بعد از نشر مقالات محترم نجیب داوری در ارتباط به دلایل اصلی مثل پلان کانال قوش تپه و استفاده مشروع افغانستان از آبهای دریای آمو در مقایسه به اتهام کهنه و ضعیف صمد غوث که عصبانیت رئیس جمهور داود در مقابل برژنف را سبب خشم شوروی و عواقب آن عنوان میکردند، یکبار دیگرمباحث تحلیل منطقی و مستند و مباحث احساساتی و افترا در مورد آن دوران از سر گرفته شده است.
جمعی ازمنتقدین بر محترم نجیب داوری انتقاد کرده اند که گویا کانال قوش تپه و استفاده مشروع افغانستان از آبهای دریای آمو برای اقتصاد قوی و بزرگ اتحاد شوروی آنقدرمهم نبود که چنان باعث خشم شوروی بشود که قصد نابودی داود و رژیم جمهوری وی را نمایند. مطالعه اسناد و وقایع آن دوران نشاندهنده این است که نه تنها عملی شدن پلان کانال قوش تپه و استفاده مشروع افغانستان از آبهای دریای آمو (که محدود به کانال قوش تپه نبود) خطر جدی برای سیستم اقتصادی شوروی محسوب میشد ، بلکه تغیرات اساسی در دولت جمهوری داود خان شامل رفع قدرت از چپی ها که برای کودتای 1973 استفاده شده بودند و نزدیکی روزافزون دولت جمهوری داود خان به دنیای غرب شوروی ها را به شدت عصبانی ساخته بود.
باید در نظرداشت که اقتصاد پلانگذاری شده اتحاد جماهیر شوروی یکی از خصوصیات برجسته حکومت سوسیالیستی آن بود که با کنترل متمرکز و تخصیص استراتژیک تولید در سراسر قلمرو وسیع و متنوع خود مشخص میشد. مناطق مختلف به نقشهای تولید خاصی اختصاص داده شدند، به طوری که آسیای مرکزی برای تولید زراعتی، بخصوص پنبه، و قلب روسیه و مناطق دیگر برای صنعتیسازی سنگین تعیین شدند. مبرهن است که مرکز مودل اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی نظریه پلانگذاری مرکزی بود که توسط کمیته پلانگذاری دولتی (گاسپلان) اداره میشد. دولت پلان های پنجسالهای را تدوین میکرد که اهداف اقتصادی، اهداف تولید و توزیع منابع را مشخص میکرد. ادعا در این بود که این پلان ها به منظور استفاده مفید از منابع طبیعی و انسانی گسترده اتحاد جماهیر شوروی و حذف نقایص اقتصادهای بازار سرمایهداری تدوین شده و تخصیص انواع مختلف تولید به مناطق گوناگون بر اساس ملاحظات جغرافیایی، اقلیمی و منابع انجام میشد.
بر اساس این پلان آسیای مرکزی، شامل جمهوریهای ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان، به طور عمده به تولید زراعتی اختصاص داده شده بود که تأکید زیادی بر تولید پنبه داشت. آب و هوای خشک منطقه و سیستمهای گسترده دریا های آن به عنوان شرایط مساعد برای کشت پنبه در نظر گرفته میشدند که برای صنعت نساجی شوروی حیاتی بود.پروژههای آبیاری بزرگ، مانند ساخت کانال قرهقوم و استفاده گسترده از آب دریای آمو و سیردریا، برای حمایت از کشت پنبه اجرا شدند. مزارع جمعی (کولخوز) و مزارع دولتی (ساوخوز) برای رسیدن به اهداف تولید تعیین شده توسط دولت مرکزی تأسیس شدند. انتظار میرفت این مزارع از روشهای زراعتی تعیین شده به صورت مرکزی پیروی کرده و به سهمیههای مشخص شده در پلانهای پنجساله دست یابند.
بادر نظرداشت توضیحات فوق هرنوع اخلال در عملی کردن هر گوشه ای از پلان متذکره اخلال و تهدید جدی در جریان تولید و اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی محسوب میشد و بر این اساس پلان کانال قوش تپه و دیگر پلان های استفاده از آبهای مشترک تهدید جدی برای اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی بود. باید عرض شود که علاوه برپلان کانال قوش تپه پلان های زیادی برای استفاده از آب های شمال افغانستان مطرح شده بود که به صورت مثال راپور نشر شده درشماره دوم اکتوبر1976کابل تایمزدر بودجه سال 1976 دولت جمهوری داود خان سیستم آبیاری کوکچه ، ساختن سیستم آبیاری خان آباد، ساختن دیوار های دریای پنج و آمو ،ساختن پمپ آب کانال قوش تپه و انتقال برق به مزار شریف را تذکر داده است. نیت شوروی از عملی نکردن قرارداد پروژه های متذکره که منجر به قرار داد های با ممالک غربی شد روشن است .
البته بر علاوه پلان کانال قوش تپه و استفاده مشروع افغانستان از آبهای دریای آمو امروز اکثر محققین و مورخین از نزدیکی داود خان به شاه ایران و انور سادات منحیث نشانه های دوری دولت حمهوری داود خان از بلاک شرق و نزدیکی به بلاک غرب یاد میکنند که درست است. باید علاوه شود که قبل از آن سفر آخری و مشهور شده توسط ادعای مورد سوال قرار گرفته شده صمد غوث مبنی بر دعوای عصبانی داود خان و برژنف ، دولت جمهوری داود خان به حدی به غرب نزدیک شده بود که ماه ها قبل از این سفر دولت جمهوری داود خان در مقابل توطئه های احتمالی شوروی تقاضای کمک مستقیم استخباراتی از امریکا را به کیسینجر وزیر خارجه امریکا مطرح کرده بود که بدون شک با نفوذ شورروی و چپی ها در افغانستان به اطلاع شوروی ها رسیده بود.متن سخنان داود خان و کیسینجررا در لینک ذیل مطالعه کرده میتوانید:
https://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/Arsala_ShaidDaoud_Kissinger.pdf
در ذیل ترجمه سند راپور سفیر امریکا در افغانستان در سال 1977 در آستانه سفر مشهور و آخرین رئیس جمهور داود به شوروی غرض مطالعه محققین منطقی تاریخ عرضه میگردد که نشاندهنده سردی روابط قبل از سفر است . راپور نشان میدهد که مقامات افغان تاکید دارند که سفر روتین و معمولی بوده و حتی از قبل زمینه آمدن یک هیئت چین را به کابل آماده کرده بودند که نگذارند سفر داود به شوروی همه مطبوعات را تحت الشعاع قرار بدهد :
تلگرام از سفارت امریکا در افغانستان به وزارت امور خارجه
کابل، ۱۳ اپریل ۱۹۷۷،
۲۵۴۴. موضوع: افغانستان داوود و سفر او به اتحاد جماهیر شوروی.
- خلاصه: داوود “در مشکل سیاسی” نیست، اما کشوری که او در ۱۲ اپریل برای سفر سه روزه به اتحاد جماهیر شوروی ترک کرد، کاملاً مانند آنچه قبل از “لویه جرگه” (مجلس قانون اساسی)، تصویب قانون اساسی جدید اوایل سال جاری و انتصاب کابینه جدید بود، نیست. در مورد خود این سفر، ما باور داریم که تذکرات افغانها راجع به اینکه این سفر “روتین” است درست است—هرچند درجه روابط افغان-شوروی و رویدادهای سیاسی اخیر در این بخش از جهان موضوعات زیادی برای بحث فراهم خواهد کرد. به نظر میرسد که این رویداد به یک رویداد معمول در روابط افغان-روسی تبدیل شده است، یک هیئت چینی درست به موقع در کابل ظاهر شد تا در مقابل موضوع اصلی (سفر داود خان به شوروی) حاشیه ایجاد کند. پایان خلاصه.
- رئیسجمهور داوود در تاریخ ۱۲ اپریل به همراه وزیر تجارت (جلالر)، وزیر پلان (خرم)، وزیر آب و برق(محمدی)، وزیر مسئول امور خارجه (وحید عبدالله)، و منسوبین پایینرتبهای که شامل صمد غوث (معاون سیاسی وزارت خارجه – در واقع معاون وزیر) بود، به مسکو رفت.
- صحنه داخلی. در تمام مدت اداره داود صحنه سیاسی داخلی که داوود فعلا پشت سر گذاشته است، وضعیتی است که از همیشه کمتر آرام و کمتر تثبیت شده بود. نارضایتی درباره کابینهای که در تاریخ ۱۷ مارچ اعلام شد در “استبلشمنت” افغان و به اعتقاد ما در لایههای کمتر معتبر نیز، پدیدار شده است. یکی از پسران کاکای بانفوذ محمدزی داود، سلطان محمود غازی، نارضایتی خود را پنهان نکرد و علنا ابراز نارضایتی کرد، که این نارضایتی به دلیل نارضایتی او از نزدیکترین همکاران داوود پرورش یافته است. (راپور ۲۵۳۰ قبلا فرستاده شد)
- علاوه بر این، داوود نتوانست یا نخواست کسی را برای انجام نقش معاون رئیسجمهور که بهطور قانونی لازم است، منصوب کند، زیرا حزب انقلاب ملی که این مقام (یا “این مقامات”، زیرا داوود ممکن است چندین معاون رئیسجمهور منصوب کند) باید ازاینن حزب انتخاب شوند، هنوز شکل نگرفته و “اعلام” نشده است. (وزیر امور خارجه وحید عبدالله به سفیر گفت که در غیاب داوود، امور کشور در دست یک “گروپ” خواهد بود— که اعضای آن گروپ هم مشخص نشدهاند.) در یک کنفرانس مطبوعاتی که در آستانهی عزیمت داوود برگزار شد، او در واقع اذعان کرد که تشکیل حزب به نتیجه نرسیده است—به این معنی که در حال حاضر، حزب توسط “تعدادی فرصتطلب” تصرف شده است—تعدادی “خرابکار” که “به میل خود” عمل میکنند. از برخی نواحی نیز اشاراتی به یک رسوایی احتمالی که ممکن است شامل بدرفتاری با زندانیان سیاسی باشد، به گوش میرسد که داود از آان باخبر نیست. (حقایق این موضوع مبهم است و هنوز قابل باور نیستند—و قطعاً نباید به افغانها ذکر شود. ما این موضوع را اینجا به عنوان اتهاماتی که ممکن است بر رژیم تأثیر بگذارد، خواه درست یا نادرست، ذکر میکنیم.)
- شاید همه اینها فقط یک لحظه اجتنابناپذیر از نارضایتی پس از امیدهای بالایی است که توسط لویه جرگه ، قانون اساسی جدید و سال نو تقویم افغانستان در ۲۱ مارچ ایجاد شده است. اما این نشانههای منفی ممکن است بعدها به عنوان نشانههایی با اهمیت وعمیقتر شناخته شوند.
- صحنه خارجی. به جز ناراحتیهایی با ایران (قبلا راپور فرستاده شده)، روابط خارجی افغانستان خوب است—از جمله با اتحاد جماهیر شوروی. یک خوش آمد گوئی روسی برای داوود درست قبل ازسفر در “بولتن خبری” سفارت شوروی در ۹ اپریل ظاهر شد، که به افغانها اطمینان میداد که “ایدهآلهای ما … با شما متفاوت است، اما ما نه در امور داخلی شما دخالت میکنیم و نه در اقدامات مستقل مردم شما دخالت میکنیم. ما از هر پدیدهای که نقشی پیشرو در توسعه مردم شما داشته باشد، حمایت میکنیم.”
- مقامات اینجا در “توصیف” سفر داوود به مسکو همان موضع “درست” (قطعه های بازی پنهان خود را) را حفظ کردهاند که معمولاً وقتی روابط افغان-شوروی مطرح است، اتخاذ میکنند. در واقع، هیچ چیزی به ما (یا به کسی، ما معتقدیم) در مورد این سفر نگفتهاند. در کنفرانس مطبوعاتی ۱۰ اپریل ، رئیسجمهور داوود این سفر را بهعنوان چیزی بیش از یک حرکت متقابل برای سفر رئیسجمهور پودگورنی به کابل در دسمبر ۱۹۷۵ ارائه نداد، فقط یک نوع توضیح مثل “رهبران دو کشور … تقویت و تحکیم روابط”. این ممکن است بیپرده باشد، اما ممکن است حقیقت نهایی هم باشد. به نظر میرسد حجم معاملات افغانستان-روسیه در زمینه کمک و تجارت “اجندای” مذاکرات را پر کند، انتظاری که با بردن سه وزیر کابینه از حوزه تجارت/اقتصاد/توسعه توسط داوود تأیید میشود. البته اخیراً به اندازه کافی در جنوب آسیا اتفاق افتاده است—مواردی مانند انتخابات هند و محاصره سیاسی علیه بوتو—که در زمان باقیمانده، گفتوگوهای زیادی برای بحث وجود داشته باشد.
- . یک “هیئت چینی” در آستانه عزیمت داوود با یک نظمی در کابل ظاهر شد که امکان تصادفی بودن را رد میکند. این بار به شکل آقای چای شو فان، معاون وزیر تجارت خارجی، که در ۹ اپریل وارد کابل شد. زمانی که روابط افغان-شوروی میتواند به یک موضوع مورد توجه رسانهها تبدیل شود این زاویه ورود چینی ها که بر آن تاثیر گذارد به یک رویداد منظم تبدیل شدهاند. ما مطمئن نیستیم که چگونه این زاویه های مختل سازی توجه به شوروی به موقع پلان میشوند، هرچند وقوع آنها به وضوح با نیتهای هر دو طرف افغان و چینی همزمان است.
- سفیر در ۱۰ اپریل با وحید عبدالله ملاقات کرد و او را در جریان پیشنهادات SALT ایالات متحده که توسط وزیر خارجه {کیسینجر}در سفرش به مسکو ارائه شد، قرار داد.
الیوت
د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه
د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :
Support Dawat Media Center
If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320
Comments are closed.