انحطاط و اضمحلال امپراتوری امریکا

 مترجم: میرعبدالرحیم عزیز

0 920

by Medea Benjamin and Nicolas J. S. Davies

نویسنده: میدیا بنجامین 

(Medea Benjamin)

 مترجم: میرعبدالرحیم عزیز

2/4/2021

در سال 2004، یک خبرنگار به اسم ران سوسکایند از یکی از مشاوران قصر سفید ادارۀ بوش که ممکن کارل روف باشد، نقل قول نموده که لاف میزد “ما اکنون یک امپراتوری هستیم، وقتی اقدامی می کنیم، واقعیت خود را ایجاد می نمائیم.”  او برداشت سوسکایند را مبنی بر اینکه پالیسی عامه باید در واقعیت های جامعه ریشه داشته باشد، نادیده گرفت. مشاور به خبرنگار گفت،  “ما بازیگران تاریخ هستیم،  شما و همۀ شما به مطالعۀ آنچه که ما انجام میدهیم، محکوم خواهید شد.”

شانزده سال بعد، جنگهای امریكا و جنایات جنگی كه توسط دولت بوش آغاز شد، فقط هرج و مرج و خشونت را گسترش داد و این پیوند تاریخی جنایت و ناكامی، قدرت و اقتدار جهانی امریكا را بطور قابل پیش بینی تضعیف کرده است. با نگاه به قلب امپراتوری، صنعت بازاریابی سیاسی که روف و همکارانش در آن شرکت داشتند، در یک خصوص موفق بوده اند که بیشتر از عراقی ها ، روس ها یا چینی ها، خود امریکانی ها را متفرق  ساخته تا بر قلب و ذهن آنها حکمروائی نمایند.

پوچی ادعای امپراتوری ادارۀ بوش این بود که امریکا از آغاز یک امپراتوری بوده است.  استعمال سیاسی  اصطلاح “امپراتوری” توسط یک مامور قصر سفید در سال 2004 نشانۀ یک امپراتوری در حال ظهور نبود طوریکه او ادعا نمود، بلکه گویای بک امپراتوری فاسد و در حال سقوط  بود که کورکورانه در دام  مارپیچ مرگ آزار دهنده  گیر افتاده است.

امریکائی ها همیشه از ماهیت جاه طلبی های  امپراتوری کشورشان غافل نبودند. جورج واشنگتن نیویورک را “مقر یک امپراتوری” توصیف کرد و لشکرکشی وی علیه نیروهای انگلیسی در آنجا را “مسیر امپراتوری” دانست. نیویورکی ها مشتاقانه هویت ایالت خود را به عنوان ایالت امپراتوری پذیرفتند که هنوز هم در ساختمان امپایر استیت و لوحه های ایالت نیویورک ثبت شده است.

گسترش حاکمیت ارضی امریکا بر سرزمین های بومیان امریکا، خرید لوئیزیانا و الحاق شمال مکسیکو در جنگ مکسیکو- امریکا، یک امپراتوری را ساخت که از امپراتوری جورج واشنگتن سبقت جست. اما این گسترش امپراتوری بیش از آنچه امریکائی ها تصور می کنند بحث برانگیز بود. چهارده تن از پنجاه و دو سناتور های امریكائی مخالف معاهدۀ سال 1848 برای الحاق بیشتر خاک مکسیکو بودند كه بدون آن هنوز هم امریكائی ها می توانستند که از كالیفرنیا، آریزونا، نیومكزیكو، تکزاس، نوادا، یوتا و بیشتر کلورادو به عنوان نقاط دلچسپ مکسیکو دیدار نمایند.

در شکوفائی کامل امپراتوری امریکا پس از جنگ جهانی دوم، رهبران آن مهارت و ظرافت لازم را برای اعمال قدرت امپرتوری  در جهان  پس از استعمار درک کردند. کشوری که برای استقلال از انگلیس یا فرانسه جنگید، از مهاجمان امپراتوری امریکا استقبال نمی کرد. بنابران رهبران امریكا سیستمی از استعمار نوین را بوجود آوردند كه از طریق آن حاكمیت امپراتوری خود را در بیشتر مناطق جهان اعمال کردند، درحالیكه از استعمال اصطلاحاتی مانند “امپراتوری” یا “امپریالیسم” كه اعتبار آنها را صدمه میزد و تضعیف می نمود، با احتیاط اجتناب می كردند.

این به عهدۀ منتقدانی مانند رئیس جمهور كوام نكروما از گانا گذاشته شد كه بطور جدی سلطۀ امپراتوری را مورد بررسی قرار داده كه كشورهای ثروتمند هنوز بر كشورهای مستقل مستعمراتی مانند کشور وی اعمال می کردند. نکروما در کتاب خود به اسم “استعمار نو: آخرین مرحلۀ امپریالیسم”، استعمار نوین را به عنوان “بدترین شکل امپریالیسم” محکوم کرد. وی نوشت: “برای کسانی که این عمل را انجام می دهند، به معنای قدرت بدون مسئولیت است و برای کسانی که از آن رنج می برند، به معنای بهره برداری بدون جبران خسارت است.”

پس امریکائی های پس از جنگ جهانی دوم در ناآگاهی دقیق از واقعیت امپراتوری امریکا رشد کردند و افسانه هائی که برای پوشاندن آن ساخته شده، زمینۀ مساعدی  را برای چند دستگی سیاسی و از هم پاشیدگی فراهم کرده است.  ترمپ “امریکا را دوباره بزرگ بساز” و قول بایدن برای “بازگرداندن رهبری امریکا” هر دو جذبۀ اشتیاق برای میوه های امپراتوری امریکا هستند.

بازی های ملامتی  گذشته در مورد اینکه چه کسی چین یا ویتنام یا کوبا را از دست داده است به داخل امریکا سرایت نموده  که چه کسی امریکا را از دست داده و چه کسی می تواند عظمت یا رهبری افسانه ای سابق را بازگرداند. حتی حینیکه امریکا در توسعۀ  کرونای عالمگیر در صدر جهان قرار داشته و اجازه میدهد که مردم و اقتصادش را نابود کند، رهبران هیچ یک از دو حزب آمادۀ بحث واقع بینانه تری در مورد چگونگی بازتعریف و بازسازی امریکا به عنوان یک کشور پس از امپراتوری  در جهان چند قطبی امروز نیستند.

هر امپراتوری موفق از طریق ترکیبی از قدرت اقتصادی و نظامی خود را توسعه داده و مناطق دور دست را اداره و استثمار کرده است. حتی در مرحلۀ جدید استعماری امپراتوری امریکا، نقش اردوی ایالات متحده و CIA این بود که درهای باز را بکوبند که از طریق آن تاجران امریکائی بتوانند با حفظ اصول  دست داشته، فروشگاه ها را به راه انداخته و  به  توسعه بازارهای جدید اقدام نمایند.

اما اکنون نظامی گری و منافع اقتصادی امریکا از هم جدا شده اند. به غیر از چند مقاطعه کاران نظامی، مشاغل امریکائی هیچ اصول دست داشته  را در ویرانه های عراق یا سایر مناطق جنگ فعلی امریکا تعقیب نکرده اند. هجده سال پس از حمله امریکا، بزرگترین شریک تجاری عراق چین است در حالیکه افغانستان از پاکستان است، سومالیا از امارات متحده عربی است و لیبیا هم متعلق به اتحادیۀ اروپا میشود.

ماشین جنگی ایالات متحده به جای گشودن درها برای  تجارت بزرگ امریكا یا حمایت از موقعیت دیپلماتیک امریكا در جهان، به یك گاو نر در فروشگاه جهانی چین تبدیل شده است و با استفاده از یك قدرت نابود كننده برای بی ثبات كردن كشورها و خراب كردن اقتصاد آنها، درها را عوض باز کردن برای فرصت های اقتصادی، بسته است.  انحراف منابع از نیازهای واقعی در داخل و آسیب رساندن به جایگاه بین المللی امریکا به جای تقویت آن شهرت امریکا را سخت صدمه زده است.

هنگامی که رئیس جمهور آیزنهاور نسبت به “نفوذ نا موجۀ” مجموعه نظامی- صنعتی آمریکا هشدار داد، او دقیقاً پیش بینی این نوع دوگانگی خطرناک بین نیازهای واقعی اقتصادی و اجتماعی مردم امریکا و یک ماشین جنگی را کرده بود  که هزینه آن بیش از ده اردوی بعدی در جهان است، اما نمی تواند در یک جنگ پیروز شود یا یک ویروس را شکست دهد، چه رسد به اینکه یک امپراتوری از دست رفته را دوباره احیاء نماید.

چین و اتحادیۀ اروپا به شرکای عمدۀ تجارتی اکثر کشورهای جهان تبدیل شده اند.  ایالات متحده هنوز هم یک قدرت اقتصادی منطقه ای است، لاکن حتی در امریکای جنوبی هم اکنون اکثر کشورها تجارت بیشتری با چین انجام می دهند. نظامیگری امریکا با هدر دادن منابع ما در خرید سلاح و جنگ، این گرایش ها را تسریع کرده است، در حالیکه چین و اتحادیۀ اروپا در توسعه اقتصادی صلح آمیز و زیرساخت های قرن 21 سرمایه گذاری کرده اند. بطور مثال، چین بزرگترین شبکۀ ریل سریع السیر را در طی 10 سال (2008-2018) ساخته است و اروپا از دهۀ 1990 شبکه سریع  خود را اعمار نموده  و گسترش می دهد، اما راه آهن سریع السیر در امریکا هنوز فقط روی نقشه نشسته است.

چین 800 میلیون نفر را از فقر نجات داده است، در حالیکه سطح فقر امریکا طی 50 سال به ندرت تکان خورده و فقر کودکان افزایش یافته است. امریکا هنوز ضعیف ترین شبکۀ امنیت اجتماعی در میان کشورهای توسعه یافته را دارد و فاقد سیستم صحی جهانی است. نابرابری در ثروت و قدرت ناشی از نئو لیبرالیسم مفرط باعث شده است که نیمی از امریکائی ها پس انداز کمی داشته و یا اینکه پس انداز ندارند تا بتوانند در دوران بازنشستگی زندگی خوبی داشته باشند و  یا هرگونه اختلال در زندگی را تحمل نمایند.

اصرار رهبران ما برای کاهش 66 درصدی هزینه های اختیاری فدرال ایالات متحده به منظور حفظ و گسترش یک ماشین جنگی که مدتهاست مفیدیت اش در امپراتوری اقتصادی در حال سقوط امریکا به پایان رسیده است، در واقعیت اتلاف تضعیف کنندۀ منابعی است  که آینده ما را به خطر می اندازد.

چند دهه قبل، مارتین لوتر کینگ به ما هشدار داد  “ملتی که سال به سال همچنان بیشتر از برنامه های اعتلای اجتماعی صرف هزینه های دفاع نظامی می کند، به مرگ معنوی نزدیک می شود.”

همانطورکه دولت ما بحث می کند که آیا ما می توانیم کمک به مردم را به خاطر صدمه از ویروس  COVID  و یا یک معامله جدید سبز و سیستم صحی همگانی را “تحمل کنیم”، عاقلانه خواهد بود که تشخیص دهیم که تنها امید ما برای تبدیل این امپراتوری فاسد و رو به زوال به یک کشور پویا و مرفه پس از امپراتوری این است که با سرعت و عمیقاً اولویت های ملی خود را از نظامی گری غیر ضروری و مخرب به برنامه های اعتلای اجتماعی که دکتر کینگ خواستار آن بود ، تغییر دهیم.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply