وحدت درهمه جوامع عنصر تعیین کننده جایگاه یک جامعه در سطح منطقه ای و فرا منطقه به حساب می رود. جوامع همبسته ومنسجم وهمگرا، بر خوردار از وفاق و همدلی درتمام عرصههای زندگی ، سیاسی ، اجتماعی…. از موفقیت های چشمگیری برخوردار اند، جوامعی که مردمان آن از انسجام و همبستگی کافی برخوردار نیستند درمعرض آسیب ها و ناکامیهای فراوان قرار دارند از جمله عواملی که میتوان در تقویت وتضعیف وحدت ملی نقش ایفا کند دین و مذهب است. ما در این مقاله برآن هستیم که کارکرد دین را در تقویت و زوال وحدت ملی بررسی نماییم مفروض ما این است که نقش اسلام برای ایجاد «وحدت ملی » مثبت وسازنده بوده است؟
وحدت ملی
وحدت ملی به معنای اشتراک همه افراد ملت در آمال و مقاصد، چنان که به منزلهی مجموعهی واحدی به شمارآیند. به عبارت دیگر، وحدت ملی به این معنی است که تمام اقشار یک کشور دارای هر زبان، هرنژاد، هر مذهب و هرمسلک باشند، باید همیشه و درهر حال در امورات اساسی، به ویژه سیاسی متحد بوده و وطن خود را حفظ نمایند.
از آنجا که این نوشته تاکید، بر نظریه همبستگی و وحدت بین تمام اقوام و مذاهب افغانستان دارد . لذا مراد از انسجام ملی آن است که، تمام اقوام و مذاهب، ساکن در این مرز بوم، در شرایط حاکمیت حکومت ملی مبتنی بر قانون اساسی، با یکدیگر در مسایل و مشکلات کشوری دخیل باشند و باحفظ وحدت ملی برای آبادانی و شکوفایی کشور تلاش همه جانبه نمایند .
فرهنگ دینی عامل انسجام ملی یا اختلاف ملی؟
روشن است که فرهنگ دینی به عنوان متغیر مستقل میتواند به اتحاد ملی تاثیر مثبت داشته و سبب تقویت انسجام ملی گردد و بالعکس، فرهنگ دینی میتواند منجر به شکلگیری هویتی ویژه ای شود، سبب تفرقه و اختلاف گردد و تأثیر سؤ بر انسجام ملی بگذارد.
البته حالت سومی نیز قابل تصور است به این معنی که رابطهی این دو مفهوم و تاثیر متغیر فرهنگ دینی بر متغیر انسجام ملی خنثی باشد، به عبارتی نه همگرایانه باشد و نه واگرایانه.
اما در مورد افغانستان این هر سه حالت قابل تصور نیست، چرا که مردم افغانستان قریب به اتفاق پیروی آیین اسلام است. و اسلام برای همه افغانستانی ها مرجع نهایی و داوری و نماد مشترک و عامل وحدت بخش، در طول تاریخ محسوب می شد. این دین اسلام بوده که این کشور را در برابری هجوم بیگانکان قوت و قدرت مضاعف بخشید است.
اسلام همواره به عنوان عامل مشروعیت آفرین نقش فوق العاده مهمی را در روند سیاسی این کشور بازی نموده . و در ابعاد سیاسی نیز عنصر مشروعیت بخش حاکم سیاسی، مقبولیت مردمی را برای رژیم به ارمغان آورده ، به لحاظ سیاسی اسلام نقش مهم در استقرار و تثبیت و تحکیم حاکمیت سیاسی ایفا کرده است. تکیه بر باور های دینی جامعه افغانستان، موثر ترین عنصر در ثبات حاکمیت گذشته محسوب می شود.
حمایت احساسات دینی بودکه لشکر کشی های پیاپی در این کشور، توسط انگلیس با ناگامی مواجه می شد.
ایمان مستحکم به اسلام بود که مردم آن را در برابر تهاجم و اشغال کشور، از سوی شوروی سابق به پا ایستاده نموده و جهاد چهارده ساله را رقم زد.
در این نوشته فرض براین است که در افغانستان پسا طالبان، که تفکر متصلب و برداشت خشنی از اسلام به حاشیه رانده شده است. افراط گرایی و خشونت سیاسی و مذهبی تقریبا به انزوا رانده شده است. فرهنگ گفتگو و روحیه اعتدال بر فضای عمومی کشور حاکم گردیده است، فرهنگ اسلامی به عنوان یکی از مصادیق فرهنگ دینی این ظرفیت را دارد که تولید همگرایی نموده و بر انسجام ملی تاثیر مثبت و سازنده بگذارد.
اسلام و وحدت:
در فرهنگ اسلامی مجموعهی مباحث ظرفیت های لازم که بتوان بر آن بنای وحدت ملی استوار ساخت وجود دارند؛ آموزه های چون یکتا پرستی وعشق جوشان به مکتب اسلام در کنار پای بندی به استقلال و تمامیت ارضی کشور می تواند، مواد خام وحدت ملی را تشکیل دهند. ودر سایه آن میتوان از همگرایی وهمدلی همهی اقوام و پیروان مذاهب سخن به میان آورد، که علی الحساب در این جا این موضوع را از منظر کتاب الهی قرآنکریم و گفتار پیغمبر بزرگ اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) به تحلیل می گیریم.
قرآن کریم و وحدت ملی
قرآن به طور عموم همه مسلمانان را به وحدت و همدلی دعوت کردهاست اصل وحدت و یگانگی، یک اصل قرانی معنوی است . قرآن خود میفرماید:ترجمه« همگی به ریسمان خدا چنگ زده و متفرق نشوید». آل عمران آیه 130
بر اساس دعوت قرآن می توان تمام اقشارملت افغانستان را به پیروی از این ندایی آسمانی دعوت به انسجام و وحدت نمود و این دستور الهی را در همه سطوح محقق ساخت.
وحدت ملی در سنت پیغمبر اسلام
قومگرایی و نژاد، در سنت و سیره محمد (ص) نیز نفی و رد شدهاست. پیامبر اسلام در آخرین حج در سرزمین وحی در جمع یاران و پیروانشان زبان به سخن میگشاید، آنگاه که بر تمامی نماد کفر و شرک غلبه کرده بود؛ در جریان فتح مکه پس از پیروزی مسلمانان، خطبهی تاریخی ایراد فرمودند و ازجمله این نکته مهم را به همگان یادآور شدند که:
ترجمه: همه مردم در روزگار گذشته وحال، مانند دندانههای شانه مساوی و برابرند وعرب برعجم وسرخ برسیاه برتری ندارند، ملاک فضیلت، تقوی و پرهیزگاری است. ( متدرک الوسائل ، ج 12 ص 89 )
تمثیل وتشبیه برابرجویانهی که درکلامشان استفاده کرده، میتواند مبنای محکم برای ارایه جامعهی بر مبنای قسط و مساوات باشد.این تمثیل پیامبر (ص) کجا و تمثیل هایی که مثلا افراد جامعه را به سه دسته « طلا، نقره و مس » تقسیم میکردند، ( مبنای افلاطون ) ویا تمثیل سایر متفکرین امثال « فارابی » که افراد جامعه را به مثابه «مغز وسرو دست » تقسیم بندی میکردند. که همین رویکرد به انسان ناخواسته مبنایی برای تبعیض و نابرابری بود، در بستر چنین نگاهی که قومگرایی، نژاد پرستی خود برتری بینی کاذب جا خوش می کند. وجوانه میزندو حال آنکه تمثیل پیامبر مبنای همبستگی را درخود پرورش میدهد.
پیامبر گرامی اسلام در جای دیگر، با توجه با بزرگترین مشکل جامعه عربی آن روز که قومگرایی و فخر فروش سطحی است میفرماید:
ترجمه: ای مردم، همانا پروردگارشما واحد است و پدرشما یکی، همه شما از آدم هستید و آدم از خاک است و گرامیترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماهاست. هیچ عربی را بر عجمی برتری نیست جز به تقوا. (حرانی، 1394 تحق القول ص 23)
حاصل آن که ، درمنطق و سیره نبوی، برقراری اتحاد بین همه اقشارو اقوام نه تنها بین مسلمانان ، بلکه بین مسلمانان و غیر مسلمانان از اهل کتاب بوده است،
تا این جا ما به این نتیجه رسیدیم که اسلام و منابع اصلی دین، کتاب و سنت بستر ساز و فاق همگرایی بین کلیه اقوام ومذاهب کشور باشند.
اسلام بدون تردید قابلیت انسجام بخشی ملی در افغانستان را دارا است، مشارکت و سهم گیری تمام اقوام و مذاهب در مصاف با متجاوزان روسی، طی سالهای جهاد دلیل اثبات این ادعا است.
البته ما حضور عناصر وعوامل دیگری را نیز نفی ورد نمیکنم، در افغانستان پسا طالبان نقش سازنده و فعال در انسجام دهی جامعه ازخود نشان دادهاند، عوامل چون دموکراسی وقانون اساسی، چرا که دموکراسی محصول خرد بشری اند؛ همین قران سنت ما را به استفاده تجارب بشر ترغیب می کند. قانون اساسی نیز با الهام اسلام و ارزش های دینی سامان یافته است بنا براین اولی ناسازگاری با اسلام نیست و دومی بر اساس آموزههای اسلامی و دستاوردهایی بشری سامان یافته است، که میتواند ما را به شکوفایی وحدت ملی برساند.
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320