کانال قوش تیپه یا یک گرز پولادین بر فرق تجزیه طلبان

طوریکه همگان مطلع اند که کار سروی و دیزاین کانال قوش تیپه در دوران جمهوریت سردار صاحب محمد داؤد خان آغاز گردید و نا تمام ماند.

آغاز مجدد کار این کانال توسط امارت اسلامی به مثابه پتک و گرزی آهنینی است که برفرق تجزیه طلبان کشورمانند شورای جنایت شعار نظار، جمعیت، ستم پرچم، جراثیم دوهمه سقاوی، فارسیست هاو داعشیان تاجک و فارسی زبان میخورد.

چندی قبل داعشیان شورای نظار در شهرپاریس در یک پارک اجتماع نمودند و در حالیکه فوتوی شهزادۀ امرد پنجشیر، یعنی احمد چوچه و فراری را روی یک میز قرار داده بودند، شعار میدادند که داعش تاجک است، ما هم تاجک هستسیم.

داعش فارسی زبان است، ما هم فارسی زبان هستیم، لذا ما از داعش و داعش از ماست.

ولی حکومت فرانسه از استنطاق این گروه تروریست داعشی که علناً بر داعشی بودن و همنوایی با آن قوله میکشند، اجتناب میورزد.

حکومت فرانسه یگانه حکومتی است که از گروه جنایتکار شورای زمرد فروشان نظار و جمعیت ستم، پرچم حمایت علانیه میکنند و دلیل روشن آن بستگی احمد شاه مسعود به دستگاه اسخبارات دولت فرانسه بود.

مسعود، منرال های گرانبهای درۀ پنجشیر را نثار قدوم باداران و حامیان سیاسی و مطبوعاتی پاریسی خود کرد. یکی از یاران جان به جانی مسعود برنارد یهودی است که اکنون در نقش کاکا و عم احمد مسعود، به نفع برادر زادۀ خود، احمد چوچه، فعالیت مینماید.

برای این گروه مفسد و بی ناموس که نام ارجمند وطنداران تاجک را به زمین زدند، هیچ نوع شرف فروشی و ناموس فروشی در معاوضه، برای احراز قدرت ارزشی ندارد.

امروز نود فیصد دستگاهای تبلیغاتی در سراسر جهان در دست این عناصر ملوث و فاقد وجدان انسانی، اسلامی و افغانی قرار دارد.

از این جمله میتوان از افغانستان انترنیشنل که در واقعیت امر شیطان انتر نیشنل است نام برد.مقر بردودکاست شیطان انتر نیشنل در انگلیس است و منابع تمویل آن از زمرۀ اسرار عصر حاضراست.

یک شورای نظاری پنجشیری هم رازق مامون است. رازق مامون یکی از متعصب ترین عناصر شورای نظاری است که در کامنت هایش صد ها نفر پیروان جمعیت و شورای نظاری، بر وی در نقش سادو ها، درود و تهنیت و مبارکباد میفرستند!!!

این عنصر منافق که قسماً تظارهر به معتدل بودن میکند در زمره فوتوها دورانی برقی بالای سر خود، در کنار فوتو های بچه سقو بی ناموس و مولانا، فوتوی سردار صاحب محمد داؤد خان را نیز بصورت منافقانه نشان میدهد، تا پوششی باشد برای فوتوی بچه سقو بی ناموس که عناصر ترسو و جبون سیاسی، اکنون ار را بنام حبیب الله کلکانی یاد میکنند. در حالیکه نفرت رازق مامون به سردار صاحب مرحوم به همان پیمانۀ جنگ سالار بزرگ قرن مسعود پنجشیری و گلبدین بی دین است.

پروژۀ قوش تیپه به مثابه نوشادری است به جان ستمی های تجزیه طلب، که مانند خر ملانصرالدین با استعمالش، پیشتر از ملا نصرالدین میدوید.

هم وطنی اظهار نظر نموده که رازق مامون از سوابق تاریخی قوش تیپه و کار سروی آن در زمان سردار صاحب اطلاع ندارد.

در خدمت توضیح کنم که رازق مامون به حیث یک آدم مطبوعاتی و هفتاد ساله،  با تمام معنی از این جریان اطلاع دارد، مگر از کور دلان و ستمی های پدرخطاء و مادر خطاء کولابی مانند رازق مامون که نام و تاریخ افغانستان را از دورۀ امیر عبدالرحمن خان و مولود توافق دو قدرت وقت، یعنی انگلیس و روس میداند و از افغان بودن خود انکار میکند، نمیتوان  توقعی بالاتراز این در مورد وقایع تاریخی، داشت.

ما در زبان ملتی خود، مثلی داریم بدین عبارت:

کاڼی به وروست نشی، دشمن به دوست نشی

امروز کار تدویر و تمدید کانال قوش تییپه که ممکن صد ها هزار جریب زمین بایر را در مناطق قطغن، قابل زراعت و مالداری خواهد ساخت، مانند استخوانی است که درگلون کولابی های مهاجر پاردریایی و ستمی بند مانده باشد، به درد جانکاه مواجه اند.

کولابی های مهاحر ترجیح میدهند که زمین های بایر مناطق شمال کشور به شکل جنگل و غیر مسکونی باقی بماند تا مبادا یک عده مردم پشتون تبار به آن مناطق که کندوی زراعتی و فلاحتی افغانستان است منتقل و صاحب خانه و کاشانه و حیات آبرومند گردند.

کوالابی ها، صفحات شمال کشور را جزء خاک افغانستان نمیدانند و به این عقیده اند، که صفحات شمال کشور یک منطقۀ حایل تاجیکی میان افغانستان و تاجکستان است.

من هروز در ویب سایت های انترنتی و فیسبوکی تبلیغات همچو تخییلات زهراگین را میخوانم و روزانه دو تا سه ساعت مصروف نوشتن کامنت های در رد مدعیات و قوله های این عناصر شرف فروخته میباشم و روزی نیست که به تردید چتیات رزاق مامون به نوشتن کامنت و تبصره نه پردازم و متآسفانه اندرین کارف خود را تنها میبینم.

تبلیغات این عناصر پلید، شباهت به تبلیغات گویبلز دورۀ هیتلر را دارد. این مکروب ها، هر روز از حماقت رهبری امارت اسلامی در کندهار بزرگ سوء استفاده نموده و با تحریر راپورو گزارش های جعلی و تحت عنوان مبارزه با تروریزم طالبی، ذهنیت حکومات اروپایی و مؤسسات جهانی مانند سازمان ملل متحد را مخدوش میسازند.

الیوم تبصرۀ مختصر ولی پر مفهوم  ملیگرایانۀ شاغلی غوث جانباز را در ویب سایت وزین افغان جرمن مطالعه نمودم که ذیلاً تقدیم میگردد:«چهاردهمین گذارش [گزارش] گروه تحلیل و نظارت بر تحریم های وضع شده علیه طالبان [امارت اسلامی طالبان] هنوز هم برای تصمیم گیری نهایی به اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه نشده است.

این گذارش [گزارش] حد اقل در یک مورد ، یعنی حلقه [حلقۀ] مستبد کنونی حاکم بر افغانستان گویا «پشتون محور» است، سوال [سؤال] برانگیز، غیر علمی ، ذهنی گرایانه و پشتون ستیزانه بوده، بنابرین کاملاً مردود است.

طالبان یک گروه فراقومی افراطی، دینی ، طریقتی بوده هیچگونه آجندای تدوین یافته و هدفمند پشتون محور ندارند.

بسیار دلچسپ است بدانیم که ترتیب کنندگان این به اصطلاح گزارش کیها استند و بر مبنای کدام اسناد و شواهد، مدارک، ثبوت ها ..به همچو یک نتیجه گیری غیر واقعی، غیر منصفانه و خطرناک رسیده اند؟ !

نوشتۀ جانانۀ فوق الذکر شاغلی جانباز علاوه از اینکه متکی بر واقعیت مسلم و عینی است، در حقیقت صدای وجدان شریفانه یک  مبصر سیاسی و مسلکی و ورزیده است.

به امید نوشته های طلایی بیشتر شان.

امیدوارم شاغلی محترم عنایت شریف نیز در ابراز واقعیت های سیاسی، مانند شاغلی جانباز پیروی نموده و از شف شف گفتن احتراز ورزند.

ستر داهی خوشحال بابا فرمایی:

په جهان د ننګیالی وی دا دوه کاره

یا به وخوری ککرۍ یا به کامران شی

و علامه اقبال میفرماید:

سفر به کعبه نکردم که راه بی خطر است

**************************************