پروسهء مذاکرات صلح وزنان!

0 487
-دوکتور صلدح الدین سعیدی 
اول باید توافق کرد و شناخت که مذاکرات سیاسی  و مصالحهء سیاسی چیست و بعد به این رسید که پروسهء رسیدن به آن کدام است؟
اساس و مبداء مشکل که موجب تشویش های برحق و ناحق شد از همینجا سر چشمه میگیرد.  این حالت و این مسأله عوامل مختلف دارد که در رأس این عوامل عامل پيشبیرد  این سیاست و عمدتاً این پروسه توسط افراد بی کفایت  و خود نا آگاه و نابلد به فهم از مسایل اساسی فوق و عدم توانایی مسلکی و در موارد هم قرار اظهارات ایشان به منلسبتهای مختلف  عدم تعهد به منافع و مصالح اساسی افغانستان، امر صلح و استقرار و عدم فهم درست شان از دیموکراسی است!
همینکه نمایندء یوناما در کابل و عدهء از چیز فهمان تأکید دارند که در مذاکرات صلح با طالبان باید حقوق زنان تلف نه شود از دو حالت خالی نیست: یا مذاکرات را توافق بر مسایل اساسی که حق ملت است در عقب دروازه های بسته و در غیاب ملت میداند که خطاء است و یا خبر دارد که دارند در غیاب ملت تصامیم اساسی را میګیرند که  تصمیم درآن موارد حق ملت است. دزین صورت باز هم کار و توافق  خطاء است.
پرداختن به سایر مستندات این تأکیدات فوق ایجاب بحث طویل و عریض را دارد، اما من هدفمند باز هم به پاسخ به عنوان مطرح شده میروم.
اگر باور داریم که مذاکره و مصالحهء سیاسی ضرورت است نه انتخاب و مذاکره به جانب مقابل خیرات و هدیه نیست بلکې قبول واقعیت های عینی جامعه است و مذاکره نه تسلیم شدن و نه قبول نسخهء مقابل و نه هم تلاش تغیر کل آن نسخه ها در وقت مذاکرات است،  وتلاش است تا طالب مانند دیموکرات آزاد اندیش طيف اروپایی باندیشد و یا مانند … این تلاش در وقت مذاکرء سباسی خطاء است. این تلاش را باید به وقت و محل دیګر حفظ کرد.
پس مذاکره و مصالحه چیست؟
خطوط سرخ ما کدام و خطوط سرخ قابل عدم عبور رسیدن به صلح و استقرار با عزت یعنی چه و کدام مسأله در کدام وقت و زمان و با کی باید مطرح کرد؟
 ما چنانچه عدهء از مسوولین حتی درجه اول جوانب مختلف و حتی جهانی اظهار میدارند، به هر قیمت به صلح و استقرار رسیدن نمی خواهیم.
حفاظت از ناموس و عزت وطن باید باشرف وبدون شک و تردید مورد معامله قرار نه گیرد و‌ضرورت نیست همه در مورد تعریف آن موافق باما و  موافق باشند. مهم این است که ما خود این تعریف  و مشخصات آنرا بدانیم و با آن باور داشته و از آن عبور و تخطی نه کنیم.
 تأکیداً میخواهم بگویم که مذاکره و مصالحهء سیاسی و رفتن به آن  به هیچ صورت تخطی ازین معتقدات نیست و نه هم باید باشد. من باور دارم که الله ج یک و پيغمبرش برحق است، درین اعتقاد با کس در مذاکره و مفاهمه که من را به عکس آن وادارد مذاکره و مصالحه کند، ندارم.
 اعتقاد من به حقوق زن و دست اورد من، قانون اساسی من و یا امارت اسلامی و آزادی و … نباید در مذاکرات و مصالحهء سیاسی و در عقب درهای بسته، در کنفرانسها و در معاملهء احمد با محمود مورد سوال قرار ګیرند. این موارد نه صلاحیت من است و نه محل و وقت بحث آن در سر میز مذاکرات صلح است. با ګذشت و تخطی درین موارد من به شهدا و قربانیان خویش در چنین گذشت و درین راه توهین کنم و با خیر است خیر است و ګذشته را صلوات و به …و به این ترتیب  ما به خیانت و بی عزتی خود و اعتقادات خود برویم و یا از دیگران چنین توقع  برد، کار درست نیست.
پس مذاکره و مصالحه یعنی چه و کدام پروسه را باید تعقیب کرد؟ 
این بسته اولاً باید در کُل توافق شود. دولت و حاکمیت کابل را نمی پذیرم اما مذاکره میکنم، خروج عساکر  خارجی را بحث میکنیم اما غیر از خود و چند انتخاب انګشت شمار را قبول و غیر از حاکمیت مطرح خود دیګر چیزی را نمی پذیرم و … التماتوم دادن با مطالبه غیر مشروع یعنی  جنگ و در آن صورت ملت را در حالت شفاف قرار دادن که همه بر
متجاوز و متخلف و نابود کردن آن متفقاً کار با اعتقاد کنند.
ممکن است بخاطر رفع لجاجت بی مورد و رسیدن به صلح و استقراربا عزت فرصت داد که مذاکرات در هر سطح ممکن و در میان هر جانب و یا بخش از جوانب  آغاز و تفاهمات مقدماتی صورت بګیرد. مذاکره طالب با جانب امریکایی به نحوی همین ر
ما باید مرحله به مرحله و بعد از اعتماد سازی از پله های اولی آغاز کنیم و به مراحل بعدی برویم. مراحل اولی بعد از اعتماد سازی کدام اند؟
تلاش برای اجماع تمام واقعیت های عینی در ستیج سیاسی، توافق بر پایان دادن حضور نیروهای نظامی خارجی، تضمین های عدم مداخلهء بعدی نظامیان خارجی و عدم بازګشت ایشان، نقش سازمان ملل متحد در پروسهء صلح و استقرار و نقش ایشان در حاکمیت مردم
پروسه کدام است؟
قانون اساسی را قبول کن، حقوق زنان را قبول کن، دیموکراسی و دست آوردهای ۱۸ ساله را قبول کن، امارات اسلامی را قبول کن، بیرق و سرود ملی را قبول کن، فدرالی را قبول کن، صدارتی را قبول کن، قانون اساسی را لغوه کن، کمیتهء قانون اساسی را قبول کن، عسکر خود را خارج کن و …!
این بحث ضیاع وقت و فیصله در محل غیر و در وقت نامناسب و  توسط افراد است که صلاحیت شان نیست.
مصالحه و مذاکره متمدن ساختن مبارزهء سیاسی است که عوض تفنګ در مبارزه ملت تصمیم ګیرندهء اصلی شود.
مصالحه و مذاکره جستجوی راه است که به هدف حاکمیت و تصمیم ګیرنده شدن ملت و در حالت ما ملت مسلمان افغان چګونه تصمیم ګيرندهء اصلی شود!
در مذاکره و مصالحه صرف و صرف توافق به است و درآن نه حقوق زن و نه مرد و نه امارت اسلامی و نه قانون اساسی فیصله میشود. درین بحث ها روش های انقلابی  که نفیه همه چیز ګذشته است و  از دوم روش متمدن و سازنده. من ، عقل سلیم و انسان خیر خواه از روش متمدن  را انتخاب میکند. مزهء انقلابها، توقف و خلای قانون را مردم جهان و ما دیدیم و تجربه کردیم و از تکرار آن نفرت داریم.
عقل سلیم باید پيروز شود و ما باید این پروسه را مساعدت کنیم.
چطور؟ منطق خیر را تکمیل و تکثیر کنید. این یکی از راههای آسان خدمت به حق و ادای رسالت است.
و السلام علی من اتبع الهدی.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply