کاميابی ماسترپلان انگليس ها و رسيدن

داکتر عبدالرحمن زمانی

504

کاميابی ماسترپلان انگليس ها و رسيدن نادرخان به قدرت

(از لابلای اسناد آرشيف انگلستان)

اگر به پلان هاى پياده شدۀ انگليس ها در افغانستان، هندوستان و کشورهاى عربى بنگريم، ديده ميشود که هدف فعاليت هاى شان  بر توطئه و دسيسه، سبوتاژ، نفوذ در محافل حاکمه ، نصب اميران و پادشاهان دست نشانده و تبديل جغرافياى طبيعى کشور ها متمرکز بوده است .  آنها با مهارت و هوشيارى خاص دربين  دربار، متنفذين قومى و حلقات روحانى کشور ها راه يافته …و از طريق آنها به اغتشاشات دامن ميزدند، تبليغات منفى ميکردند، و دربين  محافل سلطنتى، گروه هاى سياسى و مردم عام  سبب ايجاد ناباورى و اختلافات ميشدند. (محمد ولي (١٣٨٧)، توطئه انگليس در سقوط دولت اعليحضرت امان الله خان).

موقف انگليس ها راجع به غازى امان الله خان، با درنظرداشت دشمنى و نفرت ديرينۀ هردوجانب بسيار روشن بود. اسناد آرشيف انگلستان نشان ميدهند که  انگليس ها تا وقتى که غازى امان الله خان وطن را ترک نگفت  با حمله بر حبيب الله کلکانى  در کابل  بخاطرى مخالفت ميکردند که اين کار باعث تقويت بيشتر نيروهاى غازى امان الله خان ميشد.  (تلگرام شماره ١١٤٤ مؤرخ  ٢٠ مارچ ١٩٢٩ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى، L/P&S/10/1301.)

انگليس ها در کابل از حبيب الله کلکانى  تا آوردن زمامدار مورد نظر شان براى يک دورۀ انتقالى استفاده ميکردند و براى اينکه حبيب الله کلکانى درين دوران در اعمال و حرکات خود از حد و چوکات  تعين شده خارج نشود، يک عده از اشخاص باتجربه و کاردان را در اطرافش قراردادند.  هم کمشنر عمومى انگليس ها در پشاور و هم سفير انگليس در کابل معتقد بودند که  سلطۀ او بر کابل ديرى دوام نخواهد کرد، و او نميتواند مقام پادشاهى تمام  افغانستان را کسب کند.  (همانجا، تلگرام شماره ٧٩ مؤرخ ٢٣ جنورى ١٩٢٩ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى) .

طوريکه در اسناد قبلی ديده شد، با وجوديکه محمد نادرخان يکى از کانديدان مورد نظر انگليس ها بوده  و براى چنين روزى در نظر گرفته شده بود، آنها نميتوانستند بنا بر دلايل مختلف از وی حمايت علنی کنند، مانند نفرت مردم از انگليس ها و دست نشاندگان شان، استفادۀ تبليغاتى کانديدان ديگر تاج و تخت و اينکه  اين حمايت مستقيم بحيث واضح ترين مداخلۀ انگليس ها در امور داخلى افغانستان سبب عکس العمل شديد در هند، روسيه و کشورهاى رقيب ديگر نيز ميگرديد. (تلگرام شماره ١٥ مؤرخ ٥ جنورى کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى، L/P&S/10/1203).

ام  بن بست دوامدار و وضعيت پيش آمدۀ ناشی از درخواست کناره گيری و خروج آبرومندانۀ نادرخان از صحنه، انگليس ها را مجبور ساخت تا   بحيث آخرين تلاش برای تغير وضعيت، تصميم بگيرند  تا با ترک پاليسی قبلی به هزاران جنگجوی اقوام سرحد آزاد اجازه دهند تا با اسلحۀ شان از خط ديورند گذشته و در عليخيل جاجی به نادرخان بپيوندند.

به گفتۀ نويسندۀ کتاب آتش در افغانستان، با وجود تاکتيک های به تاخير انداختن انگليس ها [حتی قبل از آن تصميم نهائی انگليس ها] هم  پنج هزار جنگجوی وزيری در عليخيل، مرکز نادرخان در جاجی، به وی پيوسته بودند. (ستيوارت، آتش در افغانستان، ص ۵۷۲).

با تغير پاليسی انگليس ها اشد ترين ضرورت نادرخان به جنگجويان رفع شد. عوامل ديگری که  در تغير شرايط به نفع نادرخان نقش مهم داشت عبارت بودند از:

  • مخالفت علنی حضرت نورالمشايخ با حبيب الله کلکانی و ملاقات ها و حمايت قطعی اش  از نادر خان .
  • اوضاع بحرانی کشور که به گفتۀ کارگون، عناصر متشکلۀ آنرا ضعف رژيم بچۀ سقاو، سياست ترور و فشار، هرج و مرج سراسری، غارت گروهی که جز سياست دولت گشته بود، تباهی اقتصادی، تشديد فقدان مرکزيت اداری، تشکيل ميداد . (داکتر ويکتور گريکوويچ کارگون (۱۳۶۵) ترجمۀ پوهاند داکتر جلال الدين صديقی، ص ۱۵۸)).
  • و در پهلوی کمک های ديگر انگليس ها، کمک های استخباراتی انگليس ها و ارسال معلومات استخباراتی از مرکز  کابل به نادرخان .

ارسال معلومات استخباراتی با شفر ذريعۀ  دستگاه مخفى بيسيم

اسرار  کمک های استخباراتی انگليس ها و ارسال معلومات استخباراتی با شفر ذريعۀ  دستگاه مخفى بيسيم از مرکز  کابل به نادرخان  در آن زمان توسط  نشر يک مقالۀ  «ديلى ميل» Daily Mail   يا «پوست روزانه» راجع به اوضاع افغانستان افشا شد. اين روزنامه در مقالۀ به قلم سيسل  رايس  (Cecil Rice) بتاريخ ٢١ اکتوبر ١٩٢٩ نوشت که نادر خان از حرکات حبيب الله (کلکانى) توسط سه نفر از پشتون هاى شجاع  اطلاع حاصل ميکند. سفارت انگلستان در کابل توسط هندى ها، عمدتاً آن پشتون هائى  محافظت ميشود که [بعد از خروج انگليس ها] در آنجا مانده تا از منافع  استخدام کنندۀ شان حفاظت کنند.  اين سه نفر با شفر ذريعۀ دستگاه مخفى بيسيم اطلاعات را به شخصى  [بنام ايم اى حکيم-زمانی] در پشاور ميرسانند که به نفع نادر خان فعاليت ميکند.

مقامات انگليسى از نشر اسرار شان درين  روزنامه  به هراس افتادند.  وزير دولت براى امور خارجۀ هند در عکس العملی بتاريخ ۶ نومبر ۱۹۲۹ ذريعۀ تلگرام از لندن ميپرسد که «اصل اين ترتيبات  با «رحمت» [شخصی که بعد از خروج ديپلوماتهای انگليسی از کابل امور سفارت را سرپرستی ميکرد-زمانی]  توسط همفريز سفير انگلستان در کابل گرفته شده بود، اما از ورای مضامين «رايس» احساس ميشود که وی به به بعضی از معلومات رسمی دسترسی دارد.  اگر امکان داشته باشد، راجع به منبع معلومات «رايس»  بايد تحقيق صورت گيرد، چون  «ديلى ميل» شايد مضامين  ديگر وی را هم بنشر بسپرد. (تلگرام شماره ۳۴۳۷ مؤرخ ۶ نومبر ۱۹۲۹ وزير دولت برای امور خارجه، لندن).

گرچه مقامات انگليسى تا حدى مؤفق شدند از انتشار چنين مضامين در مطبوعات انگلستان جلوگيرى کنند، اما نتوانستند جلو آنرا در نشرات  هند بريتانوى و کشور هاى غربى بگيرند، مثلاً جريدۀ زميندار بر علاوۀ مضامين ديگر و چشمديدهاى  مدير مسؤل جريده، بتاريخ ٨ دسمبر دو مضمون راجع به ارتباطات نادرخان با انگليس ها و وعده خلافى ها و سوگند شکنى هاىش نوشت.   (اسناد آرشيف انگلستان، تلگرام  شماره ٧٤٩ مؤرخ ٢٣ دسمبر ١٩٢٩  پشاور 0L/P&S/10/1301).

ليون پولادا به برويت اسناد آرشيف انگلستان مينويسد: «انگليس آرزو نداشت که نادر خان ميدان را ترک کند. لذا به نمایندۀ سیاسی قبايل خويش هدایت داد که مانع ورود افراد و یا لشکر قبایل به افغانستان نگردد… خبراجازۀ غیر مستقیم حکومت هند به سرعت تام بین قبایل پخش ولشکر قومی وزیر ومسعود به کمک نادرخان داخل افغانستان گردیدند. اين کمک به نادرخان موقع داد که در اواخر سپتمبر بر کابل حمله و به ۱۲ اکتوبر کابل را فتح کند.  (پاولادا، لیون، اصلاحات و انقلابات 1929، مترجم، باقی یوسفزی، چاپ پشاور، سال 1989، ص ۱۹۹) .

لشکر وزيرى شامل ٨٠٠ نفر از سيف على ها، پيپ على ها، شوال و برمل و ٢٠٠ نفر َدوَړ ، و حدود هزار نفر وزيرى هاى مده خيل بود که براى پيوستن به نادرخان که در آريوب بود، از راه خوست روانه شد. اين لشکر اگرچه در نزديکى متون با مخالفت هاى اهالى خوست مواجه شد، اما با وجود آن توانست خود را به على خيل  مرکز قوماندانى نادرخان برساند. بتاريخ دوم اکتوبر هم يک لشکر دوم وزيرى شامل ٤٠٠ نفر تورى خيل و مامت خيل بقصد آريوب به متون، مرکز خوست،  رسيده و روز بعد عازم درۀ لوگر گرديد.

قبل از آن بتاريخ ٢٦ سپتمبر هم يک قوۀ ٦٨٠٠ نفرى غلجى هاى احمدزى، جاجى، َدوَړ، چمکنى، منگل و ځدران که در آن ٢٠٠٠ نفر وزيرى هم شامل بودند، در دوبندى جمع شده و تحت قوماندۀ شاه ولى خان بطرف لوگر پيشروى کرد و موقع  يافت که برکابل حمله و به ۱۲ اکتوبر ۱۹۲۹ کابل را فتح کند.

کمشنر پشاور به استناد راپور پوليتيکل ايجنت وزيرستان شمالى  در مکتوب محرمانۀ خود، در رابطه با رفتن لشکر قبايل به افغانستان نوشت که تبليغات جنرال نادرخان در ايجنسى ما بسيار شديد است. او به نام يک تعداد زيادى از ملک ها مکاتيب شخصى ارسال نموده و درآن از مهربانى هاى گذشته به آنها يادآورى نموده و آنها را تشويق و ترغيب نموده است  تا درين جنگ براى اسلام [؟] نقش خود را بازى کنند.  او در عين زمان  وعدۀ پاداش هاى  گزاف، مقررى هاى پرمنفعت و مددمعاش زياد را نموده است.  (اسناد  آرشيف انگلستان، مکتوب  شماره ٢٧٨٨ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى  . L/P&S/10/1301).

يک انکشاف مهم درين رابطه هم  راپور پوليتيکل ايجنت وزيرستان است که  براى توجيه حقانيت نادرخان در انظار مردم  از انتشار کاپى هاى يک نامۀ تقلبى غازى امان الله خان  در کابل اطلاع ميدهد.  درين نامه از طرف غازى امان الله خان نوشته شده بود که آرزوى برگشت را نداشته و نادر خان بايد حکومت کند. اگر بعد از آن  ملت افغان خواهان برگشت  او (امان الله خان) باشد، وى در نوروز سال آينده برخواهد گشت، بشرطى که نمايندگان تمام اقوام نزد او به عذر خواهى بزرگ  يا «ننواتى» بيايند. (اسناد  آرشيف انگلستان، مکتوب  شماره ٤٤٠ ، مؤرخ  ٢٧ نومبر ١٩٢٩ پوليتيکل ايجنت وزيرستان   . L/P&S/10/1301).

اين سند رسمى قواى زمينى امپراتورى بريتانيا و کشور هاى مشترک المنافع ميگويد که بعد از اغتشاش، انگليس ها جنرال نادرخان را بحيث شاه جديد نصب نمودند. در سند آمده است که :

«امان الله در سال ١٩٢٧ خودش را شاه اعلان کرد ، اما برنامه هاى  پذيرفتن تمدن غربى اش ملا های مسلمان را برانگيخت و مجبور ساخت در سال ١٩٢٩ فرار کند. بعد از يک دورۀ هرج و مرج ، انگليس ها جنرال نادر خان را به حيث پادشاه جديد نصب کردند، اما او نيز از روحانيون دورى اختيار کرد و در سال ١٩٣٣ به قتل رسيد.»

به گفتۀ پوهاند سيد سعدالدين هاشمی «درنهایت امر ازبین طلبان قدرت وبازیگران درصحنه (شاه امان الله در قندهار، امیر حبیب الله کلکانی درکابل، والی علی احمد خان در جلال آباد وسپه سالار محمد نادردرپشاور وپکتیا)بازیگرتازه وارد از مجاری مختلف با شیوه ها و برنامه های که برویت اسناد [آرشيف انگلستان] ازان به تفصیل صحبت شد[ه]،بآرزوی دیرینه خود رسیدند.البته محمد نادرازکمک های پولی،سلاح وپشتیبانی سیاسی ستراتیژیکی واقتصادی درمنطقه داشتند برخوردار بود.محمد نادر بدون توجه به فرهنگ سیاسی ودیپلوماسی ودیالوگ ومصالحه بخاطر حصول قدرت در مسیر دیگری قرار گرفت.او با اعتقاد به خشونت وریختاندن خون مردم عاشقانه باشمشیربه جنگ وکاربرد نظامی این آخرین افزار متوسل شد ومجددآ کشتار برادرانش را در افغانستان آغاز کرد.او بعد از پیروزی که دور از انتظارهم نبود،حبیب الله کلکانی را با قید سوگند وتعهد درحاشیه قرآن به تسلیم وادار ساخت ولی  چندروز بعد با نقض تعهدات اورابا همراهانش اعدام نمود. …بدینسان یک گروه کوچک (یک خانواده) این تشنگان قدرت در وا بستگی با یک کشور خارجی همراه با همدستان وهم پیمانان شان ملت را درگروگان گرفته وبا سرنوشت شان بازی کردند. (پروفيسور سيد سعدالدين هاشمی، چهره استبداد کبير. آريانای برونمرزی سال نهم (۱۳۸۶).

منابع

  • محمد ولي (١٣٨٧)، توطئه انگليس در سقوط دولت اعليحضرت امان الله خان .
  • عبدالرحمن زمانی (۲۰۱۳)، بازنگری دوره امانی و تقطئه های انگليس.
  • اسناد آرشيف انگلستان، تلگرام شماره ١١٤٤ مؤرخ ٢٠ مارچ ١٩٢٩ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى، L/P&S/10/1301.
  • اسناد آرشيف انگلستان ، تلگرام شماره ٧٩ مؤرخ ٢٣ جنورى ١٩٢٩ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى
  • اسناد آرشيف انگلستان، تلگرام شماره ۲۸۱۱ مؤرخ ۱۹ سپتمبر ۱۹۲۹به وزير امور خارجه برای هند، لندن.
  • (اسناد آرشيف انگلستان، تلگرام شماره ١٥ مؤرخ ٥ جنورى کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى، L/P&S/10/1203).
  • ريه تالی ستيوارت، آتش در افغانستان (۱۹۲۹) .
  • داکتر ويکتور گريکوويچ کارگون (۱۳۶۵) افغانستان در سالهای بيست و سی قرن بيستم ميلادی (ترجمۀ پوهاند داکتر جلال الدين صديقی.
  • تلگرام شماره ۳۴۳۷ مؤرخ ۶ نومبر ۱۹۲۹ وزير دولت برای امور خارجه، لندن.
  • اسناد آرشيف انگلستان، تلگرام شماره ٧٤٩ مؤرخ ٢٣ دسمبر ١٩٢٩  پشاور 0L/P&S/10/1301.
  • پاولادا، لیون، اصلاحات و انقلابات 1929، مترجم، باقی یوسفزی، چاپ پشاور، سال 1989.
  • اسناد آرشيف انگلستان، مکتوب  شماره ٢٧٨٨ کمشنر عمومى ايالت سرحدى شمال غربى  . L/P&S/10/1301.
  • اسناد آرشيف انگلستان، مکتوب  شماره ٤٤٠ ، مؤرخ  ٢٧ نومبر ١٩٢٩ پوليتيکل ايجنت وزيرستان   . L/P&S/10/1301
  • پروفيسور سيد سعدالدين هاشمی، چهره استبداد کبير. آريانای برونمرزی سال نهم (۱۳۸۶).

(پايان)

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.