صفحه ای از تاریخ – قسمت سوم

احسان الله مایار

0 663

  25/06/2020

پدرم، مرحوم محمد اسماعيل مايار که در افغانستان به والی اسمعیل خان شهرت داشت، آن مرد آزاده كه عمر خود را در راه اعتلاى وطن صرف نموده است رساله اى راجع به قضاياى آينده افغانستان در غربت و در ديار بيگانه در شهر نيويارك تدوین نموده كه قسمتی و تلخیص آن از نظر خوانندگان گذارش مييابد.

9/4/1986

بسم الله الرحمن الرحيم

… جريدۀ افغان نيوز در شمارۀ اخير تحت عنوان” وحدت ” به قلم دكتور جاغورى مينگارد…”بايد افراد ملكى و نظامى كه در خارج مي باشند پروتست خود را براى حل سياسى كه در نظر گرفته شده ابراز و تصميم قطعى و قاطع گرفته شود اين چلينج است براى هر افغان …” مطالعه نموده و اين جملات مرا وا داشت تا آنچه در قلب دارم روى صفحه كاغذ آورم و آنرا از نظر خوانندگان گزارش دهم.

1- راجع به حل سياسى بحران افغانستان: تا حال آنچه بعمل آمده، مردم مبارز افغانستان آنهاى راكه بخيال خود به مفاد خود از راه مذاكرات غير مستقيم حل معضلۀ افغانستان را مفيد مى دانند مخاطب قرار داده اظهار می دارند که از آغاز مذاكرات، مردم ما بر ضد چنين رويۀ نا عاقبت انديشانه بوده و بر خلاف آن در مجامع بين المللى صداى خود را بلند كرده و حالا نيز ملت افغان در پيكارند بر ضد چنين مذاكرات بيهوده و بى ثمر مبارزه کنند.

مذاكرات غير مستقيم نمايندگان حكومت پاكستان با نمايندگان رژيم دست نشاندۀ شوروى در افغانستان در نهاد خود يك اشتباه بزرگ بوده، زيرا ملت افغان است كه در برابر حاكميت الحاد و رژيم پوشالى در كابل قيام كرده و اين حق مسلم  مردم مومن و آزاديخواه افغان است تا راه حلى را پبدا كند و با حكمران اصلى كابل، اتحاد شوروى، در باره مذاكره كند.

از طرف ديگر در اجنداى 4 فقره اى مذاكرات غير مستقيم مطالبى گنجانيده شده است كه بايد در باره قدرى تأمل كرد:

  • ماده اول : بيرون كشيدن قشون بيگانه از كشور .

سوال پيدا ميشود در افغانستان كدام قشون ديگرى غير از قشون متجاوز اتحاد شوروى وجود دارد كه از آن ياد شده بتواند؟. قبول كنيم كه بيرون كشيدن قواى شوروى صورت گيرد، آيا مسئول كشتار صدها هزار نفر بيگناه و تباهى جمله زير بناهاى اجتماعى افغانستان غير از عساكر شوروى و رژيم ميان تهى كابل كسى ديگرى بوده ميتواند؟

شرط انصاف است كه به محض بيرون بر آمدن عساكر شوروى جمله مسئوليتهاى بين المللى، بشرى وغيره وغيره شان خاتمه مى يابد. آيا ملت افغان منحيث يك انسان حق آنرا ندارد كه رهبران شوروى اقلاً  از اين مردم بيگناه معذرت بخواهد؟

2-  ماده دوم: تضمين عدم مداخله در امور داخلى افغانستان .

يعنى چه؟ در صورتيكه قواى متجاوز شوروى از خاك ما اخراج شود، كدام كشور ديگر در آن به عوض شوروى مداخله خواهد كرد؟ فراموش نكنيم كه در طول تاريخ مردان و زنان افغان از كشور خود دفاع كرده و در آينده نيز خواهند كرد.

3- ماده سوم: بازگشت خوش به رضاى مهاجرين افغانى به اوطان شان.

امروز مهاجرين افغان ايكه زير خيمه هاى فرسوده و زير آفتاب سوزان تابستان و سرماى زمستان دشت هاى پاكستان زير فشار و جبر نظام حاكم و روسهاى اشغالگر در افغانستان دره هاى وطن زيباى خود را ترك گفته اند و بى حرمتى ولت و كوب بيگانه را متقبل شده اند، در صورتيكه وطن شان آزاد باشد آنها با خوشى باز ميگردند و ضرورت به فيصله نمايندگان پاكستان و رژيم دست نشاندۀ شوروى در افغانستان ندارند.

4- تشكيل حكومت بيطرف  و به رضاى مردم افغانستان .

در گذشته مردم افغاستان بدون رهنمايى كدام كشور نظامى داشتند كه حامى استقلال كشور بوده و حكومتى داشتند كه در قطار كشورهاى ديگر جهان مقررات بين المللى را احترام ميكردند و اين كشور فقير آسيايى يكى از بنيانگذاران كشورهاى غير منسلك بوده كه با اين سوابق و قدامت تاريخى ميتواند راه آينده خود بپيمايد و ايجاب فيصله نامۀ را نمى كند.

از نظر گذشتاندن خلاصۀ رويدادهاى فوق من معتقدم كه حل سياسى بحران افغانستان زمانى امكان پذير خواهد بود كه نمايندگان حقيقى افغانستان از راه مذكرات مستقيم با نمايندگان اتحاد شوروى اشغالگر، كه جمله نورمهاى بين المللى را بيباكانه زير پاكرده، تحت نظارت نمايندگان با صلاحيت ملل متحد دور ميز مذاكره نشسته و ازين طريق بحران افغانستان را كه خطر موجود به هر دو طرف (خطر تباهى افغاستان و خطر شكست و شرمسارى اتحاد شوروى) را حل و فصل نمايند. در پراگراف بعدى دكتر جاغورى و كسانيكه در باره آينده افغانستان  مى انديشند ميگويم كه :

اول: سركردگان و امراى تنظيمها و احزاب، هر جا كه هستند، و مخصوصاً رهبرانيكه در پاكستان هستند و بعضى شان خود را امير مينامند دستار رهبرى حزبى و تنظيمى خود را از سر دور كرده و دستار پر افتخار قومى را به سرببندند و زيرنام” اتحاد اقوام افغانستان ” مانند يك مشت پولادين بپيوندند.

بعد از آنكه چنين ساختار سياسى ايرا بوجود آوردند، ميخواهم به ايشان خاطر نشان كنم آن روز تاريخى را بياد آورند كه در خانه خدا، در محليكه مسلمانان، عالم سر به سجده ميگذارند و وحدت اسلامى را عملاً به جهانيان تفهيم ميكنند، با اشك ريزى متفقاً دست ها را بالاى قران گذاشتيد و تعهد كرديد كه از راه وحدت، خود گذرى، و برادرى جهاد مقدس را پيش مى بريد بار ديگر به ياد آرند و مانند تعهديكه كرده بودند آنرا نشكستانده بلكه در راه اعتلاى اتحاد جديد صادقانه جهد كنند و آرزوى مردم افغانستان را كه تشنه چنين وحدت هستند و ميخواهند و مجادله مى كنند، بميان آورند تا خاك پاى تانرا سرمه چشم خود گردانند. اما ناگفته نميگذارم كه به شما ها گوشزد نمايم كه مردم به تنگ آمده و خشمگينند و هوشدار ميكنند كه از خود خواهى و خود ستايى اجتناب ورزيده و همان طوريكه ما بالاى تان اعتماد كرديم تا جهاد را از راه وحدت پيش ببريد نه از راه نفاق، امروز نيز از شما طالبيم خود را به خدمت مردم بگماريد نه بحيث بادار و به نفع خود، عشيره و قوم خود و مذهب تحكم كنيد.

دوم: خطاب به جنرال ضياءالحق رئيس جمهور پاكستان !

ملت مظلوم افغان از شما و از  ملت پاكستان هم كيش اسلامى ما سپاسگذارند كه به صفت انصار مدينۀ مهاجرين بى سر و پا مارا در آغوش محبت گرفته ايد. ملت افغان اين اقدام تاريخى شمارا كه بر پايۀ و جيبه اسلامى استوار ميباشد فراموش نميكند.

از طرف ديگر بايست به شما گوشزد نمود بحران امروزى ايكه در افغانستان در اثر خواب غفلت ما بوجود آمده در افغانستان ساكن نخواهد ماند بلكه قدمهاى بعدى فراتر از خاك ما خواهد بود كه خدا نا خواسته به گفته شما در قلعۀ اسلامى پاكستان رخنۀ وارد كند، زيرا اين خطر متوجه عالم اسلام و در حال حاضر استيلاى برخى از نيمقارۀ هند مى باشد.

سياست موجودۀ پاكستان در رابطه با افغاستان و افغان ها كه از آغاز بحران افغانستان در پيش گرفته اگر بگويم كه در حق ما ظلم شده بى مورد نخواهد بود، زيرا در برابر بزرگان افغان كه در پاكستان و يا در كشور هاى ديگر مهاجر شده اند از طرف همكاران شما با بى اعتنائى برخورد شده و هيچگاهى به مشوره و تبادل نظر از آنها دعوت نشده تا در بارۀ چگونگى اوضاع و موثريت جهاد با هم راه سالمى را بسنجند و به عقيدۀ من اين طرز العمل راه ثواب و در ست نبوده و خطرهاى بزرگى را متوجه كشور شما نيز خواهد گردانيد. شما بايد به سر كرده هاى اقوام، دانشمندان، نظاميان و سياستمداران با تجربۀ افغانستان در تماس شويد و رهبران احزاب افغانى را مجبور سازيد كه با ايشان داخل يك چوكات بزرگ اتحاد بسيج گردند. شما نبايد افغانستان را قربان خواهشات فردى رهبران احزاب نمائيد.

جناب رئيس جمهور! ما ميدانيم و شما نيز مستحضريد كه دشمنان پاكستان در كمينند و انتظار وقت مساعد را مى كشند. ما اين بدبختى را در جسم و روح  خود حس كرديم زيرا ما شاهديم كه قبل از كودتاى عيار شدۀ كمونيستى در افغانستان ملت ما را با پادشاه ما آنقدر بدبين ساخته بودند كه نافهمان علنا صدا ميزدند روس بيآيد پادشاه و پادشاهى نباشد اما امروز آن كوته انديشان ميدانند كه در زمان سلطنت هيچ گونه خطرى به اسلاميت، به نواميس ملى و خطرى به تماميت افغانستان وجود نداشت.

آقاى رئيس! آن صداهائيكه دست اندركاران آلوده نظر بر خلاف پادشاه ما ميكردند امروز در پاكستان بر ضد شما بلند تر شده، شما از حال ما عبرت بگيريد و در امور داخلى و بر سياست خود نسبت به حل بحران افغانستان تجديد نظر كنيد.

سوم: در رابطه با جمهورى اسلامي ايران!

توقع داشتيم بنابر روابط نيك ايكه در طول تاريخ داشتيم، زمامداران جمهورى اسلامى ايران آواره گان ما را در آغوش اخوت اسلامى پذيرفته و با ايشان همانگونه كه وظيفه هر مسلمان هست حمايت ميكنند. متاسفانه كه كتله محدودى از هزاره هاى مارا منحرف گردانيده و با اين وسيله جهت پيشبرد منافع سياسى خويش از آنها سوء استفاده ميكنند. هزاره هاى پرورده دامان كوه هاى افغانستان مركزى بنام مذهب مشترك شيعه مسلح گرديده و كسانيرا كه از ايران اطاعت نميكردند ترور كردند. ما معتقديم كه هزاره افغان بنابر عقيده مذهبى با ملت مسلمان ايران علايق مذهبى دارند اما مليگرائى خود را منحيث هزاره افغان هيچگاه از دست نميدهند. شاهد اين ادعا طاق ظفر پغمان است كه در آن نام هاى هزاره ها در پهلوى ديگر اقوام افغان كه در راه استقلال افغانستان قربانى داده اند بر روى سنگ مرمر حك شده و ثبت تاريخ است و امروز نيز براى آزادى كشور خويش پهلو به پهلو فرزندان افغان مى جنگند.

ما طوريكه اولادهاى نا اهل خود را كه در خدمت روسهاى كمونيست هستند، دشمن دين و ائين خود ميدانيم همانطور هر كشوريكه در تخريب خاك و ملت ها دست اندر كارند منحيث دشمن خود تشخيص كرده و بر ضد شان مبارزه ميكنيم.

چهارم: مناسبات ما با ايالات متحده امريكا و سياست آن در قبال افغانستان:

ملت مجاهد افغان از كمك هاى بيشائبه و طرفدارى رئيس جمهور رونالد ريگان و مردم امريكا در مجامع بين المللى سپاس گذارند. اما طوريكه منابع رسمى امريكا چند بار به اطلاع عامه رسانيده كه كمكهاى امريكا چه از نقطه نظر سلاح و مهمات و هزينه نقدى چنانيكه بايست به مصرف نرسيده بلكه توسط بعضى عناصر از آن به نفع خود سوء استفاده كرده اند، اين ادعاى منابع امريكايى از ديد ما نيز قابل تأئيد است. بايد اضافه كرد كه در اين داد و گرفت نه تنها منابع افغانى بلكه بعضى مسئولين حكومت پاكستان على الخصوص كار گردانان دستگاه استخباراتى آن كشور نيز در آن شريك ميباشد.

مردم افغانستان مستشعرند كه در مبادى سر نوشت كشور شان در چوكات سياست پاكستان از جانب ايالات متحده پيوند گرديده و امريكا نظر به تصميم و فيصله دستگاه استخباراتى پاكستان روند پاليسى خود را همآهنگ ميسازد.

به مسئولين امريكا گوشزد مينمائيم، كه قواى متجاوز اتحاد شوروى پايگاه هاى پرتاب موشك در مناطق مختلف پامير و همچنان پايگاه بزرگى در زيباك بدخشان تحت ساختمان دارد، بايد در مذاكرات خود اين مطلب را در نظر داشته باشد.

همچنان به كسانيكه در امريكا بيشبرد جنگ را در افغانستان بار دوش دارند پيشنهاد ميكنيم كه از يك تعداد مردمان خبيرافغان، دانشمندان، بزرگان قوم، اشخاص سابقه دار نظامى و ملكى در هر جائيكه مطلوب باشد دعوت نمائيد و با مشوره ايشان طرح جديدى ترتيب دهيد. يقيناً چنين طرح از روند فعلى سياست امريكا متفاوت خواهد بود.

پنجم: نجات افغانستان تنها از راه جنگ امكان پذير نيست، كليد فتح آن در حلقه ناگسستنى وحدت ملى ميباشد. در قدم اول بيآئيد از جوانان خود بپرسيم كه براى نجات وطن خود چگونه تدابير اتخاذ ميكنند، زيرا آنها هستند كه در آينده افغانستان سهم برزگ دارند. ما مردمان موسپيد بايست با اين كتلۀ عظيم افغان راه صحبت را باز كنيم از آنها بشنويم و به آنها از تجربه خود بشنوانيم تا آنها را بسيج گردانيده و علايق شان را براى افغانستان مستحکم گردانيم.

ششم: خطاب به جوانانيكه در وطن مالوف خويش خواهران و برادران خود را به امر نظام منحط و سردمداران شوروى مى كشند.

اى فريب خورده گان به خود آئيد. باز هم رو به سوى شما ميگردانيم كه جامۀ ننگين خيانت به وطن و ملت افغان را از بدن خود دور كنيد و به عوض آن برچۀ بيگانه دشمن، شمشير هاى نياكان خود را بدست گرفته و در پهلوى برادران رزمندۀ خود در پيكار شويد و وطن عزيز خودها را از دست بيگانگان و نظام دست نشانده الحادى نجات دهيد.

در اخير كلام جمله گفتني هاى بالاى را جمع و خلاصه  مى نمايم كه:

– اگر رهبران احزاب و تنظيم كله شقاوت نموده  و خود را مطرح سازند و نه قوم را

– اگر حكومت پاكستان به قوۀ نظامى خود مغرور شده و سياست فعلى خود را تعقيب كند

– اگر ملاهاى ايران از كشتن مردمان ما توسط فرزندان نا اهل افغان دست بردار نشدند

– اگر امريكا در سياست خود تجديد نظر نكند و سرنوشت ملت قهرمان افغان را به پاكستان بسپارد

– اگر جوانان افغان بى بند بارى كرده با برادران خود متحد نشدند

– اگر فرزندان  ناصالح ما از كردۀ خود نادم نشدند و با آزاديخواهان مسلمان يكجا نشدند

–  و اگر پيران خاموش ماندند و حكم سير بين را به خود گرفتند.

خاكم به دهن جهاد مقدس مردم افغانستان به ناكامى مبدل خواهد شد.

اميد است صاحبان قلم آنچه  را براى آزادى وطن خود فكر نمايند بهمه گوشزد نمايند و در جهاد مقدس كه بر همه فرض شده سهم بگيرند.

در خاتمه به فرد جانسوز استاد خليلى كه ميفرمايد:

ناسـور گشتـه زخم مـريضان از اخـتـلاف

هان اى طبيب فرصت درمان رسيده است

خاتمه مى دهم.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply