مکث مجدد بر تراوشات متعفن قلمی یکی از منافقان

 مکث مجدد بر تراوشات متعفن قلمی یکی از منافقان

 سایت افغان جرمن

چند روز قبل مضمونی تحت عنوان «دزد بر سر کلاه خود پر دارد» به عنوان عکس العمل و متکی بر مقوله حقوقی «حق دفاع مشروع» در برابر تعرض ناجوانمردانه هتاک حرفوی برقع پوش قاسم قاسمی یعنی دوست دیروز و خصم و عدوی امروز استاد مسعود فارانی نوشتم.

دوست ناجوان و بی ایمان دیروز یعنی استاد مسعود فارانی با سوء استفاده از گزیدن نام مستعار مختص دریچه یی شان یعنی قاسم قاسمی دست و پاچه شده هجویات و لاطائلاتی را تحت عنوان «بد گمان» بدست نشر سپرد. مزید بر آن، بر تداوم اهانت ها ضمن دیالوگی با یک هموطن، ابرام ورزید، که این دیده درایی ها، مشوق تحریراین مقاله انتقادی موجوده است.

قاسم قاسمی یعنی استاد مسعود فارانی در جرثومه نامۀ خود تحت عنوان «بد گمان» مینویسد:« نخست از همه داود جان مومند که شهرت و مقام دکترای پاچه گیری و بدگمانی را حاصل نموده است این منزلت را خدمت ایشان تبریک میگویم، از قرار معلوم همین حالا در امریکا مصروف پاچه گیری در محکمه نیز شهرت دارد.

در پاراگراف فوق الذکر مطالب ذیل قابل تأمل است:

یک- استعمال خطاب «جان» در کلتور وطنداران ما مقام ارجمند و شامخی دارد، به صورت عمومی مردم ما کلمه «جان» را به اعضاء کوچک یا هم سن خانوده استعمال میکنند، هم چنین مردم ما دوستان و محبان خود را به همین کلمه «جان» خطاب میکنند، کلمه خان در کلتور و ثقافت ما بیشتر شکل تشریفاتی دارد. معاندین و مخالفین هیچگاه کسانی را که از ایشان نفرت دارند با کلمه محبت آمیز«جان» خطاب نمیکنند، لذا استعمال کلمه جان از طرف دوست دیروز و خصم و عدوی امروز، قاسم قاسمی یعنی مسعود فارانی  عنوانی من، دال بر بی خبری و تخطی شان از ثقافت و فرهنگ ملی است.

دو- قاسم قاسمی یا مسعود فارانی مرا به دلیل اینکه شکل درست نام «داوود» را به صورت غلط «داؤد» مینویسم متهم به نادانی ساخت. در حالیکه این مدعی استاد بودن ادبیات در جمله فوق الذکر عین کلمه را به صورتی نوشته که از نگاه خودش باید نادرست باشد یعنی «داود» نوشته است.

قاسم قاسمی یا استاد مسعود فارانی بتاریخ بیست و پنج ماه اکتوبر در دریچه منازعات سایت افغان جرمن مینویسد:«….مومند و حسیب جان، بدون آنکه وزن خود را بداند وارد رینگ میشوند و زور آزمایی با کسانی میکنند که از خود شان کرده، وزن خیلی سنگین تر دارند، به گفته مردم از ترمپتچی، چی میرود پف….

این مغز متفکر سایت افغان جرمن بداند که مضامین من در سایت وزین آریانا افغانستان مدارک مستندی است که من بعضاً بار بار مخالفین نظریات خود مانند استاد سیستانی، سید هاشم سدید، شاغلی جمیلی، شاغلی کوهی وکیل مدافع حقوقی افغان جرمن، شاغلی داکتر شمس، شاغلی انجنیر قیس جان کبیر وغیره را کشت و مات داده ام، در صورت انکار، حاضرم عناوین مضامین خود را لست یا ردیف نموده اقامه نمایم، آنچه در جواب مخالفین آراء و نظریات خود نوشته ام به قول استاد فارانی پف ترمپت یا سرنِی نه بلکه پتک های آهنین منطق و برهان است .

قاسم قاسمی بتاریخ سوم ماه مارچ سال گذشته از روی بد اخلاقی و پوچ زبانی و لچکی کامل عیارچنین مینویسد:«مومند صاحب! به گفته هاشمیان، بدین میگویند حرامزادگی مطبوعاتی، تشویق چاپلوسانه برای محترم «ولی آریا» که در سایت آریانا افغانستان بنویسد، ورنه شما میتوانید، نوشته های شان را هم در افغان جرمن آن لاین بخوانید. با این تکتیک خام فقط میخواهید برای آریانا  افغانستان اعلان کنید.»

حالا مالک سایت افغان جرمن قیس جان کبیر و کمیته تحریر و تمام ذواتی که در سایت مذکور صاحب قضاوت آزاد اند، ایماناً و وجداناً قضاوت کنند که پاچه گیر واقعی کیست؟

مسعود فارانی یا محمد داؤد مومند؟

آیا استعمال همچو کلمه زشت و دور از اخلاق متعارف انسانی و اسلامی و افغانی از نظر شان، آنهم به ارتباط معروضه ارادتمندانه من به استاد ولی آریا که من در نوشته هایشان حلاوت، صلابت و منطق شهید ملت میوندوال را میبینم، چرا اثرات «نوشادر» ملا نصرالدین را که برای سریع ساختن خر خود از آن کار میگرفت در …. خود احساس کرد و به سوزش جانکاه مبتلاء گردید؟

اینکه استاد و فیلسوف سایت افغان جرمن قاسم قاسمی یعنی مسعود فارانی مینویسد که : «از قرار معلوم همین حالا در امریکا مصروف پاچه گیری در محکمه شهرت پیدا نموده است.»

باید خدمت شان با کمال تأسف خاطر نشان ساخت که فکر میکنم شاغلی مسعود فارانی قطعاً مرا در زمینه، با برادر مهتر و بزرگ و راهنمای شان «استاد محمود فارانی» عوضی و به اشتباه گرفته اند.

این برادر شان محمود جان فارانی بود که از طرف حکومت وقت به عمل جرمی جنایت دزدیدن پول های تاجران وبخصوص اقلیت مظلوم اهل هنود و تجاوز جنسی روی زنهای شان و هم چنان قتل یک تاجر با همدستی شخصی به نام عتیق الله در کارته سه، از وظیفه وزارت اطلاعات و کلتور منفک و تحت تعقیب څارانوالی و مقامات عدلی و قضایی قرار گرفت و تمام این رسوایی های برادر شان در رادیوی دولتی انعکاس یافت، قابل تذکر است که این اتهام کدام جنبه سیاسی نداشت وکاملاْ جنایی بود.

انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس

تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت

قاسم قاسمی یا مسعود فارانی با گریز و طفره روی کامل عیار از اصل موضوع مینویسد:« پای داکتر صاحب کاظم و دیگران را در همچو چتیات کشاندن گستاخی کلان است و جز خودت کسی دیگری به این اندازه تنزیل نادانی نمیکند.»

واه واه به این دروغ مفتنانه و گریز نامردانه از اصل موضوع.

این جانب طوریکه در افغانستان معمول بود همواره اسم خود را به شکل «محمد داؤد مومند» نوشته نه به شکل «محمد داوود مومند» قاسم قاسم قاسمی در دریچه سایت افغان جرمن نوشت که مومند به سویه نادان است که نمیداند نام خود را به عوض «داوود» «داؤد» مینویسد.

در جوابش نوشتم که نام والاحضرت سردار محمد داؤد خان در مطبوعات کشور به همین شکل «داؤد»نوشته میشد نه «داوود» و برای قناعتش نوشته دانشمند محترم داکتر صاحب سید عبدالله را  به عنوان ریفرنس مثال آوردم که جناب شان به احترام طرز نوشتن معمول و رایج در کشور، نام سردار صاحب را همیشه « محمد داؤد» مینویسند، قاسم قاسمی  یعنی مسعود فارانی محیل که در زمینه کاملاً لا جواب ماند به مصداق کلام مؤهن خودش به «حرامزادگی» رو آورد که گویا من به داکتر صاحب کاظم بی احترامی میکنم، در حالکه من در مضامین خود همیشه بر اقوال و نظریات داکتر صاحب کاظم استناد نموده ام و خواهم نمود.

ناگفته نماند که من مکتوب والاحضرت سردار صاحب داؤد خان را با لوگوی مخصوصش در اختیار دارم که آن را زمانیکه در صنف هشتم لیسه حبیبیه بودم در جواب نامه من ارسال فرمودند، لوگوی چاپی در قسمت راست مکتوب به رنگ آبی «م. داؤد» نوشته شده و خطاب به من هم نوشته اند:«ارجمند عزیزم داؤد خان»

بدبختانه من در قسمت استعمال کمپیوتر کاملاً غبی هستم و الا، مکتوب سردار صاحب را انضماً بدست نشر میسپردم.

قاسم قاسمی یا مسعود فارانی به ارتباط روایت من از یک منبع افغان جرمن که قاسم قاسمی اسم مستعار مسعود فارانی است چنین عکس العمل نشان میدهد:« از اینکه نزد خودت قاسم قاسمی نام مستعار جناب فارانی است با همین «گمان» انشاء الله با دنیای فانی وداع خواهی کرد.

 بد گمانی نوعی بیماری فکری و اخلاقی و در مجموع یک بیماری روانی است ……..فیلسوف افغان جرمن مسعود فارانی به اقوال پیامبر اسلام و امام صادق هم تکیه میکند، ولی بدبختنه مانند ملای بی عمل و بد عمل دو روز بعد در دریچه سایت افغان جرمن به منافقت و عین کذبی میپردازد که گفتار دو روز قبل خود را از بیخ و ریشه منتفی میسازد، بدین معنی که دو نفر یعنی محترم الله محمد خان و محترم عبدالاحمد خان را از دنمارک قاطعانه و بدون کوچکترین شک و شبه متهم به داشتن نام مستعار ساخت.

در مورد همچو موقف منافقانه اش باید به نص قرآنی پناه برد که میفرماید: لعنت الله علی الکاذبین.

پناه به ذات پروردگار از دست عناصر منافق، دو رویه، محیل، کذاب و تهمتگر.