افغانستان: اولین جنگ مصیبت بار جورج بوش

ترجمه: میرعبدالرحیم عزیز

747

 

افغانستان: اولین جنگ مصیبت بار جورج بوش

این عمل از همان ابتداء یک تلاش نادرست و مبتنی بر دروغ و آرمان گرائی کاذب بود و میراثی خونین از خود برجای گذاشته است.

James Bovard: نویسنده

ترجمه: میرعبدالرحیم عزیز

6/1/2021

جورج بوش رئیس جمهورسابق امریکا طرح جو بایدن رئیس جمهور فعلی را  برای عقب کشیدن همه قوای  امریکا از افغانستان مورد انتقاد قرار داده و هفته گذشته (آن زمان) به فاکس نیوز گفت، پس از پایان جنگ “من همچنان  عمیقاٌ نگران فداکاری عساکر ما هستم و جامعۀ اطلاعاتی ما هم فراموش خواهد شد”.  متأسفانه، اکثریت قریب به اتفاق رسانه های امریکائی پیش از این فراموش کرده اند که چگونه دروغ های بوش مداخلۀ امریکا را در افغانستان به باتلاقی تبدیل کرد که باعث کشته شدن و معلولیت هزاران عسکر امریکائی گردید.

بعد از اینکه القاعده چهار طیاره را در 11 سپتمبر 2001 ربود و مرگ و ویرانی را در نیویورک و واشنگتن به بار آورد، پاسخ اردوی امریكا اجتناب ناپذیر بود. بوش به عوض هدف قرار دادن القاعده و اسامه بن لادن، به تسخیر افغانستان تصمیم گرفت و بازسازی آن را به عنوان نوعی “مدینۀ فاضلۀ دوستانه و زن پسند” انتخاب کرد. در حالیکه قصر سفید بوش به آزادی مردم بدبخت افغانستان افتخار می کرد، نوابغ اردوی بوش به بن لادن و دیگر رهبران القاعده اجازه فرار از  توره بوره را دادند.

دروغ های گستاخانه از همان ابتداء در تلاش های جورج بوش رخنه کرد. بوش طی یک سخنرانی در کانگرس به تاریخ 29 جنوری 2002، امریکائی ها را با تهدید جعلی هسته ئی ترساند: “دریافت های ما در افغانستان بدترین ترس ما را تأئید کرد. . . . ما رسم ها  و رونوشت نیروگاه های هسته ئی امریکا و تأسیسات عمومی آب را در غارهای مورد استفادۀ القاعده پیدا کرده ایم.” مقامات ارشد CIA و FBI جلسات توجیهی “پیش زمینه” را برای رسانه ها تعقیب  کردند و تهدید هدف قرار دادن تاسیسات برق هسته ئی ایالات متحده توسط جنگجویان القاعده مستقر در افغانستان را برملاء ساختند. این امر تهدید تروریستی را بیشتر خطرناک جلوه داد و حمایت از سیاست جنگ پیشگیرانۀ بوش علیه عراق را تحریک نمود.

دو سال بعد، مقامات ادارۀ بوش اعتراف کردند که اظهارات رئیس جمهور کاملاً نادرست بود و هیچ رسم و عکس نیروگاه هسته ئی در افغانستان کشف نشده است. ادوارد مک گافیگان، آمر ادارۀ تنظیم مقررات هسته ئی که در سال 2002 در مورد این دروغ در جلسات در های بسته در کانگرس شهادت داده بود، اظهار داشت که بوش “توسط نویسندۀ بیانیه اش فریب خورد.” این یک مضحکه بود – گویا  این ریاکاری از روی سبک  تجملی و شاعرانۀ بیانیه نویس  منشاء گرفته- نه از خیل  مقامات عالی رتبه و همدستی جورج دبلیو بوش. دروغ های بوش در مورد تهدید هسته ئی از افغانستان زمینه را برای اظهار دروغ های  مخرب او در مورد سلاح های کیمیائی و بیولوژیکی عراق در سخنرانی اش  در سال 2003 در کانگرس فراهم کرد.

بوش بیشرمانه  از مرگ عساکری  که به افغانستان فرستاده بود بهره برداری نمود. در اول ماه می 2004، بوش سخنرانی خود را در ضیافت شام خبرنگاران قصر سفید با استفاده از مرگ اخیر یک ستاره سابق فوتبال برای ارزش بخشیدن به جنگ افغانستان پایان داد. بوش اظهار داشت، “از دست دادن صاحب منصب پات تیلمن در هفتۀ گذشته در افغانستان … شخصیت مردان و زنانی را که از جانب ما خدمت می کنند یادآوری می کند … دوستان می گویند که این مرد جوان تصاویر یازدهم سپتامبر را دیده است.  او احساس کرد برای دفاع از امریکا فراخوانده شده است … ما خود را خوشبخت می دانیم که این نسل جدید امریکائی به اندازۀ گذشتگان خویش  شجاع و شایسته اند.”

در زمان اعلام موفقیت بوش، پنتاگون ادعا می کرد که تیلمن هنگام رهبری یک گروه نظامی  علیه نیروهای القاعده درگذشته بود. تحقیقات در صحنۀ به سرعت نشان داد كه تیلمن توسط دیگر عساکر امریكائی كشته شد. یک هفته پس از کشته شدن تیلمن، جنرال استنلی مک کریستل، قومندان اعلای قوای امریکا  در افغانستان، به قصر سفید اطلاع داد که تیلمن توسط نیروهای امریکائی نابود شد: “من احساس کردم ضروری است که شما این اطلاعات را به محض شناسائی ما از حادثه دریافت کنید. تا جلو اظهارات ناآگاهانه رهبران کشور ما را بگیرد که اگر [!!!] جریان مرگ تیلمن علنی شود، باعث خجالت عمومی خواهد شد.” در 28 و 29 اپریل درحالیکه یک نطاق قصرسفید در ضیافت شام خبرنگاران جزئیات اصلی مربوط به حالت بوش را دریافت میکرد، ایمیل های زیادی بین قصر سفید و پنتاگون به ارتباط دوسیۀ تلیمن رد و بدل گردید. پنتاگون پذیرش كشته شدن تیلمن توسط عساکر امریكائی را به خاطر مراسم بزرگداشت از سناتور جان مك كین در آریزونا به تأخیر انداخت.

در ماه می 2005، پاتریک تیلمن، پدر عسکر کشته شده، با تلخی شکایت کرد: “پس از این حادثه، همه افراد در مقام قدرت برای نوشتن این نمایشنامه  تلاش کردند. آنها عمداً در تحقیقات دخالت نمودند، آنها این را مخفی نگهداشتند … آنها فهمیدند که اگر حقیقت در مورد مرگ او مشخص شود، سعی آنها برای استخدام بیشتر در یک سبد دستی به سوی جهنم پرتاب خواهد شد. آنها  فرد اصلی خود را به نابودی کشانیدند.” ادارۀ بوش مخفی نگهداشتن جزئیات قتل تیلمن را تداوم بخشید  که  خانواده او را هم خشمگین ساخت.

بوش، جنگ افغانستان را به عنوان بزرگترین پیروزی برای آزادی زنان در تاریخ معاصر تقدیس نمود. بوش در سخنرانی خود در سال 2002 در کانگرس به خود می بالید، “مادران و دختران افغانستان در خانه های خود اسیر بودند. امروز زنان آزاد هستند.” اما گزارش سازمان ملل در سال بعد در مورد روستاهای افغانستان به این نتیجه رسید که “از زمان سقوط نظام طالبی، وضعیت زنان تا حد زیادی تغییر نکرده است.” نیکلاس کریستف، ستون نویس نیویورک تایمز که در اوایل سال 2004 به افغانستان سفر کرده بود، گزارش داد که “بسیاری از زنان افغان هنوز هم  در خانه های خود اسیر هستند …. صعود رهزنی و تجاوز بالاخص تأثیرات مخربی بر زنان داشته است. از آنجا که جاده ها حتی در روز ایمن نیستند، دختران جرأت رفتن به مکاتب یا مادرانشان به مراکز صحی را ندارند.” یکی از امداد گران بین المللی اظهار داشت که در دوران طالبان “اگر زنی به بازار می رفت و یک سانتی متر گوشت نشان می داد، شلاق می خورد – اکنون مورد تجاوز قرار می گیرد.” در سال 2009، اندکی پس از پایان دورۀ ریاست جمهوری بوش، حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان که توسط ایالات متحده نصب شد، قانونی را تصویب کرد که به شوهران اجازه می دهد تا در صورت انکار رابطه جنسی توسط همسرانشان، آنها را از گرسنگی نابود نمایند.

اما حداقل دولت امریكا، برخلاف سرنوشت وحشیانۀ پسران افغان، به طور منظم تجاوز به زنان را هزینه نمی کرد. از زمان تجاوز بوش به افغانستان، اردوی ایالات متحده پول زیادی را در کیسۀ عملیات دولت افغانستان ریخته که مقصر به عمل زشت  بچه بازی بوده – یعنی پسران جوان را به بردگان جنسی تبدیل کرده است. پنتاگون این سؤ استفاده و بد رفتاری جنسی را نادیده گرفته تا اینکه نیویورک تایمز در سال 2015، مجازات عساکر امریکائی  به دلیل حمایت از بدرفتاری به جوانان را افشاء نمود.  روزنامه تایمز گزارش داد كه عساکر امریكائی متحیر شدند كه “به عوض  از بین بردن افراد فاسد، اردوی امریكا در برخی موارد آنها را مسلح می ساخت و به عنوان قومندان  روستاها تعیین میکرد، اما زمانیکه فاسقان شروع به بدرفتاری با كودكان می كردند،  كمترین کاری انجام نمی دادند.” در سال 2017، سر مفتش عمومی  امور بازسازی افغانستان (SIGAR) گزارش داد، “مقامات افغان، بخصوص در بهره برداری جنسی از کودکان با  نیروهای امنیتی افغانستان، همدست هستند.” گزارش سر مفتش عمومی پنتاگون در سال 2017 نشان داد که به برخی از عساکر امریکائی “گفته شد که به دلیل وضعیت افغانستان به عنوان یک کشور مستقل، نمی توان در مورد سوء  استفاده جنسی از کودکان کاری انجام داد  که این هم اولویت ما نیست، یا بهتر است که از این امر چشم پوشی شود و اجازه دهید که پلیس محلی این مسئله را اداره کند.” اما دولت امریكا به تمویل متجاوزان به  كودكان افغان همچنان ادامه داد.

بوش در جریان مبارزات انتخاباتی خود در سال 2004، افتخار میکرد، “با تشکر از ایالات متحده … افغانستان دیگر پناهگاهی برای ترور نیست. افغانستان یک کشور آزاد است. ” اما دولت بوش هیچ كاری انجام نداد تا مانع از استبداد دولت افغانستان و ستم علیه مردم  این کشور شود. حتا لعنتی تر، اردوی امریكا و سی آی ای  بودند که بی شرمانه افغانها را شكنجه كردند، جنایاتی كه پرزیدنت بوش آنها را انكار كرد، با وجودیکه در اوایل دسمبر سال 2002 هم گزارش یافته بود.  در سال 2004، لاس انجلس تایمز چنین گزارش داد: عساکر افغانی که توسط دولت امریکا زندانی شدند، متحمل جنایات عظیمی گردیدند: ضرب و شتم های مکرر، غوطه ور ساختن در آب سرد، برق دادن، سرچپه نگهداشتن و کندن ناخن های پا.” گزارش کمیته اطلاعات سنا در سال 2014 در مورد شکنجه دوران بوش، باعث احیای آنچه در مرکز تحقیقات مخفی سی آی ای به  نام کوبالت  ((COBALT  در شمال کابل صورت گرفت، گردید:

بازداشت شدگان CIA در زندان کوبالت COBALT)) در تاریکی مطلق نگهداشته شده و طور مداوم در سلول های جداگانه با سر و صدای زیاد یا موسیقی بلند و فقط یک سطل برای استفاده برای فضله های انسانی با زنجیر و زولانه  بسته می شدند. فقدان گرما در این مرکز احتمالاً منجر به مرگ یک زندانی گردید. رئیس تحقیقات، کوبالت COBALT)) را “سیاه چال” توصیف کرد. … گاهی اوقات، بازداشت شدگان در COBALT به مدت طولانی به صورت برهنه راه می رفتند و یا با زولانه دستانشان را بالای سر خود می گذاشتند. بار دیگر، زندانیان در  کوبالت (COBALT) تحت آنچه “حذف خشن” توصیف شد، در آن تقریباً 5 مامور سی آی ای  با فریاد زدن به یک زندانی، او را از داخل  سلولش کشال کشال به بیرون کشیده، لباس هایش را می کندند و بعداٌ او را با فیته های سخت به نام مایلر (Mylar) می بستند. فرد زندانی با روی پوشیده همراه با سیلی و مشت از یک راهرو طولانی به بالا و پائین کشانده میشد.

بوش هرگز مسئولیت ایجاد یک سازمان غیرقانونی شکنجه در سراسر جهان را به عهده نگرفته و ابراز پشیمانی نکرده است. بوش طی سالهای حضور در قصر سفید، دائماً از تأئید شکنجه انکار میکرد. اما در سال 2010، هنگام سفر برای تبلیغ خاطرات جدید خود، در مورد نوع استفاده از تخته آب برای مظنونان تروریست لاف زد.

جنگ بوش در افغانستان نیت خوبی نبود که به بیراهه برود: این جنگ از آغازعمیقاً نادرست بود. افغانستان به سرعت برای بوش به چیزی بیش از یک لاف و مباهات سیاسی تبدیل نشد. در اکتبر 2002، وقتی بوش حتی نام جنرال امریكائی مسئول افغانستان را ذکر نکرد و علاقه ای به ملاقات با وی نداشت، دونالد رمز فیلد وزیر دفاع سخت مبهوت گردید. کریستوفر کولندا، صاحب منصب اردوی امریكا كه بارها برای مشاوره به قومندانان عالیرتبۀ امریكائی در افغانستان مستقر شده بود، اظهار داشت كه دولت افغانستان تا سال 2006 خود را به صورت كلپتوكراسی، یعنی یك دولت دزد، سازماندهی كرده است. رایان كراكر، سفیر بوش در افغانستان، اعتراف كرد ، “البته متاسفانه و ناخواسته بزرگترین پروژه واحد ما توسعه فساد بطور گسترده بوده است.” یک تحقیق توسط سیگار ((SIAGAR نشان داد که “تحریف احصائیه ها در مراکز نظامی در کابل  و در قصر سفید  امری متعارف است  تا نشان دهد که امریكا در جنگ پیروز شده در حالیكه چنین نبود.” در سال 2019، رئیس SIGAR جان سوپکو مداخلۀ ایالات متحده در افغانستان را به طور خلاصه بیان کرد: “به مردم امریکا دائماً دروغ گفته شده است.”

کذب های فراموش شده تقریبا خیانت جدید سیاسی را تضمین می کنند. جورج بوش اکنون به عنوان یک “احمق مفید” برای سیاستمدارانی که می خواهند مداخلات فاجعه آمیز امریکا را در خارج از کشور ادامه دهند، خدمت می کند. اما اگر عدالتی وجود داشته باشد، جورج دبلیو بوش به عنوان خائن به عساکر امریکائی و دشمن نجابت و قانون اساسی ایالات متحده در بدنامی دایمی زندگی خواهد کرد.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.