نمی دانند چه میگویند!/ دوکتور صلاح الدین سعیدی

0 465


در ۱۸ سال گذشته، آمریکا،  زمامداران کابل و حلقات وابسته، به شمول دزدان سرگردنه در ابتداء از مخالف خود خود تعریف دادند و گفتند مخالف شان تروریست است و با تروریست مذاکره و مفاهمه ندارند. گفتند: آمده اند از دشمن خود انتفام ( ریوانچ) بیگیرند. ایشان عوض جستجو وتمرکز به ایبټ آباد و راولپن‌‌‌‌‌‌ډی قریه و شهر ما و افغانستان را به خاک و خون کشیدند. هرچه کشتند و بردند اما مشکل حل نه شد بلکې بزرگ ووسیع ھم شد. تعداد یتیمان و معیوبین خویش را بلند برده و تعداد یتیمان و معیوبین ما را دهها مرتبه نیز بلند بردند. بعد از اختناق و جنایات بوش و عُمال دست نشانده، جزیه گیري و احمق سازی امريكا از جانب نظاميان پاکستان و حاکمیت های بی کفایت دزدان سرگردنهء کابل و  متحدین بی ریشهء دیسانت شدهء آن، متوجه شدند که تنها به ( پالیسی ریوانچ) مشکل نه تنها کی حل نمی شود بلکی بزرگ هم میشود و بزرگ ھم شد. دهها زندان غیر قانون و جنایات ارتکاب یافته در آن و تصفیه های قومی و زبانی سیستماتیک در صفحات شمال کشور ، تطبیق برنامه های موفقانه استراتیژیک ایران در ساحهء کلتوری، فرهنگی، سیاسی و اینک نظامی با مسلط ساختن فاطمیون و بهزاد ها روزتا روز وضع را در خلاف مسیر منافع مردم افغانستان، امریکا و صلح جهانی برد و میبرد. این حالت و این عوامل تروریست زا و خود کش زا و انتحاری زا شد! عدهء دیگر برای از دست دادن‌ چیزی  نداشتند!  بر عزت و حیثیت شان صریح تجاوز جنایتکارانه شده بود! بعد از ختم دههء اول و رویکار آمدن آقای اوباما پاکستان باز هم به اغوا و فریب جهان ادامه داد. حاکمیتهای بی کفایت و مزدور افغان در مقام اول مطرح بودن خود و بعد مصالح باداران پاکستانی، ایرانی، امریکایی، جیبی، سمتی، قومی، زبانی،  نامسلمانی و … خویش را اولویت داده و عوامل ادامهء تراژيدی مردم ما را عامل شدند. تمرکز من درین بحث بس عریض و طویل به آن جانب قضیه که در مواردی یا نه خواستند بدانند و یا نمی دانند چه میگویند و تناقض کشنده به نحوی احمقانه در اظهارات  و مواضع شان اصل بحث ماست. تا آن زمانی در یک جامعه صلح و استقرار نمی اید، تا  در ستیج سیاسی یک کشور نیروهای واقعی سیاسی کشور از طروق مشروع که مشروعیت آن ارادهء ملت است،  این نیروها حضور نداشته باشند. لذا مذاکرات سیاسی و تفاهم سیاسی ضرورت است، نه انتخاب.

 مفهوم این مطلب در اکثر موارد درست درک نمی شود. درست درک فهمیده نمی شود و نمی دانند که مصالحهء سیاسی نه خیرات و نه گذشت است. مجبوریت است و در سیاست خیرات نیست. مذاکره و تفاهم سیاسی متمدن ساختن زنده ګي سیاسی با توافق بر حد اقلها. درین حد اقل ها نباید مسایل و موضوعات گنجانیده شودکه تصمیم برآن باید ملت بگیرد.  سیاست صداقت و عدم صداقت هم سخن مرکزی نیست. همه جوانب مجبور به آنچه اند اجراء  میکنند. صداقت و عدم صداقت پاکستان و در قدم بعدی ایران مرتبط به مجبوریتها و عواقب ناګوار است که پاکستان و ایران در صورت عدم صداقت باید به آن بدون تردید مواجه میشد و یا مواجه شود. درین عرصه خیر است خیر است ګنجایش ندارد. مصالحهء سیاسی ضرورت ماست. اما فهم درست ازین امر وجود ندارد. هنوز هم سیاسیون بلند پایهء افغانی حتی اخیر در نشست جینوا در موارد اظهارات تأسف بار داشتند که گویا عدم فهم شان از عمق این سیاست است. اصل عوامفریبی و جبونی مشکل ما را حل کرده نمی تواند. مواردی وجود دارند و داشتند که مصالحهء سیاسی را تسلیمی یک جانب به جانب دیګر تعریف کردند. اظهارات پی در پی عدهء از دزدان سرګردنه در خاکمیت کابل که حزب اسلامی به رهبری آقای حکمتیار تسلیمی ماست، …  عواقب بد و کُشنده در پروسهء بعدی این حرکت انسانی به نام مصالحهء سیاسی دارد. تعجب میکنم که حاکمیت کابل  آن هوشیار و آن دیوانه اش یکسره تأکید دارند که ما در مذاکرات صلح کدام پيش شرط نداریم خو طالب باید به خواهر و مادر، زن و دختر خود مطابق تعریف ما احترام کند. اضافه میکنن که ما در میز مذاکره تأکید خواهیم داشت که طال قانون اساسی ما را قبول کند و بلا تأخیر ادامه میدهتد که ما در مذاکرات پيش شرط نداریم. من نه فهمیدم که پيش شرط چیست؟ ما در مذاکرات پيش شرط نداریم اما پيش شرط  داریم. کسی این موضع احمقانه و متناقض را ترجمه خواهد کرد که ما هم بدانیم؟


بخشی از راههای حل: مذاکره و تفاهم سیاسی خواست و ضرورت ملت است و زور جنگ به کسانی که در جبهه اند معلوم شده و میشود. لذا پيش ازینکه به مرحلهء بحث بر تسلیم دادن قدرت سیاسی برسد، باید به خود آمد و فرصتها را نباید از دست داد. در ترکیب، ساختار، پالیسي و نوع تمویل مذاکرات صلح باید تغییر آورده شود. تیم مذاکره کنندهء دولت با مرجع ثالث بالخیر باید متفاوت باشد. امور و مواضع را نباید در تناسب حالت در جبههء جنګ تغیر داد. دست مداخلات خارجی دشمن را باید باتدابیر موثر قطع کرد و دهها تناقض درین عرصه را که نه درست اند و هم موجب ایجاد برداشت میشود که:  نمی دانند، چه میکنند و یا نمی دانند چه میګویند، را نیز بلاتأخیر حل و برطرف ساخت. آنهای را درین زمینه فرصت داد که هم از لحاظ مسلکی و هم از لحاظ تعهدبه ملت، منافع ملی و هم در تقوای سیاسی شان ایمان و پرنسیب خیر اصل باشد. منافع و مصالح معقول و برجای خود و دیګران بداند و از آن برداشت درست و برجاء داشته باشد.

و ما علینا الا البلاغ المبین دوکتور صلاح الدین سعیدی۱۱/۱۲/۲۰۱۸

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply