آب جزء مهم توسعه پایدار، پیشرفت اجتماعي – اقتصا دی، اکوسیستم های پويا و متغير برای بقای بشریت است . همچنین اب برای کاهش بار جهانی بیماری و بهبود سلامت ، رفاه و بهره وری مردم حیاتی است . بنابراین ، امنیت آب یک عنصر ضروری غرض توسعه پایدار است ، به این معنی که یک کشور دارای کیفیت و کمیت کافی آب برای پیشبرد فعالیت های تولیدی مختلف خود ميباشد . امنیت آب، دولت را در موقعیتی قرار ميدهد که ميتواند فقر را کاهش دهد و معيشت را افزایش دهد.
آبهاي حوضه دريا کابل به عنوان بخش مهمی از امنيت کشور عمل می کند . این حوضه در برابر پیامدهای تغییرات آب و هوا از طریق نوسانات بارندگی و درجه حرارت به دلیل ماهیت پوشیده از یخ منشا آن بسیار حساس است. درياي کابل از رشته کوه سنگلاخ در شمال غربی شهر کابل به سمت شرق جریان دارد و قبل از عبور از خط فرضي ديورند در نزدیکی لعل پور ، ولايت ننگرهار ، از کابل و جلال آباد می گذرد , سپس تقریباً 140 کیلومتر جریان مي يابد تا به دريا سند در آتک ، پاکستان يکجاه شود .
(KRB) حوضه دريا کابل سالانه نزدیک به 21 میلیارد متر مکعب آب دارد . این منبع آب حیاتی در افغانستان برای مقاصد شهری ، زراعت و برق آبی به کار ميرود . آب یکی از مهم ترین منبع برای توسعه اقتصاد افغانستان بشمار ميرود . به این ترتیب ، جریان آزاد آن باید از طریق یک سیستم مناسب مدیریت شود . دريا کابل چنانچه در بحث هاي قبلي گفته شد از کوههای هندوکش سرچشمه میگیرد و متشکل از چندین دريا
است که به جريا دريا اصلي مي پيوندد طول مجموعي ان 700 کيلو متر است و 460 کيلومتر در داخل خاک افغانستان جريان دارد و 240 کیلومتر ان بعد از عبور از خط فرضي ديورند در در ايالت خيبر پښتونخوا جریان ميابد و بعد در ناحيه اتک به دريا سند ميپيوندد .
افغانستان ذخایر فراوان آبي دارد، به طوری که حدود 80 درصد آن آب های سطح الارضي در نتيجه ذوب برفهای دايمي و یخچال های طبیعی از کوه هندوکش بدست می آید . افغانستان به عنوان یک اقتصاد زراعتی ، پتانسیل دستیابی به خودکفایی در امنیت غذایی به ویژه با مدیریت و استفاده از منابع آب رایگان را دارد . در میان منابع آبی فراوان ، افغانستان به عنوان کشور پرخطر در شاخص تنش آبی طبقهبندی شده است که نشان میدهد این کشور قادر به مصرف آب سالانه تولید شده توسط بارش ، درياها و آبهای زیرزمینی نیست . ساخت بند ها در کنار دريا ها به عنوان یک رویکرد پایدارتر برای بهره برداری از منابع عظیم آبی موجود در افغانستان ذکر شده است . با این حال ، درگیری های داخلی طولانی ، فرصت طراحی یک سیستم کار امد مدیریت آب در افغانستان را از دست داده که بتواند نزدیک به 12 میلیارد متر مکعب از آب دريا کابل را که هر ساله آزادانه و بدون استفاده به پاکستان می رود ، مهار کند.
با تأسف که طي بيست سال گذشته ( دوره جمهوريت ) با ورود مليارد ها دالر امريکايي نسبت نا کاربودن مديران عرصه اب , برق و زراعت پروژه مهار ابهاي سطحي و زير زميني کشور هم موفقانه نبود و مليونها دالر توسط مديران غير مسلکي , حيف و ميل گرديده است . تخمین زده می شود که آب افغانستان به ارزش تقریبی 12 میلیارد دالر، سالانه زمین های زراعتی پاکستان را بدون دریافت چیزی در ازای آن , آبیاری می کند اين در حاليست که افغانستان خود کشور زراعتي بوده و بيش از 80 در صد مردم ان به زراعت و مالداري مصروف اند و ازين راه عايد بدست مي اورند .
زراعت و باغداری چهار پنجم جمعیت 36 میلیون نفری افغانستان را پشتیبانی می کند . خشکسالی پراکنده و اثرات تغییرات اقليمي , آب و هوا به شدت به این بخش آسیب رسانده است و باعث کاهش سطح زیر کشت زمين از 10.8 میلیون هکتار در سال 1978 به 4.6 میلیون هکتار زمين در سال 2022 شده است که انتظار می رود کاهش بیشتری در دهه آینده وجود داشته باشد . علاوه بر این ، تقریباً شش میلیون باشنده کابل و جلال آباد برای تمام نیازهای آبی خود به درياي کابل متکی هستند . از این رو ، این منبع آبی می تواند به طور جامع توسعه یابد تا نه تنها نیازهای آبی مردم را تامین کند ، بلکه برای تولید انرژی برق آبی نیز بکار رود . افغانستان با کمبود شدید برق مواجه است و 80 درصد برق خود را از همسایگان شمالي خود وارد می کند .
از سوی دیگر ، پاکستان از جریان آب بیشتر از افغانستان سود می برد . پاکستان قبلاً تعدادی رگبار، کانال های آبیاری و زیرساخت های دیگر را در بخش خود از درياي کابل ساخته است . سد “ ورسک “ که در 20 کیلومتری شمال غربی پیشاور قرار دارد ، نمونه خوبی ان است.
بند ابگردان ونیروگاه توليد برق آبی ورسک روی دريا کابل در ايالت خیبر پښتونخوا/مهمند دره ، در 30 کیلومتری شهر پیشاور ، واقع شده است .
این پروژه توسط دولت کانادا زير برنامه کلمبو تامین مالی شد . فاز اول ان در سال 1960-1961 شامل سد ، تونل آبیاری ، چهار واحد تولید ، هر کدام 40 مگاوات (مجموع 160 مگاوات) ، تابلو برق 132 کیلوولت و خطوط انتقال بود تکميل گرديد . فاز دوم (1980-1981) ، در دو واحد دیگر به ظرفیت 41.48 مگاوات اضافه شد که مجموع ظرفیت به 242.96 مگاوات (مثلاً 243 مگاوات) افزایش یافت .
ارتفاع اين بند 72,2 متر و طول ان 140,2 متر و مساحت مخزن ان 3, 10 کيلومتر است که قدرت ذخيره 31,5 ميليون متر مکعب اب را دارد .
با این حال، کاهش قابل توجه آب های سطحی، از جمله جریان درياي کابل، ممکن است زنگ خطر جدی برای زراعت در ولايات پايين دست افغانستان و نيز ايالت خيبر پښتونخوا باشد که بیش از یک پنجم تولید ناخالص داخلی کشوري بنام پاکستان را شکل می دهد . افغانستان بر روی دريا کابل رگبارهایی ساخته است که برای ذخیره آب زمانی نزولات جوی شدیدتر ، جلوگیری از سیلاب ، آبرسانی به زراعت و تولید انرژی پاک و مقرون به صرفه است.
به نظر عده از انديشمندان حل و فصل اختلافات بین طرف های آبی رقیب و سهام به آنها ضروری است ، بنابراین ، یک استراتژی مدیریت مشارکتی و پایدار ممکن است یک ابزار کلیدی برای توسعه پایدار منابع آب با توجه به ماهیت بين المللي این منابع باشد .
امان اکثر دانشمندان افغان به اين باور اند که هنوز زمان مذاکره در مورد اب هاي بين المللي با پاکستان نرسيده و در شرايط فعلي مذاکرات بنابر دلايل خاص زماني بنفع افغانستان نيست . يعني اينکه :
«در شرایط کنونی، افغانستان در موقعیتی نیست که بتواند با پاکستان معاهده امضا کند ، زیرا کنوانسیون بین المللی درياهاي بين المللي به نفع پاکستان (. توسعه دهندگان اولیه).” است .
بر اساس کنوانسیون 1997 در مورد قانون استفاده هاي غیر کشتیرانی از مسیرهای آبی بین المللی، زمانی که کشورها در مورد توافقنامه ای مذاکره می کنند ، زیرساخت های موجود قابل بحث نیست و بحث برچیده شدن آن وجود ندارد . اما پروژه هایی که هنوز در مرحله برنامه ریزی هستند قابل بحث هستند .
پاکستان در حال حاضر تعدادی رگبارها ، کانالهای آبیاری و زیرساختهای دیگر در بخش خود از دريا کابل دارد و استدلال میکند که اگر افغانستان ساختمانهای مشابهی در بالادست بسازد ، آب کافی دریافت نخواهد کرد .
«هر نوع ساخت و ساز در حوضه دريا کابل همواره روابط دوجانبه با پاکستان را تیره کرده است . کابل ممکن است در آینده پروژه های مشترک برق آبی را راه اندازی کند که بر اساس آن افغانستان آب برای آبیاری پاکستان را تامین می کند و در ازای آن موافقت نامه های تجارت ترانزیتی و خدمات دریافت می کند.
پاکستان از ده ها سال بدينسو به دنبال یک توافقنامه دريا کابل بوده است ، به ویژه از اوایل دهه 2000 که دولت افغانستان در آن زمان پروژه برق آبی “ کامه “ را بر روی دريا کنر پیشنهاد کرد . دريا کنر از پاکستان شروع می شود (که در قسمت بالایی آن چترال نامیده می شود) سپس وارد افغانستان می شود و در ولسوالي کامه ولايت ننگرهار به دريا کابل می ریزد .
زمانی که این پروژه پیشنهاد شد ، نگرانی هایی را در پاکستان ایجاد کرد .
پاکستان این موضوع با دولت کابل مطرح نمود اما پاسخی دریافت نکرد .
این امر پاکستان را بر آن داشت تا یک بررسی امکان سنجی انجام دهد که نقاط بالادست را برای منحرف کردن دريا چترال از طریق تونل ها به سمت دريا پنجگورا شناسایی کند .
در صورت اغاز کار بالاي دريا کنر ، پاکستان این گزینه را دارد که پروژه انحراف دريا کنر را از بالا دست انجام دهد . که این امر بر سيستم آبی دريا کابل در حوضه پايين دست , افغانستان تأثیرميگذارد ( ساحه ابگير دريا کنر) ولي اين تأثيرات انقدر جدي و چشمگير نخواهد بود .
توافقنامه دريا کابل :
انحراف فعاليت آب همان چیزی است که پاکستان بیشتر از همه از آن میترسد – زيرا افغانستان اهرم «منافع ملی» را بايد برای تحت فشار قرار دادن پاکستان برای ضرر بیشتر و یا اشتراک منافع متقابل بیشتر دنبال کند , اين همان چيزيست که پاکستان از ان غرض استفاده تجاري از شهراه ها و بنادرش بکار برده و افغانستان را تحت فشار قرار ميدهد , افغانستان نيز ميتواند از اهرم فشار آبهاي دست داشته خويش عليه کشور پاکستان استفاده نمايد همين طور از شهراه هايش به اسيا ميانه و امتداد پايپ لين گاز و لين هاي برق منحيث نقطه فشار گيرد به به کشور پاکستان راهها و شهراه ها را طور مشروط باز دارد .
لازم به تذکر ميدانم که افغانستان هنوز به طور کامل از پتانسیل درياي کابل استفاده نکرده و در حال حاضر هیچ سیستم همکاری فرامرزی درياي کابل که به پاکستان می ریزد وجود ندارد . کسری اعتماد بین منطقه مرکزی در افغانستان و منطقه سد در پاکستان ، گفتمان قابل توجهی را برای کار متقابل کرده است . اگرچه هر دو کشور منافع بیشتری در همکاری دارند ، در حالی که منابع آبی شيرين افغانستان بيشتر است و اتکاي پاکستان نيز به ان زياد ميباشد . به این ترتیب، همکاری فرامرزی بین دولتين در صورت صداقت پاکستان برای مدیریت نیازهای فزاینده خود به آب و انرژی برای ایالت خيبر پښتونخوا حیاتی است زيرا اين کشور هيچگاه در برابر افغانستان صادق نبوده و اعتماد مردم افغانستان را بدست نياورده است .
افغانستان تنها کشوری نیست که دارای منابع آبی بيرون مرزی است . در سرتاسر جهان، تقریباً 286 حوضه فرعی و نهرهای برون مرزی وجود دارد که مازاد 50 درصد از کل سطح زمین را تشکیل میدهند و تقریباً 60 درصد از جریان دريا بیوسفر را تشکیل میدهند . در واقع ، با افزایش جمعیت و نیاز به توسعه اقتصادی، بهره برداری از حوضه های بيرون مرزی به طور مستمر در حال افزایش است و توزیع عادلانه منابع آب بيرون مرزی بین کشورهای با چنين درياها برای پایداری آب شیرین ضروری است .
اکثر این حوضه ها از طریق توافق نامه هایی در مورد ویژگی های متعدد مدیریت دريا اداره می شوند .
تغییر آب و هوا یکی از اساسی ترین چالش هایی است که بشریت تاکنون با آن روبرو بوده است. این اساسی ترین مشکلی است که شکوفایی دراز مدت جهان و بقای نسل بشر را تهدید میکند .
برخی از مطالعات به تغییر اقلیم و اثرات آن بر منابع طبیعی مربوط به افغانستان پرداخته اند ؛ با این حال، این مطالعات اغلب محدود می شوند و به طور ناکافی مسائل مربوط به تغییرات آب و هوا و اثرات آن را پوشش می دهند. به طور مشابه ، پاکستان به دلیل تغییرات آب و هوایی با مشکلات آب مواجه است و آب در سالهای اخیر در نتیجه افزایش جمعیت، گسترش مناطق ابياري ، افزایش شهرنشینی و صنعتی شدن ، کمیاب شده است که بر منابع آب موجود فشار وارد می کند. علاوه بر این، بازگشت اجباري پناهجویان بخصوص از کشورهای همسایه پاکستان و ایران نیز بر افغانستان فشار وارد کرده است . تحلیلگران بر این باورند که یک افغانستان آرام ادعاهای بیشتری را در مورد منابع آب بالادست به قیمت مصرف کنندگان پایین دست بیان می کند . مطالعات اخیر به تنش فزاینده بین کشورهای ساحلی بالادست افغانستان و کشورهای ساحلی پایین دست پاکستان اشاره می کند که به دلیل قدرت های زیست محیطی، اجتماعی و سیاسی ناشی از الگوهای نوسان آب و هوا تشدید شده است . تحقیقات معاصر نشان داده است که علیرغم کشش بر دريافت منابع آب شرين در آن سوی مرزها ، هیچ ساختار عملی همکاری یا میثاق بین افغانستان و پاکستان وجود ندارد زيرا افغانستان کشور منبع است و نيازي به چنين ميثاقها ندارد . از آنجایی که چنین معاهده یا میثاقی وجود ندارد، پاکستان اغلب در تقابل آشکار با افغانستان قرار دارد و ممکن است به زودی با وجود افزایش جمعیت، تغییرات آب و هوا و افزایش تقاضای صنعتی و شهری اين تنش ها تشدید شود .
راهحلهای تاریخی برای درگیریهای آب برون مرزی گیجکننده بوده است. حتی پس از تشکیل دولت های ملی معاصر، چنین مسائلی اغلب به کشش جيوپولیتیکی بین کشورها ختم می شود .
با توجه به داده های مربوط در افغانستان، کمبود ادبیات در مورد پایداری، مدیریت منابع آب، سیاست آب، مهندسی فنی، و هایدرولوژی به دلیل ادامه جنگ ، تنش ها و بی ثباتی وجود دارد که باعث اختلال در داده ها شده است. جمع آوری حفاظت از منابع آب بنابراین، این کار در درجه اول به داده های ثانویه در مورد موضوعات اهمیت آب به عنوان یک منبع و مدیریت آب سالم ابها به توسعه پایدار بستگی دارد .
☆☆☆☆
دینامیک حوضه رودخانه کابل
افغانستان به عنوان کشوری محصور در خشکی، دارای منابع آبی فراوان است و سالانه 80 میلیارد متر مکعب آب تولید می کند . تقریباً اب تمام دريا هاي اصلی افغانستان به کشورهای همسایه مانند : ترکمنستان، ازبکستان، ایران و پاکستان می ریزد . با این حال، هیچ قانونی یا قراردادی برای اداره متقابل اب اين دريا ها وجود ندارد . دريا کابل بزرگترین مقدار اب را دارد که سر انجام به کشور پاکستان مي ريزد و پاکستان از اب ان مفت و رايگان استفاده نموده و هنوز هم حق دعوي دارد .
این حوضه ابگير دارای مساحت 76908 کیلومتر مربع است و در 12 حوضه فرعی که در 10 ولایت افغانستان از جمله کابل توزیع شده است ميباشد . حوضه فوقانی ان ازارتفاعات کوه هندوکش ودره های پر نشيب ان ، ( در ارتفاع 7500 متری از سطح دریا ) منبع مي گيرد . حوزه زیرین آبخیز شامل زمین های زراعتی و مناطق مسکونی الي ارتفاع 450 متر از سطح بحر است و به عنوان یک حوضه فرامرزی ، سالانه نزدیک به 21 میلیارد متر مکعب اب رايگان به پاکستان سرازیر می شود .
علاوه بر این ، حوضه دريا کابل منبع ضروری آب شیرین برای خانواده ها ، زراعت و تولید برق ميباشد , تقریباً بيشتراز 70 درصد ازاب دريا کنر يکي از معاونين دريا کابل به پاکستان ميرود و افغانستان تاحال نتوانسته ازين ابها استفاده مؤثر نمايد .
فشار بر منابع آب و نیازهای آبی :
با ظهور هزاره جدید ، منابع آب زمیني تحت فشار بیشتری قرار گرفت . در واقع ، آب شیرین به عنوان یک منبع طبیعی ارزشمند در نظر گرفته می شود : ابزاری برای تولید انرژی ، عنصری از تولیدات زراعتي ، ابزاری برای توسعه صنعتی ، یک خطر جغرافیایی ، یک جزء حیاتی از محیط زيست ، یک نوشیدنی است . هر بحث امروزی در مورد منابع آب شیرین باید از موضوع اساسی کمبود آب شیرین آغاز شود . این کمبود در بسیاری نقاط از افغانستان مشاهده ميشود ، جایی که فشار بر ساکنان آن قابل توجه ميباشد . کمبود منابع آب شیرین ناشی از تقاضا برای منابع طبیعی است و با سرعتی که قبلاً دیده نشده در حال افزایش ميباشد . بر اساس گزارش سازمان خواربار يا مواد غذايي و زراعت ( جهان) ملل متحد ، فشار روی آب با محاسبه کل استخراج آب TRWRدرصد از کل منابع آب تجدید پذیر اندازه گیری ميشود . طبق محاسبه ملل متحد هرگاه مقدار ان بالاتر از 25٪ باشد ، تنش ها بالا در نظر گرفته می شوند . از میان سه کشور همسایه ، هند با فشار 34 درصد ، افغانستان با فشار 31 درصد و پاکستان دارای فشار بسیار بالای 74 درصد هستند . گرانش مخمصه آب شیرین در پاکستان باید با این اطمینان مشخص شود که پاکستان تا سال 2025 به یک کشور کم آب تبدیل خواهد شد . ناکافی بودن آب به معنای «عدم دسترسی به آب شیرین تجدیدپذیر در مقایسه با تقاضا» است . با افزایش نفوس افغانستان و پاکستان ، بازه عرضه و تقاضا در حال گسترش است کشور پاکستان تقاضاي بيشتري به اب شيرين خواهد داشت .طبق گزارش صندوق بینالمللی پول پاکستان در میان کشورهای کمآب شیرین جهان در رتبه سوم قرار دارد . به همین دلیل، نگرانی های منابع آب پاکستان نیاز به بررسی فوری دارد. طور مثال ، تحت پرچم سازمان ملل متحد، نیاز به آب شیرین در پاکستان با نرخ سالانه 10 درصد از ذوب برفها است . برعکس، در نتیجه رشد جمعیت و نیاز بیشتر به آب شیرین در افغانستان ، از جمله تعداد قابل توجهی از عودت کنندگان و پناهندگان از مرز ایران و پاکستان ، فشار بر منابع اب شيرين زياد شده است . تحلیلگران سیاسی بر این باور اند که , اگر افغانستان آرامتر باشد ، مطالبات بیشتری را در مورد منابع آب شیرین خواهد داشت . علاوه بر این، کابل یکی از شهرهای به سرعت در حال توسعه است و پیش بینی می شود تا سال 2050 جمعیتی بالغ بر نه میلیون نفر را در خود جاه دهد . این امر بیشتر بر تقاضای آب شیرین در منطقه فشار می آورد و فضا را برای پاکستان هنوز هم تنگ تر ميسازد .
افزایش جمعیت جهانی و نیاز مداوم به آب ، کشورهای دارنده دريا هاي بيرون مرزي را وادار کرده است که دیپلماسی و سیاست آبی را در نظر گیرند .
به گفته هارولد نیکلسون، دیپلماسی آب «هنر انجام گفتوگو بین دولتها و ابزاری استراتژیک “ است که برای منابع آب پایدار به کار میرود . مدیریت و بهبود همکاری از طریق مذاکره بین کشورهای ساحلی از نظر مؤلف، عملی فراتر از نظریه است ; با این حال، نویسندگان آن را «چارچوب دیپلماسی آب و رویکرد ارزش محور برای مدیریت مسائل تخصیص آب مانند بهینه سازی ، هزینه “ می نامند . تجزیه و تحلیل سود و تجزیه و تحلیل سناریو برای تصمیم گیری در مورد مشکلات چند بخشی آب . به طور مشابه ، نویسندگان تعیین کردند که «هدف دیپلماسی آب حل و فصل مناقشات مربوط به دسترسی ، تخصیص و استفاده مشترک بین کشورهای دارنده اب دريا ها بيرون مرزي است. ” با این حال، عنصر راه حل های پایدار در ادبیات فوق در مورد دیپلماسی آب وجود ندارد .
با این حال، اخیراً، به نظر می رسد که توجه فزاینده ای از سوی افغانستان غرض استفاده از منابع آب شیرین این کشور برای مقابله با چالش های معاصر از جمله کمبود برق ، کمبود آب شیرین ، و حساسیت به سیلاب ها بيشتر شده است . بنابراین اب دريا کابل ، به عنوان یک ابزار حیاتی برای افغانستان در نظر گرفته می شود تا به هدف خود برای برق رسانی کامل شهری تا سال 2032 دست یابد . لازم به ذکر است که امنیت انرژی و امنیت آب برای اين کشور امر حياتي ميباشد , همينطور اب برای توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور خيلي مهم است و افغانستان بايد از تمام گزينه هاي دست داشته غرض استفاده مؤثر اب دست بکار شود .
مسائل آب پاکستان و افغانستان :
در دوران معاصر ، امور دوجانبه پاکستان و افغانستان با اتهامات بی وقفه ، مانند آموزش شبه نظامیان و تروریست ها، پناهگاه های امن برای تروریست ها، بی اعتمادی ، بدتر شدن اتکای اقتصادی ، برخورد درسرحدات زمینی ، مداخله در امور داخلی افغانستان از جانب پاکستان و غیره تجلی می یابد . در سال 1921، معاهده کابل بین افغانستان و هند برتانوي مورد بحث قرار گرفت ، گرچه این معاهده در ابتدا بین افغانستان و قدرت استعماری بریتانیا منعقد شده است و بر اساس مفاد این معاهده ، افغانستان موظف بود به هند برتانوي اجازه دهد تا از دريا کابل برای کشتیرانی بهره برداری کند و در عین حال حقوق غالب کشت از منابع آبی دريا کابل را برای افغانستان حفظ کند . با این وجود ، پس از خروج بریتانیا از هند ، افغانستان از پایبندی به مفاد معاهده فوق امتناع ورزيد ، با این استدلال که هند دیگر تحت سلطه بریتانیا نبوده واين دولت ها وارث بریتانیا نيز نمي باشند . با این حال، دولت جدیدی که از هند بریتانوی پدید آمده است ، از این حقوق برخوردار نیست .
علاوه بر این د دوره جمهوريت ، پیشنهاد هند برای ساخت بند برق آبگردان «شاهتوت» به دلیل پیامدهای احتمالی بر مسیر آب دريا کابل و نزدیکی هند به سرحد مجاور با پاکستان ، برای پاکستان نگران کننده است . بند شاهتوت بر روی «دريا میدان ، یکی از شاخههای دريا کابل، ساخته شده و قدرت ذخيره 146 میلیون متر مکعب آب را دارد . تخمین زده میشود که پس از بهره برداری کامل ، بند شاه توت آب را به 2000000 تن از ساکنان کابل برساند ، 4000 هکتارزمين از ساحات اطراف را در بر میگیرد و آب آشامیدنی را به ده سبز، یکی دیگر ازمناطق اطراف کابل میرساند . اعمار بند شاهتوت نگرانی ها را در ناحیه پایین دست دريا کابل در پاکستان افزایش می دهد . در آنجا ، اعتقاد بر این است که اين سد پس از بهره برداری، جریان اب دريا را در مناطق پایین دست محدود می کند . بر اساس گزارشی که در روزنامه پاکستاني( داون ) منتشر شده است ، پس از تکمیل بند شاهتوت و سایر بندهای ترتیب داده شده بر روی درياکابل ، ممکن است 16 تا 17 درصد کاهش در جریان آب در پاکستان وجود داشته باشد .
با توجه به دستیابی به توافق ، در مورد استفاده از اب حوزه دريا کابل , پاکستان از تشکیل یک کمیته فنی 9 نفري در سال 2003 غرض نوشتن توافقنامه آب با افغانستان یادآوری کرد . با این حال ، گروه کاری به دلیل کمیاب بودن اطلاعات در مورد جریان اب دريا از سوی مقامات افغان ، نتوانست اين پیش نویس را تهیه کند. ، در سال 2006 ، بانک جهانی نشست بین دو کشور همسایه را به عنوان انگیزه جدیدی برای پیش نویس یک «پیمان دوجانبه» ارائه کرد . با این حال ، پیشنهاد کمکي WB را مقامات افغان آن رد کردند . در دهه گذشته، دو همسایه در چندین مجمع منطقهای که عمدتاً بر موضوعات تجاری تمرکز داشت ، شرکت کردهاند . اما در هیچ یک از این جلسات همکاری بيرون مرزي در حوزه آب در دستور کار قرار نگرفت . در سال 2010 ، برای اولین بار مشخص شد که افغانستان علاوه بر ساخت سه بند که قبلا ساخته شده بود (بند نغلو، سروبی و درونته) ، در مجموع 12 مخزن آب برای تولید بیش از 1177 مگاوات انرژی با حمایت هند و بانک جهانی روي دست داشت . پیشبینی میشود که این سازههای آبی قابلیت ذخیرهسازی 4.7 میلیون جریب آب شیرین را در سمت افغانستان داشته باشند ، بنابراین احتمالاً جریان آب شیرین ورودی به پاکستان را کاهش میدهند و به شدت بر ايالت خیبر پختونخوا در انسوي خط فرضي تأثیر گذارميباشد . به طور مشابه، پاکستان نیز در حال ساخت برخی ازپروژه هاي ابگردان و پروژه های برق آبی در انطرف خط فرضي ديورند بدون اطلاع افغانستان (بالاترین منطقه ساحلی) کار مينمايد . همزمان، پاکستان کار نصب «پروژه برق آبی بند مهمند» را در دردره سوات , خیبر پختونخوا آغاز کرد و انتظار میرود این پروژه در سال 2025 طبق جدول زمانی سازمان توسعه آب و برق تکمیل شود . علاوه بر این ، مدیریت اب توسط افغانستان بالادست بر سرمنطقه به گونه ای فشار وارد می کند که به طور نامطلوب جریان را به سمت پاکستان کاهش می دهد . علاوه بر این، پاکستان ازين ساختارهای بیمناک است، زیرا افغانستان با وجود درخواست های مکرر پاکستان از ورود به مذاکرات دیپلماتیک خودداری کرده است . با این حال، شایان ذکر است که دو کشور هم سرحد در سال 2013 در مورد “توسعه پروژه مشترک برق آبی بر روی دريا کنر، که از دريا مستوج آغاز می شود ، و از یخچال های طبیعی چیترال در پاکستان” سر چشمه ميگيرد صحبت کردند . این نشست بین افغانستان و پاکستان در مورد نگرانی های مربوط به آب شیرین ، به ویژه برای بانک جهانی و کمک های ایالات متحده برای توسعه بین المللی به عنوان یک غافلگیرکننده ظاهر شد.
با این وجود ، در سال 2013، یک مطالعه با بودجه بانک جهانی نشان داد که از 12 پروژه فوق، شش پروژه اصلی برنامه ریزی شده بود و جریان آب در پاکستان تنها سه درصد کاهش می یابد . شش پروژه باقیمانده دیگر تقریباً هیچ تأثیری ندارند و در ياهاي فرامرزی قرار نمی گیرند. علاوه بر این، این تحقیق نشان داد که مخازن آب شیرین در افغانستان ممکن است به تولید برق کمک کنند و هم چنین در تامین برق برای پاکستان نیر مورد نیاز است . اين در حالیست که حاکميت افغانستان بالای ابهاي بيرون مرزي یک “تهدید آبی” واقعی است ، پاکستان می تواند با منحرف کردن دريا چیترال (که در بالای دست است) ازخط السير اصلي اش , از داخل شدن به افغانستان منحرف کند . با این حال ، با توجه به چشمانداز منحصربهفرد پاکستان، چنین تغییری بدون شک “بسیار پر مصرف و پرهزینه” خواهد بود که در شرايط فعلي پاکستان از توان اقتصادي ان بدور است . تغییر مسیر آب در افغانستان نیز تأثير قابل توجهی برای پاکستان خواهد داشت . بر اساس کار انجام شده توسط «انستیتوت مطالعات پالیسی اسلام آباد»، احتمال کاهش 15 تا 20 درصدی جریانی که توسط دريا کابل پس از بهره برداری از 13 بند تامین شود ، وجود دارد . برای رویارویی با این وضعیت متضاد و رقابتی، رسیدن به توافق از طریق تحقق مسائل مربوط به آب، حفظ «حقوق آبیاری گذشته» و دستیابی به گزینههای «تقسیم منافع» برای کشورهای هم ساحل مهم بنظر مي ايد ولي بادر نظرداشت اعمال پاکستان , حمايت اشکار اين کشور از تروريسم و افراطيت غرض ويراني افغانستان , بعيد است چنين توافق بدست ايد .
کمبود احتمالی آب باعث ناراحتی مشترک در افغانستان و پاکستان شده است ، زیرا کشاورزان و مالداران معمولی از کمبود آب رنج می برند . علاوه بر این، به دلیل تغییرات در آب و هوا و الگوهای آب و هوایی ، احتمال یک برخورد آبی اجتناب ناپذیر در درجه اول افزایش یافته است . بر اساس یک نظرسنجی که توسط “بنیاد آسیا” انجام شده است، افغانستان به شدت به خرید منابع انرژی از جمهوری های هم سرحد خود در آسیای مرکزی متکی است. علاوه بر این، پاکستان در حال حاضر کشوری با کمبود انرژی است و حدود 51 میلیون نفر به برق دسترسی ندارند. علاوه بر این ، تامین برق غیرقابل پیشبینی و قطع برق روزانه 90 میلیون نفر دیگر را در معرض خطر قرار میدهد و در نتیجه اقتصاد این ایالت را تحت تأثیر قرار میدهد . از آنجایی که افغانستان و هم پاکستان به کمبود برق رو برو اند ، ارائه حمایت از یکدیگر در این زمینه می تواند زمینه ساز یک مشارکت باشد .
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.