!شایعه و حدسیات

قاسم باز 

108

شایعه چیست .؟  پخش خبر غیر حقیقی و نادرست توسط افراد مغرض را شایعه ګویند.
حدسیات ، ګمان زنیها ، تصورات خیالی افراد است که از فکر شان تراوش میکند.
عمومآ شایعات و حدسیات در امور روزمره زندګی افراد در حال زایدن و تولید شدن است.  همه افراد به اندازه فهم و دانش خود شایعه و حدسیات را مقبول و یا رد میکند.
جناب داکتر، م عثمان تره کی و امثالهم وی که محالفین سرسخت نظام جمهوریت اند، میګوید :
«  شایعه بود که در تدوین مسوده قانون اساسی دولت جمهوری زمان سردار محمد داود خان پرچمیان نقش عمده داشت ».
فاعتبرو یا اولاابصار. اولین باری است که از زبان یک استاد، انهم استاد علوم سیاسی پوهنتون کابل،  یار و همسنګر هیبت خان این شایعه را میشنوم. این به این معنی است ! یا مصداق این ګفته است که شخص بګوید . ګوش تانرا سګ چک کند بخود برد. شخص بجای اینکه اول ګوش خود را لمس کند که است یا نه ، بدون لمس کردن ګوش خود،  پشت سګ روان شود .
حدسیات اګر یک فیصد به واقعیت به پیوندد، ۹۹٪ فیصد ان جامه عمل را نمی پوشاند.
حدس است که ما بګویم ،  اګر ظاهرشاه در افغانستان میبود کودتا یا قیام ۲۶ سرطان به پیروز نمی رسید ، فرض مثال اګر ما این حدس را قبول کنیم واقعیت امر چیزی دیګری است  اګر ظاهرشاه  در کابل میبود و در ان شب یعنی شب ۲۶ سرطان مخابرات عمومی قطع میشد، رادیو افغانستان اشغال میشد، همه قوتهای ګارد جمهوری تسلیم کودتاچیان میشد ، قطعه مهم نظامی کوماندو بدست طرفداران تحول سقوط کرد و تسلیم میشد، اراکین بلند رتبه نظامی و ملکی بدست کودتاچیان اسیر می شدند قوماندانان مهم نظامی خلع سلاح و ګرفتار شدن یک ظاهرشاه به ملکه حمیرا و چند پهره دار حرام سرای چی کرده میتوانیست. جواب حقیقی واضح است ، هیچ. پس این حدس یک حدث غیر واقعی و دور از حقیقت است.
انهایکه به این باور اند  و حدس میزند ، که تماس و دیدن و یا هم ملاقات غیر ترتیب شده از سابق  سردار محمد نعیم خان به اعلیحضرت محمد ظاهرشاه در لندن جور امد فامیلی بود ، بدون شک به خطا رفتند .
وقتیکه اعلیحضرت محمد ظاهرشاه در یک ( حادثه ) غیر مترقبه در حالت تفریح در بازی والیبال در کاریزمیر چشمش توسط ضرب دست دوستش صدمه دید،  وی ( ظاهر شاه ) عرض تداوی به کشور انګلستان رفت. و در انجا به تداوی چشم خود پرداخت . از افګار شدن چشم ظاهرشاه و بعد رفتن شاه به کشور انګلستان شهر لندن ، یکماه قبل سردار محمد نعیم خان عرض تداوی شخصی به امریکا رفته بود . سردار محمد نعیم خان بعد از صحت یابی، در راه بازګشت  بوطن انهم توقف کوتا مدت به غرض احوال پرسی شاه به محل اقامت وی توسط زلمی محمود غازی رفته بود. از ان جایکه سردار محمد نعیم خان مناسبات حسنه و خوب به ظاهرشاه داشت ، ماه یکی  دو بار در دعوتهای فامیلی در ارګ سلطنتی  با خانم خود و فرزندش عزیز نعیم اشتراک میکرد ، سردار نعیم خان بدون دیدن و احوال پرسی شاه بانهم که ریشته فامیلی به شخص ظاهر شاه داشت این کار را کرده نمی توانست که بدون دیدن ظاهر شاه انهم توقف مختصر در لندن به کابل بیاید.  ظاهرشاه ،  پسر کاکا، خسر بره، پدر عروس ، خسر پسرش و ماما فرزندان شان بود . اینکه  میګویند که در وقت صرف نان چاشت ، زلمی محمود عازی ، ووو نیز حاظر بودند و عبدالولی بعد از صرف عذا برامد ، نعیم خان به ظاهر شاه از وقوع کودتا خبر داده باشد این همه  و همه به اصطلاح ایرانیان ، روبا  شیر است .
من « قاسم باز» چندی قبل در یک نوشته خود نویشتم  ان اینکه ، ۹۹٪ فیصد افرادیکه در چند دهه اخیر کتاب ها نوشته انها چی ، چپی و چی راستی همه شان در کتابهای خود غلو و مبالغه نموده  خود را هیروهای محرکه دیموکراسی و سوټه کراسی وانمود کرده.
پاچا ګل وفادار کسی بود که در صبح روز ۲۵ سرطان ۱۳۵۲ طبق هدایت محمد داودخان غرض ترتیب نمودن نام شب موظف شده بود پاچاګل انرا ترتیب نموده به صبح روز ۲۵ سرطان به رهبر قیام خود تقدیم میکند ،  داودخان به پاچاګل وفادار میګوید که این نام شب به همه اعضای سرګروپ ها برسان . جناب پاچاګل به داودخان میګوید که به سردار نعیم خان و داکتر محمد حسن شرق هم بدهم ، داودخان به پاچاګل وفادار میګوید « که انها افراد ملکی هستند چرا به انها زحمت بدهیم شما نظامیان در بین خود توزیع نماید » . در این وقت محمد داودخان به پاچاګل وفادار میګوید که موتر شخصی من را بګیر و شب دو پایه مخابره عمومی قوا هوایی را یکی بمنزل من  و دیګری در قطعه انظباط شهر نزد ضیا مجید ببر. در این اثنا پاچاګل وفادار به سردار محمد داودخان میګوید که من موتر رانی بلد نیستم که موتر شما را بخود ببرم . داودخان به پاچاګل میګوید که در خارج تحصیل نموده اید موتررانی را بلد نیستید . بعد از چند دقیقه محمد داود خان به پاچاګل وفادار میګوید شما نام شب را به سرګروپ ها برسانید اوردن مخابره بکمک شما از میدان هوایی من چاره میکنم یعنی موتر را به دریور برایتان روان میکنم همان بود که ساعت دیګر، ۴ یا ۵ بجه روز،  محمد داودخان به بهانه اینک پسر داکتر شرق مریض است همرای پسر خود ویس بخانه داکتر شرق میرود مرحوم داودخان به پدرم نیز میګوید که برای یک ساعت بخانه برو خدا حافظی را ګرفته دوباره بیایید که شب کار ما شروع میشود ، همچنان وقتیکه داودخان بخانه  شرق میرود به وی ( حسن شرق ) میګوید که پسرم از کودتا خبر ندارد من برایش ګفتم که پسر شرق مریض است و موتر داکتر شرق نیز خراب شده من موتر خود را به وی میدهم شما همرایم بروید تا من را در موتر خود واپس بخانه بیاورید. همچنان داودخان به داکتر محمد حسن شرق نام شب میدهد و برایش میګوید موتر من را بیګیر ساعت ۱۲ بجه شب پاچا ګل وفادار منتظر شما در میدان هوایی خواجه روش است ، پس به اساس این ګفته پاچاګل وفادار، اګر پاچاګل وفادار دریوری یاد میداشت به باور بسیار قوی داکتر حسن شرق در ان شب فعال نمی شد.
بعد از اینکه دو پایه مخابره را اقای پاچاګل وفادار به ساعت ۱۲ و ۱۲ نیم بجه شب به دریوری داکتر محمد حسن شرق یک پایه ان بمنزل داودخان و دیګری به قطعه انظباط شهری که در انوقت در سلامخانه ارګ بود به ضیا جان مجید اورد و شخص پاچاګل وفادار به دو صاحب منصب دیګر ان مخابره را در منزل محمد داودخان فعال ساخت پاچاګل بعد از امر قومانده که داودخان به رفقا کودتای اعلان کرد ، وفادار غرض دستګیری جنرال عبدالولی بمنزل عبدالولی رفته تا وی را بهمکاری دیګر دوستان کودتاچی دسګیر نماید . اینرا نیز باید به خوانندګان اذعان نمایم ان اینکه ، پدر شهیدم برایم ګفت ، پیش از انکه داودخان امر قومانده حرکت را صادر نماید به من و پاچاګل وفادار و دو صاحب منصب که پهلو شان ایستاده بودیم چنین ګفت: « چیزیکه من میګویم شما صرف امین بګوید در اینوقت داودخان دو دست خود راا بطور التجا به دربار الله پاک بلند کرد ګفت . که خدای مهربان حرکت که ما امشب بخاطر رفا و سلامت کشور و مردم خود میکنیم اګر در این کار ما خیر ملت باشد ما را پیروز ګردان و اګر خیر ملت نباشد ما را موافق نګرادن.» همه ما امین ګفتیم و داودخان به قطعات که اماده حرکت بودند امر حرکت داد. بعد از این صحنه یعنی یک و یا یکنیم بجه شب تا ساعت ۵ بجه صبح بغیر از یک دفعه که پاچاګل وفادار در نیم شب  عبدالولی را ګرفتار نموده بود در موتر جیپ بخانه داودخان اورد و تفنګچه دست عبدالولی با چند مرمی باخود اورد که از ان تفنګچه سردار عبدالولی چار مرمی را پدرم بطور یادګار از پاچاګل ګرفته که تا حال نزد ما موجود است . هیچ کس دیګر بشمول داکتر صاحب شرق ووو نزد داودخان در ان شب نیامده ویا در منزل داودخان نبوده بغیر از پدر شهیدم ، داودخان به پدرم ګفته بود اګر کودتا ناکام شد و من چیزی کرده نتوانستم من را به تفنګچه که زلمی محمود غازی، داماد داودخان ، پسر شاه محمودخان صدراعظم  به پدرم بطور تخفه داده بود و ان تفنګچه همیشه نزد پدرم میبود، ګفته بود که من را بکش . روز بعد که پدرم این ګفته داودخان را به رفقا تحول ګفت امروز هر یک شمشیر از غلاف کشید یکی میګوید که در ان شب یعنی قیام ۲۶ سرطان ، داودخان بمن چنین ګفت و دیګرش میګوید که بمن چنان. در انشب ۲۶ سرطان بغیر از پدرم هیچکس در پهلوی داودخان نبود .
بګذار «ملال موسی نظام» خواهرزاده میر محمد صدیق فرهنګ این مار استین سلطنت در ضمن مشاور ارشد اقتصادی دوره ریاست جمهوری ببرک کارمل ، این مقرر شده سفارت روسیه در کابل و امثالهم وی عقده ګشایی نماید. پدر ملال موسی نظام کسی بود که از حبیب الله پسر سقو بخاطر کشته شدن و یا زنده ګرفتن غازی امان الله خان یکنیم لک افغانی ان وقت ګرفته بود تا یا غازی امان الله خان را بکشد ( به قتل برساند )  و یا هم زنده دستګیر و به حبیب الله کلکانی تسلیم و بسپارد…
من کرکر نی ، کی کرکر.
یار زنده صحبت باقی.

                                                                                ۲۰۲۴/۱۳/۷

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.