نقاط مشترک خروج آمریکا و شکست روس در افغانستان

منبع : فارن پالیسی

0 741
نقاط مشترک خروج آمریکا و شکست روس در افغانستان
عقب نشینی شوروی یک فاجعه بود. نسخه ایالات متحده نیز بسیار شبیه به آن به نظر می رسد.

منبع : فارن پالیسی

نویسندگان: ساجن ام . گوهل و ویکتوریا جونز

مترجم: سید جمال اخگر

گزارش گروه مطالعه افغانستان که در 3 فبروری منتشر شد ، تصویری تاریک از افغانستان را در‌صورت که ایالات متحده 2500 سرباز باقیمانده خود را قبل از وقت از افغانستان بیرون کند ، نشان داده است.

این گزارش هشدار می دهد که گروه های تروریستی فراملی که توانایی هایی خود را پس از حمله به رهبری ایالات متحده از دست داده بودند دوباره بازسازی می کنند و در ظرف دو تا سه سال دوباره برای حمله به خاک ایالات متحده عملیاتی می شوند.

بر اساس توافق ناقص 2020 دوحه ، دولت ترامپ قول داد که در ازای تعهد طالبان برای گفتگوهای معنی دار صلح با دولت افغانستان ، همه سربازان آمریکایی را از افغانستان بیرون کند – اما بدون گرفتن کدام تضمین برای توقف خشونت ها .

از قضا ، پاکستان نقشی اساسی در معامله دوحه داشت ، اما دولت افغانستان کاملاً از بحث ها کنار گذاشته شد.

همچنان در این معامله از طالبان خواسته شد تا اطمینان دهند که افغانستان توسط القاعده یا سایر گروه های تروریستی برای هدف قرار دادن ایالات متحده یا متحدین آن مورد استفاده قرار نخواهد گرفت. طوری که انتظار میرفت ، طالبان آشکارا این شرایط را نادیده گرفتند. و به روابط خود با القاعده پایان نداده و به همکاری خود ادامه می دهند.

یک گزارش شورای امنیت سازمان ملل نشان می دهد که طالبان حتی در جریان مذاکرات دوحه با این گروه رایزنی داشته است .

حملات خشونت آمیز در افغانستان ، با قتل های هدفمند مقامات دولتی و نظامی و همچنین قتل بی رویه روزنامه نگاران و فعالان جامعه مدنی ، در حال افزایش است.

طالبان تقریبا دو دهه پس از حملات یازده سپتامبر ، و سرنگونی آن گروه در دسامبر 2001 تاکنون بیشتر از هرزمان دیگر قوی تر هستند.

یک مورد قابل نگرانی واقعی این است که افغانستان یک بار دیگر طوری که در دهه 1990 بود به محل پرورش افراط گرایی مبدل شود. بیشتر این مورد به اقدامات بعدی دولت بایدن طی سال جاری بستگی خواهد داشت.

بیرون کشیدن عجولانه نیروهای آمریکایی می تواند باعث جنگ داخلی شده ، پیروزی را به طالبان تحویل دهد و دوباره باعث ظهور گروه های تروریستی که می توانند غرب را تهدید کنند ، شود.

اگرچه خروج جماهیر شوروی در سال 1989 از افغانستان در گزارش گروه مطالعه به طور گذرا ذکر شده است ، اما درسهای مهم و هشدارهای زیادی را برای ایالات متحده ارائه می دهد.

اگرچه درگیری کنونی با طالبان به اندازه اشغالگری شوروی تلخ نبوده ، اما طولانی تر از آن ادامه داشته است. و اگرچه مقیاس آن متفاوت است ، اما درک تجارب اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان و پیامدهای خروج آن کشور ، درسهای مهمی در مورد استراتژیهای خروج برای ایالات متحده ارائه می دهد.

چالش ها و عدم قطعیت های ایالات متحده و شوروی در چندین سطح با هم شباهت چشمگیری دارد: سوال اینجاست که چگونه نیروهای خارجی از افغانستان بیرون شود که امنیت ، توانایی و ظرفیت نیروهای افغان برای محافظت از مردم و استقامت و توانایی عملکرد دولت افغانستان پس از رفتن نیروهای خارجی زیر پا نشود .

دولت بایدن می بیند که آشتی دادن جناح های افغان کار ساده ای نیست. شوروی ها نیز این را تجربه کرده بودند.

عقب نشینی شوروی به عنوان بخشی از توافق نامه ژنو در سال 1988 بین افغانستان و پاکستان ، که زیر آن ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ، امضا کرده بود ، رسمیت یافت.

اگرچه افغانستان و پاکستان توافق کردن که حاکمیت یکدیگر را احترام می کنند ، مسکو درانجام این همکاری اسلام آباد مشکل داشت – درست مانند پس از واقعه 9/11 سپتامبر که ایالات متحده شاهد آن بود. رهبران اتحاد جماهیر شوروی در مورد نقش چالش بر انگیز پاکستان بحث کردند: به اساس صورت جلسه گفته شد که ” نیروهای مرزی پاکستان عملاً در عملیات نظامی در خاک افغانستان شرکت می کنند.

پاکستان منبع جریان مداوم سلاح است و گروه های مسلح نیز بدون مانع از آنجا عبور می کنند

میخایل گرباچف ، دبیر کل اتحاد جماهیر شوروی در یک جلسه ای کمیته اجرایی حزب کمونیست اظهار داشت ” مصالحه در مفهوم وجود دارد ، و ما آن را تایید می کنیم ، اما در عمل مشکل حل نشده است

مسکو مشتاق بود که نیروهای خود را در حالی از افغانستان بیرون کند که از تهدیدات داخلی و خارجی برای امنیت مدیریت شود.

برنامه آن متمرکز بر استقرار یک رژیم دوستانه پایدار افغان و مصالحه سیاسی بود.

رهبران شوروی درک کردند که سال ها پس از خروج آنها آینده افغانستان را تعیین و میراث مداخله آنها را تعریف می کند.

جلسات افشا شده کمیته اجرایی حزب کمونیست تایید کردند :” همه می فهمند که جنگ اصلی هنوز پیش است “.یک هشدار پیشبینانه نیز وجود داشت :” در صورت این که بخت با دوستان افغان ما zx نکند ، بنیادگرایان اسلامی به احتمال قوی به قدرت می رسند.”

بین سال های 1989 و 1991 مسکو برای بالا بردن ظرفیت امکانات مالی و سلاح را در اختیار افغان ها قرار داد که از یک مقدار آن در جنگ علیه مجاهدین که متشکل از افغان ها ، مبارزین اسلام گرای عرب با حمایت ایالات متحده ، پاکستان و عربستان سعودی به هدف بیرون راندن شوروی از افغانستان بودند ، با اندکی نظارت بر چگونگی تحول جنبش مورد استفاده قرار گرفت.بعدها از درون این گروه ها طالبان ظهور کردند.

هدف این بود که از یک ارتش با ثبات افغانستان اطمینان حاصل کنیم .

در یک ارزیابی شش ماه پس از عقب نشینی توسط رهبران اتحاد جماهیر شوروی پیشرفت قابل ملاحظه ای را در سال 1989 ثبت کرد:

خود کفایی ، اعتماد به نفس ، توانایی ارزیابی صحیح اوضاع توسط افغان ها که در زمان حضور نظامی ما در افغانستان با کمبود آن مواجه بودند ، به وضوح قابل مشاهده بود.”

مسکو در اقدامی غیرمعمول برای دولت متمرکز‌تحت کنترل شوروی ، از تحول قدرت در کابل برای ایجاد ثبات در افغانستان حمایت کرد ، و دفتر کمیته اجرایی حزب کمونیست اتحادیه های مستقل از جناح های قومی را ایجاد کرد.

دقیقاً مانند افغانستان پس از یازدهم سپتامبر در زمان حامد کرزی رئیس جمهور پیشین ، محمد نجیب الله رئیس جمهور وقت نیز لویه جرگه ، شورای سنتی رهبران سیاسی ، بزرگان قبایل و شخصیت های مذهبی افغانستان را فراخواند.

اگرچه لویه جرگه در آن زمان هم مرجع رسمی تصمیم گیری نبود و اکنون هم نیست ، اما تصمیمات آن – بر اساس اجماع – نهایی و لازم الاجرا تلقی می شود.

اتحاد جماهیر شوروی در حال فروپاشی از دولت نجیب الله به مدت سه سال پشتیبانی مالی و نظامی کرد.

تنها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 بود که از حمایت مسکو کاسته شد و دولت نجیب الله نیز از هم پاشید.

در سال 1992 ، مجاهدین کابل را تصرف کردند. این امر‌برای ایالات متحده پیروزی تلقی می شد ، زیرا نجیب الله مورد حمایت شوروی در سمت اشتباه جنگ سرد قرار داشت. در همین حال تضاد منافع بزودی در میان گروه های قومی افغانستان – عمدتاً پشتون ها ، تاجیک ها و ازبک ها – افزایش یافت و آنها در حالی که به طور همزمان سعی داشتند قدرت را از یکدیگر بگیرند ، شروع به تقسیم خاک افغانستان در میان خود کردند.

شهرهای بزرگ ،بشمول کابل ، به آوار تبدیل شدند.

در این میان ، یک روحانی پشتون ،بنام ملا محمد عمر ، به عنوان رهبر طالبان ، گروهی از جنگجویان آموزش دیده در مدارس پاکستان که جهاد خشن را تبلیغ می کرد ظهور کرد .

طالبان خود را دانشجویان مذهبی که می خواهند به بی قانونی و جنگ سالاری افغانستان پایان دهند، معرفی کردند. تنها در عرض دو سال ، قبل از پیشروی‌آنها به سمت کابل در سال 1996 ، شهرهای بزرگ را تصرف کردند و نجیب الله را در محضر عام علناً به دار آویختند.

تا سال 2001 ، آنها حدود 90 درصد از کشور را تحت کنترل گرفتند.

پنج سال رژیم وحشیانه آنها یکی از تاریکترین دوره های تاریخ افغانستان است و جنایات وحشتناک حقوق بشری ، به ویژه علیه زنان را به همراه داشته است.

زن ستیزی آنها تا به امروز ثابت مانده است. افغانستان همچنین به یک میدان بازی برای گروههای تروریستی مانند القاعده برای طرح حملات تبدیل شده بود.

امرالله صالح ، معاون رئیس جمهور ، که هشدار داد ایالات متحده بیش از حد میدان را به طالبان در دوحه واگذار کرده است ، از چندین سوی قصد طالبان جان سالم بدر برده است.

صالح همچنین مقایسه مستقیمی بین تاکتیک های طالبان و گروه دولت اسلامی انجام داده و خاطر نشان کرده است که هر دو گروه برای هدف مشترک که همانا وادار کردن نظامیان غربی برای خروج از افغانستان است ، همکاری می کنند.

اگرچه مداخلات شوروی و ایالات متحده متفاوت بود ،اما آنها با چالشهای مشابهی روبرو شدند.

هر دو با تهدیدهای شورشیان ، محدودیت دسترسی دولت مرکزی به مناطق روستایی و نفوذ متضاد پاکستان روبرو شدند ، جایی که هم مجاهدین و هم طالبان از پناهگاه های امن برخوردار بودند.

علی رغم اینکه در ابتدا اهداف بلند پروازانه را دنبال می کرد، اتحاد جماهیر شوروی مجبور بود اهداف سیاسی خود را از انحلال و تلاش نافرجام برای جلوگیری از فروپاشی و تسخیر افغانستان توسط افراط گرایان رادیکال کاهش دهد.

امروز واشنگتن با معضل مشابهی که عبارت از فقدان اراده سیاسی و نظامی برای حفظ مأموریت افغانستان می باشد ، روبروست.

غالباً فراموش می شود که افغانستان پس از شکست طالبان پس از 11 سپتامبر یک دوره امنیت نسبی را تجربه کرد و تا سال 2005 شورشی به رهبری طالبان ظهور نکرد.

با این حال ، در اواسط سال 2002 ، دولت جورج دبلیو بوش بیشتر توجه خود را به عراق صدام حسین معطوف کرد.

با نادیده گرفتن افغانستان و حواس پرتی ایالات متحده در جنگ ناملایم عراق ، طالبان با حمایت ارتش پاکستان دوباره سازمان یافتند.

اگر دولت بایدن دستور خروج كامل از افغانستان را صادر كند ، این كشور می تواند مسیر پس از جنگ اتحاد جماهیر شوروی را دنبال کرده دوباره وارد یك جنگ داخلی تمام عیار شود و به پناهگاه که تروریست ها در زمان برنامه ریزی حملات 11 سپتامبر استفاده کردند ، تبدیل شود.

شکست طالبان دور از دسترس است و این گروه سوء نیت خود را بار بار نشان داده اند .

با حضور چندین سازمان تروریستی -بشمول القاعده و دولت اسلامی – در منطقه ، این گروه ها احتمالاً مردم افغانستان را چنان در معرض وحشیگری ، زن ستیزی و ستمگری قرار دهد که با زمان قبل از 2001 رقابت کند.

خروج ایالات متحده از افغانستان باید منوط به قطع ارتباط طالبان با گروه های تروریستی و قطع خشونت علیه مردم افغانستان باشد.

در عین حال ، بسیار مهم است که واشنگتن پاکستان را بخاطر نحوه دخالت در امور داخلی افغانستان پاسخگو قرار دهد.

واشنگتن همچنین نیاز به تعامل بهتر با متحدین ناتو خود بشمول المان ، ایتالیا و انگلستان که نقش مهمی در پیشرفت ارتش افغانستان دارند به ویژه از زمانی کاهش سریع نیروهای آمریکایی بدون هماهنگی و مشوره در دوره دولت ترامپ .

در یک پیشرفت مثبت ، جو بایدن ، رئیس جمهور ایالات متحده در تلاش است تا اعتبار ایالات متحده را با متحدان اروپایی خود اعاده کند و به نظر می رسد قصد دارد یک راه حل از طریق گفتگو پیدا کند.

دبیرکل ناتو ، جنس استولتنبرگ اخیراً هنگامی که گفت این ائتلاف “قبل از زمان مناسب” از افغانستان خارج نخواهد شد به چندجانبه گرایی بیشتر تأکید کرد.

هیچ کس ” جنگ های بی پایان را نمی خواهد ” اما خروج غیرمسئولانه نیز به همان اندازه غیر قابل توصیه است.

ما باید مکث کنیم ، به تاریخ نگاه کنیم و با احتیاط به جای خواب رفتن در یک فاجعه دیگر پیش برویم.

ساجن م. گوهل مدیر امنیت بین المللی در بنیاد آسیا و اقیانوسیه است.

ویکتوریا جونز یکی از بنیانگذاران و سردبیر مجله انترزین است.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply