ملت افغانستان هنوز در انتظار محکمۀ جنایتکاران ۷ و ۸ ثور است

ملالی موسی نظام 

0 625

                                                                                                   ۲۵/۰۴/۲۰۲۰

مظاهرات آسیب دیدگان جنگ های خونین افغانستان در نزدیک قصر مخروبۀ دارالامان

افغانستان یگانه مملکتی نیست که در آن جنایت کاران جنگی و مجرمین بد سابقه آزادانه و با اطمینان خاطر گشت گزار مینمایند، ولی تنها سرزمینی هست که «تعداد کثیری» از جانیان معلوم الحال که کار نامه ها و اعمال شان نه تنها بیاد و خاطر ملیون ها سکنۀ دردمند وطن است، بلکه همه با تفصیل و استناد ثبت صفحات تاریخ جهان هم گردیده است. کافیست که از هزاران راپور، کتاب و رساله که بگذریم فقط دو اثری را که متصل منتشر گردیده و با وسایط ارتباط جمعی رو به انکشاف امروزی، هردو در لابلای صفحات انترنت هم موجود هستند، مطالعه و ارزیابی نماییم و وظیفتاً به دسترس دیگر هموطنان و نسل امروز هم قرار دهیم. اثر اولی «راپور عدالت یا دادخواهی افغانستان» است که توسط کمیتۀ غیر انتفاعی حقوق بشر در هالند بعد از مصاحبات با ۶۰۰۰ هموطن شاهد و ناظر جنگ های افغانستان «۱» به پهنای سرزمین ویران ما با موجودیت حقوق دانان خارجی و داخلی و ترجمانان هر لسان مردم افغانستان، تهیه گردیده و توسط خانم «سیما سمر» رئیس کمسیون مستقل حقوق بشر به «حامد کرزی» رئیس جمهور وقت به منظور تأمین «عدالت انتقالی اجتماعی» پیشکش گردید.

اثر معتبر دومی همانا راپور نهایت مستند از با حیثیت ترین تشکیل حقوقی جهان یعنی «کمیتۀ نظارت بر حقوق بشر» ملل متحد تهیه و تنطیم گردیده است. این راپور که تحت عنوان «دست های آغشته بخون» از جانب مؤسسۀ فوق «۲» منتشر شده است، همچنان در ویب سایت آن به آسانی قابل دسترسی است و دقیقاً توسط خبرنگاران خود مؤسسه که در جریان جنگ های کابل حضور داشتند، در حدود یکسال اول عصر خونین تنظیم های منکر انسانیت، اسلامیت و افغانیت را با تمام تفصیلات و رویداد های مهلک و غیر قابل باور و بیسابقه به تصویر می کشد. دردا که  دقیقاً بیشترین کشتار مردم بیدفاع شهر کابل منجمله

«قتل عام افشار» که ثبت تاریخ جنایات بشری در عالم است، در همین زمان کوتاه صورت گرفته است. آنانیکه معتقد به فراموشی گذشتۀ تاریخ وطن و مردم آن هستند، معتقد به پامال عدالت و بازخواست از جنایتکاران این سرزمین هم می باشند.

درحالیکه ۱۹ سال از آغاز دیموکراسی وارداتی و باز شدن دروازه های افغانستان از بنیاد ویران، سپری میگردد، درد ملت تنها این نیست که چرا مجرمین جنگی و جنایت کاران ۷ و۸ ثور به عدالت سپرده نمیشوند و محاکم قانونی برای ثبوت اتهامات آنان دایر نمی گردد، بلکه درد استخوان سوز مردم افغانستان که التیامی برای آن متصور نیست، حضور و موجودیت بیشمار این مجرمین و جنایت کاران جنگ های خانمانسوز و خونین کشور در کرسی های بالای دولتی استکه در مجموع همۀ آنان با هرنوع استفاده های سوء، در رگ و پی اکثریت مقامات دولت و البته هرسه قوۀ آن اخذ موقع نموده اند.

«حامد کرزی» که تمدید قدرت و استفاده از آن گویا هدف اصلی و اساسی او در زمان طولانی حکمروایی بی خاصیت و غیر ملی وی بوده است، طور نمونه پشتیبانی از جنایتکاران و دقیقاً قاتلان مردم افغانستان خط مش اساسی وی را تشکیل میداد. عزت و اقتدار نامحدود «قسیم فهیم» با سابقۀ سیاه عصر تنظیم ها و فعالیت غیر بشری وی در دستگاه مخوف «خاد» از جانب «حامدکرزی» و مجاز کار روایی های وی را تاریخ هرگز از یاد نمی برد….. در پهلوی بیشمار عزیز از دست دادۀ هموطن، ملیون ها بیوه و یتیم جنگ های خانمانسوز افغانستان، منجمله بازماندگان ۵۰۰۰ قربانیان بی گور و بی کفن عصر خلق و پرچم و مظلومان «قتل عام افشار» با موجودیت عمال مقتدر و شناخته شدۀ آن جریانات خون و آتش در کشور، همه جزئی از ملت هردم شهید و دردمند و ستم دیدۀ افغانستان هستند که منتظر«آغازی» برای بازخواست و «عدالت» و ایجاد محاکم برای جنایتکاران شناخته شدۀ جنگ های خونین مملکت شان بوده اند. هر سال در چنین روز های سیاه ملت افغان، مظاهراتی در شهر های افغانستان صورت میگیرد تا اولیای امور مسئول را متوجه گذر زمان و تأخیر در اجرای عدالت و پی گیری از جنایت کاران جنگی نمایند که تنها شهدای جنگ های قدرت طلبی کابل از ۶۵ هزار تجاوز مینماید. مگر سال دیگری بدنبال قبلی سپری میشود و هیچ بازخواستی و محکمه ای دایر نمی گردد.

در جهان تعداد زیادی مجرمین جنگی و آنانیکه مانند جنایتکاران جنگ های افغانستان، مرتکب جنایات استخوان سوز بر علیه بشریت گردیده اند و در ممالک خودشان«به دلایلی» امکانات محکمه و بازخواست شان میسر نمی باشد، محکمۀ بین المللی «لاهه» در کشور هالند بیطرفانه و با جمع آوری اسناد و مدارک و احیاناً شهود، چنین عملیۀ عدالت بشری را انجام میدهد. این دستگاه عدلی جهانی که بسیار بیطرف بوده و لست های زیادی از مجرمین جنگ های افغانستان را در اختیار دارد، یقین به اجازۀ آن دولت درین راه مفید واقع میگردد، ولی هیهات که مردم منتظر و داغ دیدۀ وطن چنین خوابی را تعبیر نمایند.

در سالهای اخیر محکمۀ جهانی دیگری به فعالیت آغاز نموده است که عبارت از(I.C.C) یا محکمۀ بین المللی جنایات بر علیه بشریت است که با مأمورین و حقوقدانان خبره و یک آرشیف معتبر در حقیقت جنایتکارانی که تحت شرایط خاصی شناسایی گردیده و جرم شان ثابت است، میتواند توسط این تشکیل حقوقی بازخواست قانونی گردند. در افغانستان که لست طویل و عریضی مطابق شرائط بازخواست و جلب محکمه این مؤسسه موجود است، از چند سال گذشته حتی پیشنهاد گردیده است که خود اعضای مجرب آن میتواند زمینۀ انتخاب جنایتکارانی که سوابق شان در جدول ثبت گردیده است، مورد پیگیری و توقیف قرار گیرند. ولی دردا که حکومت پریشان حال افغانستان هنوز هم با نمیدانم کاری و زور و قوت آن جنایتکاران شناخته شده در دستگاه های سه گانۀ دولت، از ارائۀ کمک و سهولت به ادارۀ محکمۀ بین المللی جنایات بر علیه بشریت اباء می ورزد.

از کودتای منحوس ثور دقیقاً 42 سال و از هجوم گروه های تشنۀ قدرت تنظیمی و قاتلان شهر کابل ۲۸ سال میگذرد و البته از برگشت افغانستان به جامعۀ بین المللی و سقوط طالبان عصر حجر۱۸ سال، آیا صبر و حوصلۀ یک ملت رنجور جنگ دیده و عزیزان ازدست داده را تا چه زمانی باید مورد آزمایش و غفلت قرار داد؟ به تصویر گویا و عریان ضمیمه نگاهی بیندازید، قصر باشکوه دارالامان را قبل از ترمیمات اخیر نشان میدهد که بدون تردید مظهر مدنیت و شگوفایی یک عصر ملی و مترقی بوده است، در عقب مظاهره چیانی که در جستجوی عدالت خواهی و بازخواست از جنایتکاران جنگ های خانمانسوز افغانستان هستند، مشاهده میفرمایید.

آیا گاهی با درنظرداشت موقعیت جغرافیایی شهر کابل و موقف دو جانب شناخته شدۀ مقتدرین جنگ های تنظیمی مهلک، یعنی «گلبدین حکمتیار» و رقیب وی در استعمال راکت و وسایل جنگی آتشبار«احمد شاه مسعود»، به این نتیجه رسیده اید که راکت و هاوانی که این بنای تاریخی را که مظهر یک دولت مردمی و عصر مترقی  بوده و حتی نزدیک به یک قرن قبل با چنین معماری شکوهمند و بینظیر، بالای تپه ای اخذ موقع نموده بود، کدام طرف متخاصم به چنین حالت رقتبار و مفلوکی در آورده است؟ یقین فراموش نمی نماییم که اگر عمارتی نهایت پخته کاری و مستحکم را استعمال متواتر و بی شمار راکت و وسائل مخرب و آتشبار به چنین حالت أسف باری در آورده است، مردمی که در پایتخت افغانستان لاجرم و جبراً زندگی پر از دهشت، وحشت و مرگباری را سپری مینمودند، چه روزگاران خون و آتش را با تلفات بیدریغ عزیزان تا مغز استخوان احساس نموده اند.

بلی، باید تصریح نمود که مصائب خانمانسوز و فجایع بشری دورۀ خونین خائنین و وطن فروشان «خلق و پرچم» که منجر به شهادت یک و نیم ملیون مردم بیدفاع افغانستان، آوارگی متداوم ملیون ها بیوطن مظلوم تا امروز گردید و با انهدام هزاران قریه و ده، کشور زیبای یک ملت مظلوم را به ویرانۀ رقتبار مبدل ساخت، در حقیقت بعد از کودتای بی موجب ۲۶ سرطان ذریعۀ پسر عم اعلیحضرت محمد ظاهرشاه برای سقوط رژیم شاهی مقدمه چینی گردید. درین کودتا که «عملاً» به یاری و همکاری گروه مکار و خیانت پیشۀ «پرچم» وابسته به اتحاد شوروی صورت گرفت، دقیقاً پلان و قدم های بعدی حزب مذکور، آمادگی های لازمی بود که یک دورۀ گزرا عملاً ضرورت دارد، مانند نصب «حبیب الله بچۀ سقاء» منحیث دسیسۀ انگلیس بعد از سقوط دورۀ درخشان امانی و زمینه سازی همکاری «مرحوم محمد داود» با پرچمیان، بعد از عصر صلح و امنیت ظاهر شاهی.

اگر تصور این  بوده باشد که روسیۀ شوروی وقت، بعد از شش دهه تجارب و حاکمیت در قسمت بزرگی از جهان و اشغال ممالک مختلفه و تشکیل اقمار وابسته به آن، جای پای سهمگینی را که ذریعۀ جیره خوران «پرچمی و خلقی» سر سپردۀ خود با بیشتر از ۲۰ سال  خدمت و وابستگی به آوامر آن ابر قدرت، در افغانستان گذاشت، بعد تر به هر دلیلی بر میدارد، خیال است و محال است و جنون. خیر! از روز اول کودتای ۲۶ سرطان، نصفی از سایۀ شوم همسایۀ شمالی بر خاک پاک افغانستان آزاد و غیر منسلک، تاریکی افگند و اقدام کاملاً پلان شدۀ بعدی که همانا کودتای منحوس۷ ثور باشد، بربادی سرزمین مقدس ما و مردم مظلوم آنرا با عواقب وخیم و ملت سوز آن، تا امروز سبب گردید.

نتیجتاً ملت نهایت بیدفاع و بسیار مظلومی بنام «افغان» با تحمل درد های خانمانسوز، از دست دادن عزیزان، آوارگی و مظالم ناشی از آن، بالاخره بعد از سقوط طالبان، با امیدواری برای یک اعمار مجدد، عودت به وطن، صلح و تشکیل یک ته بنای محکم اقتصادی و فراهم گشتن کار و عاید ملی و بالاخره یک فضای صلح و سلم، حاضر به هر نوع فداکاری و تلاش بودند، ولی با حضور و نصب جنایتکاران جنگی  معلوم الحال بر قدرت، چور و چپاول دارایی های عامه و فساد وسیع اداری نه تنها اعتماد و اطمینانی برای آینده و صلح ندارند، بلکه با تشکیل دولت جدید و هزاران امید و آرزو، رویای تأمین عدالت و بازخواست مجرمین جنگ های مملکت شان، هم با پامال خون ملیون ها عزیز از دست داده، تا به حال گویا نقش بر آب گردیده است.

نوت:

۱-«راپور پروژۀ عدالت افغانستان» که در آن حوادث جانخراش جنگ ها با چگونگی و عمال مربوطۀ آن جریانات خونین از آغاز کودتای منحوس ثور تا شکست طالبان، دقیقاً افشاء گردیده است و در ویب سایت آن به السنۀ پشتو، دری و انگلیسی موجود است.

www.Afghanistanjusticeproject.org

۲- راپور نهایت مستند کمیتۀ « نظارت بر حقوق بشر» که در وبسایت آن تحت عنوان «دستان آغشته بخون» قابل دریافت است و حوادث نهایت رقتبار جنگ ها، راکت پرانی ها و جنایات عریان تنظیم های جهادی را با نحوۀ حملات و اسلحۀ مخرب شان تشریح مینماید.

www.Humanrightswatch.org

Blood Stained Hands

پایان

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply