سخنی چند با گروه های ویرانگر

نوشتهٔ : فوزیه عباس اعتمادی

0 495

 15/05/2020

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

درگذشته ها کلمهٔ طالب به کسی یا کسانی اطلاق می یافت که درمساجد و مدرسه ها در طلب علم و کسب رضای خدا وند متعال مشغول  بوده و روز ها و شبهای خود را به عبادت پروردگار سپری مینمودند. آنها پاک نفس بودند و به اوصاف انسانی آراسته، مودب بودند و خدمتگذار خلق خدا، و ازین سبب در هر شهر، قصبه و گذر وطن عزیز ما مردم آنها را چون فرزندان خود دوست داشتند و در مساجد و مدرسه ها برایشان غذا ولباس میبردند. آنها نیز به مردم احترام میگذاشتند ودرعوض دیدن آن جوانان خوش برخورد، مؤدب و طالب علم سبب خوشی واطمینان خانواده ها میگردید؛ ولی اکنون منحیث یک هموطن تان درحالیکه برسم افغانیت ورود تانرا مانند هزاران افغان دیگر به خاک آبایی تان خوش آمدید میگویم از شما طالبان امروزی درین مقطع حساس تاریخ وطن مشترک ما

سوال مینمایم: آیا گاهی فرصت آنرا پیدا نموده اید که یکبار به کشور ویرانهٔ خود بنگرید و به اطراف و اکناف آن نظری بیاندازید؟ آیا برای لحظه ای فکر نموده اید که درآنجا شرایط زندگی مردم با چه دشواری ها روبروست و گاهی هم به فکر اعمار مکتب، شفاخانه، سرک و مسجدی که عبادتگاه خداوند (ج) و جایگاه تعالیم اسلامیست افتاده اید؟ آیا  روزی بفکرآبادی  دهات ویران وشهرهای بدون آب وبرق وطن آبایی تان که درآنجا اجداد شریف و با دیانت شما مدفون است بوده اید؟ مگر گاهی ازخود پرسیده اید که چرا درنتیجهٔ جنگهای خانمانسوز چند دههٔ اخیر، افغانستان به «قبرستان» فقیرترین، پیچاره ترین و ضعیف ترین هموطنان تان تبدیل گردیده است ؟

من یقین دارم به استثنای آن عده ایکه درپی کسب قدرت اند و به دستور اجانب بهانه جویی میکنند اکثر شما که ریشه خود را درین خاک می بینید ازدیدن این حالت اسفناک در ته دل عذاب میکشید. زیرا دیدن هزران کودک بیمار، یتیم، زنان بیوه، پیران علیل و ناتوان و صد ها معلول جنگ که در فقرو گرسنگی حیات بسرمیبرند، وجدان هرانسان با احساسی را تکان میدهد. بهتر است شما هم که خود را مردمان با ایمان و با دیانتی میدانید و “قال الله و قال الرسول” میگویید؛ یکبار به وجدان تان بحضور خداوند دانا و توانا که بر همه حال و احوال با علم ذاتی خود آگاهی مطلق دارد رجوع کنید. البته هرافغان وطندوست، خواهان افغانستان آزاد، مستقل، مترقی وسربلند است، اما طریقهٔ رسیدن به این آرمان والای ملی کشتار بیگناهان و ویرانگری نمیباشد. بیایید همه ما منحیث یک مسلمان خود را در محکمهٔ وجدان خویش قرار بدهیم و از خود بپرسیم که آیا حق این را داریم تا صدها طفل بیگناه ومادران بی دفاع را که هیچگونه ضرر شان نه به ما و ونه به هیچ فرد دیگر بشررسیده با کمال خونسردی از بین ببریم ؟  وشما آن عده ایکه مشغول جنگ و کشتار میباشید برداشت شما ازین حالت چیست؟ آیا گاهی با مراجعه در ضمیر خود از خالق یکتای خویش معذرت خواسته اید، مگر تا چند میخواهید دستان تان باخون مظلومین رنگین باشد؟

 درینجا باید با صراحت بگویم که قتل نفس و خودکشی یعنی انجام دادن عمل انتحار به اساس آیات مبارکه قرآن پاک حرام میباشد، چنانچه خداوند (ج) در آیه ۳۰ سوره نسا می فرماید: «و هر کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به زودی او را در آتشی وارد خواهیم ساخت و این کار برای خدا آسان است.»

همچنین در آیه ۹۳ سوره نسا آمده است:«و هر کس فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن می‌ ماند و خداوند بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور می ‌سازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است»

و در آیه ۳۲ سوره مائده می افزاید:«…هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته است…»

ازینرو کسیکه عمل انتحاری را انجام میدهد، درحقیقت مرتکب دو گناه کبیره میگردد، یکی گرفتن جان خود و دیگری گرفتن جان دیگران بشمول اطفال معصوم، ضعفا وبیگناهان که هردو عمل  به اساس فرامین الهای مردود و حرام میباشد وآنان منیحیث کافرین از جهان میروند؛ واما آنانیکه محرکین و مسببین این دو گناه کبیره اند سزاوار عذاب جهنم اند و از زمرهٔ مفسد فی الارض بشمار میروند که به اساس فرامین الهی «کیفرآنها که اقدام به فساد درروی زمین می‌ کنند اعدام میباشد.»

اما ازآنجایکه خداوند کریم غفور ومهربان است در نزد ذات پاک او در توبه همیشه باز میباشد.  چنانچه در سوره مائده، آیه۳۳میفرماید:« آنانیکه توبه میکنند وپیش ازدستگیر شدن به میل و ارادهٔ خود از ارتکاب جرم پیشمان میگردند مورد مهربانی ومغفرت خداوند قرار میگیرند». لیکن درین باب مفسرین اضافه میکنند که تاثیر این توبه  تنها دربخشودن «حق الله» بوده واما «حق الناس» بدون رضایت صاحبان حق، ساقط نمیگردید. پس بیایید بدرگاه خداوند تا آنگاهیکه مستوجب مجازت نگردیده ایم طلب بخشایش نماییم.

 درست است که افغانستان درطی چهاردهه اخیر مورد تجاوزات ابر قدرت ها قرار گرفته، لیکن بیایید همه ما بیاندیشیم که درین میان گناه هموطنان محروم وبیگناه ما چیست که درین ماه مبارک رمضان که ماه عبادت وتوبه به درگاه خالق یکتاست، ادرثر انفجارهای عمدی بدون جهت جانهای شرین خود را از دست بدهند وبی  برق، آب، غذا وروشنایی بمانند.

زمانی بود که کلمهٔ «جهاد» و«مجاهد» درنزد ملت افغانستان وتمام مردم آزادیخواه جهان بخاطر مبارزهٔ برحق شان دربرابر ابرقدرت شوروی گرامی ومورد احترام بود. چون در مقابل تجاوز، ظلم، کفر و الحاد ایستاد بودند. لیکن زمانیکه گروه های رقیب مجاهدین برای کسب قدرت علیه همدیگر به جنگ مسلحانه آغاز کردند، ازقدر واعتبار شان کاسته شد. متأسفانه  خانه جنگی ها، تعصبات، قومی، زبانی و مذهبی در وطن ما  نه تنها اقتصاد و بنیاد جامعه مارا ضعیف و متزلزل ساخت، بلکه منیحث یک حقیقت تلخ در اذهان مردم باقی ماند. درحالیکه آنها میتوانستند بجای ویران کردن پایتخت کشور شان به حیث فرزندان خاک خود باهم زنگی صلح جویانه و مسالمت آمیز داشته باشند

 ومملکت را بسوی بهبودی پیش ببرند.

 البته منکر این امر بوده نمیتوانیم که درگذشته ها نیز در وطن ما جنگها و درگیری هایی صورت گرفته و رژیمهای بوده اند که از ظلم و استبداد برای بقای خود کار گرفته اند، اما با آنهم در شهرها و قصبات افغانستان تا اندازه زیادی امنیت برقرار بود و مردم بصورت عمومی بدون داشتن کدام مشکل بزرگی درصلح وصفا زندگی میکردند. لیکن جنگهای چند دههٔ اخیر، بخصوص در دههٔ ۹۰ در اسناد تخطی حقوق بشر در صدر احصائیه های جهانی قرار دارد. شکنجه های جسمی و روحی وجنایت علیه انسانیت مانند رقــص مرده گان، میخـــکوب کردن آدمهــا به دیوار، قطع دیوار، قطع اعضای بدن، محروم ساختن زنان از حق مادری و چپاول  اموال  مردم که به اصطلاح میخی را هم

بردیوار خانه ها بجا نگذاشتند، برعلاوهٔ تاراج وسرقت دارایی های عامه تجارب درد ناکی بود که در سطح بین المللی زبان زد سازمانهای حقوق بشر گردید. و لیکن با گذشت دو دهه هنوز هم برخی از این جنایات ادامه دارد. تجاوزات جنسی بر زنان، نوجوانان و اطفال تا حال جامعه ما را تهدید میکند، دزدی، قاچاق مواد مخدر، زورگویی وحق تلفی از طرف مافیای زمین اختلاس، رشوه ستانی وامثال آن بطور مداوم صورت میگیرد. باکمال تأسف افغانستان که یکوقت به مملکت مهمان نوازی وصلح و امنیت مشهور بود در نتیجه این همه اعمال نادرست به قهقرای بدبختی و پیچارگی سوق یافت. چنانچه امروز بنام کشوری یاد میگردد که از نگاه فساد اداری، اجتماعی و اخلاقی در صدر لست جهانی (The Most Corrupt Nation) جا دارد. البته هریک از طرفهای در گیر درجنگ برای برائت دادن خود دلایل و بهانه های را می آورند، اما دردین مقدس اسلام خیانت، دروغ، تجاوز و سرقت از جمله گناهان  کبیره محسوب میشود.

این یک حقیقت واضح است که انسان عادات، اخلاق، خوی خاصیت و طرز تفکر خود را از محیط زیست خود برداشت میکند. البته محیط سالم ومثبت انسانهای با عطوفت مهربان و خادم به عالم بشریت را می پروراند و محیط های ناسالم، منفی و مستبد انسانهای متعصب و ظالم را ببار می آورد. در دین مبین اسلام جنگ هم دارای شرایط واصولی میباشد. یعنی درآن ظلم، تجاوز و کشتن مظلومین عمل نا رواست. چنانچه درهنگام فتح مکه به امر رسول خدا حضرت محمد مصطفی (ص) تمام آنانیکه در خانه های شان باقی ماندند و دست به سلاح نبردند در امن بودند وکسی به آنها آسیبی نرسانید. حتی سران قبیله قریش که علیه مسلمانان می‌ جنگیدند به نزد پیامبرخدا آمدند وطلب بخشایش کردند. حضرت محمد (ص) به آنها فرمودند: امروز سرزنشی بر شما نیست. خدا شما را می ‌آمرزد و او مهربانترین مهربانان است. بروید که شما از زمرهٔ آزاد شده  گانید.

 بقول کارن آرمسترانگ  Karen Armstrong، مؤلف کتاب “زندگینامهٔ پیامبر اسلام (ص)” که یک نویسندهٔ غربیست: درهنگام فتح مکه بنا به هدایت و امر اکید پیامبر اسلام به پیروانش خانه ای تاراج نگردید، چشمه ونهری مسدود نشد وحتی شاخ درختی نشکست وبرگی بیجا نگردید، واین بود راز پیروزی و محبوبیت روز افزون پیامبر اسلام، زیرا پس از مبعوث شدن به رهنمایی ابنای بشر، خداوند (ج) ‌ او را به‌ مشکلترین وظیفه‌ عالم بشریت امرفرمود تا درآن مقطع خاص زمان  مردم سرکش وجاهل را به صلح و سلم دعوت کند. البته پیغمبر (ص) با بزرگواری، گذشت و بردباری ایکه داشت و قلم من از نوشتن آن عاجز است، با قلب مهربان، اخلاق پسندیده، حوصله، صبر و

شکیبایی امرخداوند (ج) را لبیک گفت واصول و قوانین جنگی را بدون هیچگونه تعصب بی عدالتی وتبعیضی تعیین نمود. ازینرودرهیچ حدیث وروایتی نیامده که پیامبر فردی را به انتحار دعوت کرده باشد. بنا به گفته اکثر محقیقین تامین عدالت اسلامی باعث آن شد که دین اسلام درمدت کوتاهی عالم بشریت را از شرق تا غرب تسخیر نماید. ( ماشاالله! به بزرگواری و قدرت شان).

 به هرصورت حالا وقت آن فرا رسیده تا همه ما بشمول گروه های متخاصم در خود عمیق شویم، به وجدان خود رجوع نماییم، واز خود بپرسیم آیا  بجاست تا برای نصرت وپیروزی مؤقت ما ملت مظلومی بخاک و خون بیافتد؟ وطن ما ویران گردیده وبه گورستانی مبدل شود؟ مگر عطوفت، محبت وانسانیت در قلب های ما راهی ندارد؟ البته میتوان انگشت ملامت را بسوی دیگری دراز کرد. اما آیا بهتر نیست که بگوییم همه طرفهای در گیر درجنگ ملامت استند. ما نمیتوانیم تا با ملامت ساختن

یکطرف گروه دلخواه خودرا برحق بشماریم وطرف دیگر را محکوم. اکنون سالهاست که هرکدام دربرابر یکدیگر جبهه گرفتیم و منافع گروهی، سمتی، قومی و زبانی خودرا بالاتر از منافع ملی شمردیم، حق را باطل وباطل را حق جلوه دادیم، خواسته های انسانی هموطنان خود را نادیده گرفتیم و بسوی همدگر به دیدهٔ انتقام دیدیم. مگر حالا پس ازاینهمه ویرانی وبربادی فکر نمیکنید بهتر است تا گرد کینه وکدورت را از قلبهای خود پاک کنیم؟

همه میدانیم که بدبینی، انتقام جویی وخورد ساختن طرف مقابل باعث رنج آدمی میگردد و پرهیز ازآن صحت و سلامتی باطن هر انسان را به بار می آورد و بهمین گونه احترام متقابل، اتحاد، دوستی، اخوت وبرادری سبب خوشنودی پروردگارعالمیان باعث می گردد. پس ماهم منحیث انسانهای بالغ میتوانیم از همدگر معذرت بخواهیم زیرا معذرت خواستن از قوت انسانها منشأ میگیرد نه از ضعف آنها و این عمل انسانی، یعنی دوری جستن از کینه و نفرت آئینه ضمیر ما را روشن میگرداند و از همین جهت گفته اند که خود شناسی خداشناسی است.

امروز تجارب علمی ثابت ساخته که در وجود همه ما  توانایی ها وضعف های زیادی وجود دارد و هریک ما استعداد آنرا داریم تا در نهاد خود تعمق نماییم و این حرکت را از خود شروع کنیم  و با این تمرین ریشه های نفرت را از قلب خود بزداییم. البته در حیات هریک ما و یا گذشتگان ما حوادثی اتفاق افتاده که ما را درمقابل برخی بدبین ساخته است؛ اما نمیتوانیم با حمل نمودن زهر کینه تا آخرعمرزندگی کنیم. ازینرو رسیدن به صلح باطن یا صلح فردی سبب آن میگردد تا عادل و«مثبت نگر» بوده و دور از تعصب وبد بینی  قضاوت منصفانه کنیم و این طرزتفکر سالم را به اطفال، اعضای خانواده، دوستان وهمکاران خود انتقال دهیم، زیرا بنا بر یافته های علمی این تمرین که رسیدن به صلح فردی یاد میگردد میتواند اجتماع را بسوی تفکر سالم و تأمین صلح و امنیت رهنمون سازد، که ازنگاه عقاید دینی نیزموجب رستگاری انسان وکسب رضای پروردگارمیگردد.

پایان

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply