Browsing Category
صفحه دري
داستان کوتاه اوراق هویت، نوشته الخاندرو سامبرا
الخاندرو سامبرا (متولد 24 سپتامبر 1975) نویسندهٔ جوان شیلیایی. او به نسل جدید نویسندگان امریکای لاتین تعلق دارد که نه همچون نویسندگان بوم، دغدغهٔ مستقیم بومی گرایی و سیاست دارد و…
فردینان دو سوسور
«فردینان دو سوسور»٬ پژوهشگر و زبانشناس شهیر سوئیسی که به عنوان پدر زبانشناسی نوین شناخته میشود، ۲۶ نوامبر سال ۱۸۵۷ متولد شد.
******************************
سوسور؛ دانشمند…
کارل گوستاو یونگ
کارل گوستاو یونگ (CARL GUSTAV JUNG) روان شناس برجسته سوئیسى و بنیانگذار روانکاوى تحلیلى در 26 ژولای سال ۱۸۷۵ دیده به جهان گشود.
در دانشگاه بازل پزشکى خواند و سپس دستیار روانکاوى…
نورالدین عبدالرحمن جامی
نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب، شاعر و عارف بزرگ و نام آشنا، خاتم شعرای پارسیگو و از بزرگترین شاعران پس از حافظ شیرازی است. این استاد نظم و نثر فارسی، صاحب آثار مهم و ارزشمندی در…
زنان درافغانستان؟
وقتی ما از زنان افغانستان صحبت میکنیم، بحث ما ازیک گروپ اگثریت قاطع انسانهاست
که نیمی از نفوس ویا کمی بیشتر ازنیم نفوس زنان محروم کشور ما را تشکیل میدهند.
دربحث مختصرم حرف…
او. هنری – نویسنده داستان کوتاه آمریکایی
او. هنری – نویسنده داستان کوتاه آمریکایی- زندگینامه و داستان کوتاه از او
*********************
او. هنری، نام مستعار ویلیام سیدنی پورتر، یک نویسنده داستان کوتاه آمریکایی بود که به…
آن بامداد سیاه ششم میزان
خبر مرگ عاصی یکی از تکان دهنده ترین خبرهای تلخ در زندهگی من است. من در آن هنگام در میکرورویان سوم درخانۀ پویا فاریابی زندهگی می کردم. در آن بامداد سیاه تا رادیو را روشن کردم،…
بکتاش سیاووش از مرگ مرموز پدرش در آلمان خبر داد
بکتاش سیاووش، عضو پیشین مجلس نمایندگان افغانستان، شام گذشته (چهارشنبه، ۲۹ سنبله) در یادداشتی در صفحهی رسمی فیسبوک خود از مرگ مرموز پدرش در آلمان خبر داده است. او گفته که پدرش…
قيام سال ۱۳۲۴ صافی های کُنر عليه رژيم خاندانی نادرشاه (۱۰
(از لابلای اسناد آرشيف انگلستان)
(پيوسته به گذشته)
نتيجه جنگ تحميلی نابرابر با صافی های کنر
خاندان حاکم (آل يحيی) در يک جنگ تحميلی نابرابر عليه صافی ها واقوام ديگر کُنر…
امدم نبودی
هرصبح که عزم رفتن به بیرون ازمنزل میکردم در دستگیره در ورودی منزل مان گلی را آویزان میدیدم نمیفهمیدم کار کی است.
ماه ها این کار تکرار میشد در محله مان همه یکدیگر را میشناختیم همه…