روز بین المللی صلح و آوازۀ صلح در افغانستان

ملالی موسی نظام 

0 729

 ۲۱/۰۹/۲۰۲۰

تقدیر و استقبال سالانه از روز بین المللی صلح در جهان به مناسبت قوت بخشیند به مفکورۀ صلح و امنیت در سرتاسر عالم و ملل مختلفه می باشد. در ممالکی مانند کشور جنگ زدۀ ما افغانستان که جنگ و دشمنی بعد از دهه ها بیداد میکند، اینکه برای رسید به صلح قدمی برداریم، بیجا نخواهد بود، بشرط اینکه این صلحی که اگر نصیب مردم مظلوم مملکت ما گردد، پایه دار  بوده و به نفع همه ملت جامعه را بسوی پیشرفت، ارتقاء و امنیت رهنمون گردد.

در سال 1981 اسامبلۀ عمومی ملل متحد فیصله نمود که مردم جهان روز سه شنبۀ سوم ماه سپتمبر را منحیث « روز بین المللی صلح» برسمیت بشناسند تا نه تنها ممالک مختلفه ازین روز با علاقمندی و اعتقاد استقبال نمایند، بلکه این روز همچنان که روز افتتاح مجلس عمومی سالانۀ سازمان مذکور هم میباشد. بعد از دو دهه در سال 2001 تصمیم دیگری اتخاذ گردید که رئز بین المللی صلح را 21 سپتمبر تعیین نمود.

در افغانستان جنگ زده که در سال 2008 میلادی حامد کرزی با وعده های فریبندۀ صلح و باز سازی و ایجاد ته بناه مستحکم اقتصادی حکمروایی مینمود، از اثرات بازگشت جنگ و خون ریزی که با حملات گروه های طالبان و دیگر مخالفین مسلح دولت که روز افزون بودند، هنوز مردم مانند امروز امید و باور های خویش را کاملاً از دست نداده بودند، این قلم در چنین روزی مضمونی تحت عنوان «صلح در افغانستان، رویایی در دوردست» بر اوضاع آن وقت تحریر داشتم که مختصری از سطور آنرا بیان میدارم:

“امروز، ۲۱ سپتمبر به مناسبت «روز جهانی صلح »  سرمنشی ملل متحد به خاطر حقوق بشر، فقر و تامین صلح، ازهمه ممالك جهان درخواست آتش بس و بزرگ داشت این روز مهم را نموده است. چنین درخواستی هم در افغانستان جنگ زدۀ ویران از تمام گروه های متخاصم توسط ملل متحد و حكومت كرزی صورت گرفته است.

اینكه صرف یكروز از استعمال اسلحه در پهنای مملكت جلوگیری به عمل بیاید «اگر بیاید»، هیچ تاثیر عملی ای درمقدرات مردم ما كه هر لحظۀ حیات ازترس بمباردمان های بی خبر و پرتاب راكت، انفجار مین وعملیۀ انتحاری برخود میلرزند، نخواهد داشت؛ ولی همینكه از صلح و امنیت در شرائطی كه برای مردم ما دیگر همه امید واری ها مسدود گردیده است، سخنی به میان می آید، شاید روزنه ای باشد در تاریكی های عمیق حیات پر از بیم و بی اعتمادی آنها.

یكی از دلائلی كه مردم افغانستان و جهان را در ناامیدی به رسیدن صلح و باز سازی در مملكت  مامتقاعد میسازد، در پهلوی فساد اداری دستگاه دولت كرزی كه چون موریانه ای ارزش های قانونی و اجتماعی جامعۀ افغانی را نابود می سازد، همانا انحراف روحیۀ مؤسسات كمك دهندۀ جهانی از مجرای اصل باز سازی و عمران و طرز العمل كاملاَ متفاوت عساكر ناتو در افغانستان است كه وظیفۀ اصلی و جهانی آنها بوجود آوردن «صلح و بازسازی» در ممالك جنگ زده و به عبارۀ دیگر Post Conflict میباشد.

همانطوریكه بیان گردید عساكر ناتو كه هفت سال قبل با خوش بینی جامعۀ جهانی واستقبال مردم محرومیت كشیدۀ افغانستان از ۲۲ سال جنگ و بربادی بنیادی و كشتار ظالمانۀ بیشتر از دو ملیون بیست و پنج هزارمردم بی دفاع مملكت برای ساختن یك افغانستان آباد، مستقل و عاری از فساد اداری به افغانستان آمده بودند، امروز در سرزمین ما پهلو به پهلوی عساكر امریكایی در نقاط مختلفه کاملاً به جنگ و جدال اشتغال دارند.

درین جای شكی نیست كه با سرمایه گذاری و پلان های ستراتیژیك طویل المدت امریكا درمنطقه و موقف جیو پولیتیك افغانستان، با موجودیت ممالك نو به آزادی رسیدۀ آسیای مركزی و ذ خائر سرشار نفتی آنان، دیگر كنترول افغانستان ازقدرت حكومت و تشكیلات آنها بیرون گردیده است، مخصوصاَ كه حمایۀ امریكا از جنگ سالاران و جنایتكاران جنگی سه دهۀ اخیرو نصب آنان به مقامات مهم، رول حكومت مركزی را در اجرای تصامیم علی الرغم موجودیت دو قوۀ دیگردر دولت افغانستان، روز بروز ضعیفتروكمرنگتر ساخته میرود. نتیجه چنین میگردد كه فشاری كه امریكا بر عساكر ناتو وارد مینماید، آنانرا بیشتر به سمت جنگ با طالبان و به اصطلاح اولیای امور افغانستان، با اشرار و ناراضیان از حكومت كرزی، میكشاند تا تأمین صلح و رفاه عامه.

 آمران ناتو در افغانستان كه مورد ملامتی و سرزنش ممالك عضو قرار گرفته اند، چنین ادعا دارند كه تغییر جهت فعالیت های بشری و صلح آمیز آنان، نتیجۀ سیاستی است كه گویا توسط جارج بوش ازواشنگتن و كرزی از كابل بر آنان تحمیل میگردد”.

این بود شمه ای از جریان اوضاع اجتماعی و عدم وجود صلح و چور و چپاول دارایی های عامه و پول های سرشاری که برای ته بنای اقتصادی و اعمار مجدد، منجمله خلق کار و کسب و تولید و بالا بردن سطح استخدام در یک شرائط صلح و سلم در کشور ما. حال بعد از سپری شدن 12 سال  دیگری که همان فساد اجتماعی به اوج خود رسید و تا حد افراط کمک های خارجی و سرمایۀ ملی تاراج اقلیت های به قدرت رسیده که همانا جنگ سالاران و جانیان جنگ های خون آلود پایتخت و گروه و دستۀ آنان باشند، گردیده و مملکت در حال اسف باری قرار گرفت.

شکی نیست که قشرعامه، چه آنانی که در هر شرائطی در وطن بسر بردند و چه آن هموطنانی که از خارج برگشتند، سرمایه و قوای کار خویش را برای آبادانی زراعت و صنایع گماشتند. ولی عفریت جنگ، ویرانی و کشتار طبقۀ از انصاف و مروت بیخبر طالب مسلح با سلاح مخرب و گوناگون راکت و بم نه تنها بر عسکر جوان و پلیس ملی بیگناه که سر به کف و وظیفتاً در خدمت اجتماع خویش هستند، ترحمی روا نمیدارند، بلکه بر غیر نظامیان و اطفال، در سر تاسر کشور هم قصی القلب و بیرحم هستند. در نتیجه افغانستان هرگز روی آسایش و امن اجتماعی را ندید و مردم مظلوم آن امید یک فردای با صلح و صفا را از خاطر زدود.

با آنچه حکومت امریکا و سیاست خارجی همیشه ناکام آن ایجاب مینماید، در مقابل شکستی که بعد از 19 سال درین منطقۀ عالم و مصرف بلیون ها متقبل گردید، بالاخره با طالبان که آنان را در لست سیاه جنایت و تروریزم تاپه زده بود، کنار آمد. ولی درین معاملۀ غیر قابل باوری که با وعده های صدور دیموکراسی و ایجاد شرایط آن برای مردم افغانستان، کاملاً در نقیض واقع گردیده است، علنی و  حتی سری گام هایی بر خلاف آرزو و خواستۀ اکثریت مردم افغانستان برداشته میشود.

البته ملت افغانستان که حال نسل دوم جنگ دیدۀ آن و جوانان امیدوار و حاضر به خدمت آن هم مطرح هستند، همه تشنۀ صلح و امنیت پایدار میباشند و آرزومند آسایشی اند که بدبختانه اکثراً تجربه ننموده اند؛ ولی با فشاری که امریکا بر قبول و تحمیل جمیعت طالب و احیاناً شرایط آنان در همکاری و موقف فعال در دولت آینده وارد می کند، ملت افغانستان را در یک حالت نا امیدی، واهمه و عدم اعتبار بر یک آیندۀ روشن قرار داده است.

در حقیقت مشت بستۀ موافقت های اجباری و مصلحتی ای که در «جلسات دوحه» فی مابین نمایندگان دولت افغانستان و هیئت طالبان صورت خواهد گرفت که غالباً اکثر مواد آن چون رهایی 5000 مجرم و جنایتکاران حرفوی طالب، به اجبار بر گماشتگان دولت افغانستان تحمیل میگردد، دقیقاً یک سرنوشت جدیدی را بر اجتماع نالان و نا امید افغانستان و مردم نهایت مظلوم آن رقم زده و پی ریزی خواهد نمود. البته سرنوشت و مقدرات زن مظلوم افغان که در هر مرحله ای سنگ زیرین آسیا بوده است، دقیقاً پریشانی و اضطراب زیادی را خلق نموده است که مبادا حضور فعال طالبان افراط گرا، دست آورد های 19 سال اخیر آنانرا بر باد داده و حقوقی که در لابلای واراق قانون اساسی افغانستان نقش بسته است برباد فنا گردد.

آن صلح پایداری که نزدیک به نیم قرن از سرزمین جنگ زده و حیات مصیبت بار مردم افغانستان رخت بر بسته است، امروز کشتی شکسته ای را ماند که رسیدنش به ساحل امنی، دور از امیدواری باشد. به گفتۀ حضرت حافظ:

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل        کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

         پایان

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply