بیانیه استاد سرور دانش معاون دوم رئیس جمهور در دیدار با مردم در بامیان
(بامیان – 30 سنبله 1399)
﴿بسم الله الرحمن الرحيم﴾
اشاره:
آنچه می خوانید متن کامل بیانیه ای است که امروز در دیدار هیأت رهبری حکومت با مردم بامیان ارائه شد. به خاطر ضیقی وقت بعضی از مطالب در جلسه به صورت فشرده تر مطرح شد و آنچه اکنون در اختیار شما قرار می گیرد، متن کامل آن است.
یک جهان اعجاز دارد بامیان
سینه پر راز دارد بامیان
گنج ها در قلب این ویرانه هاست
سنگ سنگش راوی افسانه هاست
بامیانیان گرامی درود!
جلالت مآب دکتر محمد اشرف غنی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان، برادر گرامی امرالله صالح معاون اول ریاست جمهوری، داکتر محب مشاور امنیت ملی، آقای کتوازی رئیس ارگان های محلی، مسئولین نهادهای امنیتی، وکلای بامیان در شورای ملی، جناب سید انور رحمتی والی محترم بامیان، اعضای شورای ولایتی بامیان، شورای علمای بامیان، نهادهای مدنی، بزرگان، استادان، خانم ها و آقایان و مردم شریف بامیان، حضار گرامی! السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
حضار گرامی!
خوشحالیم که یکبار دیگر همراه با جلالت مآب رئیس جمهور در خدمت مردم بامیان هستیم. من به سهم خود به جلالت مآب رئیس جمهور و معاون اول ریاست جمهوری خوش آمدید می گویم و هم تشکر می کنم از ایشان که همیشه علاقمند سفر به بامیان و دیدار با مردم بامیان هستند.
با اغتنام از فرصت چند نکته کوتاه را در سه بخش خدمت شما به عرض می رسانم:
اول- در باره بامیان:
شهر باستانی و ولایت تاریخی بامیان از ویژگی هایی برخوردار است که برخی از آن ها بدون شک منحصر به فرد است. این ویژگی ها را فهرست وار اشاره می کنم:
1. آثار باستانی و تاریخی بامیان در تاریخ افغانستان و منطقه کم نظیر و جزء میراث یونسکو است. مجسمه های بودا و سایر آثار باستانی نشان دهنده قدامت تاریخی این سرزمین است. مبارزات مردم این سرزمین از دوره حملات اسکندر مقدونی و بعد ها تهاجم چنگیزخان، در تاریخ ثبت شده و شجاعت و مقاومت و گذشته روشن سیاسی و تمدنی و فرهنگی این ولایت را نشان می دهد.
2. مناظر دلپذیر طبیعی و توریستی این ولایت واقعا بی همتا است. تنها بند امیر از شگفتی های پررمز و راز طبیعت زیبای این ولایت است. این آثار کم نظیر و مناظر زیبا باعث شده که بامیان به عنوان یکی از مراکز مهم توریستی در کشور ما شناخته شود که امیدواریم با گام هایی که باید برداشته شود، صنعت توریزم در این ولایت به منبع مهم عایداتی و به مرکز مهم تلاقی فرهنگ و هنر مردم افغانستان تبدیل شود.
3. معادن و منابع طبیعی این ولایت مانند معدن آهن آجه گگ و زغال سنگ نه تنها در سطح افغانستان بلکه در سطح منطقه کم نظیر است و اگر روزی به بهره برداری سپرده شود، کشور ما از نگاه اقتصادی به مرحله بسیار بلندی ارتقا خواهد یافت.
4. بامیان از نگاه سیاسی در تحولات مهم کشور از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده است. در دوره جهاد همه ولسوالی های این ولایت از اولین ماه های آغاز جهاد، به همت مجاهدین و علما از تسلط حکومت خلقی آزاد شدند و مرکز ولایت نیز سال های بعد تر آزاد شد و از سال های 1366 به بعد مهم ترین حرکت سیاسی بین گروه ها و احزاب سیاسی هزاره ها و شیعیان از همین خِطه آغاز شد. این حرکت به رهبری شهید وحدت ملی استاد مزاری و یارانش به تأسیس حزب وحدت اسلامی در مرکز بامیان منجر شد که در زمان خود یک نقطه عطفی تاریخی محسوب می شود. بعد ها در دوره مقاومت و حاکمیت طالبان نیز بامیان به یکی از مراکز مهم مقاومت تبدیل شد. استاد محمد کریم خلیلی از همین زمان و از همین جا یعنی بامیان رهبری حزب وحدت را به عهده گرفت و به عنوان یکی از رهبران مقاومت مطرح شد. همه مردم بامیان از مرکز این ولایت گرفته تا همه ولسوالی ها مخصوصا یکه ولنگ فداکاری های زیادی کردند. در دوره حاکمیت طالبان صدها تن از سادات و هزاره های یکه ولنگ قتل عام شدند. مردم این ولایت در حمایت از حزب وحدت در لحظات سخت و دشوار آن زمان، واقعا از دل و جان مایه گذاشتند.
5. مهم تر از همه این که امروز در شرایط کنونی با توجه به استعدادهای سرشار مردم مدنی و صلح دوست بامیان و ظرفیت های بلند انسانی و طبیعی ولایت بامیان، این سرزمین همچنان رو به انکشاف است و مراحل توسعه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را مرحله به مرحله پشت سر می گذارد و ما امیدواریم با همت مردم این ولایت و تلاش های حکومت مرکزی و اداره محلی، بامیان در آینده نزدیک به یکی از قطب های فرهنگی و اقتصادی کشور تبدیل شود.
بامیان با داشتن بیش از هفت هزار محصل در پوهنتون بامیان و با بیش از 140 هزار متعلم در معارف، از نیروی بشری پویا و جوان و تحصیل کرده برخوردار است. شفاخانه های مرکز ولایت تکمیل و شفاخانه های ولسوالی ها در حال تکمیل شدن است. پروژه های بزرگ انکشافی همچون: برق بامیان، سرک گردن دیوال- سرک یکه و لنگ – دره صوف و سرک دوشی – بامیان از بزرگترین پروژه های دولت است که علی رغم همه مشکلات در حال تطبیق است و کار همه آن ها جریان دارد. انکشاف معادن آهن و زغال سنگ، انکشاف میدان هوایی و توسعه ظرفیت کلان زراعتی بامیان و مهم تر از همه تأمین امنیت مطمئن بامیان و مناطق ماحول آن، جزء برنامه های دارای اولویت حکومت است.
بخش دوم- صلح:
امروز یکی از مهم ترین و سرنوشت ساز ترین موضوع ملی ما مسأله مذاکرات صلح است. فردا (21 سپتمبر) مصادف با روز جهانی صلح است که این روز را به همه انسان های صلح دوست جهان و به مردم افغانستان و شما حضار گرامی تبریک می گویم. بدین مناسبت باید بگویم که حکومت افغانستان در دو سال گذشته گام به گام پیش رفته و از پروسه صلح حمایت کرده است و امروز به مرحله بسیار مهم مذاکره رودررو دست یافته ایم. ما همیشه می گفتیم که گروه طالبان به هیچ صورت نمی تواند از راه نظامی کامیاب گردد و باید به میز مذاکره حاضر شود و امروز این مأمول تحقق یافته است. اما اکنون نقطه مهم برای همه ما این است که مذاکرات باید به گونه ای مدیریت شود که ما را به یک صلح باعزت و پایدار برساند؛ صلحی که نظام جمهوریت و قانون اساسی و دستاوردهای 20 ساله ما را با خطر مواجه نگرداند.
حضار گرامی!
لازم می دانم در این رابطه یک مطلب مهم را کمی بیشتر توضیح دهم. این که امروز در جریان صلح، مسأله جمهوریت و امارت مطرح شده، این تنها یک شعار سیاسی و یک موضوع ساده نیست. اختلاف ما با طالبان تنها در انتخاب یک نام نیست. جمهوریت در حقیقت عصاره همه دستاوردهایی است که اکنون ملت افغانستان در ربع اول قرن 21 به آن دست یافته است. ما نمی توانیم همه این دستاوردها را به کنار بگذاریم و به قرن18 و 19 و 20 برگردیم. امروز دموکراسی، انتخابات، آزادی بیان، حقوق بشر، حقوق زنان، مشارکت اقوام، عدالت اجتماعی و نظام سیاسی کثرت گرا با حفظ ارزش های اسلامی و ملی ما و برقراری مناسبات دوستانه با جامعه بین المللی، جزء فلسفه سیاسی و اجتماعی ما و جزء باورهای بنیادین ملت ما و محصول مبارازت تاریخی همه مردم افغانستان است. همه این ارزش ها برای مردم افغانستان به یک حق اساسی شهروندی تبدیل شده و بدون آن ها ما یک بار دیگر به صحرای برهوت استبداد و خودکامگی سقوط می کنیم.
از سوی دیگر باید گفت جمهوریت هرگز به معنای حکومت شخص و اشخاص نیست. این بسیار ساده انگارانه و یک توجیه غیر منصفانه و بلکه عوامفریبانه است که برخی گاهی می گویند حکومت رئیس جمهور غنی از این جهت جمهوریت را مطرح می کند که می خواهد قدرت خود را حفظ کند و یا می گویند که ما هنوز به جمهوریت واقعی دست نیافته ایم چون ما در انتخابات پارلمانی مشکل داشتیم و یا در انتخابات ریاست جمهوری با چه مشکلات مواجه شدیم پس چه لازم است که شعار جمهوریت بدهیم. این نوع نگرش ها به معنای تقلیل جمهوریت به مسایل و منافع شخصی، حزبی و تیمی است. یا کسان دیگری گاهی مطرح می کنند که بیاییم نه جمهوریت و نه امارت بلکه یک نظام بینابین را انتخاب کنیم. اما بین جمهوریت و امارت، هیچ حدوسط و یا نقطه مشترک و بینابین وجود ندارد.
امارت نظامی است متکی بر اراده یک فرد و بدون رأی و حتی بدون رضایت عامه مردم. این نظام با یک نظام کاملا استبدادی و دیکتاتوری هیچ فرقی ندارد. نظام طالبانی با سلطنت سدوزایی و محمدزایی که به نام امارت و یا سلطنت از 1747 (1126ش) تا 1978 (1357ش) به مدت بیش از 230 سال بر افغانستان حکومت کردند، از نگاه روح و محتوا هیچ تفاوتی ندارد. در آن نظام ها هم یک گروهی کوچک از یک قبیله به صورت موروثی و با استبداد و دیکتاتوری بر افغانستان حکومت کردند، در نظام امارت نیز حکومت یک یک فرد به طور مادام العمر بر سرنوشت یک ملت مطرح است، بدون رعایت حقوق اساسی شهروندان و آزادی های عمومی و حتی قانون اساسی. نظام امارت یک نظام فراقانونی، نامحدود و مطلقه است.
همچنین طرح حکومت موقت نیز در شرایط کنونی بی معنا است. مقایسه امروز با سال 2001 یک مقایسه کاملا نادرست و بازگشت به عقب است. در آن سال افغانستان در یک حالت فروپاشی قرار داشت، نه نظامی حاکم بود و نه قانون اساسی ای وجود داشت و باید یک نظام نو تأسیس می شد. اما امروز ما در چنین حالتی نیستیم که باید از نو قانون اساسی تدوین کنیم و یک انقطاع و گسست غیر لازم و ناخواسته را به وجود بیاوریم.
صلح به معنای ختم خشونت و مشارکت عادلانه همه جوانب در قدرت سیاسی و نظام سیاسی بر مبنای اراده مردم است. ما امروز جامعه چند صدایی و متنوع و متکثر هستیم و طالبان یکی از این صداها است. ما نمی خواهیم صدای طالبان شنیده نشود و یا این صدا خاموش گردد ولی می خواهیم همه صداها بلند باشد و شنیده شود و حتی از نگاه دینی و مذهبی قرائت طالبان از دین و شریعت یکی از قرائت ها است. ما در جهان اسلام و هم در افغانستان قرائت های متعددی از دین و شریعت داریم که به همه آن ها و مخصوصا دو مذهب بزرگ حنفی و جعفری در افغانستان باید احترام گذاشته شود. ما خوشبختانه در سال های اخیر از وفاق کامل مذهبی برخوردار هستیم و هیچ نوع مشکل مذهبی بین پیروان مذهب حنفی و اهل تشیع در افغانستان وجود ندارد و مردم شیعه مطابق قانون اساسی از حقوق مذهبی و فرهنگی و سیاسی خود برخوردار هستند. گروه طالبان این حق را ندارند که بین مردم ما تفرقه مذهبی را دامن بزنند و یا حقوق اهل تشیع را انکار کنند.
همچنین ما در کشور ده ها حزب سیاسی داریم و دوست داریم گروه طالبان نیز یکی از این احزاب باشد ولی نمی توانیم یک نظام تک حزبی داشته باشیم. گروه طالبان حق دارد همه قدرت را هم ریاست جمهوری و هم شورای ملی افغانستان را به دست بگیرد اما از راه قانون اساسی و انتخابات و آرای مردم.
گروه طالبان باید بداند که اکنون یک فرصت تاریخی برای همه ما فراهم شده که باید مسئولانه برخورد کنیم و با استفاده از این فرصت ترقی و توسعه را برای خود و نسل های آینده تضمین کنیم. ما به صراحت می گوییم که صلح از خواسته ها و اولویت های ما است. صدای صلح از هر سو که بلند شود برای ما دلنشین و شنیدنی است و برای رسیدن به این آرزو همه تلاش خود را به کار می بندیم اما همگی باید بدانیم که صلح نباید به معنای زیرپا گذاشتن دستاوردها و آرزوهای مردم افغانستان تلقی شود. صلح را باید به معنای یک راهبرد برد- برد و یک مشارکت عادلانه و همه شمول در نظام سیاسی تعریف کنیم و بر همان اساس مذاکرات را به پیش ببریم.
سوم- وحدت و همبستگی مردم:
امروز در چنین شرایط حساس و سرنوشت ساز، ما به یکنوع اتحاد و همبستگی سرتاسری و در همه سطوح نیاز داریم. در مرحله اول همبستگی در سطح ملی و همگرایی در میان همه گروه ها و نیروهای سیاسی جامعه و همیاری و همدلی و روحیه همکاری بین ملت و دولت یک ضرورت است در همه مسایل مهم ملی مخصوصا در مورد صلح و جنگ و حمایت از نیروهای فداکار و شجاع دفاعی و امنیتی کشور که تا کنون قهرمانانه در سطح همه ولایات از عزت و آزادی و جان و مال مردم دفاع و صیانت می کنند.
در مرحله دوم خطاب به مردم بامیان و مناطق مرکزی هزاره جات و با توجه به این که در این محفل با شکوه جمعی از فعالین و مسئولین حزب وحدت اسلامی افغانستان حضور دارند، می خواهم عرض کنم که دوره تأسیس حزب وحدت در بامیان و رهبری مقتدرانه شهید وحدت ملی استاد مزاری در بامیان و کابل، یک دوره طلایی از اتحاد و اقتدار نیروهای سیاسی مردم هزاره در محور حزب وحدت را به نمایش گذاشت. اما در سال های اخیر علی رغم پاره ای از موفقیت های سیاسی، آن اتحاد و اقتدار گذشته ادامه نیافت و به دلایل مختلف، تعدد و چندپارچگی پیش آمد که همه شما اطلاع دارید. امروز یکبار دیگر شرایط حساس کشور و نیازها و منافع عمومی مردم ایجاب می کند که برای احیای آن اتحاد و همبستگی تلاش شود.
در این ایام افرادی تبلیغاتی راه انداخته اند که این جانب با جمعی از فعالین و اعضای ارشد حزب، گویا به تحریک حکومت و ارگ، قصد تضعیف حزب وحدت و یا انشعاب از آن را داریم، در حالی که رئیس جمهور از همه فعالیت های من از نزدیک باخبر است و می داند که در این موضوع حتی برای یکبار هم بین ما گفتگویی صورت نگرفته و بلکه برعکس هرگاه بین ما صحبتی از سیاسیون و بزرگانی مانند استاد خلیلی و استاد محقق به میان آمده همواره توأم با احترام و ذکر خیر آنان بوده است. من علی رغم بی مهری و یا نیش و کنایه های برخی از افراد مغرض و استفاده جو، همچنان به همه بزرگان سیاسی و رهبران احزاب سیاسی احترام دارم. این نوع سخنان، واقعا تبلیغات پوچ و بیهوده و بی اساس و مغرضانه است و از سوی افرادی مطرح می شود که خود در خواب و خیال کسب قدرت و احراز کرسی رهبری حزب هستند.
همه دوستانم می دانند که این جانب در طول بیش از 40 سال مبارزات و فعالیت های سیاسی خود هرگز وقت خود را در چنین اندیشه ها و تصورات سخیف صرف نکرده ام و نمی کنم و هیچ نوع عقده حقارت و کمبود شخصیتی هم در خود احساس نمی کنم که در پی جبران آن باشم. تعهد من به مردم بالاتر و والاتر از مسایل شخصی است و بدین جهت همواره تمام تلاش خود را در راستای روشنگری و تحقق اهداف و آرزوهای بلند مردم و خط فکری عدالتخواهی به کار بسته ام، بدون این که به فکر جناح بندی ها و مسایل فرعی و جانبی باشم، مخصوصا در شرایط فعلی که مصروفیت های حکومتی ام در خدمت جلالت مآب رئیس جمهور به حدی کافی برایم زمانگیر و بلکه طاقت فرسا است.
البته بدون شک در رابطه با حزب وحدت نقطه نظرات و دیدگاه هایی نیز دارم که همچنان برای تحقق آن ها تلاش خواهم کرد. مهم ترین نگرانی ما در این است که حزب وحدت اسلامی از نگاه معیارهای مدرن حزبی از بیماری های شدیدی رنج می برد. اکنون نزدیک به 20 سال است که اساسنامه حزب بکلی به فراموشی سپرده شده، نه کنگره ای برگزار شده و نه شورای مرکزی و کمیته های حزبی فعال است و نه هیچ نوع انتخاباتی برگزار شده است با این که اصل انتخابات در تعیین مقامات و سمت های حزبی در دنیای امروز یکی از قواعد بنیادین نظام حزبی است که متأسفانه این اصل در اکثر احزاب کشور ما رعایت نمی شود.
از این رو همگی باید تمام تلاش خود را به کار ببندیم تا با تطبیق اصلاحات و با مشارکت نیروهای اندیشمند و روشنفکر مبارز و عدالتخواه، این حزب به یک حزب مدرن و عصری و به محوری تبدیل شود برای تحقق آرمان های شهید وحدت ملی و هماهنگ ساختن همه گروه ها و احزاب سیاسی جامعه هزاره و شیعه افغانستان.
من امروز در حضور مردم بامیان خطاب به همه مردم مناطق مرکزی و هزاره ها و اهل تشیع افغانستان به صراحت اعلام می کنم که برای احیای انسجام و اقتدار حزب وحدت و همچنین ایجاد هماهنگی و همسویی بین تمام نیروهای سیاسی اعم از احزاب سیاسی و جنبش های اجتماعی مثل جنبش روشنایی و نهادهای مدنی و نسل جوان و آگاه امروز، از هیچ کوششی دریغ نخواهم کرد. من و دوستان و همکارانم نه تنها طرفدار هیچ نوع اختلاف نیستیم بلکه می خواهیم این اتحاد و اقتدار، فشرده تر، پایدارتر، فراگیرتر و مدرن تر شود.
بامیانیان عزیز و گرامی!
برای همیشه دل های تان گرم، آب تان گوارا، زمین تان با برکت، آسمان تان به زلالی بندامیر، آبی و زلال و پاک و اراده تان همچون کوه بابا بلند و استوار باد!
به امید برقراری صلح و امنیت پایدار در سرتاسر کشور.
و به امید بامیان شاداب و شکوفا و متحد.
تشکر از توجه شما
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
