جایی که نه انسان ارزش دارد، نه زندگیش،
نه خواسته ها و نه آرمان هایش.
مردم این سرزمین بخاطر وعده های بهشت،
یک انسان را به قتل میرساند،
مهم نیست پدرش باشد یا برادرش.
کافیست کسی برخلاف عقیده شان چیزی بگوید.
از انسانیت، عقل و منطق، که اصلاً نمیتوان
حرف زد. اینجا واژه انسانیت،
عقل و منطق پوچ و بیمعناست.
آری این سرزمین من است.
جایی که زنده ماندن شانس شده
هر کی زنده ماند، خوش شانش است.
ریختن خون انسان آسان ترین راهی است
برای رفتن به بهشت.
آری این سرزمین من است.
جایی که چشم، گوش و زبان مردم شان
فقط در جهت شهوت، فعال میشود.
چون خطر ایمان را فقط در شهوت میبینند.
دیگر چیزی برایش مهم نیست.
دیگر اصلاً جرم و جنایتی درکار نیست.
پیراهن یک هنرمند آنقدر غوغا برپا کرد، گویا این همه بدبختی در این پیراهن نهفته است، پیراهن هم سوخت ولی هنوزم بدبختی تمام نشد.!! صدها جسد بر زمین افتادند، صدها فامیل بر گلیم غم نشستند، صدها مادر دلبندانش را از دست دادند، صدها فرزند یتیم ماندند، صدها آروز و امید با خاک یکسان شدند، و صدهای دیگرررر… اما اما
غوغا نشد که نشد؛ حرف خلاف این جرم و جنایات نشد که نشد؛ در مقابل این همه بی عدالتیها صدا بلند نشد که نشد؛ اینهمه نشدند ها هیچ!!!
حتی دلایلی برای توجیه آن نیز گفتند،
کاش حداقل سکوت میکردند.
گویا گناه یک پیراهن، که هیچ ربطی به عقیده و ایمان اش ندارند؛ بیشتر از این بیعدالتی ها بود.
چه ایمان و عقیدۀ مزخرفی…
ایمانی که باپوشیدن لباس دیگران
از بین میرود؛ بهتر است برود.
بی ایمانی بهتر از این ایمان است!
آری این سرزمین من است.
ماه رمضان آمد، در این ماه هم
مثل گذشته اعمال زشت، جرم و جنایات،
بلند رفتن نرخ های معمولی و… افزایش یافت.
با این حال توقع بهشت رفتن را هم دارند…
در این ماه هم به حال کسی رحم نمیکنند.
آری این سرزمین من است.
یکی از خوشایند ترین و صمیمی ترین لحظۀ
این ماه، افطار است آن هم کنار پدر، مادر، همسر، خواهر، برادر، و…
اما امشب جایی کسی خالیست،
چه کسی نیست…؟؟؟
خندهای پدر به گوش نمیرسد،
از حرفهای مادر هم خبری نیست، آن همه ناز و شوخی خواهر هم دیده نمیشود، برادر هم چیزی نمیگوید
اینجا چه خبر است؟
معنای این سکوووت چیست؟
چقدر سخت است دیدن این لحظه…
افطار این فامیل، امشب متفاوت خواهد بود،
آری خیلی متفاوت از افطار های دیگر…
آری تفاوت این افطار از برکت جهاد است،
چه جهاد مزخرف و کثیف…
آری این سرزمین من است.
این همه کشمکش ها و خون ریختن برای چه؟
این همه غم و ماتم برای چه؟ برای بهشت؟
برای رضای خدا؟ چه خدایی بی رحمی!
رضایت اش خون ریختن است؛
آن هم خون انسان!!
آری این سرزمین من است.
هنوز در مسایل وضو نماز، روزه و…
در اختلاف اند؛ از یک سرزمین، پیرو یک خدا،
پیرو یک دین، پیرو یک کتاب، پیرو یک پیامبر
باز هم چنین وضعیت..!؟
دنیا کجا ما کجا؟
آری بدبختیهای دیگری هم داریم……
سرزمینم! دلم به حالت میسوزد
مرا ببخش که جز تأسف
کاری برایت انجام داده نمیتوانم.
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320