به سید خلیل الله هاشمیان / به قلم قاسم باز

0 1,340

قاسم باز                                                                                                      ۲۰۱۷/۳۱/۷

بیاید: سید؟ خلیل الله هاشمیان را خوبتر بشناسیم !
 ته چی نه شرمیږی تا به څوک و شرموی.

بتاریخ ۲۶ ماه جولای ۲۰۱۷  اقای خلیل الله هاشمیان در سایت سباوون ( دعوت ) و سایت اریانا، باز بمثل سابق که عادت بمرګی و همیشګی وی است درفشانی نموده . این بار نتنها  ایجانب را دور باران نمود بلکه وی به یک شخصیت محترم و عزیز جامعه افغانی دیپلومات مجرب و ورزیده کشور ما که تمام  عمر خود را در راه خدمت بوطن و مردم سپری کرده نیز ګل باران؟ نموده. این شخص علیل و مریض روانی خلیل الله هاشمیان درغګو، هذیان ګو، از ما مردم دست وردار نمی شود. این جفنګ سرا،  که در هذیان و دروغ ګفتن شهرت ملی دارد وی نتنها نوشته های بنده و جناب اقای جمیلی صاحب را تحریف نموده بلکه وی همیشه نوشته های هموطنان را تحریف مینماید، وی در نوشته نو خود به چی دیده داری مینویسد که من هرګز از زبان هیچ کس  بالای مرحوم محمد داوودخان تهمت جاسوسی به کشور روسیه ننمودم وی در نوشته خود که لینک ان،  ضمیمه این نوشته است به من و جناب جمیلی صاحب به چی بی حیایی مینویسد که تف به دروغګویان که مطلب ایشان من و اقای محترم جمیلی صاحب هستیم. من در جواب این تعویذ نویس و دزد ګردنبد خانم مرحوم مارشال شاه ولی خان مینویسم که هزار بار تف و لعنت به تو ډبل ایجنت جاسوس روس و امریکا، هم وطنان ګرامی در زبان پشتو یک ضرب المثل است که میګوید، « خوی ځی خو عادت نه ځی ».
یک شاعر میګوید. صد سال زی عمر عزیزت ګذاشت، ولی خوی و عادت ات از طفلیت نګذاشت.
این را خوب میدانم تا روز مرګ این شخص هذیان ګو و عقده یی از ما و سردار محمد داوودخان دست بردار نمی شود. ان هم بخاطریکه  درد خلیل الله هاشمیان درد ملی نیست بلکه درد وی درد شکم ، درد چوکی و درد مقام و وظیفه است.  وی در لندن در زمان سفارت سفیر کبیر مرحوم مارشال شاولیخان به خاطر دوزدی ګردنبد خانم مارشال شاولیخان از وظیفه دیپلوماتیک توسط مارشال شاولی خان سفیر انوقت افغانستان و جناب  سردار محمد نعیم خان که در انوقت در وزارت خارجه بحیث کارمند عالی ان وزارت کار میکرد از وظیفه رسمی دیپلوماتیک بخاطر دوزدی منفک ګردید، هاشمیان این شخص علیل و مریض روحی و جسمی امروز بخاطر اعمال غیر انسانی که از وی سر زده بود، ان عقده برطرفی وظیفه وی خود را امروز از مرحوم سردار محمد داوودخان، نعیم خان، شاولیخان، جمیلی صاحب و اینجانب قاسم باز میکشد، اګر من و یا جناب عالیقدر اقای عبدالجلیل جمیلی به وی ګفته باشیم که اقای خلیل الله هاشمیان برو ګردنبد خانم مارشال شاه ولیخان را دزدی کن، برو همرای یک زن انګلیس یهودی مذهب عروسی کن چناچه وی این کار را کرده، شما را کسی از وزارت خارجه منفک کرده نمی تواند در انصورت من و جناب عبدالجلیل جمیلی صاحب صد در صد ملامت و مسول میباشیم، ولی  در غیر ان هر چی که هاشمیان در وقت وظیفه دولتی خود از دست وی سر زده کار خود وی است .  به این معنی ،  ( که خود کرده را نی درد است نی درمان. ) هاشمیان وقتیکه ګردن بند الماس خانم مرحوم شاه ولی خان را دوزید، بعد از دزیدن ان ګردنبد وی در یک فرصت کوتاه به یک خانم انګلیسی یهودی مذهب عروسی کرد، طبعآ در انوقت در شهر قیمتی لندن عروسی کردن به انهم به یک خانم انګلیس پول میخواهد، هاشمیان بیچاره به معاش ناچیز نه میتوانست مصارف عروسی را در شهر لندن پوره کند وی مجبور بود که از یک راه جیمزباندی دیګر، خرچ ان عروسی را بپردازد. چنانچه وی در نقشه دوزی ګردنبد خانم مرحوم شاولی خان از جیمزباند کرده نقش خود را خوب و موافقانه بازی کرد.
په جهان کی ننګیالی دی دا دوه کاره ++++++ یا به وخوری ککری یا به کامران شی
خوانندګان ګرامی . هاشمیان از ان وصلت  به ان خانم سیتیزن انګلیسی یهودی نژاد یک پسر بنام احمد دارد، من برای احمد جان دعا میکنم که خداوند وی را به راهی که پدر مریض اش رفته.  نبرد، امین یا رب العالمین. دوستان ګرامی ،  مایان هریک  مرحوم شهید داوودخان، سردار محمد نعیم خان ، جناب اقای عبدالجلیل جمیلی  و شخص نویسنده این مقاله قاسم باز در ان کارهای هاشمیان که از نزد وی سر زده دست نداشتیم و نه داریم . هر ګل را که به اب داده خودش داده. بهر صورت.
خوانندګان ګرامی لطفآ به نویشته نو خلیل الله هاشمیان که به تاریخ ۲۰۱۷/۲۷/۷  در سایت دعوت و اریانا به نشر رسیده توجه شما عزیزان را بخواندن ان نوشته بی محتوا وی جلب میدارم. همچنان بخاطر وضاحت موضوع چیزیکه من در دریچه نظر سنجی افغان جرمن انلاین بتاریخ ۷/۲۴/۲۰۱۷  نوشته بودم ، ان نوشته من بخاطر دو بزرګوار ما هریک جناب قاسم قاسمی و اقای استاد ګرانقدر جناب سیستانی صاحب انهم بخاطر لطف انها که از من توصیف نموده بود نوشته بودم، ان نوشته من هم بجواب  نوشته اقای داود سلام ملکیار که وی بتاریخ ۷/۱۷/۲۰۱۷ در سایت افغان جرمن انلاین تحت عنوان ( کودتا ۲۶ سرطان سر اغاز مصایب چار دهه… ) نوشته شده بود، بود. همچنان تبصره محترم اقای جمیلی صاحب هم به خاطر تبصره من بود. چون اصلآ ان نقل قول جناب داود سلام ملکیار از نقل قول هاشمیان که دو سال پیش وی در سایت افعان ـ جرمن و چند سال قبل وی در مجله ایینه هاشمان از قول شرر به شرارت هاشمیان ذکر ګردیده بود ، بود . راست ګفتند. که دوزد سر خود پر دارد. جناب اقای هاشمیان مکار، شما در این چند سال بجناب اقای ولی احمد  نوری مسول سایت سایت اریانا خلیلی ها چی چیزی نبود که نثار وی و ظاهرشاه و نادرشاه نکردید، ولی امروز به چی بی حیایی و دیده درایی از وی و جناب اعلیحضرت محمد ظاهر شاه تمجید مینماید. شما بکدام چشم و حیا ، که شکر از این دو نعمت برخوردار نیستید از جناب اقای ولی احمد نوری، جناب معروفی صاحب، جناب نګارګر صاحب و از یکعده کثیر از افغانها که شما خود به قلم خودتان از بی باکی تان اعتراف نمودید عفه میخواهید، عفه کردن یا نکردن حق هر فرد است ولی شخص خودم به هیچ صورت شما را عفه کرده نمی توانم، انهم یخاطریکه  پدر مهربان من به خاندان شما یعنی پدر و کاکا شما، و همچنان برادرها و برادرزاده هایم به پسران کاکا شما قوماندان سیدامیر جان بنامهای سید عبدالرزاق پاچا و سید عبدالوهاب پاچا نموده بخشیدنی نیستم.
خوانندګان ګرامی سایت افغان – جرمن انلاین، به این نوشته خلیل الله هاشمیان که بتاریخ ۷/۲۷/۲۰۱۷  در سایت اریانا سلطنت طلبان نشر ګردیده توجو شما را معطوف میدارم. هاشمیان در اخیر مقاله شان که در مدح پادشاه محترم اسبق نوشته چنین مینګارد.
« سید خلیل الله هاشمیان – 27 جولای 2017یادداشت – صحت من درین روزها چندان خوب نیست، اگر رفتنی شدم از همه بخشش می خواهم – خصوص ااز محترمان ولی احمد نوری، استاد نگارگر محترم – انجنیر صاحب خلیل الله معروفی – سید هاشم سدید وچند هموطن دیگر- به خاطر افغانستان و مسایل سیاسی و فرهنگی آن، با یکعده دانشمندان برخورد ها صورت گرفته، از کلان کاری های سابق معذرت می خواهم – من در امریکا همه عمر و دارایی خود را در افغانستان صرف کرده ام و اکنون در پناه کمک پسرم ایملیار به سر می برم.»
لطفآ به این  نوشته خلیل الله هاشمیان که در سیایت سباوون ، دعوت و اریانا بر ضد من و اقای جمیلی صاحب بزرګ بدون موجب نوشته شده توجه شما سروران را جلب میدارم.
www.dawatmedia24.com
بنده چند ماه قبل بتاریخ ۲۰۱۷/۱۱/۲ از اقای خلیل الله هاشمیان مدیر مسول مجله ایینه هاشمیان چند سوال را مطرح نموده بودم  که باید وی به ان سوالات من جواب قانع کننده میداد که نداد، نمی دانم  وی قدرت جواب دادن سوالهای من را ندارد و یا خود را در کوچه حسن چپ میزند. خوب خبر دارم، چون اقای هاشمیان از طفلیت تا این دم در فساد، جفنګ ګفتن در بین افغانها شهرت به سزآ دارد. لازم نمی دانم تا اسمای افراد که از تمام اعمال غیر انسانی وی خبر دارد ذکر کنم،این را هم باید علاو نمود، در صورت ضرورت به افشاه اسمای شاهدان عینی پرداخته میتوانم.هاشمیان پیش از سالهای ۱۳۵۸ یک فرد بسیارعادی ګم نام بود، ولی وقتیکه وی به امریکا امد  در اینجا بخاطر پیدا نمودن پول مثل اقای قوی کوشان مدیر اخبار امید، شروع به نوشتن یک بولتین نمود. اهسته اهسته ان بولتین وی توسط پولها و کمکهای مادی و معنوی افغانها  به مجله یا ماه نامه تبدیل شد، در ان وقت یک عده دانشمندان بخاطر جهاد و ازادی افغانستان به نوشتن مضامین عالی به مجله هاشمیان همکاری نمودند، اګر خوانندګان توجو کرده باشد در ایینه هاشمیان بغیر از نوشته های چند بزرګوار و دانشمند ما که انها این کار را بخاطر وطن عزیز و مردم درد دیده خود می نمود،  ان مضامین را یکطرف بګذاریم ، بوضاحت دیده خواهد شد که مجله ایینه هاشمیان بیش از یک دشنام نامه چیزی دیګری نیست، در این وقت است که هاشمیان در بین جامعه افغانی مثل اقای قوی کوشان صاحب نام و نشان کاذب میشود. اصلآ اګر به سوابق این شخص هذیان ګو و درغګو نظر اندازی کنیم این شخص مکار به جرم مشهود سرقت ګردنبد خانم مرحوم مارشال شاه ولی خان در لندن متهم است و به همین خاطر بود که مرحوم مارشال شاه ولی خان سفیر کبیرانوقت افغانستان در لندن وی را از وظیفه رسمی دیپلماتیک دولتی منفک نمود. چنانچه خود هاشمیان در نوشته خود مکتوب رسمی انفکاک خود را که مزین به امضا مرحوم مارشال شاه ولی خان سفیر کبیر افغانستان در لندن بوده ، ان مکتوب را جنسآ و نقلآ در اختیار سایت افغان جرمن انلاین ګذاشت.
هاشمیان در مقابل یک سوال من ، که من ارتباطات وی را به شخص اقای ببرک کارمل و اعضای کمیته مرکزی حزب پرچم افشا نمودم ، خوشبختانه اقای سید خلیل الله هاشمیان مردانه وار و بلبل وار از ارتباطات خود به اقای ببرک کارمل، سلیمان لایق، بارک شفعی، نوراحمد نور و غیره افراد حزب پرچم و از اشتراک خود در مراسم تدفین جنازه و فاتحه مرحوم میراکبر خیبر و از محافل شب نیشنی ها و قدم زدنهای به اعضای کمیته مرکزی حزب پرچم در مکروینها کابل، بلبل وار اقرار نمود ، چون شخصیت وی از طریق تعویذ نویسی که مسلک ابا و اجداد وی است رشد نموده و باید اینګونه شخصیت باشد. اصلآ مجله ایینه هاشمیان از پول بابا ملت اعلیحضرت محمد ظاهر شاه، شاه اسبق افغانستان از روم پرداخته میشد،  هاشمیان بنام حق الاشتراک مجله خود از افغانها نیز پول دریافت میکرد که باید نمی ګرفت بخاطریکه پول چاپ ان مجله از دفتر اعلیحضرت محمد ظاهر شاه تادیه میګردید، هاشمیان در مقابل ان پول خدای بجات عکسهای اعلیحضرت محمد ظاهرشاه را در پیش رو و عقب مجله خود به چاپ میرسانید، وی در ان وقت اعلیحضرت محمد ظاهرشاه را بنام بابا ملت خطاب مینمود، بمجرد که چشمه ان پول مفت بالای هاشمیان خشکید، یکبار هاشمیان به اوز بلند و رسا در سایت وزین افغان ـ جرمن انلاین اعلان نمود که من ، من بعد ظاهرشاهی نیستم، و بدترتر از این همه وی بر ضد اعلیحضرت شروع به تبلیعات زهراګین نمود ، بنظرم از دوست بودن هاشمیان، شخصیکه تمام عمر خود را در هذیان، جفنګ و دروغ ګفتن ضایع ساخته، بجا اینکه دوست ادم باشد بهتر است که در صف دشمن باشد، چرا که به دشمن بودن اینګونه افراد درغګو، هذیان ګو، بی مسولیت. وزن اشخاص سنګین تر و محبوب تر میګردد.
هاشمیان یک شخص پول پرست، درغګو و هذیان ګو است به همین خاطر اکثره مردمی که وی را از نزدیک میشناسد از وی دوری میجوید، این شخص مکار، دوستی وپاس دوستی را بخصوص در مقابل پول نمی شناسد. سید خلیل الله هاشمیان نه به میلګرایان افغانستان صادق ماند، نه به اقای ببرک کارمل و حزب پرچم ،  نه به ظاهرشاه، و نه به ملا عمر که چشمان وی را میبوسید.
هاشمیان همیشه در نوشتهای بی مفهوم و سراپا دشنام خود، بزرګان ملی را بخاطر عقدهای شخصی و بی باکانه خود مورد تحقیر و توهین قرار میدهد. مثلآ : هاشمیان میګوید که ظاهرشاه و محمد داوودخان افراد کم سویه و کم تحصیل بودند، من در نوشته قبلی خود از وی سوال نمودم و برای وی خاطر شان ساختم که اقای هاشمیان شما برایم ګفته میتوانید بګوید که سویه تحصیلی  حاجی میرویس خان، احمدشاه بابا، شیرشاه سوری، ایوب خان، وزیر فتح خان، امیر دوست محمدخان، امیر شیرعلیخان، امیر عبدالرحمان خان، امیر حبیب الله خان، غازی امان الله خان، بچه سقاو، نورمحمد تره کی،ملا عمر که خلیل الله هاشمیان دست و چشمان شانرا میبوسیدند، محمد هاشم میوندوال، و پدر تان محمد سرور ولسوال و کاکا تان سید امیر جان که در زمان محمد نادرخان غازی و سردار محمدهاشم خان صدراعظم بلترتیب ولسوال و قوماندان امنیه بودند چی تحصیلات عالی داشتند؟ و تا صنف چند مکتب خوانده بودند. بهر صورت                                                                                                  من در نوشتهای قبلی خود از هاشمیان سوال های داشتم و از وی خواهش نمودم تا لطفآ به سوالات من جوابهای معقول ارایه فرماید که تا حال ارایه نه نموده.
خوانندګان ګرامی. پدر و کاکا هاشمیان در زمان سلطنت اعلیحضرت محمد ظاهرشاه و صدارت محمدهاشم خان و وزارت دفاع  شاه محمود خان بحیث اغتشاشګران و کسانیکه امنت کشور را به مخاطره انداخته بودند زندانی شدند، هاشمیان در دوران صدارت شاه محمود خان صدراعظم که کدام تحصیلات عالی هم نداشت در وزارت خارجه به اساس لطف و مهربانی سردار شاه محمود خان صدراعظم در مربوطات وزارت خارجه مقرر ګردید، – ایا هاشمیان برای ما ګفته میتواند که وی بکدام لیاقت، دانش و درجه تحصیل، بحیث مامور و دیپلومآت در مربوطات وزارت خارجه مقرر شد، در انوقت سویه تحصیلی وی چی بود.؟
دوم – ایا هاشمیان ګفته میتواند که سطح و درجه  تحصیلی  پدر مرحوم شان چی بود، که در زمان سلطنت غازی امان الله خان بحیث ولسوال تقرر یافته بود، وی بغیر ضربا ضربو کدام سند عالی تحصلی داشت.؟ نخیر .تاجایکه من و یک عده زیادی خبر داریم، اجداد هاشمیان افراد ارتباطی انګلیسها در افغانستان بودند و از این راه امرار حیات میکردند.این هذیان ګو از اصل سوالات من تفره میرود و به موضوعات تماس میګیرد که در ان موضوعات از طرف یک عده دانشمدان محترم مکرارآ جوابهای مقنع و قانع کننده با اسناد و شواهد عینی داده شده  فکر میکنم که این هذیان ګو تا به این حال نوشتهای مرحوم استاد عبدالرحمان پژواک  را در مورد محمد داوودخان و قضیه پشتونستان و نقش داوودخان نه خواند و یا اګر خوانده، مغز میکروب زده شان توان ګرفتن مطالب ان نوشتهای جناب مرحوم عبدالرحمن پژواک را ندارد.  جالب تر اینکه در این روزها این شخص هذیان ګو و مکار تخصص کاذب خود بحیث پرفیسور در زبان، از زبان شناسی به ژورنالیزم تبدیل نموده که این به ذات خود ناتوانی وی را به اثبات میرساند . مرحوم محمد هاشم خان صدراغظم به فامیل وی زیاد کمک و احسان نمود ولی راست ګفتند که. ګرګ زاده عاقبت ګرګ شود ګر چه به ادمی بزرګ شود.
هاشمیان  یک شخص علیل و مریض روانی است.  کسیکه در طول چهل سال یک فرد مطرح کشور در امور مسایل سیاسی و ملی افغانستان را نشناسد و در این طول چهل سال بر ضد ان شخص تبلیع سو نماید  چطور میشود که در یکی دو روز وی را بشناسد  مطلب ام  شناحت وی از داکتر صاحب محمد حسن شرق میباشد، هاشمیان دو رویه درغګو و تعذیه شده تعویذ نویسی چطور توانست یک شب در میان داکتر محمد حسن شرق را که وی همیش در نوشتهای خود انرا جاسوس، نماینده کی جی بی و یار غار خطاب مینمود، بشناسد، فاعتبرو یاالاابصار.
این دلیل مزخرف و بی جای و بی حیاي وی که میګوید، من پیش داکتر محمد حسن شرق را نمی شناختم حالا که شناختم وی ادم خوب است. شرم به ان شخصیکه ، کس را نشناسد و بر ضد شان تبلیغات سو نماید. شرم ، شرم ، و باز هم شرم، به هاشمیان دروغګو، هذیان ګو و بی مسولیت.نمی دانم هاشمیان بکدام روی و چشم همرای داکتر محمد حسن شرق چشم به چشم میشود،  پس واضح است که این هذیان ګو و دروغګو بینظر حیا را نمی شناسد. و حیا حضور ندارد. ای کاش حیا در بازار فروخته میشد تا من برای خلیل الله هاشمیان این غلام بچه انګلیس ، و این شخص بی پرنسیپ که چشمان ملا عمر را میبوسید یکی دو سیر میخریدم.
چون وی از طفلیت تا این دم در فساد دوزی جفنګ ګفتن شهرت ملی دارد. وی کدام شخصیت نیست که قابل احترام باشد  این بیچاره که از برکت تعویذ نوسی تعذیه و بزرګ شده باید اینګونه شخصیت باشد.
( فامیل سید خلیل الله هاشمیان همرای انګلیس ها ازسابق  ارتباطات تنګاتنګ داشت. [( در سال ۱۸۸۶ میلادی وقتیکه امیر عبدالرحمن خان در افغانستان حکومتهای محلی را از بین میبرد. در ان وقت شخصی بنام سید محمود پاچا که وظیفه تعویذ نوسی داشت وی از طرف امیر محمد یعقوب خان شاه و نوکر انزمان انګلیس به اساس سفارش انګلیسها بحیث جارچی باشی بخاطرجمع کردن مالیه از مردم کنر توسط اداره سلطنت انزمان  توظیف شد این شخص پول پرست زمانیکه مالیه را از مردم جمع اوری میکرد یک فیصد انرا به حکومت ان وقت تسلیم میکرد و متباقی انرا در جیب خود می انداخت ، بهمین خاطر بود که وی در یک زمان کوتا صاحب پول و شهرت شد، زمانیکه وی انوقت کمکی شهرت در بین مردم کنر پیدا کرد یکدم وی در فکر پادشاهی شد و بمثل بقه وی هم  پاهای خود را بخاطر نغل کردن بالا کرد ، این شخص  در بین مردم کنر از برکت کف و چف، ظلم و ریاکاری که در ضمیر شان بود خود را مالک عام وتام کنر ساخته و تمام مالیات ان ولایت را بخود اختصاص داده  و از ان پول مالیاتی مردم بیچاره کنر صاحب ارګاه و بارګاه ساخت . وی از مردم بنام عشر و ذکات مالیه ګو، ګوسفند، روغن ، برنج و ګندم را جمع اوری مینمود. این فامیل بکمک انګلیسها بالای اهالی کنر حکم روایی مینمود، زمانیکه امیر عبدالرحمان خان پادشاه افغانستان ګردید وی تصمیم ګرفت تا به این ملک الطوایفی ها نقطه انجام و خاتمه دهد ، امیر اهنین عبدالرحمان خان بطرف ولایت کنر به قوماندانی اقای چرخی لشکر کشی نمود، چون این تعویذ نویسان میدانستند که در مقابل لشکر امیر اهنین عبدالرحمن خان به سرکدګی اقای چرخی  تاب مقاومت اورده نمی تواند،  این سیدان تعویذ نویس قرار را به فرار ترجیح داده انها از کنر بجاهای که باداران انګلیس شان در انجا ( یعنی انطرف خط نام نهاد دیورند ) باداری میکردند، به باداران شان پناه بردند، انګلیس ها به این فامیل ماهوار پول میداد تا انها را در سرحدات افغانستان نګاه دارد.)]
صفحه ۳۳ / د کونړ ولایت سیاسی او قومی جوړښت/ لیکوال شاه محمود میاخیل، / سال ۱۳۹۵ ماه اسد.)

انګلیسها بعد از متواری شدن این فامیل از کنر به قلمرو انګلیس ها، انها یعنی اګلیسها به چی نیرنګها توانستند تا امیرعبدالرحمن خان را قانع، و زمینه عودت دوباره این فامیل نوکرمنش و غلام بچګان انګلیس را به کنر محیا سازد. چنانچه انګلیسها در این کار  موافق شدند. زمانیکه پدر هاشمیان در دوران غازی امان الله خان در ولایت پکتیکا ولسوال بود وی بطور مخفی همرای افراد یاغی و باغی، و اغتشاشګران، طرفدارن ملا لنګ و بچه سقاو ارتباطات تنګاتنګ داشت، که از این موضوع تمام موی سفیدان ان ولایت قیصه ها و نقل ها دارد. زمانیکه محمد نادرشاه به قدرت میرسد، وی به پاس خدمات وی بر ضد غازی امان الله خان پدر و کاکا هاشمیان را موقف های بلند تر دولتی اعطا نمودند. در دوران سلطنت نادرخان و صدارت هاشم خان یک کاکا، خلیل الله هاشمیان که هیچ تحصیل عسکری و نظامی نداشت بحیث قوماندان امنیه ولایت مقرر و توظیف شد و پدر هاشمیان از رتبه ولسوال به لوی ولسوال ارتقا یافت. این فامیل انګلیس مشرب و غلام بچګان انګلیس در طول حیات خود، از هر جام که نوشیدند دوباره در ان جام  تف کردند.  ظاهرشاه و هاشم خان صدراعظم دست داشتن پدر و کاکا هاشمیان  در اغتشاش خانان شینواری از قبیل علم خان و افضل خان انها را زندانی ساختند، نه بخاطر دوستی و علاقه انها به غازی امان الله خان. هاشمیان در طول سی و پنج سال متواتر از انهایکه بر ضد غازی امان الله خان شوریده بودند پشتبانی تحریری و تقریری چی در مجله ایینه هاشمیان و چی در مجالس خصوصی و عام  بین الاافغانی  و چی در پورتال افغان – جرمن انلاین ، دفاع نموده و مینماید، وی  به این نیرنګها میخواهد فجایع خود و فامیل خود را پنهان سازد. ولی این خواب است، خیال است جنون است  ومحال.
بهر رنګی که خواهی جامه بپوشی
من از طرز…………….. میشناسم

یک شاعر پشتو زبان چی مقبول فرموده.
د ملا په مسله کښی، د صوفی په فلسفه کښی
عقل ورک، فکر دوجال شی ، په دی پیچ در پیچ کوڅه کښی.

 

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply