بارز صاحب محترم از ابراز نظر انتقادی شما در مورد کمک اظهارات داکتر محمد اشرف غنی رئیس جمهور برحال افغانستان “خیریه” نخواستن کمکهای کمکهای جامعه جهانی در کنفرانس ژنیو ممنونم. کنفرانس بین المللی کمکهای جامعه جهانی برای افغانستان در نوامبر ۲۰۲۰ میلادی در شهر ژينو با اشتراک نمایندگان شان دایر گریده بود..
تعریف موضوع کمک های جامعه جهانی با افغانستان را نباید سؤ تعبیر کرد ویا آنرا مکلفیت کشورهای خارجی شمرد. ببینید در سال 1974 میلادی در زمان جمهوریت محمد داود ذالفقار علی بوتو صدراعظم همان وقت پاکستان توسط آی. اس، آی. پاکستان از گلبدین، برهان الدین، احمد شاه مسعود و مولوی خالص را برای قهرمان شدن دعوت نه نموده بودند. هجوم نظامی قوای شوروی و قوای نظامی بنابر درخواست مردم عوام افانستان نبوده اند. زمانداران دولتی افغانستان برای خارجیها و دشمنان کشور این فرصت ها را مساعد ساختند تا زمینۀ تباهی کشور را فراهم نمودند. ویرانی جنگ در افغانستان و اعمار مجدد آن وظایف ملی افغانستان است که در قدم نخست به زمامداران و مردم کشور تعلق دارد. هیچ کشور خارجی بشمول کشورهای کمک کننده جامعه جهانی بعد از یازدهم سپتمیر 2001 میلادی مکلفیت اعمار افغانستان را به دوش ندارد. محترم اشرف غنی و یا هر زمامداران دیگر افغانستان اختیار دارند، که با این کمک های جامعه جهانی هر نامی را که می خواهد بگذارند. زمامداران می توانند که این کمک های را مساعدت انسانی، کمک بلاعوض، کمک اتصال کشور با جهان، قرضه، غرامت جنگی، ویا مانند پرویز مشرف رئیس جمهور قبلی پاکستان اسم آنرا تاجایی حضور قوای نظامی خارجی در خاک کشور بگذارند.
نامگذاریها با این کمکها به طرز دید زماداران و اشخاص ارتباط میگیرد، اسم گذاشتن ماهیت کمکهای جامعه جهانی را برای افغانستان عوض کرده نمی تواند، که زمامدار آنرا را “خیریه” و یا مکلفیت دیگران بدانند. موضوع اساسی بحث من در مورد نحوه استفاده و حیف میل کمکهای جامعه جهانی در موجودیت یک “دولت” فاسد در افغانستان است. بحث من در مورد کمک های جامعه جهانی با افغانستان در کنفرانس ژنیو امسال بصورت مشخص مطرح گردیده است. شما خود میدانید که در چنین کنفرانسهای بین المللی کمکها اولأ تطبیق شاخصهای سپرده پلان قبلی که توسط دولت افغانستان ارائه می شود ارزیابی میگردد. حجم کمکهای آینده با افغانستان و قواعد استفاده از آن براساس تطبیق شاخصهای پلانی تعیین و مشخص می شود.
جناب بارز صاحب!
ما و شما افغانها، بخصوص افغانهای تحصلکرده در غرب، در اواخر قرن بیست ویک زندگی می کنیم، انتقادات سیاسی، اقتصادی را نمی توان به شیوۀ دوره های ماقبل التاریخ ارائه داشت و یا از آن تعبیر سؤ نامکمل نمود. در گذشتهٔ دور تاریخ بشریت، فرعون ها رعیت بیچاره خود را با کوچکترین اعتراض و انتقاد، مجرم می شمردند. همین اکنون در زندانهای افغانستان، ایران، پاکستان و ترکیه افرادی بیگناه وجود دارد که در اثر اعتراضات کوچک و حتی با برخورد های سلیقۀ مسؤلین دولتی زندانی هستند. “دولت” کنونی افغانستان محبوسین جایتکار طالبان را رها کرده است، مگر هزاران انسان مظلوم و بیگناه اتباع کشور بشمول زنان و کودکان در زندان بسر میبرند.
من میدانم که در آن نوشته انتقادی من بالای رئیس جمهور کشور صریح و تند است، مگر انتقادات نوشته های من هیچگاهی استهزا، تحقیر و توهین نیست. من با اعتراض شما را حرمت وطنداری میدانم. انتقادات بر اساس وقوع حوادث و درجۀ اثرات واردۀ ناشی از آن در جامعه تحلیل وارزبابی میگردد. انتقادات سیاسی مستند را نمی شود با شیوه تشریفاتی، لفافه گونه، مانند آنکه مادونان به آمرین خویش ارائه میدارند، بکار برد. در یک عده از کشورهای عقب مانده و جوامع غیر مدنی مانند افغانستان چنین شیوه های غیر مؤثرمروج است، مگر مؤثر تمام نه شده است. هدف از نوشته های “انتقادی” من که نظر جناب شما را بخود معطوف داشته است، متوجه فرد نیست. در نوشته مذکور من از اشرف غنی بخاطری نام گرفته ام، که اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان است، رئیس جمهور به معنی واقعی سیاسی، آن یک فرد نه بلکه یک مقام دولتی است. انتقادات به ماهیت اجرآت یک مقام قانونی دولتی منسوب می گردد، نه به فرد. این انتقادات خدا ناخواسته تحقیر ویا توهین شمرده نمی شود. متیقین باشید که من با اشرف غنی بحیث دشمن شخصی خویش اظهارنکرده ام و هیچگاهی هم در مورد اشخاص چنین نگاه نمی کنم. در نوشته فوق ام انتقادات مشخص در مورد عملکرد نظام مخلوط ترکیب از حلقات فاسد در افغانستان با اسناد آن ارائه گردیده است،
این وضعیت نابسامان و فلاکتبار در افغانستان از طرف مردم کشور و از جانب محافل جهانی کمک کننده با افغانستان نیز چنین مشاهده می شود..
جناب بارز صاحب!
موضوع فساد دولتی دردولت کنونی افغانستان که جناب اشرف غنی رئیس جمهور آنست، معادلۀ مجهول نیست که مایۀ اعتراض شما را فراهم نموده است. ما و شما در بحثهای روشنگری در غرب نمی توانیم به نتیجه مثمربرسیم، اگر بحث مسائل مشخص را از چوکات خاص آن خارج سازیم. هرگاه بحث مشخص حوادث را با مسائل گذشته تاریخ مانند مثال هفت ثور ۱۳۵۷ هجری شمسی مرتبط سازیم مسئله به جهت کلی آن حرکت میکند، که با موضوع کمکهای کنونی جهانی برای افغانستان ارتباط ندارد. سه دهه از خروج قوای نظامی شوروی و بیست وهشت سال هم از سقوط حکومت چپ در افغانستان میگذرد. اکنون جنگ در بین گروه همان طیف گذشته “جهادی” و افراطیون “مذهبی” بر سر قدرت در افغانستان جریان دارد. حقیقت تلخیست که جریانات “سیاسی” که از همان اوان تأسیس شان ایجاد گردیده اند، در افغانستان بر شیوۀ عدم تفاهم و عدم اجرای وظایف مشترک ملی، با یکدیگر عمل می کنند. ساختار های حلقات “سیاسی” در افغانستان بر شیوۀ خصومت ایدیالوژیک متمرکز است. دولت کنونی افغانستان نتوانسته است “هارمونی” و تفاهم کار مشترک “سیاسی” ملی را صادقانه درعمل پیاده نماید. دشمنان مردم افغانستان و افراطیون “مذهبی” خصومتهای ایدیالوژیک خود را با دشمنی علنی، در بین جامعه تبلیغ می کنند. رهبران دولتی، در سه دهه اخیر در افغانستان، از تنظیمهای “جهادی” و افراطیون “مذهبی” ترکیب اند. اشرف غنی، امرالله صالح، سرور دانش و دیگران که در مقامات عالی دولتی تشریف دارند، رهبران نظام دولتی اند، دیگر افراد نیستند. ما با فرد نه، بلکه با یک نهاد قانونی سروکار داریم. مردم از ارگان های دولتی انتظار نتائج مثبت دارند. آنها درمقامات دولتی افغانستان، باید مانع تلاشهای کسانی شوند که مصروف سود و منفعت شخصی و گروهی حلقات “سیاسی” می باشند، که در نییجه اتحادیه های نامقدس و حلقات جنگ طلب با حمایت بیرونی بوجود آمده اند.
دولت های سه دهۀ اخیر و مخالفین مسلح جنگی دولت در افغانستان دو روی یک سکه اند، منابع حمایوی و طرز دید ایدیالوژیک شان مشترک است. دولت فاسد کنونی افغانستان و طالبان جنگ را از مراکز مشترک با اشکال متفاوت جنگی آن عملی می نمایند. در ماهیت جنگ و خونریری در افغانستان برای مردم کشور فرق گلبدین، سیاف، محقق، عطا نور، رشید دوستم، تورن اسماعیل، صلاح الدین ریانی، با ملاهبیت الله، ملا غنی برادر، ملا متقی، ملا عباس ستانگزی، ملا ذبیح الله “مجاهد” و امثال آنها، وجود ندارد. هردو طرف (دولت و طالب) عامل و متمم جنگ و خونریزی درافغانستان هستند. حمایتگران بیرونی از اشرف غنی، امرالله صالح، سرور داانش، عبدالله عبدالله، دوستم، منصور نادری وغیره بحیث سرپوش جنگ استفاده می کند.
ما نباید بخاطر اشخاص و مقامات در نظام دولتی ازحقایق طفره رویم. حضور اشرف غنی در رهبری سه دهه جنگ افغانستان چه قبل از یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ میلادی که او بحیث مشاور سازمان ملل متحد با آقای ابراهیمی بود، بحیث عنصر مهم رهبری مطرح است. اشرف غنی بعد از یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ میلادی بحیث اولین وزیر مالیه با صلاحیت بحد در افغانستان بوده است. بر اساس اسناد در دوران تصدی اشرف غنی بحیث وزیر مالیه کشور، جامعه جهانی بیشترین کمکهای خود را با افغانستان نموده است. اشرف غنی قبل از دو دورۀ کنونی ریاست جمهوری خویش، رئیس انتقال قدرت از قوای نظامی خارجی به قوای نظامی افغان بوده است. تمام قضایای فساد و عاملان آن در کشور واضح و روشن در سر میز اشرف غنی است. اشرف غنی برای مجازات عاملین فساد و مجرمین منتظر کی و برای چیست؟
اشرف غنی بحیث رئیس جمهور افغانستان مسؤلیت درجه اول حل موضوع فساد را مستقیمأ در کشور به عهده دارد. لطفأ برویت اسناد پلانهای انکشافی بیست سال اخیر در افغانستان که به کمکهای جامعه جهانی ارتباط دارد، ببینید. انتقال مکرر سالانه پروژه های انکشافی حیاتی افغانستان را از یکسال به سال دیگر بدون کوچکترین پیشرفت و انکشاف در پروژه های زیربینایی در کشور را، درست نگاه کنید. جامعه جهانی برای مصارفات پروژه های انکشافی افغانستان آماده بودند، مبالغ هنگف را، پرداختند. بودجۀ پروژه های انکشافی، کمکهای جامعه جهانی غارت و حیف میل شده است. در بیست سال اخیر در افغانستان کمکهای مالی جامعه جهانی در پروژه های انکشافی حیاتی زیر بینایی کشور بمصرف نرسیده است. اسناد فوق گواهی میدهد که کمکهاب جامعه جهانی در پروژه های عمدۀ انکشافی حیاتی افغانستان هم به سر نه رسیده است. پروژه های انکشافی حیاتی زیر بینایی کشور سالانه تکرار، درج فهرست سال های آینده می شود و بعد از چند سال از لست پروژه های انکشافی خارج گردیده است.
بارز صاحب!
در افغانستان کنونی باید به شاخصهای عمده زندگی انسانی مانند سطح نازل و بی کیفیت تعلیم وتربیه، عدم موجودیت خدمات صحی و نبود کامل مراکز صحی در دهات کشور، فقر سرسام آور مردم، میلیونها متعاد مواد مخدر، کار اجباری کودکان، جنایات علیه زنان و صدها دشوداری و نابسامانی دیگر را کشور درست نگاه شود، در آنصورت شما بعد از تحلیل عمیق اسناد، اثرات ناگوار آنرا خود در کشور بچشم سر می بینید. اعمار چند بلند منزل جنگسالاران در شهرها، حصارهای کانگریتی در سرکهای شهر کابل برای امنیت حاکمان و رهبران “جهادی”، بشمول اعمار دیوار سیم خاردار پاکستانی در داخل خاک افغانستان اعمار زیربنا ها در کشور نیست. کار پروژه های بند سلما در هرات و بند کمال خان در ولایت نیمروز در زمان جمهوریت محمد داؤود خان آغاز گردیده بود. دو پروژه در افغانستان توسط کشورهای همجوار افغانستان، که می خواهند از طریق خاک افغانستان، خط ریل و یا لوله های پاپلین های گاز را عبور دهند و خود را با بازاز های کشور آسیا میانه وصل کند، اساسأ پلانهای انکشافی ایران، پاکستان و هندوستان است.
تشکر.
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320