روش اصلاح امت مسلمه

 در قرون اول و ما بعد اسلام ، زمانی که بر این اصول عمل می شد ، تمام ملت مسلمان از نظر علم وعمل ، اخلاق و کردار  در تمام جهان سربلند و ممتاز بودند واز روزی که مسلمانان از انجام این وظیفه غفلت ورزیدن و جلوگیری از جرایم را وظیفه دولت و پولیس آن دانسته ، از مردم جدا نشستند . نتیجه اش همان شد که امروز در هر جا مشاهده می گردد که مادر وپدر و تمام افراد خانواده متدین و پایبند شرع می باشند ولی فرزند و بستگان آن برعکس آن هستند .فکرواندیشه آنها به سوی دیگر می باشد ، و روش های عمل آنان نیز جداست لذا برای اصلاح اجتماع ملت در قرآن و حدیث به طور ویژه بر روش “امر بالمعروف ونهی عن المنکر” تاکید شده است ، این کار را قرآن از ویژگیهای امت محمدی شمرده است ، و تخلف از آن را سخت ترین گناه مستوجب عذاب قرار داده است در حدیث رسول خدا”ص” فرموده است که هرگاه درقومی گناه انجام گیرد و کسی در آن قدم باشد و جلوی آنها را از آن گناه نگیرد ، پس نزدیک است که خداوند بر همه آنها عذاب نازل بفرماید.

مالک بن دینار فرموده است که : خداوند در منطقه ای به فرشتگان دستور داد که فلان روستا را ویران کنید ، آنان عرض کردند که درآنجا فلان بنده عبادت گزار تو سکونت دارد دستور رسید که به او نیز عذاب بچشانید ، زیرا که با مشاهده گناه ها و نافرمانی های ما ناراحت نشده و صورتش متغیر نشد. خداوند به حضرت یوشع بن نون “ع” وحی نازل فرمود که صد هزار نفر از قوم تو بوسیله عذاب هلاک خواهد شد که از آن جمع چهل هزار نفر مردمانی نیک می باشند وشصت هزار نفر مردمان بدکار . حضرت یوشع “ع” عرض نمود که خداوندا علت هلاکت بدکاران که مشخص است ، اما نیکان چرا هلاک  می شوند؟ خداوند فرمود که : این نیکان با آن بدان روابط دوستانه داشتند ، درخورد ونوش و خنده و شوخی با آنها شرکت داشتند با مشاهده گناهان ونافرمانی های من گاهی کره در صورتشان نمی آمد.

خلاصه اینکه هر کجا که گمان غالب بر این باشد که سخن شنیده و پذیرفته میشود بر علماء ومشایخ نه تنها بر آنها بلکه برهرکسی که بداند که این جرم و گناه است فرض است که در حد توان خویش جهت جلوگیری از گناه بکوشد چه به دست چه به زبان یا حداقل به نفرت قلب و روگردانی ، هر کجا که گمان غالب براین باشد که سخن کسی شنیده و پذیرفته نمی شود ویا که علیه نصیحت گر دشمنی و عداوت شعله ور میشود پس درچنین صورتی جلوگیری و بازداشت فرض نمی باشد ولی باز هم بهتر وافضل خواهد شد .

که قرآن با اختیار نمودن عنوان دویدن بر گناه راجع به اینها به این اشاره نمود که ایشان مجرمان عادی به این خصایص بد می باشند، واین اعمال بد ملکه راسخ آنها قرار گرفته در رگ و ریشه آنها جذب شده اند که بدون اراده ، اینها به سوی آنها می دوند ، از این معلوم شده که هرکاری را چه نیک یابد که انسان به کثرت انجام دهد ، به تدریج آن کار ملکه و عادت او قرار می گیرد .

اما متاسفانه که گروه های تروریستی وبالخصوص طالبان که افراد و جوانان مسلمان این سرزمین را با استفاده از نام اسلام در مدارس آموزش های نظامی نموده انتحار و انفجار و تخریب اماکن مقدس و عام المنفعه را برای آنان می آموزانند که این عمل اصلاح امت نبوده بلکه برعکس ظلم و ستم و قتل مسلمانان بیگناه چیزی دیگری نیست. تمامی گروه های درگیر جنگ باید برای اصلاح امت بکوشند اعمال و کردار آنان در پرتو قرآن وسنت باید عیار باشد در قرآن مستوجب عذاب سخت الهی قرار خواهند گرفت .