بجواب اقای داکتر نور احمد خالدی. بخش دوم / قاسم باز

قاسم باز                                                                                     ۸/۷/۲۰۱۸

بجواب اقای داکتر نور احمد خالدی
    پیرامون عواقب کودتا ۲۶ سرطان سال ۱۳۵۲
   بخش دوم 

خوانندګان ګرامی ، لطفآ توجه نماید به سوالهای چهارم، پنجم، ششم،هفتم ، هشتم ،نهم و دهم. جناب اقای خالدی صاحب، وی مینویسید.
چهارم. مقام صدارت که در برابر پارلمان مسول بود لغوه شد.
پنجم. پارلمان لغو شد.
ششم. استقلالیت قوه قضا لغوه شد.
هفتم. ازادی مطبوعات لغوه شد.
هشتم. به لغوه مقام صدارعظم، پارلمان، لغوه استقلالیت قوه قضایه و لغو ازادی مطبوعات تمام ارګانهای دولت در دست یک نفر تمرکز نمود.
نهم. استقلالیت پوهنتونها در انتخاب ریس پوهنتون و روسای پوهنځی ها بر اساس انتخابات ازادانه کدرهای علمی پوهنتونها و پوهنځی ها لغوه شد.
دهم. اتحادیه استادان لغوه شد، اتحادیه محصلین لغو شد، ازادی اجتماعات لغو شد.
جواب سوال ۴- جناب محترم خالدی، به سرنګونی رژیم سلطنتی ، حکومت بیکاره دهه دیموکراسی قلابی، یعنی  صدارت سلطنتی اتوماتیک لغو میشود به امدن نظام جمهوری مقام صدارت نه بشکل سلطنتی بلکه بشکل متحرک ان،  شخص رهبر تحول ۲۶ سرطان انرا به پیش میبرد، فرق بین صدراعظمان دهه نام نهاد دیموکراسی قلابی دولت سلطنتی که  صدراعظمان  انوقت بوتهای پاچا یعنی شاه را میبوسیدند با صدراعظم جمهوری زمین تا اسمان فرق داشت. صدراعظمان شاهی بیکاره ولی صدراعظم دولت جمهوری پرکار و زحمت کش بود، اینست فرق فاحش بین صدراعظمان سلطنتی و جمهوری.
جناب اقای خالدی، در دوره دهه نام نهاد به اصطلاح دیموکراسی کدام صدراعظم به پارلمان مسول بود، کدام پارلمان یکی از صدراعظمان انوقت یعنی دوران سلطنت را سلب اعتماد نموده، تقرر و عزل صدراعظمان را شخص اول مملکت یعنی سلطنت انتخاب و انتصاب میکرد، ولی زمانیکه مظاهرات و تظاهرات مردم زیاد و اوج میګرفت، شاه مجبور میشد که صدراعظم بر حال را سبکدوش سازد، سبکدوشی ان صدراعظم کار مقام سلطنت بود، نه از پارلمان.
جواب سوال ۵-  در تمام جهان زمانیکه یک نظام چی ان نظام شاهی باشد یا جمهوری، وقتیکه سرنګون میشود بدون چون و چرا پارلمان ان نظامها نیز از بین میرود و لغو میګردد . شاید کدام کشور استثنایی باشد که نظام شان تغیر نموده و پارلمان شان بحال سابق پا برجا باشد . بلی به امدن نظام جدید جمهوری پارلمان نام نهاد به نام شورا ملی که در انوقت حیثیت ماشین داد و ستدد داشت از بین رفت و باید هم از بین میرفت.
جواب سوال ۶- کدام استقلالیت قوه قضایه ، ایا ریس قوه قضایه از طرف پارلمان انتخاب میشد یا از طریق فرمان سلطنت. شما بزرګوار باید فرق بین انتخاب و انتصاب را داشته باشید. ایا شما برای ما ګفته میتوانید بګوید که در وقت سلطنت، قوه قضایه در کدام موضوع مهم ملی استقلالیت خود را تبارز داده؟ اګر داده باشد لطفآ بما شریک سازید تا ما هم بدانیم .
جواب سوال ۷- خنده اور اینکه شما میګوید  به امدن نظام جمهوری ازادی مطبوعات لغو شد.
کدام ازادی مطبوعات در زمان سلطنت، بغیر از چند روز ازادی مطبوعات در دوران صدارت شهید نوراحمدجان اعتمادی ، ایا در دوران صدارت داکتر یوسف خان، محمدهاشم میوندوال پردیس سمرقندی، داکتر عبدالظاهر و شهید محمد موسی شفیق ازادی مطبوعات وجود داشت؟ افسوس و میلیون بار به اینګونه ارشادات جناب عالی شما. من چپ من ګنګه.
جواب سوال ۸ – وقتیکه شاه یک کشور ریس قوه اجراییه یعنی  صدراعظم را ، وزارا را ، ریس قوه قضایه را ، ریس قوه مقنیه یا ریس هر دو مجالس  شورا ملی و مشرانو جرګه  را انتصاب نماید اتوماتیک موضوع استقلالیت این سه قوه فوق الذکر از بین میرود. لطفآ در چشمان ما مردم و نسلهای اینده خاک نیاندازید.
جواب سوال ۹- ایا در زمان سلطنت انتخابات ریاست پوهنتون کدام درد را دوا کرده ، اګر کرده برایم ګفته میتوانید کدام درد؟ ، ایا فراموش کردید که در زمان سلطنت پوهنتونها به مراکز زور ازمایی احزاب چپ و راست ګشته بود، ایا وضع تدریسی و علمی پوهنتونهای در دوران دهه نام نهاد دیموکراسی قلابی از زمان جمهوریت داودخان کرده بهتر تر و خوبتر بود؟ نخیر عزیز برادر، در این مورد شما باز هم مرتکب اشبهای مکرر شده اید.
جواب سوال ۱۰- ایا اتحادیه استادان و محصلان انوقت  کدام رول مثبت درهرج و مرج پوهنتونها بنفع تدریسی محصلین پوهنتون بازی کرده اګر کرده باشد کدام کار بهبودی در سطح تعلیمی پوهنتونها در انسجام  نظم و دسپلین پوهنتونها  و یا خود ان اتحادیه ها باعث خرابی وضع تدریسی پوهنتونها ګردیدند.
برادر محترم ، اصلآ از برکت ان اتحادیه های بی مسولیت بود که مراکز علمی و دانش اموزی را به مرا کز زور ازمایی تبدیل کردند. جناب نور خالدی صاحب ، هیچ تصور نمیکردم که شما به این اندازه یک شخص سطحی نیګر و عقدیی باشید.
۱۱ –  شما محترم در فقره یازدهم مینویسید.
۱۱- کودتای ۲۶ سرطان شیرازه تاریخی نظام دولت افغانستان را برهم ریخت و به تمام عناصر مخالف این نظام از یک طرف فرصت سرنگونی آنرا میسر ساخت و از جانب دیگر راههای پیروزی وامید پیروزی را فراهم ساخت.
جواب سوال ۱۱- اقای خالدی شما از من بیچاره کرده خوبتر و بهتر میدانید که رژیم سلطنتی یک رژیم مروثی و مخالف اصول مقدس اسلامی است، اما  برعکس  نظام جمهوری برابر به اصول و ارشادات مبارک اسلام و دیموکراسی است، در نظام جمهوریت هر کس که لیاقت خود را تبارز دهد میتواند توسط ارای مردم رهبری کشور را بدست ګیرد.اقای نور خالدی، این مرحوم سردار هاشم خان و شهید سردار محمد داودخان بودند که عمر نظام سلطنتی را در دوران صدارت خود طولانی تر ساخت. احیانآ اګر این دو شخصیت فداکار و پرکار نمی بودند ریشهای سلطنت را شصت و یا هفتاد سال قبل مردم از بیخ و بنیاد میکندند، قلع قم مینمود و نظام سلطنتی را به ګدال تاریخ می سپرد. شما در پرګراف دوازدهم چی عجیب مینویسید.
رژیم کودتا به سرکوب خونین مخالفین بالقوه و بالفعل دست زد که تعداد زیاد افراد قربانی این سرکوب شدند.
جواب سوال ۱۲- من میلون بار افسوس میکنم به اینګونه استدلال های نا اګاهانه تعلیم یافته های کشور خود.جناب اقای خالدی، در طول دوره چهار سال و نه ماه ریاست جمهوری شیهد داودخان بغیر از شش نفر متهمین قضیه کودتا محمد هاشم میوندوال، و شش نفر اخوانیهایکه که در حالت جنګ همرای قوه امنیتی و نظامی توسط مردم عوام در لغمان سرخ رود ، پنجشیر و بدخشان که انها به دستور مستقیم ای ایس ای پاکستان اغتشاش ها را به راه انداخته بودند و ان اغتشاشیون توسط قوه امنیتی و مردم عوام دستګیر ګردید ، مردم ان ویلاها این اغتشاشیون را دست بسته به دولت انوقت به پنجه قانون سپردند ، دولت جمهوری یک فرد انها را بجرم اغتشاش و حمله مسلخانه برعلیه حکومت انوقت اعدام نکرد ، ولی وقتیکه انها در محبس دهمزنک که میخواستند توسط تونل زدن بخاطر فرار از محبس در حالت محبوسیت، جرم بالای جرم در حالت سپری نمودن حبس در محبس دهمزنګ مرتکب شدند، انها به امر محکمه جرایم امنیت عامه اعدام شدند  ، شخص بنام مولوی حبیب الرحمان که در ولایت لغمان همرای شب نامهای که ان شب نامها از طرف سازمان جهنمی ای ایس ای نظر به مصاحبه جنرال بابر پاکستانی که در یوتوپ موجود است بلفعل ګرفتار و بعد از حکم محکمه جرایم امنت عامه محکوم به اعدام ګردید، همچنان در سال ۱۳۵۵ یا ۱۳۵۶  صوفی غلام حضرت کلکانی  با برادرش که وی بر ضد دولت جمهوری درعلاقداری کلکان که پسر مرحوم ملک بابا کنری بنام ګل محمد علاقدار انجا بود  اعتشاش نموده بود ، صوفی غلام حضرت و برادر وی یک عسکر پولیس علاقداری کلکان را بشهادت رسانده و دو سرباز پولیس را مجروح ساخته بود، صوفی غلام حضرت و برادرش نظر به شهادت شهود عینی و اعترافات متهمین توسط محکمه جرایم اختصاصی پولیس وزارت عدلیه در محبس دهمزنګ اعدام شدند، اینکه شما بزرګوار میګوید که تعداد زیاد افراد قربانی این سرکوب شدند بزرګ منیشی شما است. مبالغه هم حد و اندازه دارد.

. سوال سیزدهم تان را در جواب دوازدهم ارایه نمودم

 ۱۴- در نتیجه این کودتا رهبران گروههای افراطی راست مذهبی مانند ربانی، گلبدین و مسعود از کشور فرار نموده به آغوش سازمان استخبارات نظامی پاکستان پناه بردند که نتایج فاجعه بار آن تا امروز ادامه دارد.

جواب سوال ۱۴- جناب اقای نور احمد خالدی. میدانم که معلومات شما در مورد فرار ګروپ برادران اخوانی  بسیار سطحی است، شما شنده اید که علی اباد شهر است.

برادر محترم. فرار ګروپ جوانان اخوانی پوهنتون کابل و پل تخنیک در قدم اول الزامیت قتل سیدال که مربوط حزب شعله جاوید بود، بالای انها بود ، انها بخاطر ارتکاب جرم  قتل سیدال در دوران صدارت موسی شفیق ګرفتار شده بودند انها بعد از یک مدت کوتاه از حبس رهایی یافته دوباره به دروس خود در موسسات تعلیمی حضور رساندند، این ګروپ جوانان مسلمان پیش از پیروزی تحول ۲۶ سرطان  که یک عضوه این جوانان مسلمان محصل پل تخنیک کابل بود وی در ضمن ملا مسجد ګردنه باغ بالا  نزدیک سینما اریوب بود یکی از صاحبمنصبان دوران سلطنت که وی در انجا زندګی میکرد کدام جنجال انهم بالای اذان وقت صبح داشتند، ان صاحب منصب به این محصل ملا بچه ګفته بود که از طرف صبح وقتیکه اذان میدهید لودسپیکر تانرا خاموش ساز که من و اولادهای من از دست صدا بلند لودسپکر شما خواب نداریم. ان ملا بچه محصل به ګفته های ان صاحب منصب وقع نګذاشته جنګ در بین انها روح میدهد مردم ان منطقه در بین میانجګری نموده، ولی روز بعد یک عده محصلین اخوانی پوهنتون و پولی تخنیک بکمک این محصل ملا بچه میشتابد و این صاحب منصب را چنان لت و کوب میکند که اه در جان شان نمی ماند، کارهای خدایی بود،  در شب کودتا ۲۶ سرطان این صاحب منصب نوکریوال قطعه خود است چون در ان شب اکثریت قطعات اردو بدون کدام مقاومت وعکس العمل تسلیم کودتا چیان میشود این افسر اردو هم در ان شب قطعه خود را تسلیم کودتاچیان تحول نموده و خود را در ګروپ کودتاچیان شامل و تنظیم می نماید . چون در شب تحول ۲۶ سرطان وی قطعه مربوطه خود را به کودتاچیان بدون درد سر تسلیم نموده وی بعد از پیروزی تحول ۲۶ سرطان یک رتبه ترفیع کرده. چون این افسر اردو دوست نزدیک پاچا سرباز که وی بعد از پیروزی تحول بحیث قوماندان امنیه شهر کابل توظیف میشود این افسر خود را در ګروپ پاچا سرباز شامل میسازد ، بعد از چند روز این افسر همرای موترهای نظامی کودتاچیان بخاطر انتقام ګرفتن از این محصل که ملا مسجد ګردنه باغ بالا بود میاید تا انرا لت و کوب و یا محبوس و یا انتقام خود را که یک وقت محصلین پل تخنیک و پوهنتون کابل این صاحب منصب را لت و کوب نموه بود بیګیرد ، وقتیکه این افسر عقب وی به مسجد میاید  در اینوقت این محصل ملا بچه در مسجد نیست بلکه در پل تخنیک در صنف درس میخواند، یکی از باشندګان ان منطقه به عجله خود را به این محصل  میرساند  و برایش میګوید که پولیس در پی تعقیب تان است پولیس عقب تان میګردد،  بمجرد که این محصل از این موضوع واقف میګردد وی در ان واحد بتمام ګروپ اخوانی این پیعام را در پولتخنیک و پوهنتون میرساند. در این اثنا بعضی افراد امنیتی پاچا سرباز قوماندان امنیه ولایت کابل به همراهی این افسر داخل محوطه پولتخنیک میشود انها در انجا ان محصل را پیدا کرده نمی تواند یک دو نفر دیګری که ان صاحب منصب در جنګ مشت و یخن شناسایی نموده بود همرای خود می برد بعد از ان پولیس به لیلیه پوهنتون میرود وقتیکه یک عده محصلین از امدن پولیس در لیلیه پوهنتون از امدن پولیس واقف میشود بعضی از انها از کلکین ها لیلیه پوهنتون خود را انداخته  قرار را به فرار ترجیح داده و بعضی از این محصلان نهضت جوانان مسلمان در همان لیلیهای پوهنتون مخفی نموده و فردا راه ګریز را اختیار می نماید که در این جمله افراد اقایان نیز شامل بودند، یک عده محصلین که توسط پاچا سرباز ګرفتار شده بودند انها بعد از یک مدت کوتا رهای یافتند و به دروس خود رفتند و یګان تا شان راه فرار را اختیار نمود.

جناب اقای نور خالدی:  این بود معلومات بنده در باره فراریان نهضت جوانان مسلمان، اګر شما محترم از معلومات من کرده زیادتر در دست دارید لطفآ بنویسید تا ما هم از ان مستفید ګردیم. همچنان از برادران و ذوات محترم که در ان روزهای اول جمهوریت در جریان بودند صحت و عدم صحت ګفتهای بنده را رد یا تصدیق نماید. چرا که اینګونه موضوعات جز تاریخ میګردد.
۱۴ – ب ، با استفاده از فرصت گروههای کمونیستی پرچم و خلق خودرا جانشین منطقی رژیم کودتا دانسته مجددا متحد شدند و برای بدست گرفتن قدرت آمادگی گرفتند و در نتیجه با اولین فرصت رژیم را ساقط کردن.
جواب ۱۴ – ب –  چی یک سوال طفلانه صنف اول.

بلی اقای خالدی. ما میدانیم حزب خلق و پرچم نتنها بخاطر بدست اوردن قدرت سیاسی با هم ایتلاف کردند بلکه یک عده سلطنت طلبان نیز به حزب خلق و پرچم بخاطر بر انداختن حکومت ملی و کاری جمهوری داودخان دستهای خود را به مخالفین راست و چپ شهید داودخان یکجا ساخته بودند و انها بر ضد رژیم مترقی و کاری شهید داودخان تبلیغات دروغین  را به راه انداخت. از قبیل ، سید قاسم ریشتیا و برادر شان میر محمد صدیق فرهنګ مولف کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر، ګروپ حزب مساوات پردیس سمرقندی محمد هاشم میوندوال،

شما در پراګراف و سوال ۱۵ چی ظالمانه مینویسید.

  ۱۵ – اگر تمام دستآورد دوران صدارت داوود خان تطبیق پلانهای پنجساله اول و دوم بود در دوره دموکراسی بعد از او نیز پلانهای پنجساله سوم و چهارم طرح و تطبیق شدند.

جواب سوال ۱۵-  اقای خالدی هیچ تصور کرده نمی توانم که شما بحیث یک کارمند وزارت پلان چطور اینګونه قضاوت  کوچک و ابتدایی میکنید. اقای خالدی محترم. بلی ما میدانیم که بعد از صدارت مرحوم محمد داودخان پلان پنج ساله سوم و چارم طرح ریزی شد اما سوال ما اینست که کدام است دست اورد ان پلانها، مطلب شما اګر طرح ریزی بالای صفحه کاعذ بوده باشد در ان مورد ما کدام اعتراض نداریم ولی اګر هدف شما کدام دست اورد باشد لطفآ بګوید تا مه هم بدانیم ، تاجایکه ما میدانم پلان پنج ساله سوم و چارم به اساس حیف و میل پول و کسر بودیجه شش میلیارد افغانی تطبیق نشد، محترم خالدی صاحب . به سوال شانزدهم تان بسیار خندیدم شما چی قسم معصومانه و طفلانه ، عقده درونی تانرا مرفوع ساختید. شما مینویسید.

 .  ۱۶ – رژیم کودتا ناگزیر بدست همان کودتاچیان اولی و رفقای آنها ساقط شد

جواب سوال ۱۶-  در اینجا هیچ جای شک و شبهه نیست که رژیم جمهوری جوان از طرف یک عده کودتاچیان ۲۶ سرطان سرنګون شد، اګر در انوقت بعضی از اعضای تحول ۲۶ سرطان از راه و رویش سردار شهید مرحوم محمد داودخان عدول نمیکردند و به احزاب چپ نمی پیوندید، مطمین ام  فجایع بعدی که منجر به قتل و شهادت ان بزرګوار مرد تاریخ افغانستان که وی بخاطر وطن از سرمایه شخصی، قدرت خاندانی  از جان، اولاد و دوستان خود ګذاشت ، هیچ بوقوع نمی پیوست. ولی اینرا هم فراموش نکنید اګر مقام سلطنت ریشهای خود را خود قلع و کم نمیکرد، و در مقابل بی باکنان به اعضای پرکار و مردم دوست فامیل خود اتکا مینمود هیچ وقت تحول ۲۶ سرطان و جریانهای مابعد به وقوع نمی پیوستند. وسلام.