میهن که صبح از خواب بیدار شد، دنداندرد داشت. همین که از جایش بلند شد، رفت پیش مادرش تا از درد دندانش شکایت کند. مادرش با دیدن مهین گفت: «صبح بخیر بچیم! چرا یک طرف رویت پندیده، بیا که ببینم چه شده.» میهن گفت: «صبح بخیر مادر جان، دندانم درد میکند، دهان خود را باز کرده نمیتوانم.» مادرش که ماجرا را فهمید به آرامی گفت: «مهین جان نترس، دهانت را به آرامی و آهسته باز کن، ببینم این درد از کدام دندانت است.» میهن وقتی دهانش را باز کرد، مادرش دید کنج یکی از دندانهای پایینی الاشهی چپش سیاه شده است.
مادر با بسیار نرمی به پسرش گفت: «میهن جان! یکی از دندانهایت را کرم خورده.» میهن از شنیدن این گپ مادرش ترسید و گریهکنان گفت: «کرم خورده؟ کرم چطور به دهانم رفته؟ وقتی خواب بودم، رفته و دندانم را خورده؟»
مادر پسرش را در بغل گرفته او را دلداری داده، گفت: «آرام باش بچیم، گریه نکن. در دهان تو کرم نرفته، این یک اصطلاح در بین مردم است. وقتی دندان کسی سیاه شود میگویند کرم خورده.» میهن که گریهاش آرام شده بود، به مادرش نگاه کرده و گفت: «دندان من سیاه شده؟» مادرش در جواب گفت: «بلی فقط یک کنجک خورد دندانت سیاه شده. پسانتر بهخیر پیش داکتر دندان میرویم؛ مگر اول باید به معلمت زنگ بزنم و خبر بدهم که تو امروز نمیتوانی مکتب بروی تا غیرحاضرت نکند.» میهن گفت: «مادر جان! درد دندانم بیشتر شد.» مادرش گفت: «میدانم پسرم تو برو دندانهایت را برس کرده و آماده شو که پس از چای صبح، پیش داکتر دندان برویم. تا آن وقت معاینهخانه داکتر هم باز میشود.»
آنها بعد از خوردن صبحانه، پیش داکتر دندان رفتند. مادر میهن علت آمدن شان را برای داکتر توضیح داد. داکتر دندان هم بعد از اینکه دندانهای میهن را معاینه کرد، به او یک تابلیت آرامبخش(ضد درد) داده و گفت: «میهن جان! دندانهایت را درست برس میکنی؟» میهن با خجالت به پایین نگاه کرده، گفت: «نهخیر داکتر صاحب! بعضی شبها برس میکنم؛ ولی بسیاری شبها فراموش میکنم.» داکتر گفت: «میدانی، دلیل اینکه دندانت سیاه شده همین است. وقتی غذا میخوری، ریزههای غذا در بین دندانهایت رفته و بند میماند.» داکتر برایش توضیح داد که اگر پیش از خواب دندانهایش را برس نکنید، ریزههای غذا در بین دندانهایش باقی مانده و توسط میکروبهایی که در دهانش استند، فاسد شده و باعث پوسیدگی دندانهایش میشوند؛ آن وقت است که دندانهایش سیاه شده و پس از چند وقت شروع به درد میکنند. داکتر به او فهماند که مردم برای میکروبها کرم میگویند و کرمخوردگی دندان یعنی اینکه میکروبها، باقیماندههای غذا در بین دندان را فاسد کرده و آهسته آهسته باعث سیاهی و درد آن میشود.
میهن پرسید: «داکتر صاحب حالا من چه کنم؟ دندانم بسیار درد دارد.» داکتر گفت: «من امروز برایت یک دوا برای آرامشدن درد و یک دوای دیگر برای از بینبردن میکروبهایی میدهم که در دندانت جمع شده. دوای درد را هر وقت درد داشتی بخور و دوای ضد میکروب را که انتیبیوتیک نام دارد، باید در مدت یک هفته، روز دو بار بخوری. فراموش نکنی که همیشه روز دوبار، شب پیش از خواب و صبح بعد از خوردن غذا دندانهایت را برس کنی.»
داکتر ادامه داده و گفت: «بعد از هفت روز باز هم بیایید، آن وقت تصمیم میگیریم که با دندانت چه باید بکنیم. میهن باز هم پرسید: «دندانم را میکشید؟» داکتر گفت: «کشیدن حتمی نیست. باز معلوم میشود که سیاهی دندانت را پاک کرده و خالیگاه دندانت را پر کنم و یا اگر نیاز شد، شاید هم بکشم.» میهن به داکتر و مادر خود وعده داد که هر شب قبل از خواب و صبح بعد از غدا دندانهایش را برس میکند تا دیگر دنداندرد نشود. مادر و پسر از داکتر تشکر کرده و سوی خانه روان شدند.
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.