر صداعظم مینګارند که یک عالم شواهد موجود است که خاندان شاهی میکوشند سردار عبدالولی را به قدرت برساند. بایست شواهدی را ذکر مینمود. ولی متأسفانه از یک عالم شواهدی که در دست داشت نظر یک موی سفید متقاعد که آنهم تنها و تنها بخاطری ابراز نموده که سردار عبدالولي فرزند او بود و شاه ولی خان، منحیث پدر، طبعاً آرزوی به قدرت رسیدن پسر خودرا میکرد. و اینکه مارشال شاه ولی خان را« کابل ګیروک» مینامند؛ بحث دراین مسله از سطح قلمم پایین است.

برای یک لحظه فرض کنیم که ظاهرشاه آدم بیکاره بود و در زمان قدرت خود، غیرعیش و نوش، هیچ کار مفیدی را انجام نداد. دیموکراسی او هم یک دیموکراسی قلابی بود. ما که سرمایه ملت ګفته میشویم و خود را منورین و صاحب علم و قلم میدانیم در ظرف این بیش از ۸۰ سال ګذشته، چه خدمتی را انجام داده ایم؟ بیش از ۴۰ سال میشود که ما در محیط مصوون غرب زندګی میکنیم. ګاهی به فکر وطنی که در آتش وخون دست و پامیزند افتاده ایم و اګر جواب مثبت است نتیجه چیست؟ ما در ظرف این همه مدت و در جریان این همه درد و رنج ګوناګونی که  مردم افغانستان به ان مبتلاهستند حد اقل یک سازمانی را به وجود اورده نتوانستیم که یک حیثیت بین المللی را کسب نموده و اواز مردم خود را به ګوش جهانیان میرساندیم. در ظرف بیش از چهل سال از حلقوم همه افغانها، اعم از نویسنده و غیر نویسنده، شعار به وجود اوردن وحدت ملی میشنویم. اګر متوجه باشید این شعار شکل نعره تکبیر مجاهدین بخود ګرفته که در هر مجلس صد دفعه تکرار میشود و این مرغ عنقا بدام هیچ شکاری نیفتاد.

در جریان دیموکراسی غربی ما منورین فعال شدیم. وقتی از آزادی احزاب شنیدیم در ظرف چند ماه بیش از ۱۰۰ حزب را تشکیل دادیم، که بنده آنهارا دوکان های سیاسی مینامیدم. حقیقتاً دوکان ها بودند و ،مانند این جی او ها، صرف برای استفاده شخصی، پول جمع نمودن و ګمراه نمودن مردم تشکیل یافته بودند. وقتی طلباء بر افغانستان مستولی شدند این احزاب هم، مانند جمهوریت و د یموکراسی اش، راه خود را ګرفتند. وقتی  در این همه مدت و دیدن  تباهی ها، ظلم ووحشت رنګا رنګ تباه کاران حرفه ای و تجاوزهای قدرت های اجنبی ها هیچ دردی را دوا کرده نتوانستیم چرا بر زخم های مردم نمک پاشی میکنیم و چرا با عقده ګشایی ها و تعصبات شخصي باعث ګمراهی مردم میشویم.

نه من در موقفی قرار دارم ونه صلاحیت آنرا دارم که نظر کسی را تغییر بدهم زیرا می فهمم که به آذان ملای غریب کسی افطار نمی کند. من نه مورخ هستم ونه هیچ وقتی این ادعا را خواهم نمود ولی بحیث یک شاګرد مبتدی تاریخ کشورم چند کتاب کوچک را به لسان پشتو و دری به رشته تحریر کشیده ایم.

هرات پښتانه او ستره لوبه. در ۳۸۸ صفحه. ۲: تاریخی څېړني جلد اول در ۵۸۳ صفحه. ۳: تاریخی څېړني جلد دوم در ۶۵۰ صفحه. ۴: شاه شجاع امیردوست محمدخان او برتانوی استعمار در ۵۳۶ صفحه. ۵: تاریخی ترجمې در ۳۴۷ صفحه. ۶: کتاب کیش شخصیت در تاریخ نګاری و تحلیلګرایی اماده چاپ. ۷: سیدجمال الدین افغاني از افسانه تا واقعیت آماده چاپ. و صدها مقاله سیاسی، ادبی و اجتماعی. به همه کسانیکه تکلیف خواندن کدام کتاب یا مضمون مرا بخود داده باشند چلینج میدهم که یک پراګرافی را نشان بدهند که غیرمستند، ناشی از عقده ګشایی، ناشي از حب بیجا و یا بویی از تعصب ملی و قومی بدهد. عمر ما بپایان رسیده. دیر یا زود برای ابد خداحافظی خواهیم نمود. نباید در نوشتن و تحلیل نمودن وقایع تاریخی کشور خود باعث ګمراهی نسلهای اینده ګردیده و مرتکب این ګناه کبیره شویم.

و ماعلینا الالبلاغ.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.