ایران، یکی از ظالم ترین و فاسد ترین نمونۀ دولت داری در جهان

ملالی موسی نظام   

0 606

   09/05/2020

آیا واقعاً نیت بد همیشه قضای سر است؟

به صد ها هزار مهاجر و پناهندۀ مجبور افغان، با پامال حقوق پناهندگان از ایران اخراج میگردند

از آغاز تراژدی مهاجرین افغان و اقامت اجباری آن بینوایان در ممالک همسایۀ غربی و شرقی بعد از کودتای منحوس ثور تا الآن، مبین هزاران داستان و رویداد غم انگیز ضد حقوق بشر و منافی همه مقررات حقوقی بین المللی بوده است که نه تنها از جانب قوانین مهاجرت و پناهندگی جهانی منکوب میگردد، بلکه از لحاظ اصول پذیرفته شدۀ اسلامی هم غیر قابل قبول بوده است.

 پناه گزینان در پاکستان با شرائط و اصولی از مظالم غیر انسانی مواجه اند که نمیتوان اسمی بر آن گذاشت و هر روزی که میگذرد، دائرۀ شرائط اقامت در آنجا بر افغانان مجبورتنگ تر میگردد و تعدادی که بدون مساعد بودن اوضاع در افغانستان، به اجبار اینطرف سرحد و به کشور شان ارسال میگردند، روز افزون است

موضوع مربوط بحث در حقیقت شمه ای از تحمیل جور و جفای دور از کرامت و اخلاق انسانی ای است که درین چهار دهه از جانب اولیای آخندی گمراه و فاسد ایران بر هر نوع گروپی از مهاجرین افغان در آنکشور صورت می گیرد که روی انسانیت را سیاه می نماید.

نمونه های مظالمی که اولیای دولت فاسد ایران بر مهاجرین افغان روا میدارد بسیار متنوع بوده و هر یک به ذات خود بصورت مکمل یک جنایت سخیف بشری است. درین چهار دهه در عین زمانیکه افغانان اجازۀ اقامت در هر منطقه و شهر ایران را ندارند، متعلمین و محصلین بیچارۀ افغان هم با اشد تبعیضات، در هر مکتب و هر پوهنتون تعلیم و تحصیل نمی توانند. داستان های بیشماری درین زمینه تحریر گردیده و حتی فیلمی که سفارت ایران در کابل سانسور نمود، هم در احوال زار  فرزندان مجبور افغان در ایران تمثیل گردید و به بازار آمده است.

به ارتباط محدودیت اقامت افغان ها در مناطق مختلفۀ ایران، مشاهده شد که در یکی از شهر های جنوب، سپاه مخوف پاسداران، تعدادی از هموطنان مظلوم ما را چون حیوانات درنده در پارک ها با احاطۀ کتاره ها، محبوس نموده بودند و عکس های آنانرا بدون مسئولیت، خجالت و شرمندگی در مطبوعات نشر نمودند که صد لعنت و مرگ بر این رژیم و این قواعد حیوانی گردد!!

استخدام جوانان افغان به خدمت عسکری و ارسال آنان برای جنگ به طرفداری دولت سوریه، با شرط و وعدۀ دادن حق اقامت که در حقیقت به ذات خود جزئی از حقوق و شرائط پناهندگی بین المللی می باشد و در ایران از آن سوء استفاده میگردد، منجر به کشتن و زخمی شدن تعداد زیادی از آن بینوایان گردید که به اجبار تحت لوای «لشکر فاطمیان» به جنگ های خونین ارسال گردیدند و از اقامت قانونی هم اطمینانی حاصل نگردید.

به اساس راپور های منابع معتبر حقوق بشر، منجمله مؤسسۀ ملل متحد، ایران بدون تردید، اولین مملکت جهان محسوب میگردد که در آن بیشترین میزان کشتار های مرموز و اعدام های گوناگون به بهانه های متفاوت صورت میگیرد. این شیوه از همان ابتدای قدرتمندی آخوند ها و سقوط سلطنت، با رژیم مخوف خمینی آغاز گردید که در مرحلۀ اول حتی اقلیت های سیاسی ضد سلطنت که با رژیم جدید همگام گردیده بوند، یکی پشت دیگر از صحنه اخراج گشتند، طوریکه رهبران و طرفداران آنان یا به محابس ابدی سپرده شدند ویا معدوم گردیدند. از آن جمله میتوان اقلیت مجاهدین خلق و جمیعت بهایی ها و حتی کلیمی های ایران را مثال آورد.

بعد تر که رژیم استقرار بیشتر یافت، دست به حبس و قتل اکثر دانشمندان و مغز های متفکر به شمول استادان پوهنتون ها، هنرمندان و متفکرین زد و این اشخاص منور و تحصیل یافته از حلقۀ فامیل ناپدید میگردیدند و یا جسد شان نزدیک منازل شان یافت میشد و یا در سیاه چال ها در گمنامی از بین میرفتند. هیچ نوع بازخواست و اصول محاکم موجود و امکان پذیر نبود.

در جریان گیر و گرفتی که سال های زیاد طول کشید، توقیف و مجازات آنانی که صدای موزیک از پشت دیواری که جاسوس میگذاشتند، شنیده میشد، هم فراوان و عام بود. این رژیم مانند سیستم هیتلری یک فضای دهشت و ترس را در سر تا سر مملکت ایجاد نمود.

پروگرام و سیستم اخراج بدون قید و شرط صد ها هزار افغان بدون اطلاع قبلی و یا موافقه که دقیقاً برعلیه قانون بین المللی حقوق مهاجرین میباشد و ایران همان اساسنامۀ رسمی را که «فیصله نامۀ کانوانسیون ژنو» باشد، امضاء هم نموده است، هرگز مراعات نگردید. درین روش ناهنجار بصورت دایمی ایران مهاجرین افغان را که به کار های ساختمانی یا فابریکه جات و یا زراعت اشتغال دارند، حتی بدون اطلاع فامیل با موتر لاری به این طرف سرحد اخراج نموده است. درین عملیِ سخیف و مطلق غیر انسانی، اکثرآ فامیل ها نالان و سرگردان گردیده اند و تعدادی از اخراج شدگان به هزار مشقت مجبور گشته اند تا از راه کوه و دشت دوباره خود را به خانواده های شان برسانند که درین حالت وخیم، مورد ستم و ظلم مأمورین سرحد ایران قرار گرفته  و اکثراً  جبراً بازگشته اند.

به سلسلِۀ اعدام های وسیع و بی بازخواست که هموطنان ما نمونه های فراوان آنرا در عکس و خبر مختلفه دیده اند، تعداد زیادی از افغان های مقیم ایران که اکثراً جوانان هستند، شامل اعدام شدگان با چوبۀ دار می باشند و این بخت برگشتگان که روی محکمه و اثبات جرم را نمی بینند، به اتهام فعالیت در بازار های مواد مخدرۀ به چنان مجازات مهلک اعظمی در عالم شباب، جهان را ترک می نمایند. در عکس هایی که منتشر گردیده، یقین آن بینوایان را که دسته جمعی چون طناب لباس شویی به ریسمان های دار آویخته هستند، مشاهده نموده باشید که در عصر موجوده چنین اقدامی غیر قابل تصور و بعید به نظر می آید.

ایران در اقدام به جنایات بشری بر علیه مردم خود و مهاجرین افغان کاملاً عادت نموده است، در در اپریل سال گذشته مأمورین سرحدی آن همچنان بر مهاجرین افغان فیر نمودند که دو نفر کشته و 18 نفر سخت زخمی شدند.

این همان ایران و سپاه قدس مخوف آن است که در مراسم قتل «قاسم سلیمانی» با راکت هایی که به مرکز قوای امریکا در عراق ارسال مینمود، طیارۀ مسافر بری اکراینی را با همه سرنشینان آن که تعداد افغان ها هم در بین شان بود، هدف گرفت و بر عکس قوانین بین المللی، از دادن صندوق اطلاعاتی طیارۀ مذکور ابا ورزید.

از زمان شیوع مرض ساری «ویروس کرونا»، قساوت پیشگان رژیم آخوندی با اخراج اجباری  صد ها هزار افغان از ورای سرحدات شان و ارسال به افغانستان، به بهانۀ «نجات آنان از مرض کرونا»، در حقیقت با شتارت و جسارت، با پامال قوانین مهاجرین و پناهندگان، در حقیقت با یک تیر سه فاخته را هدف گرفتند. از یکطرف هر قدر افغانی که در امکان بود، یعنی 130000 نفر را راهی کشورشان نمودند، بدون مداخلۀ نمایندگی ملل متحد و «کمشنری اعلای پناه گرینان» و مراعات اصول حقوقی پناه گزینان!

دوم ادعا نمودند که در چنین حالت شیوع زیاد مرض، بهتر است افغانان نزد عزیزان شان بروند؛ در حالیکه بدین طریق  کاملاً باعث هجوم مرض کرونا در افغانستان گردیدند، چونکه این بازگشتگان، در سرتا سر افغنستان پراگنده شدند و ویروس مهلک را انتشار دادند. این عمل سخیف نهایت درجه رویِۀ ضد بشری و رفتار غیر اسلامی یک همسایه، یعنی دولت سخیف ایران را آشکار می نماید.

سوم اینکه با اخراج آنهمه مهاجر افغان، ایران از تداوی و مصارف آنان در شفاخانه ها و مراکز طبی فارغ میشود……چه رژیم ها و دولت های گمراه و ضد بشری ای را در اعمال کثیف یک رژیمی که ادعای دیموکراسی و اسلامیت می نماید، مشاهده می نماییم!!

حال درین اواخر در لست سیاه جنایات بشری اولیای امور آخوندی و مأمورین خونخوار وتعلیم دیدۀ آنان، پرتاب افغانان مهاجر و مظلوم ما را بعد از شکنجۀ دد منشانۀ گماشتگان سرحدی به دریای خروشان هریرود، این شیوۀ سخیف ضد بشری هم داخل گردیده است. البته متأسفانه در سرزمین خود این بیچارگان با تاراج کمک های خارجی و حیف منافع عامۀ ملت، کاری و معاشی برای شان میسر نیست تا آنان را با تقبل خطرات، به چنین حیات رقتباری در مملکت همسایه وادار نسازد.

جریان این است که در اوایل ماه می، شخصی راپور غیر قابل تصوری را بیان نمود که گویا سرحد داران ایرانی گروپ 57 نفری افغانان مهاجر را که خیال داخل شدن به ایران را داشته اند، بعد از شکنجه و لت و کوب و کار شاق، به دریای هریرود انداخته اند که از آن جمله 16 نفر با مشکلات بیرون شده و بقیه را آب برده است. البته بعد از انتشار این خبر که هیچ انسان سالمی باور نمی نماید که چنین راپوری را به دروغ بشود بیان نمود، اولیای امور آخوندی که فریب جهان و فریب همسایگان از عادات دولت داری خاص آنان محسوب میگردد، ذریعۀ وزیر خارجۀ شان این خبر را رسماً «مطلق» تکذیب نموده وغلط اعلام نمودند. به تدریج شهود دیگر و جنازه های چندی به میان آمد و سیه روی شد آنکه درو غش باشد، البته افغانستان و جوامع بین المللی موضوع را تحت تحقیق و بر رسی جدی گرفته اند.این قضیِۀ أسف ناک امروز از جهات مختلفه مورد بر رسی و تحقیق قرار گرفته است.

از نگاه حالت حقوقی معضله، چنین یک جریان ضد انسانی باید تحت کتیگوری «جنایت بر علیۀ بشریت» تلقی گشته، مخصوصاً از جانب محاکم یا «محکمۀ جنایت علیه بشریت یا –ICC» تعقیب قانونی گردد و چون مأمورین رسمی دولت آخوندی مرتکب آن گردیده اند و شهود عینی و چند جنازۀ بدست آمده موجود هستند، جای انکار و تفتن ایران در زمینه باقی نمی ماند. بنا برآن نه تنها شکنجه و آزار ی که این مهاجرین بیچاره متحمل گشته اند به شهادت عده ای که حیات دارند برعلیه مقررۀ «منع شکنجۀ کانونسیون ملل متحد» بوده و پرتاب آنان در حالیکه شنا بلد نبوده اند و قسماً سبب مرگ عدۀ زیاد شان گشته، علت دومی برای اقدام محکمۀ مذکور تلقی میگردد.

عجالتاً دولت افغانستان در مورد هیأتی که بالاخره دولت ایران حاضر به تعیین آن گشته و معرفی میکند، تحقیق می نماید.

پایان

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply