علیاحضرت وگماشتن رجال درانی به مقامات دولتی

کاندید اکادمیسن اعظم سیستانی

763
علیا حضرت در تقرر وحمایت رجال کارفهم وقدرتمند طایفه بارکزائی وپوپلزائی در دولت امانی نقش بسیار چشمگیر داشت. علیاحضرت از روزی که فرزندی بنام امان الله درخاندان امیر عبدالرحمن خان بدنیا آورد، در ذهنش این فکر جوانه زد که اگر فرزندش را بدرستی تربیت کند، امکان دارد تا روزی بجای امیر آهنین قرار بگیرد ، بنابرین او تمام توجه خود را به تربیت سالم امان الله مبذول کرد و او را جوان برومند،آگاه، سرشار از حس وطندوستی وآزادیخواهی و خدمت گزاری به مردم و لایق تمام شرایط تاج وتخت سلطنت بار آورد و بتدریج همه موانع برای رسیدن بمقام پادشاهی را از سر راهش دورکرد وآکنون که برسریرسلطنت قرارگرفته بود، علیاحضرت میخواست پایه های این سلطنت را طوری بگذارد تا بیشتر دوام بیاورد. به عبارت دیگر، علیاحضرت خود را بنیان گذارعمارتی می دانست که با بقدرت رسیدن پسرش امان الله به اکمال رسیده بود واکنون میخواست در دکوریشن آن عمارت نیز سهمی داشته باشد.
نزدعلیا حضرت،مُدل گزینش اشخاص برای سپردن مسئولیت به انها، اول شناخت نزدیک از اشخاصی که در دولت امیر حبیب الله خان کارکرده بودند،ودوم فداکاری کسانی مدنظربود که در زمان قیام شهزاده امان الله برضدامیر نصرالله درکنار شهزاده امان الله قرارگرفته بودند و در حمایت از امان الله خان حاضر گردیده بودند تاسرومال خود را فدا کنند. قرارمعلوم ،علیاحضرت هفت برادر زبده وکاردان داشت که هم در دولت امیرشهید کار داشتند واکنون هم بخاطرحمایت از شهزاده باید بکارهای مهمتری برگزیده میشدند. برادران علیاحضرت عبارت بود از: خوشدلخان(لوی ناب،والی کابل وبعد والی قندهاردرعهد امیرشهید) محمد اکرم خان، محمدعلم خان (والی لوگر)، کرنیل محمدعمر خان (یاور حضور علیاحضرت )، سکندرخان (فراش باشی) ، سلطان عليخان ، محمدعلی خان ، و محمد یوسف خان (این شخص درجنک قندهار با انگلیسها شهید شد.)
علاوه بر برادران وپدر مدبرش بابا محمدسرورخان، علیاحضرت کاکای بنام شاغاسی امیر محمدخان داشت که بقول داکتر کاظم،او از خانمهای خودهفت پسر داشت بنامهای: محمد شاه خان، دوست محمد خان (ناظم)، خواجه محمد خان و محمدهاشم خان.[ محمد شاه خان سه پسر بنامهای: محمد عظیم خان، عبدالحبیب خان و عبدالغفورخان داشت. ] محمود خان یاور(که در رسیدن شاه امان الله به سلطنت و ختم غایله جلال آباد نقش بس بزرگ بازی کرد و بسیار مقرب شاه امان الله بود) و برادرش احمد شاه خان(مشهور به رئیس) از یک مادر و نیز پسر دیگرش محمد زبیر خان نام داشت. عبدالعزیزخان بارکزائی (نخست یاور شاه امان الله و سپس وزیر حربیه و داخله( از معتمدان دیگر شاه امان الله نیز منسوب به همین خانواده بود، اما او نواسه عطا الله خان برادر شیردل خان و پسر معاذ الله و برادر زاده محمد سرور خان (مشهور به بابای کرام) میباشد. به این اساس دیده میشود که علیا حضرت از حمایت تعداد کثیر اقوام پدری خود بطور جدی برخوردار بود و شاه امان الله نیز بر ماماهای خود بسیار اعتماد داشت، اما شاه امان الله با بعضی از برادران محمد شاه خان از جمله ناظم دوست محمد خان و خواجه محمد خان و یکی از فرزندان او یعنی عبدالحبیب خان (که پسر خاله شاه امان الله میشد)، به دلیل نزدیکی آنها با سردار نصرالله خان و بیعت به موصوف آزرده خاطر بود.(داکتر کاظم،شاه امان الله وبرنامه های انکشاف معارف -قسمت 5- افغان جرمن آنلاین،)
همگی اینهامتعلق به طایفه شاغاسی و اتفاقاً اشخاص کارفهم وصاحب تجربه کاری و رجال با اعتباری بودند. علاوه براینها اشخاص دیگری هم از منسوبین مادری علیاحضرت چون شاغاسی فقیرمحمدخان پوپلزائی، مامای علیاحضرت،نظام الدین خان پسرفقیر محمدخان رئیس دفتر عین الدوله ودر ایام قیام شهزاده بحیث کنترولر راه جلال آباد-کابل (پدرخطاط ومورخ مشهور مرحوم پوپلزائی)، محمودخان ناظر مالیه، عظیم الله خان پوپلزائی ترجمان در وزارت خارجه،صالح محمدخان، قوماندان قوای مرکزی، بشمول شجاع الدوله خان غوربندی ومحمدولی خان دروازی وکیل مقام سلطنت وغیره از اعتماد وحمایت علیاحضرت برخوردار بودند.
اما این اعتماد وحمایت علیاحضرت از رجال فوق الذکر برای ظلم واستبداد واخازی از مردم نبود، بلکه برای حفظ ثبات وتامین امنیت وارائه خدمات بهتر به کشور بود.اما متاسفانه که بیشتراین اشخاص نتوانستند خود را با آرمانهای والای مادر وپسر یعنی درعرضۀ خدمات صادقانه بمردم هم آهنگ کنند و از اعمال خلاف قانون که سبب نارضایتی مردم از حکومت میشود، دست بگیرند، بلکه در موارد زیادی خود اسباب این نارضایتی وتنفر مردم ازرژیم میشدند. به همین خاطر برخی صاحب نظران بر این شیوۀ کار رژیم امانی بدیده انتقاد نگریسته اند. ازجمله حبیبی مینویسد که :« اگر بت محمدزائی شکستانده شده بود،بجای آن بت بارکزائی ایستاده بود. مثلاً در آن وقت، کابل در دست والی علی احمد ومحمود یاور، قندهاردر دست عبدالعزیز وزیر، محمدسرورنایب الحکومه وعبدالکریم نایب الحکومه ونیک محمد فرقه مشر ومزار وهرات در دست محمد ابراهیم نایب الحکومه وعبدالرحمن فرقه مشر قرار داشت که همه آنها بارکزائی ومربوط به خاندان سراج الخواتین مادرشاه بودند. واکثرمردم دلسوزی هم نبوده اند که براحوال شاه ومردم دل شان بسوزد واز فساد اوضاع جلوگیری کنند.»( حبیبی،جنبش مشروطیت، چاپ دوم، ص 174)
پایان 6/4/ 2022

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.