افغانستان با حضور تمام اقوام و ملیت ها زیباست

۹ روز از آغاز مذاکرات بین الافغانی میان هیآت جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان میگذرد اما  تا هنوز طرف ها نتوانسته اند روی طرزالعمل چگونگی آغاز مذاکرات به توافق برسند و مذاکرات رو در رو را آغاز نمایند  ولی در عین حال طالبان در تلاش اند تا از پروسه صلح به گونه ای ابزاری استفاده نموده با ایجاد نفاق میان مذاهب در افغانستان از اوضاع نابسامان به نفع خود استفاده نمایند روی همین دلیل این گروه بعد از این که تلاش نمودند تا در اجندای مذاکرات جنگ خود را جهاد تقلی نموده و توافق نامه شان با آمریکا را توافقنامه مادر بی شمارند که از سوی جمهوری اسلامی افغانستان رد شد این گروه حالا در تلاش اند تا فقه حنفی را محور دیدگاه شان در حل مشکلات مطرح کنند. به همین دلیل گفته اند که جز فقه حنفی دیگر مذاهب در نظر شان اهمیتی ندارد. حالا سوال که مطرح میشود این است که طالبان چرا مذهب حنفی را محور دیدگاه شان قرار میدهد و به مذاهب دیگر اهمیت نمی دهند؟

قبل از پرداختن به پاسخ فوق باید خاطر نشان ساخت که فقه حنفی تفسیر تمام شریعت اسلام نیست و علمای این مذهب در موارد خیلی زیاد به مذاهب دیگر چون حنبلی ، شافعی و مالکی رجوع کرده و آن را راجع دانسته اند که قانون مدنی افغانستان نمونه بارز آن می باشد که در زمان رژیم گروه طالبان قابل اجراء بود و از طرف مذهب حنفی که مشتق از آرای شخص امام اعظم باشد تدوین شده نیست بلکه شاگردان او چون امام ابو یوسف و امام محمد در تدوین آن نقش ارزنده داشته و شخص خود امام ابوحنیفه هرگز مذهب بنام حنفی را ایجاد نکرده و خود را بانی آن ندانسته است. کسانی که کتب فقهی مذهب احناف را مطالعه کرده اند و یا آموخته اند به خوبی می دانند که در فقه حنفی هم اختلاف های زیاد میان بنیان گذاران آن وجود داشته و فقه یک دست نمی باشد هم اکنون در عصر معاصر علمای این مذهب نیز در موارد مختلف رای های مختلف دارند. اما این که طالبان چرا محور دیدگاه خود فقه حنفی را قرار میدهند میتوان به دلیل اشاره کرد.

 طالبان در مراحل مهم مذاکرات صلح قرار دارند و برنامه مدون شده برای این مذاکرات روی دست ندارند آنها همواره تلاش نموده اند با هر پدیده ای واژه اسلامی را پیوند بدهند ولی هرگز قادر نشده اند تا آن پدیده را به گونه ای که اسلامی به به معرفی گرفته و توضیح بدهند. بناءً از ناچاری می خواهند این پروسه را به چالش بکشند و در راه توافق صلح سنگ اندازی کنند تا از مذاکرات به نفع خود امتیاز بیشتر بدست بیاورند. زیرا واضح است که با مطرح کردن مسایل مذهبی اختلاف مذهبی در افغانستان آغاز خواهد شد و این به زیان سلامت کشور خواهد بود و طالبان از آن سود خواهند برد . در حالی که میان مذاهب در افغانستان هیچ نوع مشکل هم اکنون وجود ندارد و فقه جعفری که اشاره طالبان به آن میباشد در کنار فقه حنفی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شد و از طرف قانون احوال شخصیه اهل تشیع از سوی شورای ملی تصویب و زندگی چندین میلیون انسان این کشور را روزمره سر و سامان میدهد و به فرض اگر به فقه حنفی به طور کلی توجه کنیم پاسخ مردم اهل تشیع و دیگر مسلمان اهل تشیع در جهان را چی بدهیم. در افغانستان هم اکنون اهل تشیع و اهل تسنن به گونه مسالمت آمیز مراسم مذهبی خود را مطابق به ماده ۲ قانون اساسی افغانستان اجراء می نمایند و تمام شهروندان کشور از هر مذهب در مقابل قانون دارای حقوق و وجایب یکسان می باشند. بناءَ طالبان با مطرح کردن مسائل مذهبی در تلاش اند تا خواسته های شبکه های استخباراتی منطقه و جهان را در کشور که همانا بی ثباتی اجتماعی داخلی باشد میخواهند عملی نمایند.

با توجه به این مسئله این وظیفه هیات مذاکره کننده دولت افغانستان است تا در برابر چنین خواسته های که وحدت و همدیگر پذیری مردم افغانستان را خرچه دار می سازد ایستادگی نموده و هرگز به چنین مسایل تن ندهند. این پیشنهاد گروه مسلح طالبان کاملاَ جاهلانه و خلاف این آیه مبارکه قرآن است که خداوند متعال می فرماید : واعتصموا بحبل الله جمیاَ ولا تفرقوا. شما به ریسمان خدا چنگ بزنید و از تفرقه بپرهیزید. مردم افغانستان همه مسلمان اند و هرگز به چنین تفرقه های که از سوی دشمنان افغانستان به واسطه گروه طالبان مطرح میشود فریب نخواهند کرد و اتحاد خود را با توجه به آیه مبارکه از قرآن مجید حفظ خواهند نمود.