هنرمند جوان ویس جیحون در ګفتګو با دعوت
مرکه کوونکې: پتانه ژوند
هنرمند جوان و خوش اواز ویس جیحون را این دفعه با خود داریم!
همراه با دعوت میدیا 24 باشید و دعوت را تعقیب نماید
پتانه ژوند : بلبل باغ موسیقی، آقای ویس «جیحون»!
این باغ سرنگون نگردد و این صدا برای همیشه رسا باد، خسته نباشید:
باور دارم که شنوندهها با زبان، صحبت و آهنگهای هنرمند را دوست دارند، به همین دلیل خواهش من این است که شما نیز به زبان خود، خود را برای همه معرفی نموده که در کجا تولد شدهاید و در کدام کشور زندگی میکنید و همچنان تحصیلات شما تا کدام حد میباشد؟
ویس جیحون: در نخست عرض و درود تقدیم حرمت نثار شما و دوستداران نشریهی وزین شما، مسرورم که اجازهی فرصت برای من دادهاید تا پیرامون موسیقی، خدمات من در این عرصه و مطمیناً موضوعات دیگر که بعدا از جانب شما به شکل پرسش مطرح میگردد، گفتوگو داشته باشیم:
سپاسگزارم و شما نیز خسته نباشید!
قسمی که شما در پرسش خویش اظهار داشتهاید که شنوندههای نهایت عزیز دوست دارند تا از زبان و یا از طرز نگارش من بخوانند و بدانند پس من نیز دوست دارم تا قبل از ادامهی این مصاحبه بتوانم که یک فضای خودمانی را ایجاد نموده تا لحظاتی که باهم میمانیم، خدا نخواسته به نحوی خستهکن واقع نگردد.
بله؛ ویس «جیحون» استم زاده و باشندهی اصلی و فعلی شهر زیبای کابل جانم و بعد از فراغت از لیسهی عالی حبیبیه وارد پوهنتون گردیدم که بعد از اتمام تحصیلات از پوهنځی حقوق و علوم سیاسی حائز دیپلوم گردیدم؛ یعنی مسلک هنریام با رشتهی تحصیلیام نهایت متفاوت و در حین حال خیلیها متضاد واقع گردیده هههه.
پتانه ژوند: آقای جیحون؛ چه انگیزه باعث گردید تا به دنیای موسیقی رو بیاوریید و تا اکنون چند پارچه آهنگ دارید؟
ویس جیحون: پرسش جالب است اما دوست دارم که چنین پرسشها از من پرسیده شود تا برای دوستداران آواز و هنر خودم پاسخ بگویم؛ باید یک موضوع را بسیار واضح خدمت شما عرض نمایم که هنرمند زاده میشود نه ساخته؛ به این مفهوم که یعنی در واقع هنر یک پدیدهی الهامی از جانب پروردگار میباشد که چنین هدیه نصیب هر شخصی گردیده نمیتواند چون هنر علم نیست که تحصیل شود تا از روی زحمات مقطهای مانند یک پوهنتون نصیب یک شخص گردیده و در نهایت با اخذ یک دیپلوم هنرمند نامیده شود بلکه هنر یک فن است که هدیه گونه برای برخی از اشخاص تحفه از جانب خداوند است که توسط ریاضت شخص هنرمند صیقل بخشیده میشود و اگر واضحتر بنویسم میتوانم چنین به استنباط رسانم که هنر یک حرفهی اکتسابی نه بلکه یک حرفه یا یک فن ذاتیست و همین که شخص هنرمند متوجه استعداد در وجود خودش میشود، از خود تحرک نشان داده و وارد عرصه میگردد و من نیز در ایام کودکی یا قبل از خدمات هنریام اصلاً در ذهنم خطور نمیکرد که یکروز هنرمند در بخش آوازخوانی خواهم گردید اما حالا شما و دوستان میدانید که در یک جنجال بزرگ خودم را درگیر نمودهام هههه
بله: من تا اکنون به تعداد هفت آهنگ به شکل ویدیو کلیپ یا تصویری داشتهام که شش پارچهی آن از طریق رسانههای داخلی و خارجی که عرضهی خدمات شان برای هموطنان نازنین مان بوده، به نشر رسیده و صرف ویدیو کلیپ هفتم من بنابر تغییر نظام در داخل کشور به نشر نرسید و من نیز نخواستم که مانند سایر ویدیو کلیپهای قبلیام صرف در یوتیوب به نشر برسد چون باید در نخست از طریق تلویزیون نشر گردد که اکنون زمینهی نشر آهنگ در داخل کشور مساعد نیست… و تعداد آهنگهای صوتیام را همین لحظه دقیق حضور ذهن ندارم که چند پارچه ضبط گردیده اما بیشتر از ده پارچه صوتی بدون آهنگهای تصویری دارم و به همین شکل تعداد کامپوزهای ساخته شده؛ یعنی که آماده برای ارانج و ضبط میباشد را نیز دقیق ارقام ندارم چون آهنگ بسیار زیاد دارم که هنوز ضبط نگردیده و به امید اینکه بخیر ضبط گردد و به دسترس شنوندههای عزیز برسد که تا اکنون تمامی کامپوزهای آهنگهای من از ساختههای خودم بوده.
پتانه ژوند: آقای جیحون، در راه موسیقی استاد شما کی است؛ یعنی به گفته بعضیها نزد کدام استاد گُر ماندهاید؟
ویس جیحون : موسیقی را من به شکل آماتور آغاز نمودهام و استاد مشخص متاسفانه که تا اکنون نداشتهام اما بدون نظر خواهی اساتید موسیقی که دوستان بزرگوار و فهیم من در این عرصه استند، گام برنداشتهام؛ یعنی شاگرد هیچ استاد موسیقی به شکل رسمی نبودهام اما شاگرد تمامی اهل موسیقی خودم را میپندارم اما نهایت علاقهمندم تا در نزد یکی از اساتید موسیقی زانو زده و موسیقی را اکادمیک بیاموزم إنشاءالله و قابل یادآوریست که هنرمندان آماتور اکثراً عاشقانه وارد عرصهی موسیقی گردیدهاند که همان عشق شان نسبت به موسیقی عدهای کثیر ایشان را جاودانه نگهداشته از آغاز کارهای شان حتا بعد از وفات برخیها که امروز در این گیتی حضور ندارند اما یاد و خاطرات شان جاودانه است چون عاشقان موسیقی هیچگاه توقع مادی از حرفهی شان نداشتهاند و همین عشق درونی ایشان باعث جاودانگی در امور زندگی هنری شان نیز مطرح بحث گردیده است..
پتانه ژوند: اقای جیحون! در کنار هنر آوازخوانی با کدام آله ی موسیقی دسترسی دارید و یا نواخته میتوانید، اگر مینوازید پس کدام آله را دوست دارید تا بنوازید و هکذا در پهلوی موسیقی آیا کدام کار دیگر دارید یا داشتهاید؟
ویس جیحون : پرسش جالب و مهمی را مطرح نمودید که الزامیست تا یک اندازه شرح بیشتر در قسمت این پرسش ارایه نمایم:
در قدم نخست باید خدمت شما به عرض برسانم که موسیقی با فن آوازخوانی در صحنهی عمل دو گزینهی متفاوت میباشد چون هنر نوازندگی و هنر آوازخوانی جایگاههای بهخصوص خود را دارا میباشند و اگر واضحتر به عرض رسانم، نوازندگی کار آوازخوان نیست و آوازخوانی کار نوازنده نیست چون نوازنده و آوازخوان در ترکیب یک اجراء اگر کنسرت باشد یا ضبط در ستدیو، در قسمت همکاری لازم و ملزوم همدیگر اند اما از بُعد مسوولیت هر یک پاسخگو به کار خودشان میباشند بنابراین مسوولیتهای متفاوت دارند و مسوولیت هر یک نهایت دشوار و خطیر در قسمت تولید یک اثر هنری میباشد اما در هنگام ریاضت یا تمرین آواز، آوازخوان ناگزیر است تا با یک آلهی خاص که ممکن آرمونیه باشد یا گیتار و یاهم دمبوره، به ریاضت خویش بپردازد و گفتنی است که یک آوازخوان ناگزیر است در کنسرتهای غزل و یاهم شب نشینی در میان دوستان و اعضای خانواده با آرمونیه اجراء داشته باشد که در این قسمت آوازخوان باید دسترسی به نواختن آرمونیه داشته باشد تا با یک ضرب نواز (تبله نواز) اجراهای خودمانی یا کنسرتهای غزل اش را موفقانه به انجام رساند و من نیز هنگام ریاضت و شب نشینیها در جمع دوستان شخصی خودم یا در برنامههای ویژهی تلویزیونی با آرمونیه میخواندم و میخوانم لاکن اکیداً تاکید میورزم که نوازندگی یک هنر خاص و خارقالعاده است که منحصر میشود به نوازندهی خاص همان آله که و لو هر آله باشد!
در قسمت بخش دوم پرسش شما باید بگویم که موسیقی و هنر موسیقی یا زندگی هنری خود یک مکلفیت سترگ برای یک هنرمند میباشد بنابراین کدام مصروفیت دیگر ندارم اما در زمان قبل از روی آوردن به موسیقی خیاطی، فلمبرداری از محافل خوشی هموطنان و بعداً یک فروشگاه لباس فروشی داشتم و در این اواخر؛ مالکیت یک دفتر رهنمای معاملات را داشتم لاکن امروز علیرغم ساقط گردیدن مسوولیتهای هنریام که توسط نظام کنونی متوقف گردیده و مانند یک محبوس در منزل به سر میبرم که فعالیتهای هنریام را اجازه ندارم و مصروفیتهای قبلی را به عهده نیز گرفته نمیتوانم که قبل از روی آوردن به موسیقی اشتغال داشتم…
پتانه ژوند: آقای جیحون؛ آیا در میان خانوادهی شما کسی دیگر نیز هنرمند بود و یاهم است؟
ویس جیحون: نخیر! در خانوادهی مایان هیچ کسی آوازخوان نبود و نیستند، صرف خودم کلانکاری کردم
پتانه ژوند: آقای جیحون؛ آیا با کدام هنرمند از طبقهی اناث آهنگ دوگانه داشتهاید و اگر نداشتهاید پس آیا در پلان کاری شما چنین تصمیم وجود دارد یا خیر؟
ویس جیحون : البته به شکل رسمی یا ضبط ستدیو یا ویدیو کلیپ نخیر اما در برخی از کنسرتها و برنامههای تلویزیونی بله اجراهای زنده یا لایف داشتهام!
در قسمت بخش دوم پرسش شما باید بگویم، بله و البته؛ چون یک هنرمند باید تنوع در کارهایش ایجاد بنماید و اگر زمینه مساعد گردد چرا نه.
پتانه ژوند : آقای جیحون؛ شما فرموده بودید که بدون از کنسرت و خدمات از طریق رسانهها علاقه ندارید که در محافل اشتراک ورزید، علت اش چه است، و بهخاطر آهنگ یا کنسرت به خارج از کشور سفر هنری داشتهاید و اگر بله پس کدام کشورها بوده؟
ویس جیحون: دقیقا! در عدم حضور من در محافل ممکن علت خاص وجود نداشته باشد لاکن در نخست باید بگویم که اشتراک ورزیدن در محافل خوشی و خصوصی هموطنان عزیز مان کار بدی از دیدگاه من نیست اما هنرمند محافل خوشی و هنرمند رسانهیی یا کنسرتی از نگاه خدمات در عرصهی هنر متفاوت میاندیشند و من نیز البته که از قبل تصمیم نداشتم تا در محافل خصوصی و یا خوشی هموطنان نازنین مان اشتراک ورزم و صرف خدمات هنریام را در حد رسانهها و کنسرتها بسنده قرار دادم. سفرهای بیرون از کشور بهخاطر ضبط آهنگهای صوتی و تصویریام در کشورهای ازبیکستان، هندوستان و پاکستان داشتهام.
پتانه ژوند: آقای جیحون؛ گفته میشود یک هنرمند بطور لایف یا زنده آهنگ اجرا کرده نمیتواند، اول ضبط میکند بعدا روی ستیژ یا روی پردههای تلویزیون ظاهر میشود تا لبسنگ نماید، آیا حقیقت دارد؟
ویس جیحون : در واقع پرسش جالب است اما نیاز هم است تا روی پاسخ به این پرسش بپردازم!
در ابتدا باید وضاحت بدهم در قسمت قوانین رسانهیی که چرا به شکل لبخوانی یا لبسنگ در تلویزیون یک هنرمند اجراء میداشته باشد؛ تلویزیون و رادیو توسط دستگاهها یا فریکانس مشخص طراحی گردیده که نظر به نیاز دستگاه همان رسانه محدودیتها نیز وضع شده میباشد که هنگام پخش الزامیست تا صوت یا سوند بدون کدام پرازیت به دسترس نشر سپرده شود و اگر یک آوازخوان با نوازندههایش مستقیم و به شکل زنده اجراء داشته باشند، مطمینا که سوند رسانه با چالش رو بهرو میگردد بنابراین قانون رسانهیی حکم ورزیده تا تا آهنگ به شکل لبسنگ به تصویر درآید و بعدا برای بیننده به نمایش گذاشته شود و این قانون را تمامی هنرمندان اعم از داخلی و خارجی پذیرفتهاند و اگر شما متوجه شده باشید الماس شرق احمد ظاهر فقید که یکی از نابغههای موسیقی مایان بودند، دو آهنگ شان به شکل تصویری در ارشیف تلویزیون ملی وجود دارد که در نخست ضبط ستدیو گردیده و بعدا در تلویزیون وقت لبسنگ گردیده بوده پس شما خود قیاس نمایید که اگر این موضوع صحت داشته باشد؛ یعنی مرحوم احمد ظاهر به شکل زنده خوانده نمیتوانست؟
پس به استنباط میرسد که محدودیتهای رسانهیی بنابر بعضی قوانین وضع گردیده تا صدای آوازخوان و نوازندگی نوازندهها به شکل خشن به گوش بیننده و شنونده نرسد اما برخی از برنامههای تلویزیونی متفاوت میباشد مانند برنامههای ویژه و زنده خوانی که چنین برنامهها البته نظر به یک بخش قوانین رسانه اجازه دارند تا اجراهای زنده داشته باشند توسط هنرمندان آوازخوان که اکثرا چنین برنامهها به شکل زنده پخش میگردد اگر زنده پخش نگردد، مطمیناً برنامههای رقابتی میباشد!
اما هنگامکه یک آوازخوان به شکل رسمی روی میآورد به هنر یا فن آوازخوانی پس بدون شک که زنده یا لایف خواندن در نزد آن کار دشوار نمیباشد که حتا مانند من یک آوازخوان کوچک باشد.
پتانه ژوند : آقای جیحون؛ چهگونه یک شخص میتواند هنرمند شود؟ و چه باید کرد تا هنرمند شود، اوصاف یک هنرمند خوب چه میباشد تا مردم بدانند که یک هنرمند خوب چهگونه یک شخص است؟
طوریکه در شعر وزن و قافیه، ردیف و سیلاب وجود دارد آیا در آهنگ نیز چنین چیز وجود دارد؟
ویس جیحون : ممکن من در چنین جایگاه حضور نداشته باشم که پاسخ به چنین پرسش را خدمت شما ارایه بنمایم، اما دیدگاه شخصی خودم را اگر شریک بسازم، چنین است:
در مرحلهی نخست یک شخص هنگامکه میخواهد هنرمند شود باید طریقهی صدا کشیدن یا واضحتر بنویسم باید استعداد آواز خواندن را داشته باشد چون هر شخص نمیتواند که حتا یک مصراع از شعر را دکلمه بنماید پس شما تصور نمایید که ترانه سرایی که متشکل از (سُر و لی) را دارا میباشد، تا چه حدی دشوار خواهد بود؟ بنابراین روش صدا کشیدن در نخست الزامیست!.
در مرحملهی دوم یک هنرمند باید دانش داشته باشد نهتنها سواد ابتدایی که صرف بتواند واژهها و کلمات را به وجه احسن اش اداء و تلفظ نماید چون ما و شما شاهد تلفظهای برخی از هنرمندان استیم که حتا تلفظ (الف) را با (ح یا هه) تفکیک نمیتوانند و دارندهی سواد ابتدایی به این چالش رسیدگی میتواند و در قسمت دانش باید بپردازم که فقدان دانش باعث سر درگُمی در انتخاب شعر و سلب تفکر و همچنان اندیشههای ناب سلیقهای را به بار میآورد که در نهایت جایگاه ویژه را در نزد شنونده از آن خود هنرمند کرده نمیتواند و همچنان مراحل متعددی وجود دارد که یک شخص باید در نظر داشته باشد تا یک هنرمند به جامعه معرفی گردد اما برای فعلا اکتفا میکند به همین مقدار پاسخ در رابطه به این پرسش شما و اگر بحث روی اساسات موسیقی و هنر آوازخوانی صورت گیرد، بدون شک که موسیقی یک هنر نهایت بزرگ است که بدون ریاضت و بدون زحمت فراگیری اش غیر ممکن است چون که شما مثال از سرودن شعر و تخنیک یا تاکتیک های حرفهای آن اشاره نمودید، بله موسیقی نیز اساسات خود اش را دارا میباشد که عبارت از راگها، تاتها و در بخش ضرب تالها را باید یک هنرمند آوازخوان فرا گیرد اما قبل از تمامی موضوعات یک هنرمند باید اخلاق هنری و ادب اجتماعی داشته باشد چون اشخاص و افراد که فاقد قلب پاک و نفس پاک در این عرصه گام بگذارد، تمامی زحمات و ویژگیهایش منتفی گردیده و شخصیت اش نقش بر آب میشود زیرا یک هنرمند در نزد شنوندهها و مردم اش مانند عضو خانوادهی شان محسوب میشود پس باید در نخست قبول بنماید که شنوندههایش مانند اعضای خانوادهاش میباشند و متوجه چشم و قلب اش باید باشد که چهگونه برخورد با مردم اش داشته باشد به ویژه بانوان، نه اینکه از احساسات شنوندههایش که اکثرن تازه جوانها میباشند، سوءاستفاده بنماید پس به استنباط میرسد که اخلاق یکی از ارکان نهایت مهم در زندگی هنری محسوب میگردد.
پتانه ژوند: آقای جیحون؛ اگر به این موضوع بیاییم و بحث کنیم، جای تاسف است که امروز در وطن وضیعت ناگوار است، موسیقی خاموش است و فعالیتهای شما متوقف است. اگر برای شما اجازه داده شود به فعالیت های خویش ادامه خواهید داد، یا که به همین وضیعت خاموش خواهید ماند؟
ویس جیحون : امروزه اگر من و همکاران من در داخل کشور اجازهی فعالیتهای هنری خویش را نداریم پس بدون شک که زبان مایان نیز مانند گلوی مایان بسته است و شخصاًاجازه ندارم تا روی موضوع بحث داشته باشم…
اما صرف همین قدر میخواهم اظهار نمایم که هنرمند با هیچ موجود و با هیچ پدیدهای خصومت و دشمنی نداشته و ندارد و در آینده نیز به همین قول و قرار اش پابند میماند اما با تاسف که نهتنها نظامها بلکه حتا برخی از مردم که ظاهراً دوست اما در واقع اعلام دشمنی شان را شکل دادهاند؛ به این مفهوم که امروز در داخل کشور اجازهی فعالیت برای من و هم مسلکان من داده نمیشود اما برخیها بهنام تاجر دلسوز و برخیها بهنام نهادهای تحت عنوان پیشوند و پسوند موسیقی دست و آستین به اصطلاح بلند نموده و از احساسات مردم عزیز و مسافر مایان سوء استفاده نموده و به پول جمع آوری دست میزنند و ادعای شان این است که هنرمندان گیرمانده در داخل کشور نان ندارند و بیکار استند و شما بیایید سهم بگیریید تا یک مقدار پول برای شان بفرستیم که در نهایت پولهای جمع آوری شده را به کیسههای شخصی خودشان میریزند و نه خبرگیر هنرمند کسی میشود و نههم کسی میپرسد که همین پولها چه شد و به کجا فرستاده شد؟
این یک نوع دشمنی آشکار با اهل هنر است که شدیداً مافیا حق و حقوق هنرمندان گیرمانده را میبلعند اما باید واضح سازم که من به کمک مادی هیچ کسی نیاز ندارم چون مسوول شکم گرسنهی من هموطنان بیرون از کشور من نیستند لاکن رنج میبرم که چرا از نام ما هنرمندان سوءاستفاده میشود و من نمیدانم که برای کی و از کدام طریق این آبرو ریزی را ابلاغ نمایم که به لحاظ خدا نه پول به مایان رسیده و نه نیاز داریم اما لطفا نام هنرمندان گیرمانده را زیر سوال نبریید…
در قسمت اخیر پرسش شما باید بنویسم که هرگاه اجازهی فعالیت برای من داده شود و من دوباره به فعالیتهای هنریام ادامه خواهم داد.
پتانه ژوند : آقای جیحون؛ با تاسف و به سلسله سوال قبلی، وضیعت معلوم دار است هنرمندان نمیتوانند هنر خود را برای علاقهمندان شان عرضه نمایند، چه احساس دارید؟ چه باعث شود تا صدای شما برای علاقهمندان شما برسد؟
ویس جیحون : بله متاسفانه که ما هنرمندان نمیتوانیم به ادامهی فعالیتهای هنری مان ادامه دهیم چون هنر موسیقی و آوازخوانی از جانب نظام کنونی حرام پنداشته شده و احساس من قابل بیان نیست بلکه احساس من قابل درک برای شما و دوستداران نشریهی وزین شما خواهد بود و از این بیش چیزی برای گفتن ندارم…
پتانه ژوند: آقای جیحون؛ من از یک شخص پرسیدم که اگر با یک هنرمند رو بهرو شوید چه پرسشی از او خواهید داشت؟
گفت: من از ایشان پرسش نه بلکه پیشنهاد میکنم تا با من یک عکس بگیرد، بناً از شما نیز مردم حتما چنین خواهش را داشتهاند و شما در وطن به سر میبریید، هنگامکه به بازار میروید و کسی شما را بشناسد و خواهش عکس گرفتن را بنماید آیا قبول میکنید یا اینکه خپو چپ تیر میشوید؟
ویس جیحون : بله بدون شک که هموطنان نازنین من محبت میکنند و اکثریت درخواست عکسهای یادگاری را نیز میداشته باشند که یک افتخار است و من نیز با جبین گشاده به خواست شان لبیک میگویم!
نخیر: وقتی که افتخار بخشیده شود پس چرا خپوچپ تیر خود را بیاورم؟ هههه
پتانه ژوند: آقای جیحون؛ به اجازهی شما، اگر پرسش در مورد زندگی شخصی شما داشته باشم؟
فکر میکنم ازدواج نکردهاید، چه وقت ازدواج خواهید کرد و با کی؟ به انتخاب خود ازدواج میکنید و یا به انتخاب خانواده؟ آیا با کدام هنرمند یا کدام دختر عادی؟ البته اگر شما از نظر هنری به آن ببینید چهگونه یک شخص باشد و دارای کدام خواص باشد تا یک هنرمند با او ازدواج نماید؟ چون میخواهم برای علاقهمندان شما دلچسپ واقع گردد که آقای جیحون در محفل عروسی خود آهنگهای بیشتر اجرا خواهد کرد، آیا آهنگ عروسی شما خاص خواهد بود؟
ویس جیحون : خواهش میکنم شما صاحب اجازه استید و من در خدمت استم!
بله تاهنوز ازدواج نکردیم چون نظر به اعتقادات ما و شما مسلمانان حتماً بخت من بسته شده خدا نخواسته و راستش با زندگی مجردی خسته هم شدیم . این بخش پرسش جالب است که با کی و چه وقت ازدواج خواهم
کرد؟
حتما با یک شاهدخت ازدواج خواهم کرد بخیر که مطمینا دختر خُسرم خواهد بود باید که به قول شما به انتخاب خودم ازدواج بکنم اما در مشوره با فامیل بخیر!
باش که بخیر شاهدخت رویایی من ظاهر شود باز فرق نمیکمد که هنرمند باشد یا غیر هنرمند اما مهم این است که بخیر بیاید چون بسیار ناوقت هم کرده این همسر تنبل آیندهی من .
نظر من در قسمت انتخاب همسر آیندهام صرف همین است که دانش داشته باشد، معتقد به آموزههای دین اسلام باشد، یک همسفر عالی در زندگی من و یک مادر مهربان برای فرزندان مان باشد و فکر میکنم همین قدر برای فعلا کافیست چون خیال پلو را دوست ندارم، اگر حیات باقی بود و من شاهد ازدواج خودم بودم باز شما مطمین باشید که بهترین آهنگ را برای همسفر زندگیام در شب عروسی مان برایش هدیه خواهم داد و در کنار اش عاشقانه زمزمه خواهم نمود که بینهایت خاص باشد.
پتانه ژوند : آقای جیحون؛ برای علاقهمندان، هموطنان یا هنرمندان مقیم در خارج که اکثرا دسترسی دارند چه پیام دارید که به هنرمندان که در گرداب گیر افتادهاند و اولادهای هنرمندان که غذای ایشان در هنر بود اما امروز نیست، چیست؟ راه حل چیست، به نظر شما کدام کمکها ضروری است تا برای شما برسد که هنرمندان حمایت شوند؟
ویس جیحون : برای علاقهمندان، هموطنان مسافر و دور از وطن و همچنان هنرمندان پیام من این است که لطفا از دعاهای خویش من و امثال مرا فراموش ننماید تا این شب تاریک دوباره با طلوع خورشید به روز روشن برگردد و به فعالیتهای هنریام نفس تازه بخشم!
و پیام ضروری من برای این نورچشمانم این خواهد بود که لطفاً فریب اشخاص و افراد فرصت طلب را نخورید که به بهانههای مختلف از شما تقاضای پول برای مایان مینمایند چون هیچ پولی برای من نرسیده و نمیرسد و فقط چنین اشخاص استفادهجو در فکر محاسبات حسابهای بانکی خودشان میباشند و امروز که من در داخل کشور به شکل یک محبوس به سر میبرم و شما باور بکنید که اگر از گرسنگی بمیرم اما زبان و دست به طرف هیچ کسی دراز نخواهم نمود چون من هنرمند استم نه تکدیگر!!!
باید خدمت شما عرض بکنم که هیچ شخص حقوقی و حقیقی تا امروز دست مایان را در طول تقریبا این دو سال گذشته علیرغم اینکه نگرفتهاند حتا جویای احوال مایان نیز نگردیدهاند پس راه حلی وجود نیز ندارد با تاسف و صرف حمایتگر مایان خداوند بوده و بس.
____
من تنها عاشقت نیستم
هوا
کلمات
ورق پارهها
گیلاس چای
حتا خیابانی که در آن راه میروی
عاشقت شدهاند
چشمهای من باش
اگر باور نداری
هجران
/////////////////////////////////////////////////
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.