صفحه ای از تاریخ – قسمت دوم

  20/06/2020

 این قسمت مربوط به تماس های فعالان رژیم خلق و پرچم و همکاران غیر حزبی شان با افغان هائیکه خارج از کشورعلیۀ نظام مردود حاکم در میهن مبارزه می نمودند، اختصاص یافته است. همکماران غیر حزبی و همچنان اشخاص مربوط به نظام با دوستان آزادیخواهِ ما در تماس بوده، سعی می شد تا از طریق مفاهمه راه حل سیاسیی بمنظور ختم جنگ و تباهی در کشور میسر گردیده بتواند.

اینک یکی از یادداشت های را که  از اثر مولف زیر عنوان “قیام ملت افغان” اقتباس شده از نظر بگذرانید:

26 – 10 – 1987

امروز انجنير سيد امان الدين امين، معاون صدراعظم رژيم كابل از فرانكفورت برايم تلفون كرد و بعد از صحبت مختصر از من خواهش كرد تا با هم ببينيم. نمره تلفونش را گرفتم و قرار شد كه ظرف دوساعت برايش احوال بدهم.

(ياد اّورى : انجنير امين يكى از فارغ التحصيلان مكتب عالى نجات بوده و زمانى هم در نساجى كابل وظيفه داشت و از اّن وقت باينطرف با هم اّشنايى داريم.)

با داکتر محمد يوسف تلفونى تماس گرفتم و نظرش را در باره تلفون امين خواستم. داکتر برايم مشوره داد تا با امين ببينم اما بيشتر سعى كنم از او بشنوم تا اينكه خود چيزى بگويم و همچنان نبايد” جمعيت تحكيم وحدت، اسولا” را برايش يك ارگان بزرگ سياسى معرفى بدارم.

با امين تماس گرفتم و قرار شد تا امروز ساعت 16،00 در قهوه خانه كرانسلر در مركز شهر فرانكفورت با هم ببينيم.

در وقت معين پس از سال ها با هم ديديم. وى در رأس يك هيئت نه نفرى، كه هيچ كدام شان حزبى نمى باشد، با دعوت حكومات پولند و بلغاريا به اروپا سفر كرده و در عين حال در نظر دارد به ارتباط پروسۀ اّشتى ملى به گونه اى سهم داشته باشد كه به نفع مردم و مملكت باشد. وى اّرزو دارد كه اتحاد شوروى قواى خود را از افغانستان بيرون بكشد و افغان ها تسهيلات لازمه را براى بيرون كشيدن قواى  شوروى ميسر سازند.

امين اظهار داشت كه وى معتقد است در راه حل بحران افغانستان كسيكه ميتواند طرف اعتماد مردم، رژيم كابل و اتحاد شوروى قرار بگيرد تنها محمد ظاهر شاه ميباشد و شما ها كه در محور وى فعاليت داريد ميتوانيد در اين پروسه ملى سهم بارزى داشته باشيد.

امين گفت طوريكه از يك منبع موثق اطلاع دارد اتحاد شوروى در نظر دارد در طول مدت دو سال قواى خودرا از افغانستان بيرون كشد و بعد از اّن ادارۀ كشور به دست افغانها انتقال مى يابد.

امين نسخۀ مدنظرش را چنين مطرح كرد كه: نظام اّينده افغانستان ميتواند تنها دريك چوكات وسيع ائتلافى كه در اّن رهبران تنظيمها، محمد ظاهر شاه و همكارانش با ارگان موجوده كابل اشتراك داشته باشند، يك صلح دائمى را به نفع مردم افغانستان و تماميت كشور بار اّورد. وى اضافه كرد در صورتيكه يك تعداد از رهبران بنياد گرا نخواهند به چنين ائتلاف موافقه كنند در اّنصورت وى پيشنهاد ميكند كه اعليحضرت محمد ظاهر شاه با اشتراك رهبران سه تنظيم مويد جبهه متحد و همفكران اين نهضت باب مذاكرات را با كابل باز كنند. وى متيقن است زمانيكه خبر اين تماسها به زبان ها بيافتد، رهبران مخالف نيز براى اينكه از صحنه دور نمانند راه اتحاد را با اعليحضرت ترجيح خواهند داد. اگر با اين طرز ديد كه مختصراً ارائه شد موافقت بوجود اّمده بتواند وى حاضر است تا بين كابل و قواى مقاومت وظيفه ميانجى را بعهده بگيرد و راه ديدار و مذاكره را باز نمايد.

امين گفت كه در ساختار پروسۀ اّشتى ملى وى وظيفه معاون و سكرتريت كميته را به عهده داشته و يكنفر بنام عبدالرحيم هاتف  از قندهار وظيفه رياست اّنرا دارد.

بعد شنيدن نظر امين راجع به وضع گروه خلق و پرچم و همچنان از چگونگى وضع اجتماعى كشور به شمول صنايع و توليدات معلومات خواستم كه چنين گفت:

–      گروه خلق و پرچم تا اندازه اى منسجم شده اما در بين شان هنوز زد و خورد وجود دارد.

–      سلطانعلى كشتمند که هزاره و شيعه است در بين كابينه و حزب موقف قوى دارد.

–      فابريكه نساجى گلبهار با ظرفيت 40 – 50 % و توسط برق توليدى خود فابريكه فعال است.

–      در شمال كشور سطح توليد پخته بتناسب ضرورت داخلى نزول كرده و نسبت عدم نسبى گوسفندارى توليد پشم تقريباً  وجود ندارد.

–      صادرات گاز به شوروى سالانه 2،00 الى 2،50 مليارد متر مكعب است و فشار عمومى فوران گاز در بين چاه هاى گاز پائين اّمده

–      شهر هاى بزرگ مانند مزار شريف، قندهار و هرات را كه خودش ديده است از شناخت بر اّمده و اكثراً تخريب شده است.

بعد از فراهم اّورى معلومات و صحبت فرعى، در اين مدت از وقت استفاده كرده نظر خود را طور نسبى منسجم ساختم، به صحبت و پيشنهاد اوليش اشاره كرده مستقيماً از وى سوال كردم كه نتيجه گيرى ابتدايى من طوريست كه خودت از جانب كابل وظيفه دارى تا در تطبيق و موفقيت ” اّشتى  ملى ” رژيم كابل در بين قشر روشنفكر افغان كه با رژيم مخالفت دارند جد و جهد كنى و اگر چنين نباشد لطفاً مرا اصطلاح كن . امين  مختصرأ گفت كه در نتيجه گيرى خود اشتباه نكرده ام.

بعد از اّن برايش گفتم كه من در حال حاضر نظر خودرا كه با دوستان هم اّهنگى دارد و ميتوان اّنرا جنبه عمومى داد برايت توضيح ميدهم و براى اينكه در اّينده مشكلى رخ ندهد يك بار ديگر با هم مى بينيم و اگر دوستان نظر بيشتر و يا خاصى داشتند برايت ابلاغ ميدارم.

نظر من طوريست كه رهبران فعلى رژيم كابل و اسلاف شان در برابر وطن ومردم خود مرتكب گناه هاى عظيمى شده اند كه نميتوان اّنرا فراموش كرد. اين گناه ها را ميتوان بدون كدام مشكل بنام جنايت در برابر انسان هاى بيگناه افغان توجيه كرد.

تا جائيكه بنده با شخصيتهاى بزرگ ملى مقاومت افغانستان تماس دارم برايت گفته ميتوانم كه هيچ يك از اّنها حاضر نخواهد شد راه تك روى را براى خود انتخاب كند و بر خلاف مردم مجاهد افغان عملى اجرا كند كه از ديد اكثريت ملت مسلمان و وطندوست افغان قابل عفو نباشد.  پروسه اّشتى ملى به تنهائى خود مفهومى ندارد بلكه ايجاب ميكند كه دوستانت يك طرح بزرگى را كه فراگير حل تمام بحران در كشور باشد رويدست بگيرند كه در اين طرح ميتوان ” اّشتى ملى” يك بخش اّن باشد. در صورتيكه ملت افغان كه فعلاً اكثريت قاطع  شان بر ضد رژيم غاصب حقوق اولى انسانى ميجنگند و براى اّزادى كشور خود قربانى ميدهند متقاعد گرديدند كه چنين طرح پيشنهاد شدۀ رژيم كابل خواسته هاى شانرا بر اّورده ميتواند، در اّنصورت رهبران جهادى و مقاومت در چوكات يك ميكانيزم سالم مانند      “جبهۀ متحد افغانستان ” كه اعليحضرت محمد ظاهر شاه مقام خاصى در اّن دارد با حلقه همفكرانش قدمى خواهد گذاشت كه به نفع مردم و نجات وطن ما انجام يابد.

براى امين گفتم كه من نظرش را تأئيد ميكنم كه قواى اشغالگر شوروى از افغانستان بيرون ميروند و پيشگويى كرده نميتوانم كه بعد از اّن در افغانستان چه حالت حاكم خواهد شد، پس بهتر است كه در باره حل اين معضله نيك بيانديشيمم.

در ختم صحبت كه بيش از سه ونيم ساعت را در بر گفت با هم قرار گذاشتيم كه قبل از بازگشتش به افغانستان، 3 نومبر، با هم ببينيم و اگر كدام مطلب نوى داشتيم در باره با هم صحبت ميكنيم.

امين را در منزل يكى از دوستانش در شتريزيمن الى 65 ، Stresemamm Allee 65   رساندم . وى فردا به هامبورگ ميرود. حين پايان شدن از موتر ازمن خواست اگر برايش امكان صحبتى را با داکتر محمد يوسف ميسر گردانم با خوشى ميخواهد از اّن استفاده كند. وعده كردم كه پيغامش را به داکتر ميرسانم.

27 – 10 – 1987

حسب وعده ساعت 10.00 منزل داکتر محمد يوسف در نيوويد.

از صحبت ديروزى خود با انجنير امين ، معاون صدراعظم رژيم كابل، براى داکتر گزارش دادم.

داکتر محمد يوسف بعد شنيدن گزارش اظهار داشت: كار گردانان رژيم خلق و پرچم مردمان ملحد و خاين هاى هستند كه در كشور افغانها قواى اتحاد شوروى را اّوردند كه باعث تباهى مردم بيگناه افغان و تماميت افغانستان شده اند و اين اشخاص در برابر مردم افغان مسئول هستند و برعلاوه ازاين اشخاصيكه بنام مردمان بيطرف با ايشان همكارى ميكنند در خيانت با اّنها شريك هستند، زيرا اين اشخاص براى بقا و استقرار نظام و اشخاص مسئول در برابر جامعه افغانستان، خدمت ميكنند. بعد از مقدمه داکتر محمد يوسف اظهار داشت كه امروز بايد در جستجوى راه نجات افغانستان باشيم و با وجود اّنكه بالاى ما سخت تمام شود بايد مانند زهر اّنرا فرو ببريم. داکتر بمن وظيفه داد براى انجنير امين پيغامش را برسانم كه ما حاضريم در” شوراى موسسان جبهه متحد”براى رژيم كابل بنام يك اقليت چند چوكى محدود در دسترس شان بگذاريم تا در اّنجا اّن اعضاى احزاب كه متهم به كشتار مردم نباشند سهم گرفته بتوانند. در اين جرگه كه مظهر ارادۀ مردم تمثيل ميگردد، مرجع فيصله كنندۀ خواهند بود كه هر فرد ملت افغانستان از اّن اطاعت خواهد كرد. داکتر محمد يوسف در تدوير اين جرگه تعداد مشتركين را به 40% نمايندگان مجاهدين 40%  مردمان بيطرف و 20% از رژيم كابل توضيح كرد. در اين جرگه در بارۀ تشكيل حكومت انتقالى براى مدت 2 – الى 3 سال فيصله خواهد شد كه در اّن زعيم كشور نيز مشخص خواهد گرديد.  البته چنين عمليه رويدست گرفته شده نميتواند تا زمان بيرون بر اّمدن قواى شوروى از افغانستان و تعيين مدت اّن تضمين نشده باشد. همچنان رژيم فعلى كابل بايد تعهد كند و اين تعهد شان از طرف اتحاد شوروى تضمين گردد كه بعد بيرون شدن قواى شوروى از افغانستان حكومت انتقالى مصوبۀ جرگه عنعنوى افغانها جانشين حكومت فعلى ميگردد.

روى اين مطالب بحث بيشتر كرديم و قرار شد تا بروز دوشنبه با انجنير امين در منزل داکتر با هم ببينيم. ضمن اين صحبت  داکتر محمد يوسف گفت كه دو ماه قبل داکتر جليل شمس نظر به هدايت روم به كابل رفته و با نجيب ديده اما وى از محتويات مذاكراتش با كابل اطلاعى ندارد. داکتر علاوه كرد براى اينكه برايما واضح شده بتواند كه تك و دو انجنير امين را جدى گرفته بتوانيم بهتر است او را امتحان كنيم كه تا كدام اندازه مورد اعتماد داکتر نجيب ميباشد. برايم وظيفه داد تا به امين بگويم كه در بين افغانها افواه است كه يك نفر از اروپا به كابل اّمده و با داکتر نجیب مذاكراتى انجام داده اّيا حقيقت دارد و ياخير؟ اگر نجيب از سفر داکتر شمس ياد نمايد و معلومات بدهد در اّنصورت ميتوان اطمينان حاصل كرد كه امين مورد اعتماد نجيب است و ميتوان با وى جدى صحبت كرد و در غير اّن شايد امين ميخواهد براى نفع اّينده خود فعاليتى كند كه براى افغانستان و ما دلچسپ نيست.

1 – 11 – 1987

اول صبح داکتر محمد يوسف تلفون كرد و گفت بهتر است با انجنير امين نبيند اما من وظيفۀ رابطه را بين شان انجام دهم كه بعد از كمى صحبت با اين نظرش موافقت كردم. با امين در منزل دوستش در فرانكفورت تلفونى تماس گرفتم و اورا براى طعام شب در يك رستوران دعوت كردم.

ساعت 19،00 با انجنير امين ديدم و در شهر زيباى كرونبرگ Kronberg , در يك رستوران معتبر رفتيم.

نظر داکتر محمد يوسف را در باره حزب خلق و پرچم وهمكارى اشخاص بيطرف مانند خودش را برايش گفتم. در مورد همكارى اشخاص بيطرف سعى كرد تا از خود و ديگران دفاع كند ليكن دلايلش برهان نداشته وقناعتم را حاصل كرده نتوانست .

در مورد اينكه چگونه ميتواند اين رول ميانجيگرى را به نفع مردم افغان انجام دهد مشوره كرديم و به نحوى به وى فهماندم كه بايد نزد خودش اين اطمينان حاصل شود كه نجيب به وى اعتماد داشته و اورا از خود مى داند ياخير. براى تحصيل اين اطمينان، نجيب را اّزمايش كند، ساده ترين راه اين است كه از نجيب در بارۀ سفر يك تعداد اشخاص از اروپا به كابل سوال كند.

از هر كنج و كناريكه با وى صحبت كردم معلوم شد كه وى از سفر داکتر شمس به كابل اطلاع ندارد. احتمال دارد كه امين در جستجوى طريقى است كه از اّن بتواند براى خود موقعيت خاصى در دستگاه رژيم بدست اّورد و به سقوط رژيم اعتماد نداشته بلكه در چوكات يك ائتلاف عمر اّنرا طولانى تصور ميكند. بهر صورت اين احتمالات است كه نميتوان براّن حساب كرد. با هم قرار گذاشتيم كه از كابل با من به تماس شود.

ادامه دارد

صفحه ای از تاریخ – قسمت اول