نویسنده: طاها صدیقی، روزنامهنویس پاکستانی مقیم فرانسه – منبع: الجزیره – برگردان: فردوس
یک سال پیش در همین روزها، جوانی به اسم نقیبالله مسید/محسود/مسعود در شهر کراچی پاکستان به ضرب گلولهی پولیس به قتل رسید. پولیس در آن زمان اعلام کرد که نقیبالله محسود در درگیری با پولیس کشته شد. پولیس کراچی در آن زمان گزارش داد که آقای محسود عضو فعال سازمان «تحریک طالبان پاکستان» بود و در حملهی نیروی پولیس به یک خانهی امن این سازمان کشته شد. اما اعضای خانوادهی نقیبالله محسود، دوستان او و برخی از فعالان حقوق بشر در پاکستان ادعای پولیس را زیر سوال بردند. برخی از فعالان حقوق بشر و دوستان نقیبالله محسود گفتند که او نه یک عضو فعال سازمان تحریک طالبان پاکستان، بلکه یک دکاندار عادی در کراچی بود و دوستانش از رهنماییهایی او در زندهگی روزمرهیشان بهره میبردند. محسود دوستان زیادی داشت و علاوه بر دکانداری به دوستانش هم مشورت میداد و نزد آنان عزیز بود.
مدعای دوستان و نزدیکان نقیبالله محسود سبب شد که حکومت ایالتی سند، کمیتهای را برای حقیقتیابی موظف کند. این کمیته وظیفه گرفت تا روشن کند که مدعای پولیس درست است یا گواهی دوستان و نزدیکان نقیبالله محسود. کمیتهای که حکومت موظف کرده بود، گزارش تحقیقاتش را نشر کرد. در این گزارش آمده بود که کمیتهی حقیقتیاب سند یا مدرکی به دست نیاورد که رابطهی سازمان نقیبالله محسود با تحریک طالبان پاکستانی را اثبات کند. کمیتهی حقیقتیاب به این نتیجه رسید که قتل نقیبالله محسود از سوی پولیس کراچی، مصداق روشن یک اعدام بدون محاکمه بود. نیروهای امنیتی پاکستان از جمله پولیس این کشور به اعدامهای بدون محاکمه و شلیک غیر مجاز به مظنونان متهماند. پس از نشر گزارش کمیتهی حقیقتیاب، افسرانی که دستور شلیک به بدن نقیبالله محسود را داده بودند، به دادگاه کشیده شدند. روند محاکمهی آنان هنوز پایان نیافته است.
مقامهای قضایی و بلندپایهگان نظامی و امنیتی پاکستان در گذشته دعواهای قضاییای را که در آن افسران نظامی و پولیس به شلیک غیر مجاز، یا قتل بدون محاکمهی افراد متهم میشدند، نادیده میگرفتند. آنچه که مقامهای پاکستانی را وادار به پیگیری قضایی رویداد قتل نقیبالله محسود کرد، جنبش حفاظت از پشتون بود که در زادگاه مقتول در وزیرستان به راه افتاد. جنبش حفاظت از پشتون، یک حرکت منسجم اجتماعی بود که در اعتراض به قتل بدون محاکمهی شهروندان پشتون پاکستانی به راه افتاد.
جنبش حفاظت از پشتون را منظور پشتین یک فعال حقوق بشر به راه انداخت. این جنبش در واقع اعتراض پشتونها به بیعدالتی در حق این گروه قومی است. پشتونها دومین گروه قومی پرجمعیت در پاکستان را تشکیل میدهند. پشتونها در مناطق غربی و شمالی پاکستان که متصل مرز افغانستان است، زندهگی میکنند. جنبش حفاظت از پشتون به این باور است که پشتونهای پاکستانی به عدالت دسترسی ندارند و در مواردی از حقوقشان محروماند و نیروهای امنیتی پاکستان حق حیات آنان را نقض میکنند.
پشتونهای مناطق قبیلهنشین پاکستان، از جنگ بر ضد ترور که پس از حادثهی تروریستی ۱۱ سپتامبر آغاز شد، بسیار زیان کردند. امریکاییها در پاسخ به حملهی تروریستی ۱۱ سپتامبر به طالبان و القاعده در افغانستان حمله کردند. با سقوط حکومت طالبان در افغانستان، اعضای طالبان، القاعده و دیگر گروههای تروریستیای که در افغانستان فعال بودند مرز را عبور کردند و به مناطق قبیلهنشین پاکستان آمدند. آنان در این مناطق پنهان شدند. ارتش پاکستان زیر پوشش مبارزه با القاعده و نیروهای تروریستی عملیاتهای نظامی در مناطق قبیلهنشین اجرا کرد.
اما این عملیاتهای نظامی به جای این که به نابودی تروریستها منجر شود، از مردم عام پشتون ساکن آن مناطق، قربانی گرفت. رفتهرفته مظنونپنداری جمعی پشتونها به عنوان قوم تروریست در بسیاری از مناطق پاکستان عام شد. این مظنونپنداری جمعی در حالی رایج شد که پشتونهای مناطق قبیلهنشین پاکستان، خودشان قربانی تروریسم بودند.
عدالت خواهی
پس از قتل نقیبالله محسود، منظور پشتین از پشتونهای همدیارش در وزیرستان خواست که در اعتراض به این رویداد یک راهپیمایی اعتراضی کنند و از وزیرستان تا اسلامآباد رژه بروند. او میخواست موجهای مردمی را از مناطق قبیلهنشین به سمت اسلامآباد هدایت کند تا بلندپایهگان پاکستان، صدای اعتراض پشتونها را بشنوند. هزاران نفر از فراخوان منظور پشتین استقبال کردند. هزاران پشتون با او یکجا شدند تا برای نقیبالله محسود و مجموع جامعهی پشتوزبان پاکستان عدالت بخواهند. به باور پشتین و هوادارانش، جامعهی پشتوزبان پاکستان قربانی تبعیض است.
این راهپیمایی به بدل به یک جنبش اعتراضی سراسری پشتونها در پاکستان شد و به این ترتیب جنبش حفاظت از پشتون به میان آمد. منظور پشتین راهپیماییهای اعتراضی در بسیاری از شهرهای پاکستان برگزار کرد و در آن ارادهی ارتش پاکستان برای مبارزه با تروریسم را زیر سوال برد. او بسیار به صراحت گفت که ارتش در پوشش مبارزه با تروریسم در مناطق قبیلهای عملیات نظامی میکند، اما جنرالهای پاکستانی نمیخواهند تروریسم نابود شود. او بارها گفته است که ارتش پاکستان در مبارزه با تروریسم ناکام نشده، بلکه ارادهی جدی برای سرکوب تروریسم نداشته است. منظور پشتین همیشه به روابط دیرینهی ارتش پاکستان با شبهنظامیان مسلح افراطی اشاره میکند و میگوید که تروریسم زیر کلاه و چپن ارتش پناهگاه دارد.
یکی از مطالبههای محوری جنبش حفاظت از پشتون، پیگیری اعدامهای بدون محاکمهی افراد توسط نیروهای امنیتی پاکستان است. این جنبش مدعی است که نیروهای امنیتی پاکستان دهها شهروند این کشور را شبیه نقیبالله محسود، بدون محاکمه کشتهاند. جنبش حفاظت از پشتون خواستار اجرای عدالت و بررسی قضایی این قتلها است. این جنبش همچنان مدعی است که سازمانهای انتظامی و استخباراتی پاکستان دهها شهروند پاکستان را ربودهاند و تا کنون از سرنوشت آنان خبری نیست. مطالبهی دیگر این جنبش، معلوم شدن سرنوشت ربودهشدهگان و توقف «آدمربایی» از سوی نیروهای امنیتی پاکستان است.
جنبش حفاظت از پشتون همچنان خواستار گسترش حاکمیت قانون به مناطق قبیلهنشین است. این جنبش از دولت پاکستان میخواهد که حاکمیت قانون اساسی این کشور را به مناطق قبیلهای هم گسترش دهد تا حقوق شهروندی و بشری پشتونهای ساکن این مناطق رعایت شود. ساکنان این مناطق بر مبنای قوانین برجا مانده از دورهی هند بریتانیایی، گاهی به صورت جمعی مجازات میشوند و نمایندهگان دولت حتا در مواردی یک قبیله را به بهانهی خلافکاری و قانونشکنی یک فرد مجازات میکنند. به همین دلیل جنبش حفاظت از پشتون خواستار گسترش حاکمیت قانون اساسی پاکستان به مناطق قبیلهنشین است تا حقوق شهروندی و بشری افراد حفاظت شود و مجازات جمعی به پایان برسد.]این مطالبه تا حدی برآورده شده است. پارلمان فدرال پاکستان و مجلس ایالتی خیبرپختونخوا طرح ادغام مناطق قبیلهنشین به این ایالت و گسترش حاکمیت قانون اساسی پاکستان به این مناطق را تصویب کردهاند. مترجم[
ارتش و حکومت پاکستان به جای این که به مطالبات مشروع جنبش حفاظت از پشتون پاسخ بدهند، به سرکوب این جنبش روی آوردهاند.
رسانههای عمده و پر مخاطب پاکستان گردهمآییهای جنبش حفاظت از پشتون را تحریم خبری کردهاند. پولیس پاکستان هم به صورت زنجیرهای رهبران این جنبش را بازداشت کرده است. برخی از رهبران جنبش حفاظت از پشتون، از ورود به برخی از شهرهای پاکستان منع شدهاند. آنان اجازه ندارند که در شماری از شهرها و مناطق پاکستان گردهمآییهای اعتراضی قانونی برگزار کنند. در این اواخر شماری از رهبران جنبش حفاظت از پشتون توسط مقامهای پاکستانی ممنوعالخروج شدهاند.
سخنگوی ارتش پاکستان در یک نشست رسانهای بسیار واضح گفت که جنبش حفاظت از پشتون دستور کار ضد پاکستانی را به کمک دولتهای خصم دنبال میکند. این تاکتیکی است که ارتش پاکستان برای بیاعتبار کردن منتقدانش همیشه استفاده کرده است.
اما توسل دولت و ارتش پاکستان به سرکوب جنبشِ حفاظت از پشتون بینتیجه بوده است. کمپین سرکوب این جنبش و آزارواذیت رهبران و اعضای آن، سبب محبوبیت بیشتر منظور پشتین و جنبش او در میان پشتونها شده است. شمار شرکتکنندهگان راهپیماییهایی که این جنبش برگزار میکند، هر روز بیشتر میشود.
جنبش حفاظت از پشتون، خشونتپرهیز است. رهبران این جنبش، همیشه به خشونتپرهیزی تاکید دارند، اما توسل ارتش و حکومت به سرکوب، این نگرانی را به وجود آورده است که نکند در آینده جنبش حفاظت از پشتون و دولت پاکستان وارد فاز تقابل غیر قابل برگشت شوند و اوضاع از کنترول همه خارج شود.
در گذشته در پاکستان شرقی/بنگلهدیش کنونی، مثل جنبش حفاظت از پشتون، یک جنبش مدافع حقوق مدنی بنگالیها به راه افتاد. جنبش مدافع حقوق بنگالی از سوی دولت پاکستان نادیده گرفته شد. این امر مطالبات جنبش مدافع حقوق مدنی بنگالیها رادیکالتر ساخت و در نهایت به خشونت و جدایی بنگلهدیش از قلمرو پاکستان انجامید. بنگلهدیش در سال ۱۹۷۱ از بدنهی پاکستان جدا شد.
بنگالیها در دههی ۶۰ میلادی در حکومت جنرال ایوب خان احساس مشابه هواداران جنبش حفاظت از پشتون را داشتند. بنگالیها احساس میکردند به عدالت دسترسی ندارند، از حقشان محروماند و دولت مرکزی به مطالبات مشروعشان پاسخ مثبت نمیدهند. در آن زمان بنگالیها پرجمعیتترین گروه قومی در پاکستان بود. ارتش و حکومت پاکستان در آن زمان به جای این که به مطالبات مشروع جنبش حقوق مدنی بنگالیها پاسخ مثبت دهد، متوسل به عملیاتهای نظامی علیه جمعیت ناراضی پاکستان شرقی شد. این امر سبب شد که بنگالی دست به مقاومت مسلحانه بزنند و در نهایت پاکستان را تجزیه کنند.
۵۰ سال از جدایی بنگلهدیش گذشته است، اما چنین مینماید که نخبهگان نظامی و هیأت حاکمهی پاکستان از خونریزی، خشونت و ضربات جبرانناپذیر جنگ بنگلهدیش و تجزیهی پاکستان درس نگرفتهاند.
یکسال از تشکیل جنبش حفاظت از پشتون میگذرد. بسیار ضروری است که هیأت حاکمهی پاکستان و نخبهگان این کشور از تجربهی بنگلهدیش درس بگیرند و به مطالبات مشروع، قانونی و برحق جنبش حفاظت از پشتون ترتیب اثر بدهند. دولت پاکستان باید تعقیب، بازداشت و اذیت رهبران این جنبش را متوقف کند. آنان چیزی فراتر از حقوقی که در قانون اساسی پاکستان برای شهروندان آن کشور درج شده، نمیخواهند. دولت پاکستان نباید کسانی را بازداشت و مؤاخذه کند که حقوق قانونی و مشروعشان را میخواهند.
اگر به مطالبات مشروع، قانونی و برحق جنبش حفاظت از پشتون ترتیب اثر داده نشود، احتمال آن زیاد است که پاکستان بار دیگر گرفتار فاجعه شود.
The PTM in Pakistan: Another Bangladesh in the making?
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320