کی ها میتوانند افغانستان را در راه رسیدن به صلح یاری کنند؟

سیدجمال اخگر

0 619

منبع : فارن افیرز

نوشته : بارنت روبین

مترجم : سیدجمال اخگر

یک دهه است که هر بحث در مورد سیاست ایالات متحده در افغانستان بر تعداد نیروها برای فرستادن یا عقب نشینی اعزام یا عقب نشینی متمرکز شده است. سیاست گذاران ایالات متحده به سادگی اعتراف می کنند که برای مشکلات افغانستان هیچ راه حل نظامی وجود ندارد.

هنوز هم در مورد انتخاب نادرست میان بیرون کردن نیروها و باقی گذاشتن تعداد اندک از نیروها برای مبارزه با تروریسم بحث می کنند.

دولت جدید رئیس جمهور منتخب جو بایدن فرصت دارد تا فراتر از این رویکرد کوته بینانه حرکت کند.

منافع ایالات متحده در افغانستان فراتر از مبارزه با تروریسم است. چین ، هند ، ایران ، پاکستان و روسیه – چهار قدرت هسته ای ، دو اقتصاد بزرگ آسیا و رقیب آمریکا – همه در آینده افغانستان سهیم هستند.

نحوه برخورد ایالات متحده با این کشورها در چارچوب روند صلح افغانستان پیامدهای عمیقی در روابط این کشور با هر یک از آنها و موقعیت آن در آسیا دارد. دولت بایدن باید طبق توافق نامه ای که دولت دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریکا در ماه فبروری سال 2020 با طالبان امضا کرده است ، به بیرون کردن نیرو ادامه دهد – ممکن است بدنبال تنظیم جدول زمانی باشد ، زیرا اجرای بخشهایی از این توافقنامه به تأخیر افتاده است.

اما باید به عنوان بخشی از یک استراتژی منطقه ای منسجم که می خواهد از زمینه های همسویی بین ایالات متحده و قدرت های منطقه ای استفاده کند ، پایین بیاید.

اگرچه روابط ایالات متحده با چین و روسیه سیر نزولی دارد ، اما علاقمندی همکاری این کشور ها در ثبات افغانستان است، توافق سیاسی که از حمایت همسایگان افغانستان برخوردار باشد نه تنها این که نیاز به سربازان آمریکایی را کاهش می دهد بلکه می تواند به عنوان اساس و پایه سیاست موثری برای آسیای میانه باشد.

– تفکر منطقه ای

مشکلات افغانستان ماهیت منطقه ای دارد. با این حال ایالات متحده هیچ چهارچوبی برای مدیریت تنش های منطقه ای که به درگیری دامن زده اند ندارد.

معضله افغانستان ماهیت منطقه ای دارد . ایالات متحده تا هنوز هیچ چارچوبی برای مدریت تنش های منطقه ای که به درگیری ها دامن زده اند ، ندارد.

دراستراتیژی دولت ترامپ برای افغانستان و جنوب آسیایی حتی نام از چین ،ایران یا روسیه ذکر نشده است ( هرچند در استراتیژی امنیت ملی ماه دسامبر 2017 که بر ” رقابت قدرت های بزرگ” متمرکز بود از این سه کشور به عنوان دیکتاتورهای که تصمیم دارند منطقه را بی ثابت سازند” نام برده شده است

زمان که در سال 2018 تصمیم گرفته شد تا روی خروج نیروها متمرکز شود ، دولت ترامپ دریافت که این کشور ها از قبل درگیر مذاکرات صلح موسوم به مذاکرات (مسکو) بودند. در نتیجه نیاز بود تا برای خروج مطمئن با همه ای این کشورها همکاری کند.

زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه ترامپ برای مصالحه افغانستان برای همسویی تلاش های صلح با روسیه و چین به پیشرفت های دست یافت .

وی بطور منظم با مقامات روسی مسئول سیاست افغانستان ملاقات می کرد و جواز اشتراک ایالات متحده در نشست نوامبر روند صلح 2018 مسکو را بدست آورد او همچنین با چین و پاکستان در مورد روند صلح افغانستان رایزنی می کرد.

این رایزنی ها ‌ به اعلامیه های مشترک در حمایت از مذاکرات ایالات متحده با طالبان انجامید که در نهایت منجر به توافق صلح فبروری 2020 و مذاکرات صلح بین الافغانی شد.

با وجود اشتراک بیجنگ در رایزنی ها ، دولت ترامپ حتی با ابراز حمایت همکاری چین برای افغانستان مخالفت کرد.

به عنوان مثال: ایالات متحده در مارچ 2020 قطعنامه شورای امنیت برای تمدید ماموریت کمک به افغانستان را به دلیل این که در آن از (ابتکار یک جاده و یک کمربند چین ) نام برده شده بود تهدید به ویتو کرد .

این قطعنامه سرانجام با محتوای مبهم تحت عنوان “همکاری منطقه ای برای توسعه منطقه ای” به تصویب رسید.

در واقع ایالات متحده برای مدیریت تنش های منطقه ای که به درگیری ها دامن زده اند ، ندارد.

دولت ترامپ به عنوان حرکتی به سمت هند ، ایران را نیز در تلاش هایش برای صلح افغانستان شامل ساخت.

در سال 2018 ، استثنات در تحریم های ایالات متحده علیه ایران را برای سرمایه گذاری در چابهار ، یک پروژه بندری ایران که از سوی هند و جاپان سرمایه گذاری می شود و به هند امکان دسترسی به افغانستان و آسیای میانه را می دهد ، مجوز داد.

اما کارزار ” فشار حد اکثر” ایالات متحده علیه ایران همچنان باعث ترساندن سرمایه‌گذاری در بندر شد و تأثیر دیپلوماتیک استثناها را، کم‌ رنگ کرد. بنابراین جای تعجب نبود که ایران از شرکت در رایزنی های صلح افغانستان با چین، روسیه و پاکستان به رهبری ایالات متحده امتناع ورزید.

حمایت منطقه‌ای برای اجرای توافق‌نامه صلح2020 ایالات متحده و طالبان ضروری است. بر اساس این معامله، ایالات متحده قرار است در بدل تعهد طالبان برای جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به یک پناهگاه تروریستی، همه نیروهای باقی مانده را تا اول ماه می 2021 خارج کند. اما این جدول زمانی با اهداف دیگری مرتبط است – آتش‌بس آمریکا و طالبان، آزادی زندانیان، رفع تحریم‌ها و آغاز مذاکرات بین افغانی بین طالبان و دولت در کابل به عنوان نقشه راه آینده کشور و آتش‌بس جامع. تأخیرهای طولانی (هرچند قابل پیش‌بینی) در آزادی زندانیان و آغاز مذاکرات مستقیم بین دولت افغانستان و طالبان، سبب افزایش خشونت‌ شد. طالبان هنوز ارتباط خود با القاعده را قطع نکرده‌اند و ایالات متحده روند لغو تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه طالبان را آغاز نکرده است. توافق در مورد نقشه راه سیاسی آینده و آتش‌بس در مدت کوتاه 14 هفته‌ای بین مراسم تحلیف بایدن و مهلت خروج نیروهای نظامی،‌ برای مذاکره‌کنندگان افغان تقریباً غیرممکن خواهد بود.

دولت بایدن وقتی در 20 جنوری روند صلح افغانستان را به ارث ببرد ، مایل است در مورد روابط واضح و روشن بین اجزای روند، مذاکره کند و اجرای معامله را با سایر اقدامات منطقه‌ای، مانند پیوستن دوباره به توافق هسته‌ای ایران، هماهنگ کند. اما انجام این کار نیاز به روابط دیپلوماتیک هماهنگ با همسایگان قدرتمند افغانستان دارد. همه آن‌ها، به‌جز هند، هم با دولت افغانستان و هم با طالبان روابط سیاسی دارند – و همه نگران اند که ایالات متحده از تأیید آن‌ها در زمینه مبارزه با تروریسم، در راستای مأموریت ایجاد پایگاه‌های نظامی دائمی که ممکن است روزی علیه آنها استفاده شود، سوء استفاده کرده باشد. همسایگان می‌خواهند نیروهای آمریکایی از منطقه خارج شوند، اما نه به شکل که مشکل بدتری را پشت سر بگذارد.

– اشتراک منافع

دولت بایدن باید روشن کند که خروج نیروها به‌عنوان بخشی از یک توافق سیاسی جامع – از جمله آتش‌بس و تعهدات ضد تروریستی طالبان – با تمرکز دوباره بر دیپلوماسی و همکاری با قدرت‌های منطقه‌ای همراه خواهد بود. قاره آسیا که در استراتژی هند و اقیانوس آرام دولت ترامپ عملاً به چشم نمی خورد، منافع مشترکی در با ثبات ‌سازی افغانستان دارد. این منطقه محل اجرای پروژه‌های عظیم زیربنایی برای افغانستان، چین، هند، ایران، جاپان، روسیه و کشورهای آسیای میانه بشمار می رود و تنها در صورتی می‌توانند موفق شوند که صلح در افغانستان تامین شود.

اما فراهم سازی زمینه همکاری ها فراتر از تسهیل زیربنا و تجارت است . حتا چین که روابط ‌اش با واشنگتن در زمینه‌های مانند تجارت و فناوری مورد مناقشه است، در افغانستان می ‌تواند منافع مشترک قابل توجهی با ایالات متحده پیدا کند.

در دوران دولت باراک اوباما، برنامه‌ی مشترک ایالات متحده- چین برای آموزش دیپلومات های افغان به همکاری‌های مشترک صلح منجر شد. ایالات متحده و چین باید چنین برنامه های آموزشی را دوباره احیا و توسعه دهند . دو کشور همچنین باید همکاری‌های امنیتی را بررسی کنند. چین برای سال‌ها امکان همکاری با ایالات متحده را برای حمایت از نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان با احتیاط مطرح کرده است. مقامات چینی همچنین آموزش مشترک افسران نظامی افغان را توسط ایالات متحده و چین به‌ طور غیررسمی پیشنهاد داده‌اند. دولت بایدن باید هردو این احتمال ها را مورد بررسی قرار دهد.همچنین ممکن است حمایت از دست‌یابی ارتش افغانستان به هواپیما های ام – آی 17 ساخت چین را مورد بازنگری قرار دهد.

این هواپیما ها می‌توانند بسیار نازل تر از مودل ” مک دونال دگلس” که در حال حاضر از سوی ایالات متحده فراهم می شود ، ماموریت اسکورت کاروان های صحی را انجام دهند.

چین به دلیل علاقه به شمال شرق افغانستان که هم ‌مرز با منطقه خودمختار سین‌کیانگ اویغور است، می‌تواند همکاری نظامی را افزایش دهد. بیجنگ برای سرکوب آن ‌چیز های که به عنوان “شر” پنداشته می شود مانند : جدایی طلبی، افراط گرایی و تروریسم سیستم نظارت و بازداشت در این منطقه را اعمال کرده است. سرکوب بسیار فراتر از آن است که با تهدیدهای امنیتی قانونی توجیه شود، اما تهدیدهای امنیتی قانونی وجود دارد. برای مقابله با آن‌ها، افغانستان، چین، پاکستان و تاجیکستان یک مکانیزم همکاری و هماهنگی چهارجانبه ایجاد کرده‌اند که براساس آن مشترکاً در مرزهای مشترک خود گزمه می کنند. چین همچنین در ساخت یک پل کوهستانی ضد تروریسم در منطقه بدخشان، در امتداد مرز با چین، به ارتش ملی افغانستان کمک کرده است. در حالی‌که ایالات متحده باید به محكومیت سرکوب در سین‌کیانگ ادامه دهد، معضلات چین در قبال تهدیدهای امنیتی موجود در آن منطقه، می‌تواند زمینه همکاری بیشتر ایالات متحده و چین در حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان را فراهم کند.

اگر ایالات متحده به‌جای مخالفت با ابتکار ” یک جاده و یک کمربند” چین با تعامل با آن بپردازد، راه‌های مشترک دیگری نیز می‌تواند باز شود.”امضای زیربنا‌‌سازی بیجنگ” تقاضای پول دارد: یک مطالعه بانک توسعه آسیایی در سال 2017 تخمین زده است که آسیا بین سال‌های 2016 تا 2030 به 26 تریلیون دالر سرمایه‌گذاری برای زیربنا سازی نیازد دارد .این نياز بیشتر از افغانستان در هیچ جایی محسوس نمی شود. اگرچه افغانستان تا حال رسماً به ابتکار یک کمربند و یک جاده چین نپیوسته است ، اما بر اساس توافقنامه سال 2016، کابل و بیجنگ از طریق این ابتکار همکاری‌های را آغاز کرده‌اند. به عنوان مثال در سال 2016 چین راه‌ آهن ویژه چین- افغانستان را که ایالت جینگ سو در سواحل اقیانوس آرام را با بندر ترانزیتی حیرتان در شمال افغانستان متصل می‌کرد ، افتتاح نمود. در ماه سپتامبر 2019 اولین قطار مملو از تالک افغان، حیرتان را به مقصد چین ترک کرد.

ایالات متحده باید به‌ جای مخالفت با ابتکار یک کمربند و یک جاده چین، به ویژه با پیوستن به “بانک سرمایه‌گذاری زیربنا ‌های آسیا”، یک بانک توسعه چند جانبه با 103 کشور عضو، از جمله افغانستان و بیشتر متحدان ایالات متحده، در آن تأثیر بگذارد. گزارش اخیر مؤسسه بروکینگ به این نتیجه رسیده است که بانک سرمایه‌گذاری زیربنا‌های آسیا به ‌دور از تهدید چینی‌ها برای نظم بین‌المللی که مخالفان اش آن را مطرح می‌کنند، “راهی به همکاری سازنده برای کمک به تثبیت روابط سنگین ایالات متحده و چین و تقویت حضور اقتصادی ایالات متحده در آسیاست”. سهم‌گیری قابل توجه توسط سرمایه می‌تواند واشنگتن را به‌عنوان یک تأثیرگذار مهم و همچنین یک منتقد تبدیل کند.

– ایران و چابهار

افغانستان همچنین یک تیاتر امیدوارکننده برای همکاری با ایران است ، این یک زمان مناسب برای هماهنگ سازی مذاکرات هسته ای نیز می باشد . زیرا دولت بایدن در اسرع وقت به‌ دنبال گفت‌ و گو با تهران و پیوستن دوباره به توافق هسته ‌ای است که ترامپ در سال 2018 آن را ترک کرده بود.ترور اخیر دانشمند هسته‌ای ایران، به احتمال زیاد توسط اسرائیل، می‌تواند این برنامه‌ها را پیچیده تر سازد . پس از قتل این دانشمند، تندروان در مجلس ایران قانونی را تصویب کردند که دیپلوماسی با ایالات متحده را منع می‌کند مگر این ‌که سه هفته پس از مراسم تحلیف بایدن تحریم ها از سر ایران برداشته شود.

اما رییس جمهور منتخب در حال حاضر سوابق دفاع از ورود سریع به توافق هسته‌ای ایران را در کارنامه دارد و می‌تواند ادعا کند که ضرب‌الاجل تندروهای ایران هیچ تأثیری در تصمیم وی نداشته است.

مسأله پیچیده دیگر انتخابات ریاست جمهوری ایران است که قرار است در جون 2021 برگزار شود. برای جلب توجه مردم آسیب ‌دیده و به ‌منظور به تعویق انداختن گفت‌وگوهای احتمالی و کاهش تحریم‌ها تا بعد از انتخابات ، تندروان ایران احتمالاً خواستار جبران خسارات ناشی از خروج آمریکا، از توافق هسته‌ای هستند. با این وجود دولت بایدن باید تلاش کند تا رأی ‌دهندگان بدبین ایرانی را ترغیب کند که درگیر تعامل با ایالات متحده شوند. دولت بایدن حتا قبل از شروع مذاکرات دو جانبه با تهران می‌تواند ایالات متحده و سایر شرکت‌ها را به سرمایه‌گذاری در بندر چابهار تشویق کند، حرکتی‌که افغانستان و هند از آن استقبال می ‌کنند.

دولت بایدن همچنین می‌تواند از منافع مشترک با ایران در مبارزه با گروه دولت اسلامی استفاده کند حتی حداقل تبادل اطلاعات در مبارزه با این گروه افراطی می‌تواند زمینه‌ساز هماهنگی بیشتر بین واشنگتن و تهران باشد.

– هند و پاکستان

ایالات متحده همچنین باید راه‌های همکاری با هند و پاکستان را نیز بررسی کند. هر دو مقصد مهم صادرات افغانستان هستند. به‌عنوان مثال در سال 2018 افغانستان به ارزش 360 میلیون دالر کالا به هند و 380 میلیون دالر کالا به پاکستان صادر کرده است. لغو تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران، به هند و دیگران اجازه می‌دهد تا راه‌های ارتباطی جاده‌ای و ریلی مورد نیاز برای گسترش صادرات از طریق چابهار را ایجاد کنند. روابط عمیق اقتصادی هند با افغانستان همچنین بستری را برای مشارکت هند در تلاش‌های منطقه‌ای مربوط به روند صلح فراهم می‌کند.

در عین‌حال یک سیاست منسجم و همکاری منطقه‌ای به ایالات متحده کمک می‌کند که روابط خود با پاکستان را دوباره ارزیابی کند. ایالات متحده به محض این‌که نیروهای خود را کاهش داده، پایگاه‌های نظامی خود را در افغانستان ببندد و راه‌هایی را برای متحدان خود از طریق ایران باز کند، برای همکاری لوجستیکی کم‌تر به ارتش پاکستان وابسته خواهد شد. هماهنگی با سایر شرکای منطقه‌ای، به‌ویژه چین، به تأمین حمایت حیاتی پاکستان از یک توافق سیاسی نهایی بین دولت افغانستان و طالبان نیز کمک خواهد کرد. برای حفاظت از چنین توافقی، اسلام آباد باید به فراهم کردن امکانات نظامی و لوجستیکی برای طالبان در قلمرو خود پایان دهد. گزارش شده است که پاکستان در مذاکرات نظامی سطح بالا با افغانستان، انگلستان و ایالات متحده در مورد این منظر از توافق بحث می‌کند اما با توجه به لزوم نظارت بر اجرای چنین توافق‌نامه بسیار حساس، چین که ممکن است نظارتش برای پاکستان قابل قبول باشد، باید به این گروه دعوت شود.

اجرای موفقیت‌آمیز توافق صلح مستلزم رضایت و تمایل مسکو نیز است. همکاری روسیه همراه با چین، برای مذاکره مجدد در مورد جدول زمانی و ایجاد اصلاحات در سیستم تحریم‌های سازمان‌ملل حیاتی است. دولت بایدن باید در زمینه دست‌رسی به ایران، پاکستان و هند از روسیه و چین کمک بگیرد.

– یک مرکز سازمان ملل در آسیای مرکزی؟

ایالات متحده به تنهایی خود قادر به اجرای یک استراتیژی منطقه ای موفق برای افغانستان نخواهد بود. این فقط سازمان ملل است که می تواند مذاکرات مورد نیاز به سطوح مختلف را هماهنگ سازد.

سازمان ملل می تواند با گسترش اختیارات نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در افغانستان و یا تعیین نماینده ویژه جداگانه برای دیپلوماسی بین المللی در حمایت از روند صلح افغانستان ، نقش بزرگتری را در افغانستان به بدوش بگیرد.

ایالات متحده همچنین می‌تواند از ایجاد مرکز جدید منطقه‌ای سازمان ملل در آسیای میانه حمایت کند. در حال حاضر نمایندگی کشورها در سازمان ملل متحد بیشتر از مراکز دوردست در بانکوک و قاهره پذیرایی نمی‌شوند. چندین آژانس مانند سازمان بهداشت جهانی و برنامه جهانی غذا در برخی از کشورهای آسیای میانه حضور ندارند. این شکاف‌ها به‌ویژه در طی سال گذشته مشهود بوده است، زیرا همه‌گیری زنجیره‌های عرضه را مختل کرده و قیمت مواد غذایی را افزایش داده‌اند. گسترش مداوم کوید-۱۹ باعث ایجاد اختلالات اضافی در بهار امسال می‌شود که به‌نوبه خود می‌تواند روند صلح و همکاری منطقه‌ای مورد نیاز را تهدید کند.

ازبکستان قبلاً به میزبانی دفتر برای سازمان ملل متحد ابراز تمایل کرده و از آن خواسته شده تا چنین مراکزی را ایجاد کند.

حضور گسترده سازمان ملل در کابل یک خبر خوشی خواهد بود : دولت ازبکستان از سال 2016 تا حال چندین توافق نامه را با افغانستان به امضا رسانیده است . یک ارتباط خط آهن بین دو کشور ایجاد کرده ، تجارت از راه ترانزیت را تسهیل کرده و یک مرکز لوجستیکی بین المللی و یک منطقه آزاد اقتصادی در مرز افغانستان ایجاد کرده است. جاپان و اتحادیه اروپا – هر دو به دنبال راه هایی برای گسترش قدرت نرم خود در آسیای میانه هستند – ممکن به تمویل بودجه مرکز منطقه ای سازمان ملل در ازبکستان تمایل داشته باشند.

رقابت ها از ویژگی های سیستم بین المللی است ، اما ایالات متحده اجازه نمی دهد که گزینه های این رقابت در افغانستان تعریف شود.

ایالات متحده دارای منافع فراتر از مبارزه با تروریسم در منطقه دارد و می تواند از ابزار های دیگر دست داشته برای بدست آوردن آن به جز راه نظامی استفاده کند.

دولت بایدن فرصت دارد تا سیاست خود را با یک استراتیژی مشترک منطقه ای که به دنبال یافتن نقاط مشترک با همسایگان افغانستان است ، مدغم نموده و بر کوته بینی دو دهه گذشته غلبه کند.

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Leave A Reply