سید مخدوم رهین را بهتر بشناسید – رهین و ظاهر شاه – قسمت پنجم

محمد یونس

2/2/2019

امریکا

سید مخدوم رهین از انسان های استثنائی این جهان است که به هیچ آئین و کتابی برابر نمی آید. حتا باجه اش قوی کوشان که یکی از بی وقار ترین افراد است، در درجۀ بی شرافتی از سید مخدوم رهین بهتر است. رهین نه دوستی دارد، نه قول و قرار و آشنائی و خویشاوندی. مقابل یک شخص او را چنان توصیف می کند که شخص حیران می ماند که من اینقدر صفات ندارم که رهین می گوید. به مجردیکه سید مخدوم رهین یک قدم از آن شخص دور شد، صد ها صفت بد را به وی نسبت میدهد. طوریکه یک عده از اعضای فامیلش می گویند که رهین در یک فضای ناسالم خانوادگی با عقده های زیاد نشو و نما کرده است. چند سال حیاتش در ایران و آموزش جاسوسی و چال و نیرنگ ایرانی، از او یک انسان فاسد تر نسبت به گذشته ساخته است.

زمانیکه طالبان روی صحنه آورده شدند، حامیان احمد شاه مسعود بسیار نا امید گشتند. گاه گاهی افراد مختلف را نزد ظاهر شاه می فرستادند تا آنها را قسماٌ نجات دهد. از جانب دیگر آخند های ایران هم بسیار ورخطا بودند که مبادا روزی ظاهر شاه به افغانستان برگردد و باعث شود که پسر شاه ایران هم به حمایت امریکا دعوی سلطنت نماید و نظام شاهی را برگرداند. شورای نظار هم خود را به ایران نزدیک ساخته بود واز آن کشور اسلحه و پول بدست میاورد. درین زمان سید مخدوم رهین توظیف شد که خود را به ظاهر شاه  نزدیک بسازد  و از نیاتش به سازمان استخبارات ایران اطلاع دهد.

گروهی که  به اسم “صلح و دموکراسی” در امریکا به وجود آمد، یک نشریه ضد ملی و دشمن پشتون ها را به نام “امید” به نشر می رساند. درین نشریه بر علاوه ای تبلیغات ضد پشتون، علیه هر فردی که با شورای نظار و جمعیت اسلامی و گروه صلح و دموکراسی خصوصاٌ رهین و کوشان مخالفت می کردند، صد دو و دشنام صادر میکردند.

در نشریۀ امید، سید مخدوم رهین هر چند گاهی به نام های مستعار ظاهر شاه و فامیلش را دشنام میداد و حرف های رکیک و توهین آمیز توام با تهدید را علیه آنها می نوشت. مثلاٌ می گفت که این “کل و کور چه می کند”. لاکن زمانیکه نزد ظاهر شاه به روم می رفت، دست و پای او را می گرفت و متملقانه ندا می کشید که “شاها برخیز و کشور را نجات ده”. شاه مهربان اما ساده حرف های دروغ رهین را قبول کرد و او را پذیرفت. سید مخدوم رهین از حالت فکری و تصامیم ظاهر شاه  در آمدن به افغانستان هم به ایران و هم به شورای نظار احمد شاه مسعود گزارش میداد. وقتیکه از سید مخدوم رهین سوال کردند که چرا اینقدر نزد شاه سابق رفت و آمد می کنی، به جواب گفت که “من ظاهر شاه را اصلاح می سازم”. فکر کنید که رهین می خواهد که ظاهر شاه مسن و بابای ملت را اصلاح ساخته تا به نفع احمد شاه مسعود تیر شود و همچنان تابع خواهشات تهران گردد. انسان های ساده لوح در هر قوم وطایفه موجود است. از یک تعداد شنیدم که سردار سلطان محمود باجۀ ظاهر شاه که در ایالت ورجینیا زندگی می کرد، از سید مخدوم رهین خواهش کرد که او را در جریدۀ امید دشنام ندهند و به عوض سردار ولی را دو بزنند. ازینرو  طور رشوه یک قلم خود را به رهین داد تا خاموش گردد. من با سردار سلطان محمود شناخت نداشتم، ولی مردم می گویند که آدم خوب ولی  ساده بود.

سید مخدوم رهین با سه تن از انسان ها  پست فطرت دیگر مانند همایون شاه آصفی خسره برۀ ظاهر شاه و امین فرهنگ پسر صدیق فرهنگ که باجۀ ظاهر شاه میشد و زلمی رسول نمک حرام و خاین علیه شاه سابق توطیه چینی می کردند و راپور های روم را به ایران و شورای نظاری ها می فرستادند.  کثافت های شورای نظار و منافقین جمعیت اسلامی فقط می خواستند که از ظاهر شاه استفادۀ ابزاری نمایند. هر سه این منافقان که دور شاه را گرفته بودند، خاین به شاه شدند که جریانات بازگشت شاه شاهد این ادعا است.

هر جائی که سید مخدوم رهین میرود، بوی کثیف ازوی به مشام میرسد که روم هم از بوی گندۀ وی مصئون نماند. امیدوارم که مردم ساده لوح بیش ازین فریب حرف های چرب و نرم سید مخدوم رهین را نخورند و هویت کثیف او را بهتر بشناسند.